یوزپلنگ یا یوز جانوری مهرهدار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربهسانان است. آنها دست و پاهای بلند، بدنى باریک و کشیده، سینه فراخ و شکم بالای او شبیه تازی است ولی بر خلاف سگ سانان سر کوچک و گرد، پوزه ای کوتاه و گوش هایی کوچک و گرد دارد
بدن این گربهسان در درازای چندین میلیون سال به گونهای پیشرفت پیدا کرده است که این جانور بتواند توانایی حرکت با تندی برابر با ۱۱۰ کیلومتر در ساعت را داشته باشد. سرعت یوزپلنگ در عرض ۳٫۵ ثانیه پس از شروع دویدن به صد کیلومتر در ساعت میرسد که از شتاب بسیاری از ماشینهای مسابقهای نیز بیشتر است. اندام باریک، پاهای لاغر و بلند، قفسه سینهای کم پهنا ولی عمیق و جمجمهای کوچک، ظریف و گرد، یوز را به سریعترین جانور روی زمین تبدیل کرده است. یوزها به آسانی از دیگر گربه سانان تشخیص داده میشوند. این امر تنها به دلیل وجود خالهای روی بدن او نیست بلکه بدن باریک و کشیده، سر کوچک، چشمهای بالا قرار گرفته و گوشهای کوچک و تا حدودی پهن است که آنها را متمایز میکند. طعمه معمول آنها غزالها (به ویژه غزال تامسون)، ایمپالا، آنتیلوپها و دیگر پستانداران سم دار حداکثر تا ۴۰ کیلوگرم وزن هستند. یک نر بالغ تنها هر چند روز یک بار شکار میکند اما مادههای دارای توله تقریباً هر روز به شکار میپردازند. در حالی که سایر گربه سانان شکارچیان شب هستند یوزها عمدتاً روز فعال بوده و اغلب در اوایل بامداد و غروب آفتاب به سراغ طعمههای خود میروند.
تاکتیک او در شکار مخفی شدن و نزدیک شدن به طعمه است. زمانی که او به حدود ۳۰ متری طعمه خود رسید، با حرکتی سریع به طرف او یورش میبرد. تعقیب طعمه به طور متوسط بیست تا شصت ثانیه به طول میانجامد و این زمان در یک فاصله ۱۶۰ متری صرف میشود (حداکثر ۵۰۰ متر) و پس از آن دیگر طعمه را دنبال نمیکند. ضریب موفقیت او در شکار پنجاه درصد اندازه گیری شده است. میزان تغذیه روزانه آنها به طور متوسط در روز دو کیلوگرم است که به نظر غذای زیادی نیست.
طول سر و بدن او بین ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر، طول دمش ۶۶ تا ۸۴ سانتیمتر و وزن او بین ۳۹ تا ۶۵ کیلوگرم اندازه گیری شده است. (نرها ۱۵ درصد درشت جثه تر از مادهها هستند) طول دوره عمر آنها در طبیعت هفت سال گزارش شده اما به نظر میرسد حداکثر تا ۱۲ سال هم عمر کنند. عمر آنها در اسارت تا ۱۶ سال هم گزارش شده است. مادهها هر دو سال یک بار زایمان دارند و نرها در سه سالگی به سن بلوغ میرسند. یوزها به دو حالت در طبیعت دیده میشوند: گروه خانوادگی و نرهای سرگردان. نرهای سرگردان معمولاً برادر بوده و اغلب یک ائتلاف دو یا سه نفره را تشکیل میدهند؛ به ندرت اتفاق میافتد که یک نر تنها زندگی کند. این ائتلاف در کنار هم قرار داشته، با هم به شکار رفته و معمولاً محدوده زندگی آنها با قلمرو چند ماده هم پوشانی دارد. پیش از زایمان، یوز ماده یک ناحیه یا کنام مناسب را که معمولاً علفزار بلندی در یک ناحیه مرطوب است انتخاب کرده و یک تا شش توله ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرمی میزاید. این تولهها از ۱۴ تا ۱۶ ماه پس از تولد تحت مراقبت مادر قرار دارند و یوز ماده به جز هنگام شکار لحظهای آنها را تنها نمیگذارد. در سه یا چهار ماهگی تولهها از شیر گرفته شده و توسط غذای حاصل از طعمه تغذیه میشوند. نرها در مراقبت والدینی نوزادان هیچ دخالتی ندارند. بچهها همیشه در حال بازی با یکدیگر بوده و مهارتهای شکار را با طعمههای زندهای که مادر به کنام باز میگرداند فرا میگیرند، هر چند این تولهها همچنان در شکار طعمه آماتور باقی میمانند. یوزهای جوان در سنین بعد از نوجوانی و در هنگام جدا شدن از مادر به مدت شش ماه به جهت ایمن بودن از خطرات احتمالی با هم باقی میمانند. اما پس از این دوره خواهرها گروه را ترک کرده اما برادرها به زندگی در کنار هم ادامه میدهند.
واژهشناسی
واژه یوزپلنگ یکی از واژههای اصیل پارسی است که از ترکیب دو کلمه «یوز» و «پلنگ» تشکیل شده است. یوز بُن مضارع مصدر یوزیدن به معنای «جَستن، جهیدن و طلبکردن» بوده و از این رو یوزپلنگ به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آن را با جستن و دنبال کردن میگیرد. ایرانیان باستان این جانور را بیشتر با نام «یوز» میشناختهاند و کمتر کلمه «یوزپلنگ» را برای آن به کار میبردند
پیدایش و پراکنش
زمان پیدایش یوز به حدود ۴ تا ۵ میلیون سال پیش باز میگردد و شواهد حاکی از آن است که آنها زودتر از دیگر گربههای بزرگ تکامل یافتهاند. قدیمیترین سنگوارههای آنها در آمریکای شمالی و در ایالتهای تگزاس، نوادا و وایومینگ آمریکا مشاهده شده است.
یوزها زمانی در سرتاسر آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی گشت میزدند اما در انتهای عصر یخبندان (در حدود ۱۰ هزار سال قبل) تغییرات اقلیمی عظیم باعث نابودی بخش بزرگی از پستانداران شد که یوزها هم از این فاجعه بی نصیب نماندند. همگی یوزهای آمریکای شمالی و اروپا و بیشتر جمعیت آسیایی و آفریقایی این موجود از بین رفت و برخی از متخصصان عقیده دارند که جمعیتهای کنونی آن از اندک حیوانات بقا یافته و خویشاوند نزدیک اشتقاق پیدا کرده اند.
ازدواج خویشاوندی بالا در تعداد پایین گروههای باقی مانده وضعیت وخیم کنونی این گونه را سبب شده است. این جانور دارای تنوع ژنتیکی بسیار پایینی بوده و جمعیتهای جانوری این چنین دچار مرگ ومیرهای زیادی میشوند. با وجود قدرت تکثیر بالای یوزها در طبیعت، تکثیر در اسارت این جانوران در جهت تکثیر آنها در بعضی نقاط مانند آمریکای شمالی جواب نداده است.
گونه یوز دارای دو زیرگونه است: زیرگونه آسیایی و زیرگونه آفریقایی. هر چند در این مورد اختلاف نظر وجود دارد و برخی متخصصان تعداد بیشتری زیرگونه را در نظر میگیرند. در بین این دو، زیرگونه آفریقایی که در بسیاری از بخشهای این قاره پراکندگی دارد وضعیت نسبتاً بهتری را دارد. به نظر میرسد که در حدود ۵ تا ۱۵ هزار یوز هنوز در آفریقا باقی مانده اند. اما زیرگونه آسیایی آن که به یوزپلنگ ایرانی یا یورپلنگ آسیایی مشهور است و روزگاری در بخشهای وسیعی از خاورمیانه و هند پراکندگی داشت، اکنون تنها محدود به چند ده رأس در نواحی شرقی ایران شده است.
پراکندگی یوز در بخشهای مرکزی ایران و در محدوده دشت کویر و دشت لوت و نواحی اطراف آن قرار دارد.
تخریب زیستگاه ها و مناطق پراکندگی یوز، هجوم شکارچیان، دامداران، کشاورزان و زمین خواران، تخریب پارکها و مناطق حفاظت شده کشور، به ویژه آنها که در مجاورت شهرها قرار داشتند و مورد دست یازی ادارات دولتی و ارگانهای نظامی نیز بودند، توسعه بخشهای زیادی از مناطق طبیعی و تبدیل به منازل مسکونی، کارخانه و پادگانهای نظامی از عوامل مهم در از دست رفتن زیستگاه این گونه می باشند.
علاوه بر اینها شکار یوز، صید طعمههای بالقوه جانور، هجوم دامداران و سگهای گله؛ اشغال آبشخورها نیز از جمله تهدیدهای این جانور میباشند. برنامه بررسی وضعیت یوز در ایران در دست اقدام است. این بررسیها در جهت جلوگیری از کاهش تعداد این جانور انجام میشود.
یوزپلنگ آسیائی
شهریورماه سال۱۳۷۳، ماده یوزی به همراه سه توله تشنه خود برای نوشیدن آب وارد باغهای اطراف شهر بافق شد. تعدادی افراد غیرمحلی(بنا به گفته محلیها ماموران شهربانی قدیم) با چوب به مادر و تولههایش حمله کردند، مادر موفق شد از این مهلکه جان سالم به در ببرد، اما تولهها اسیر دست انسانهای ناآگاه شدند.
دو توله زیر ضربات چوب جان خود را از دست دادند و توله دیگر زخمی و ضرب خورده با کمک مردم با تماس با حفاظت محیط زیست بافق و ماموران حفاظت از محیط زیست آن شهرستان نجات یافتند، این توله که بعدها ماریتا نام گرفت به پارک پردیسان تهران منتقل شد و بعد از ۹ سال اسارت، در سال ۸۲ به دلیل عفونت ریوی جان باخت. به گفته شاهدان عینی، ماده یوز تا مدتها به نزدیکی محل واقعه میآمد و تولههایش را صدا میزد. «ماریتا» تنها یوز آسیایی در اسارت موجود در پارک پردیسان تهران چند سال قبل بر اثر بیماریهای ناشی از اسارت، چشم از جهان بست. علاقمندان به یوز آسیایی روز نهم شهریور (سالروز نجات ماریتا) را روز حفاظت از یوزپلنگ نامیدند و در مراسمی یک روزه یوز آسیایی را به عنوان سمبل و میراث طبیعی ایرانیان معرفی کردند.
زیستگاههای یوز آسیائی
نسل یوزپلنگ آسیایی در تنها زیستگاهش ایران، در حال انقراض است. در گذشته، زیستگاه یوز پراکندگی وسیعی از شبه جزیره عربستان تا هندوستان و ترکمنستان داشتهاست. اما در قرن اخیر بر اساس اطلاعات موجود نسل یوز آسیایی جز در ایران در سایر کشورها منقرض شدهاست: عراق ۱۹۲۹، کویت ۱۹۴۲، هند ۱۹۴۷، قزاقستان ۱۹۷۰، پاکستان ۱۹۷۲، ترکمنستان ۱۹۷۳، عربستان ۱۹۷۳، عمان ۱۹۷۷
در ایران، گسترهای از بمپور در بلوچستان تا طبس، پارک ملی گلستان در خراسان، منطقه حفاظت شده خوش ییلاق، پارک ملی توران و پارک ملی کویر (سمنان)، نفت شاه در باختران، منطقه حفاظت شده موته در اصفهان، تمام مناطق یزد، منطقه بهرام گور فارس، حاجی آباد در بندرعباس و پارک ملی خبر روچون و راور در کرمان در سالهای قبل زیستگاه یوز آسیایی به شمار میآمد. در سالهای اخیر یوز فقط در مناطق نایبندانِ طبس، بافق، دره انجیر و کالمند در استان یزد، ذخیره گاه زیستکره توران و پارک ملی کویر در سمنان، میاندشت در خراسان شمالی و بجستان در خراسان رضوی مشاهده شدهاست.
مشخصات یوز
یوزپلنگ از خانواده گربه سانان به شمار می آید که به دلیل داشتن دست و پایی بلند، بدنی کشیده و باریک و سینه ای فراخ تا حدود زیادی به سگهای تازی شبیه است. رنگ بدن یوز نخودی است و خالهای ریز و درشتی آن را پوشانده است. بسیاری از مردم یوز را با پلنگ اشتباه می گیرند، اما تفاوت بارز این دو گونه در شکل خالهایشان است. در یوز خالها توپر و گرد است، در حالی که خالهای پلنگ درشت و توخالی و گل مانند است. وجود نوار سیاه رنگی که از گوشه چشم یوز تا دهان امتداد یافته و به “خط اشک” معروف است نیز از مشخصات بارز یوز به شمار میآید که پلنگ این خط را ندارد. فرق دیگر یوز پلنگ با پلنگ این است که یوز پلنگ در پشت گردن یال دارد ولی پلنگ ندارد. یوز سر کوچکی دارد و چشمانش برای بهتر دیدن از پشت بوتهها، نسبتاً بالا قرار گرفتهاند. همچنین یوز می تواند با سرعت ۱۱۰ کیلومتر در ساعت ۵۰۰ متر بدود. یوزپلنگ آسیایی در طبیعت حدود ۱۲ سال زندگی می کند. یوز ماده می تواند یک تا هشت مرتبه بین سه تا چهار نوزاد به دنیا بیاورد. نوزاد یوز تا ۲۰ ماهگی باید در کنار مادر باشد تا نحوه شکار و گرفتن طعمه را آموزش ببیند. یوزپلنگ یک گربه سان است؛ گربه ای که سری گرد و کوچک و گربه مانند و بدنی شبیه به سگ دارد؛ دست و پا و بدنی بلند و کشیده. مانند سگها شکارش را تعقیب می کند؛ بر خلاف گربه هایی مانند ببر و پلنگ که به کمین کردن معرف هستند. بدن یوزپلنگ از مو هایی زبر و به رنگ نخودی تا زرد روشن پوشیده شده که روی آن تعداد زیادی خالهای سیاه رنگ تو پر نقش بسته تعداد خالهای روی بدن هر یوزپلنگ آفریقایی به بیش از سه هزار عدد می رسد، ولی تعداد آن در یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) کمتر است، چون خالهای آن بزرگ تر و در نتیجه تعداد آن کمتر است.
یوزپلنگهای آفریقایی و ایرانی تفاوتهای دیگری هم با هم دارند. یوزپلنگ ایرانی نسبت به یوزپلنگ آفریقایی دارای هیکل بزرگ تر و رنگش روشن تر است. به همین خاطر خیلی زیبا تر از یوزپلنگ آفریقا و در عین حال خیلی کمیاب است. به همین خاطر در حال حاضر کارشناسان گوناگون از سر تا سر ایران و جهان بر روی آن تحقیق می کنند. این حیوان که بر خلاف اسمش که ممکن است برای خیلیها وحشت ایجاد کند، خیلی آرام است. یعنی امکان دارد شما یک روز در طبیعت شانس داشته باشید که یوزپلنگ را از فاصله یکی دو متری ببینید، ولی این حیوان کوچکترین آسیبی به شما نرساند وخیلی راحت بتوانید از آن عکس بگیرید و یا تماشایش کنید، حنی می بینید این حیوان پس از مدتی بلند میشود و میرود، ولی متأسفانه خیلیها فکر می کنند که یوزپلنگ وحشی است و آن را می کشند. خط اشک یوزپلنگ نوار سیاهی است که از گوشهٔ چشم تا خارجی دهان آن ادامه دارد و با جذب نور خورشید از انعکاس نور جلوگیری میکند و با کم کردن زنندگی نور خورشید، درست مانند عینک آفتابی، از چشمان یوزپلنگ محافظت می کند. خط اشک یکی از راههای شناسایی یوزپلنگ در میان گربههای خالدار دیگر است.
خطراتی که یوز را تهدید میکند
دشمن طبیعی یوز، سگ گله و پلنگ است. برخلاف تصور اکثر مردم، یوزها حیوانات آرامی هستند و هرگز به دامهای اهلی حمله نمیکنند. ورود دام به زیستگاه یوز از تهدیدات اصلى زندگى یوزپلنگ است، علاوه بر اینکه سگ گله ممکن است به یوز حمله کند، چوپانان هم به محض رویارویى با این حیوان با تصویر احتمال حمله یوز به دامها، حیوان را با تیر یا سنگ مى زنند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه وجود آب در زیستگاه اصلی یوز که دشتهای باز و تپه ماهورهای واقع در مناطق استپی و بیابانی است، یک موهبت محسوب میشود، دام و بخصوص شتر وقتی سر آبشخور یا چشمه میآیند، آن را اشغال می کنند و دیگر نه یوز و نه طعمههایش به آنجا نمی روند. در نتیجه طعمههای یوز مهاجرت می کنند یا می میرند و به دنبال آن زندگی یوز هم تحت تاثیر قرار می گیرد. گفتنی است که غذای اصلی این حیوان را آهو، جبیر، قوچ و میش، کل و بز و خرگوش تشکیل می دهد که امروزه به دلیل شکار بیرویه شکارچیان غیرمجاز مجهز به خودروها و موتورسیکلتهای قدرتمند صحرایی، جمعیت آنها نیز به شدت در حال کاهش است.
تلاش برای حفظ یوزپلنگ آسیایی
پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، با همکاری برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت ازمحیط زیست در سال ۲۰۰۱ شروع به کار کرد. براى کار مطالعاتى و حفاظتى، ۵ منطقه انتخاب شد که گمان مىرفت ۸۰ درصد یوزهاى ایران در آن مناطق پراکندهاند. پارک ملى توران، پارک ملى کویر در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاههاى حیاتوحش دره انجیر و نایبندان در استان یزد.
آمار موجود از یوز آسیایی
با اینکه آمار یوز آسیایی را در ایران گاهی بین ۵۰ تا ۶۰ قلاده و در کل، کمتر از ۱۰۰ قلاده عنوان کردهاند، این اعداد را “حدس کارشناسی” می دانند. چرا که یوزپلنگ حیوانی به شدت مخفی کار و فراری از انسان است، به راحتی خود را در طبیعت استتار میکند و گستره زیستگاهش بسیار وسیع است. همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا آمارگیری از این گونه کاری بسیار مشکل شود. بهترین روش آمارگیری از یوز در ایران را استفاده از دوربین تلهای عنوان میکند. دوربینهای تلهای نوعی از دوربینهای اتوماتیک هستند که با عبور حیوان از جلوی چشمی دوربین، فاصله ای ۱۵ متری را عکس می گیرند. در واقع این دوربینها حضور حیوان را هم بواسطه تغییر شدت نور دریافتی در لحظه عبور درمییابند و هم از روی درجه حرارت بدن حیوان. ابتدا گذرگاههاى یوز را از روى ردپاى حیوان مشخص کرده، سپس دوربینهاى تلهاى را در آنجا کار گذاشته می شود. خالهاى روى بدن یوز، مانند اثر انگشت انسان، منحصربفرد است. بنابراین از روى عکسها، تعداد یوزها را در آن فاصله، مشخص کرده و با انجام کارهاى آمارى جمعیت یوز آن ناحیه را تخمین مىزنند.
نصب گردنبند ردیاب برروی یوز
ژانویه سال ۲۰۰۷، پروژه رادیوتله متری و نصب گردنبندهای ردیاب روی یوزآسیایی برای نخستین بار به صورت عملی آغاز شد. طرف ایرانی این پروژه سازمان حفاظت محیط زیست، دفتر برنامه توسعه سازمان ملل (یو ان دی پی) در ایران و پروژه حفاظت از یوز آسیایی و طرف خارجی آن هم انجمن حفاظت از حیات وحش آمریکا (دبلیو سی اس) است .گردنبند ردیاب (جی.پی.اس کولار) شامل یک فرستنده و گیرنده رادیویی و قطعه ای برای تنظیم زمان باز شدن قلاده است. هدف از نصب این ردیاب بدست آوردن اطلاعاتی در مورد زیستگاه، توقف گاه، مسیرهای رفت و آمد و مهاجرت یوز است. این گردنبندها، آنتن زمینی دیگری دارد که اگر از یک فاصله ای به گونه نزدیک تر شویم، بدون دسترسی مستقیم به گردنبند، اطلاعات توسط امواج (یو.اچ.اف) به دستگاهی زمینی منتقل میشود و از کل این اطلاعات، می توان به رفتارشناسی این حیوان پی برد. وزن این گردنبدها ۲۸۰ گرم است.
محدودیت زمانی این گردنبند باطری آن است که جی پی اس آن تا دوسال می تواند فعال بماند. گردنبندها طوری تنظیم می شوند که بعد از گذشت ۱۸ ماه، خودبهخود باز می شوند و از روی سیگنالهایی که می فرستد، جای آنها شناسایی می شود. براى گرفتن یوز در محل گذر آنها، تله هایی گذشته می شود که مجهز به فرستنده سیگنال هستند. به محض اینکه حیوان در این تلهها مى افتد، تیم به محل مورد نظر رفته و دامپزشک تیم اقدام به بیهوش کردن یوز مىکند. نمونه بردارى از خون و بافت حیوان، نصب گردنبند و جاگذارى میکروچیپى در پشت گردن یوز از اقدامات بعدى است. بعد از آن از دارویى براى به هوش آوردن حیوان استفاده مى شود تا حیوان، بیهوش در طبیعت نماند و خطراتى تهدیدش نکند.