همه مدارک و شواهد موجود در طبيعت به ميوه خوار بودن ساختمان انسان از بدو پيدايش او گواهي ميدهد. و طي ميليونها سال نجومي که از دوران پيدايش جدّ او يعني اولين موجود پستاندار ميوه خوار ميگذرد فقط دوران نسبتاً کوتاهي است که او از طبيعت و آفرينش خود سر پيچي کرده و از خوردن خوراکي که بدنش براي آن ساخته شده عدول و سر پيچي نموده و آن دوره مصادف با عصر يخبندان بوده است.
اگر بر اساس خلقت از نظر واقع بنگريم حيات راه دراز و طويلي را از تنگناهائيکه در مسير او قرار داشته گذرانيده و اگر معتقد باشيم که يک منبع قدرت روحي بر جهان حکومت ميکند اعتقاد بيشتري پيدا ميکنيم بر اين احتمال که آندسته از انسانهائيکه از موجودات ديگر تغذيه ميکنند و آدمخوارها يک نتيجه تحليلي و تدريجي و بازمانده سير قهقرائي اند که از بکار افتادن اراده آزاد و تحولات شديد فيزيکي بوجود آمده اند. واززاويه ديد جهان بر اساس خلقت و خالق بايد گفت حيات انسان بجاي رهروي از جاده هاي اصلي و طبيعي از تنگناهاي بن بست و پيچيده اي عبور نموده که به اين حال و روز افتاده و با وجوديکه از ابتداي خلقت عمل گياهخواري در جهان وجود داشته کلمه و اصطلاح گياهخواري از سال 1842 در انگلستان به قالب و قاموس فرهنگ ريخته شده است و اصل آن از کلمه لاتين(Vegetus) گرفته شده به معاني صحيح، سالم، قانع، تازه و شاداب. و استعمال اين کلمه را عنوان بهتري شناختند تا کلمه گوشت نخورها، يا پرهيز از گوشتخواري. واز نظر فرهنگ مفاهيمي که براي اين کلمه قائل شده اند عبارت است از کسانيکه از مصرف گوشت حيوانات، ماهيها و پرندگان پرهيز داشته باشند اعم از اينکه تخم مرغ و فرآورده هاي شيري را مصرف بکنند يا نکنند.
واصطلاحات(Leato Vogotarian) يا (Vegan) از نظرلغوي زائد است و معنی عميقي را نميرساند و حتي کلمه گياهخواري هم از مفاهيم واقعي خود باز کسري دارد و اين فکر را ايجاد ميکند که فقط سبزيجات تنها قلم رژيم غذائيست، در صورتيکه نيست وغذاهاي بسيار زيادي وجود دارند که غذاي اصلي گياهخواران را تشکيل ميدهد مثل ريشه ها( هويج، شلغم، سيب زميني) سبزيها، ساقه ها، ميوه هاي بته اي و تخم آن. انواع توت ها، ميوه هاي درختي تازه و خشک و مغزه هاي آن. دانه ها، حبوبات و غلات. فرآورده شيري، تخم مرغ و ديگر پرندگان و عسل که تشکيل يک صورت نا محدودي را ميدهد خيلي جالب توجه تر و متعددتر از غذاهاي گوشتي. زيرا غذاي گوشتي يک برنامه يکنواختي است از انواع محدودي از حيوانات اهلي و ماهياني که در شرف فاسد شدن هستند وپرندگانيکه پرشان را کنده و محتويات دروني آنرا خارج ساخته و با رنگ و بزکي که به دور و بر آن ميدهند آنرا وسيله اي براي عيش وعشرت و جشنها واعياد قرار.

تاريخ گياهخواري از نظر کتب و آثار باقي مانده به گذشته هاي ابهام آميزي بر ميخورد. چندين تن از متفکرين و اصلاح طلبان تاريخ رژيم بدون گوشتي را بعنوان يک اصل مسلمي در زندگي توصيه کرده اند. مذاهبي که ريشه واساس و پايه ساير مذاهب قرار گرفته اند تقدس و اتحاد و يگانگي را با حيات گياهخواري منطبق دانسته اند. طبق نوشته هاي کلمنت اسقف اسکندريه خوردن غذاهاي گوشتي براي کاهنان مصر قديم ممنوع بوده است. برهمنان که پايه مذاهب هندي را تشکيل داده اند عقيده شان بر اين بود که کائنات يعني خدا و انسان بايستي با کشتن هوسها و تمايلات بدن خود را تبرک سازند. و جينيسمها که شاخه اي از مذاهب هنود مي باشد و زرتشتيان که پيدايش آنها تاريخ معيني نداشته همان عقيده را داشته و براي حيات حيوانات ارزش و احترام فراوان قائل بوده اند. مذهب بودا که در قرن ششم قبل از ميلاد بوجود آمد پايه و اساس آن برعدم اذيت و آزار کليه موجودات زنده است. و چهار صد ميليون پيرو دارد که بسياري از آنها گياهجواران صادق و صافي هستند بخصوص کاهنان آن. بوديسم اين فلسفه اخلاقي بي آزاري يکفرقه مذهبي تازه اي نيست، بلکه يک انقلاب و سرپيچي و عنادي است بر اعمال کهنه فاسد شده برهمائي که در روزگاران گذشته از سادگي اوليه خود انحراف يافته بود. مذهب بودا از برهما( يعني خدا حاکم بر طبيعت و تنها منبع ملکوتي حيات) سر چشمه گرفته و به موقعيتي عملي تر و قابل پيروي تر ظهور يافته است.
در جهان غرب اولين گروه متمايز گياهخواري را پيروان فيثاغورث بوجود آوردند که شکوه و جلال بي سابقه اي به يونان شش قرن قبل از ميلاد بخشيدند.
هوارد ويليام مطالعات و تتبعات استادانه اي روي ادبيات و نوشته هاي گياهخواري نمود و نتيجه مطالعات خود را در کتابي بنام عرف تغذيه انساني ارائه داد (که مدتها است بچاپ رسيده) و تجزيه و تحليل علمي يک رژيم غذائي بدون گوشت را تا هشت قرن قبل از مسيح يعني تا دوران اولين گروه "اورفيک" عقب برد. ( اورفيک از مجامعي است در تاريخ اساطر يونان که به گياهخواري علاقمند بوده اند) او همچنين از اشعار هزيود (Hesiodic) ارجهيت يک رژيم غذائي سالمتري را کشف کرد. در حاشيه اي از کتاب خود در مورد فيثاغورث مينويسد: "در ميان اولين پيروان مکتب فيثاغورث ميتوان تعدادي از متفکرين و پاکترين و نيک نفس ترين فلاسفه يونان قديم و اخلاقيون و دانشمندان آن دوره را يافت که گياهخوار بوده اند. بطور کلي ميتوان متفکرين ارزنده اي مانند ارشميدس که عاليقدرترين مخترع و نابغه علمي دنياي يونان قديم و اپي کارموس که نمايشنامه نويس بزرگ کمديهاي آموزنده و تربيتي آن دوره بود نام برد.
امپدوکلس عقايد فيثاغورث را در پنج قرن قبل از ميلاد ادامه داد. او بقدري در علم پزشکي تبحر داشت که در زمان حياتش او را نيمه مقدس ميدانستند. طرز معالجات او بدون دوا و واکسن بود. او عقايدش را در مورد غذا بطور وضوح شرح داده و هيچ جاي شکي در موردي باقي نگذارده بطوريکه مي گويد: "آيا نميخواهيد به اين کشتار لعنتي خاتمه دهيد. آيا نمي بينيد که با بي توجهي تمام نسبت به روح خودتان خود را از بين ميبريد؟ ! "

مکتب افلاطون را هم ميتوان ادامه فلسفه فيثاغورث دانست زيرا او هم در اصول تغذيه گياهي اصرار زيادي ميورزيد.
امپراطور گياهخوار هندوستان بنام اوساکا در سه قرن قبل از ميلاد که او را مظهر مذهب بودا لقب داده اند. او سومين مجمع عمومي بودائيها را تشکيل داد که يکهزار پيرو در آن شرکت کرد. در آن مجمع قانون مقدس وضع واعلام و پيروي از آن واجب گرديد. وبه همه اطراف و اکناف مملکت اعلام شد و امپراطور امريه صادر کرد و وسائل طبي را در سرتا سر امپراطوري خود براي آدميان و حيوانات بر قرار نمود.
تا ظهور مسيحيت فرقه هاي بزرگ مذهبي مانند اسنها يکنوع زندگي رياضتي داشتند که غذاي گوشتي را منع ميکرد. شخصيتهاي عاليقدري مثل هرمس، تريسمجيستس، پلاتينس، پرفيري، سنسا، اويد، ديئوجنس، سقراط، افلاطون، پلوتارک و تعداد ديگري را ميتوان به فهرست گياهخواران اضافه نمود.
مسيحيت مسئله بغرنجي است از نظرگياهخواري، زيرا عهد جديد مسيح را ماهيخوارو گوشتخوار ذکر کرده است و براي اين مسئله فصل مخصوصي اختصاص داده ايم. ولي اين مطلب قابل توجه است که اولين پيشبران جهان مسحيت مانند اوريژن، ترتولين، جان کريزستم و کلمنت اسقف اسکندريه همه گياهخوار بوده اند.
در گذشته هاي نزديک شخصيتهائي مانند ميلتون، پوپ، شلي، روسو، ترئو، ولتر، گلزس، نيوتون و برناردشاو بچشم ميخورند. (نگاه کنید به بخش شخصیتهای تاریخی) همه اين شخصيتها نشان داده اند که تکامل فکر احتياجي به غذاي گوشتي ندارد. گياهخواران ورزشکاران ازدوندگان مسابقات ماراتون يونان گرفته تا شناگران و وزنه برداران و کشتي گيران و دوندگان و دوچرخه سواران مدرن امروز عملأ نشان داده اند که ميتوان بدون استفاده از محصولات کشتارگاه به اوج تندرستي رسيد.
کمي پس از شناسائي کلمه گياهخواري در سال 1842 اولين سازمان گياهخواري بوجود آمد و تغذيه بدون گوشت را ترويج نمود، اين سازمان در سال 1847 درمنچستر پايه گذاري شد و انجمن گياهخواران نام گرفت.

The Society of Iran's Vegetarians انجمن گياهخواران ايران