تهران امروز: این متهم كه فضل الله نام دارد ومدتی همراه برادر خود در یك كتابفروشی كار می‌كرده است حدود دو سال قبل پس ازشكایت خانواده دختری مورد تعقیب قرار گرفت.این دختر 20 ساله به نام مریم سال 88 با سر و وضعی پریشان به منزل خود آمد و از اذیت و آزار یك مامور در پارك طالقانی نسبت به خود خبر داد. مریم به مادر خود گفت: حوالی غروب به همراه پسر مورد علاقه‌ام به پارك طالقانی رفته بودم یك‌مرتبه فردی كه خود را مامور معرفی كرد نسبت بین ما را سوال كرد. این مرد وقتی از زن و شوهر نبودن ما اطمینان پیدا كرد از ما خواست با او به نقطه‌ای كه نشانمان می‌داد برویم ولی پسری كه همراه من بود پا به فرار گذاشت و من ماندم و این مرد. این مرد بدون توجه به پسر در حال فرار مرا به نقطه‌ای كور بین درختان برده و با تهدید مرا مورد تعرض قرار داد.بعد هم پول، كارت عابر بانك و گوشی موبایلم را برداشته و مرابه حال خود رها كرد.
فردای آن روز مادر مریم به دادسرای جنایی آمده و خواستار پیگیری این ماجرا شد.
تصویر متهم در باجه خودپرداز
تحقیقات اولیه كارآگاهان نشان داد چنین ماموری با این مشخصات در پارك طالقانی وجود ندارد، به همین خاطر فرضیه سواستفاده غیراخلاقی یك مامور نما مطرح شد.
چند روز بعد در حالی‌كه با چهره نگاری از متهم دستگیری وی در دستور كار پلیس قرار گرفته بود چند دختر جوان دیگر نیز با مراجعه به دادسرا از فردی كه در پارك طالقانی به آنها تعرض كرده بود شكایت كردند.
یكی از شاكیان به بازپرس پرونده گفت:یك روز قبل از روزی كه قرار بود به حج بروم با نامزد خودم درپارك طالقانی قدم می‌زدم كه مردی جلوی راه ما را سد كرده و از من خواست برای پاره‌ای توضیحات همراه او به داخل كیوسكی بروم. وی در آنجا مرا مورد اذیت و آزار قرار داده و بعد هم مرا به حال خود رها كرد.
با افزایش شكایت تیم ویژه‌ای مسئول دستگیری این متهم خطرناك شد و سرانجام تصویر دقیق صورت متهم از دوربین یكی از عابربانك‌های پایتخت به دست آمد چرا كه متهم با كارت عابربانك سرقتی یكی از قربانیان خود به باجه خودپردازی مراجعه كرده و محتوای كارت را خالی كرده بود.
چند روز بعد هم با روشن شدن موبایل یكی از قربانیان در شهرستان اصفهان احتمال داده شد كه متهم به این شهر گریخته باشد.
چند روز بعد ماموران با بررسی تصویر به دست آمده فردی كه شباهت بسیاری به متهم داشت را شناسایی كردند اما پس از دستگیری این فرد مشخص شد وی كه در یك كتابفروشی مشغول كار است برادر متهم اصلی و كاملا بی‌گناه است.
از این فرد خواسته شد با برادرش تماس گرفته و قراری صوری با وی بگذارد كه همین قرار سرانجام به دستگیری متهم انجامید. فضل الله اگر چه پس از دستگیری مدعی بود كه او را با شخص دیگری اشتباه گرفته‌اند اما پس از روبه‌رو شدن با شاكیان پرونده و شناسایی شدن از سوی آنها چاره‌ای جز اعتراف پیدا نكرده و گفت: در پارك طالقانی تردد كرده و وقتی به زوج‌هایی بر می‌خوردم كه می‌دانستم نسبت قانونی با یكدیگر ندارند خود را مامور معرفی كرده و تنها دختران را بازداشت می‌كردم. بعد هم آنها را به نقطه‌ای كور در پارك برده و مورد اذیت وآزار قرار می‌دادم. كارت عابر بانك و كیف پول آنها را هم می‌گرفتم.
من اشتباهی هستم
متهم البته این حرف‌ها را در شعبه 72 دادگاه كیفری تهران رد كرده و مدعی شد بی‌گناه است. فضل الله به قضات این دادگاه غیر علنی گفت: من فقط از شاكیان سرقت كرده‌ام و تجاوزی در كار نبوده است. شاكیان هم یا اشتباه می‌كنند یا دروغ می‌گویند.
اما قضات دادگاه این ادعای وی را مردود دانسته و فضل الله را به اتهام دو فقره تجاوز به عنف، به مرگ، به خاطر داشتن رابطه نامشروع به 99 ضربه چاقو، به جرم سرقت اموال قربانیان به 7 سال زندان و 74 ضربه شلاق و همچنین بازگرداندن اموال مسروقه محكوم كردند.