از اونجایی که هنوز حرف از دهنم در نیومده، به یکی بر میخوره میخوام قبل از شروع این پست بگم که من کاری با سیگار کشیدن کسی ندارم، هیچ قضاوتی هم ندارم، حتی قصد مقایسه موضوع سیگار با محصولات حیوانی رو ندارم. تنها چیزی که میخوام با این مطلب بگم اینه که:
در هر عصر، به چه سادگی میشه سالهای سال افکار عمومی رو فریب داد و آنچه که تردیدی در مضر بودنش نیست رو نه تنها بی ضرر جلوه داد بلکه از فواید اش سخن گفت و «فروخت»!






در دهه های 30 و 40، مصرف سیگار برای مردان و زنان آمریکایی به عرف تبدیل شد و در عین حال نگرانی ها از بابت مضرات آن رو به رشد بود تا اینکه صنعت تنباکو دست به ابتکار جالبی زد و استراتژی تبلیعات خودش رو مستقیما به سمت "پزشکان" برد.

به تدریج مستندات سرطانزا بودن سیگار به چاپ رسید و این صنعت حیات اش رو در خطر دید. آنان به خوبی از این نتایج آگاه بودند و میدانستند توجه افکار عمومی به سمت آنهاست، اعمال و گفتارشان دقیقا انعکاس دهده همین احساس خطر برای منافع شان بود. در عین حال که با یکدیگر رقابت میکردند ولی ائتلافی را علیه علم و نتایج علمی تشکیل دادند چون حیات کل صنعت در خطر بود. در دسامبر سال 1953، مدیران صنعت تنباکو با هم ملاقات کردند تا یک استراتژی هماهنگ پیش گیرند. در نتیجه آن، مشاورین استخدام شده پیشنهاد دادند که این مجموعه باید تبلیغاتی که روی "سلامتی" تاکید دارند را کنار بگذارد چون با اینکار توجه افکار عمومی را بیشتر و بیشتر به سمت این موضوع جلب میکنند و بر "نگرانی" های به حق مردم در می افزاید. آخرین ارجاعات چشمگیر تبلیغات این صنعت به پزشکان که در مجلات رایج به چشم خورد، در سال 1954 بود.



دانشگاه استنفورد هم این موضوع رو اینطور شرح میده:


استفاده از تصاویر پزشکان برجسته به عنوان مصرف کنندگان و تایید کنندگان سیگار: یکی از استراتژی های صنعت تنباکو برای اطمینان دادن به مردمی که نگران سلامت شان بودند، بهره گیری از تصاویر پزشکان در تبلیغات بود. پیغام این بود: اگر یک پزشک برندی خاص از سیگار را انتخاب میکند پس قطعا سلامت است. بر خلاف ورزشکاران و سلبریتی هایی که در تبلیغات به چسم می خوردند، پزشکان مورد استفاده هرگز اشخاص خاص نبودند بلکه یک نسخه ایده آل سازی شده، باهوش، شناخته شده و دلواپس بودند که با علاقه سیگار میکشند. اعتراض اندکی از جانب جامعه پزشکی یا پزشکان صورت گرفت شاید چون این تبلیغات، این حرفه را بصورتی بسیار دوست داشتنی نمایش میداد (حتی تلاشی گسترده برای مستندسازی خطرات، تا مدتها انجام نگرفت). این ژانر از تبلیعات، به وفور در ژورنال های پزشکی هم به چشم میخورد.

R.J Reynold با شعار "پزشکان بیشتری کَمِل میکشند" برای خود اسم و رسمی ساخت. این شرکت برای برگزاری نظرسنجی حین برگزاری انجمن های پزشکی پول پرداخت میکرد. برای اینکار از 2 روش استفاده میکرد:

در شیوه اول، به پزشکان بسته های سیگار کمل هدیه میشد و بلافاصله از آنان در مورد برند مورد علاقه شان سوال میشد.
در شیوه دوم، به پزشکان نخ های رایگان میدادند و بعد در راه روهای استراحت از انها سوال میشد که اکنون چه مارکی از سیگار را در جیب دارند.



*****
سری تبلیغات More Doctors Smoke Camels رو با سری تبلیغات Got Milk مقایسه کنید. از نظر من یکی اند...
از اونجایی که ما رکور دار کپی کردن دور ریخته شده های کشورهای دیگه هستیم، چند وقت پیش اتفاقی در تلویزیون دیدم که یکی از تولید کنندگان لبنیات از همون تبلیغ "سبیل سفید" سری Got Milk استفاده کرده بودن:

Got Milk، سری تبلیغات شیر و شستشوی مغزی...