به گزارش «تابناک»، برنامه مجری محور و قدیمی «ورزش و مردم» امروز در میانه های راه خود به ناگاه میانبری زد به ماجرای درج تصویر یوز ایرانی روی پیراهن تیم ملی و به شکلی عجیب، محمد علی اینانلو را روی خط تلفن آورد؛ هرچند شفیع در معرفی مهمان برنامه کاری کرد که چه بسا همه مقدمات برای حضور اینانلو و سخنان وی را نقش بر آب کرده باشد: «در خدمت کارشناس طبیعت و شکار و … [مِن مِن مجری] و محیط زیست! هستیم …»


با این معرفی که احتمالا از دوستی دیرین شفیع و اینانلو و سابقه طولانی وی در شکار نشات گرفته بود، اینانلو روی خط برنامه آمد و عذر خواست که در بیابان است و برنامه را نمی‌بیند؛ «در راه کویر میغان اراک هستیم، پرندگان یخ زده‌اند و می‌رویم ببینیم چه کمکی به طفلکی ها می‌توانیم بکنیم».


اما سرکشی به کویر میغان که یک ماه است یخ زده و تلفاتی داده و از قضا در این روزها به شرایط ثبات نزدیک تر شده است، موضوع بگو و بخند مهمان و مجری مقابل دیدگان مردم نبود بلکه اینانلو بعد از دروغ شاخداری که در نود گفت و حتی موجبات گلایه به مجری محبوب آن برنامه را فراهم آورد، این بار روی خط یک برنامه زنده ورزشی دیگر آمده بود تا هم بگوید که برای او و بهرام (نام کوچک شفیع که مرتب بیان می‌شد تا صمیمیت مهمان و مجری را یادآوری کند) اول بودن در چیزی فضیلت ندارد و بعد اثبات کند که سخنانش در نود راست بوده است.


اینانلو بعد از شوخی با مجری درباره چگونگی آب کردن پرندگان منجمد، سخنان آتشین خود را این گونه آغاز کرد: من در نود هم صحبت کردم ولی اینقدر فضا پر از بد بینی و سوتفاهم است که می‌ترسم باز سخن بگویم. «شما [خطاب به شفیع] چه می‌کشید که برنامه زنده دارید؟ مگر اسم/شهر/میوه است که هرکه زودتر تمام کرد اول شود؟شفیع: اگر “ی” آمد، غذا نداره و باید بگی یخ پلو!

اینانلو: “ی” آمد بگو یخنی!شفیع: یوز پلویوزپلنگ پلو! (خنده دو نفر!)


بعد از این مزاح خودمانی، اینانلو با تاکید بر اینکه مردم فکر نکنند که با موی سفید دروغ می‌گوید، ماجرای ارائه این ایده را اینچنین شرح داد: از رادیو جوان با من تماس گرفتند و گفتند که برزیلی ها در جام جهانی قصد دارند نمادشان را آرامادیلو انتخاب کنند که گونه ای در خطر انقراض است. من هم گفتم اگر برزیلی ها این کار را بکنند، ما هم یوز را مطرح کنیم.


وی افزود: بعد از آن در منزل دکتر ناصر کرمی در کنار جمعی از دوستان بودیم که مطرح کردم و دکتر کرمی گفت فیفا مخالفت خواهد کرد؛ همان موقع با هوشنگ نصیر زاده تماس گرفتیم و او گفت که فیفا مخالفت خواهد کرد و من گفتم… .


یوزپلنگ پلو


اشاره اینانلو به گفت‌وگو با رادیو (اینجا بشنوید و از اینجا دانلود کنید) از این رو جالب توجه است که وی در آن گفت‌وگوی رادیویی تاکید دارد که با این ایده موافق است و جالب تر اینکه این ایده در زمان شکل گیری گفت‌وگو با رادیو آنقدر مطرح و جا افتاده شده که حتی کفاشیان، رئیس فدراسیون در گفت‌وگو با خبرنگاران از آن استقبال کرده است!

البته اینانلو به این حد اکتفا نکرد و داستان را این گونه ادامه داد: فردای آن روز مهندس درویش که اکنون از مدیران سازمان محیط زیست است تماس گرفت و گفت آرش نورآقایی این ایده را داده و من هم اوکی دادم؛ نه، اوکی ندادم و گفتم بیایید گروهی تشکیل دهیم و… .


بدین ترتیب اینانلو ایده تشکیل کارگروهی برای پیگیری این ماجرا با حضور نمایندگان انجمن حفاظت از یوز آسیایی، سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و… را از آن خود دانست و البته سعی کرد کسی که ایده پرداز اصلی درج تصویر یوز روی پیراهن ملی پوشان است را هم مصادره کند: آرش نورآقایی دانش آموخته موسسه‌ای است که من افراد بسیاری در آن تربیت کرده‌ام و این برای من جای افتخار است چنین فردی این ایده را داده باشد.


وی در ادامه با خرده گرفتن بر نقشی که از یوز روی پیراهن ملی پوشان درج شده و برگرفته از یوز آفریقایی است نه آسیایی، این شکل کار را نقض غرض خواند و تاکید کرد که درج تصویر روی پیراهن ملی پوشان قرار بوده بخشی از یک کمپین باشد و بدون کمپین یوز بی یال و دم و اشکم خواهد بود و … سخنانی از این دست.


به عبارت بهتر، در آخر یک سلسله سخنان مرتبط با یوز بین مجری برنامه و مهمان تلفنی رد و بدل شد و نه کسی فهمید که نقش اینانلو در کارگروهی که برای پیگیری ایده وی و به پیشنهاد وی تاسیس شده چه بوده و هست و نه درکی از انتقادات وی به دست آمد که چرا بیان می‌شوند؟ آیا اینانلو سخنگوی آن کارگروه است؟ آیا نماینده کارگروه در پیگیری ماجرا و رفع نقص است؟ آیا پدر معنوی پروژه است و… ؟


آنچه مسجل است، اگر بتوانیم خودمان را قانع کنیم که حضور اینانلو در برنامه نود، پس از ماجرای شکار برادرش در منطقه حفاظت شده تپال و واکنش مویدانه وی، اتفاقی بوده است، بی شک حضور وی در برنامه ورزش و مردم پس از جنجال های بوجود آمده در برنامه نود، نه تنها نمی‌تواند اتفاقی باشد، بلکه به نوعی تایید قدرت او در صدا و سیماست؛ قدرتی که در قالب حضور یک طرفه اینانلو در رسانه ملی و تکرار ادعاهای مطرح شده در نود، به قدرتنمایی شباهت پیدا می‌کند.


انگار اینانلو خیلی قوی است؛ تا جایی که می‌تواند حضور خود را در دو برنامه ورزشی تحمیل کرده و در میان خیل افراد کارشناسی که در این زمینه وجود دارند و حتی خود این فرد نامشان را می‌برد، دایره کارشناسی صداوسیما در این مقوله را محدود به خود کند؛ معطوف به اویی که می‌رود پرندگان را در بیابان گرم کند و هر اتفاقی رخ می‌دهد در بیابان است اما پروپاگاندای محیط زیست را از همانجا هم می‌تواند هدایت کند!