با سلام ، دوستان عزیز در این بخش تصمیم گرفتم مجموعه کاریکاتورهای بسیار جالب و سرگرم کننده از گربه محبوب و دوستداشتنی یعنی گارفیلد قرار بدم ... این کمیک ها بسیار زیاد هستند و من هر بار بخشی از اونها رو قرار میدم ... امیدوارم لذت ببرید






بخش اول :
معرفی خالق گارفیلد و معرفی شخصیت های این مجموعه ...



جیم دیویس :
جیم دیویس، خالق گارفیلد، در ۲۲ جولای سال ۱۹۴۵ در شهر فیرمونت، واقع در شرق ایالت ایندیانا به دنیا آمد و در یک مزرعه ی کوچک همراه مادرش بتی و برادرش دیو و بیست و پنج گربه بزرگ شد. به گفته ی دیویس، اسم گارفیلد رو از اسم پدر بزرگش گرفته و خصوصیاتش رو از ترکیبی از تمام بیست و پنج گربه ای که داشته درست کرده. کودکی دیویس در مزرعه همسان زندگی جان، صاحب گارفیلده که در مزرعه بزرگ شده.




گارفیلد


گارفیلد یک گربه ی نارنجی، چاق، خود خواه و تنبله که از خوردن و خوابیدن لذت زیادی می بره. گارفیلد در آشپزخانه یک رستوران ایتالیایی به نام مامالئون متولد شد و از روز اول تولدش عاشق لازانیا شد! به گفته ی پدر بزرگش وقتی به دنیا اومد ۲.۴ کیلوگرم بوده که با شگفتی تمام توی تخت خواب کوچیکش جا شده.

اون عاشق لازانیا، کش رفتن غذای جان، لگد پروندن به اودی و پرت کردنش از بالای میز، سرگرم کردن یا آزار دادن شبونه ی همسایه ها با اجرای نمایش روی پرچینه (که اکثر مواقع چیزی به سمتش پرتاب می شه)!

گارفیلد از رژیم غذایی و دوشنبه ها متنفره چون فردای یکشنبه ست! اون از عنکبوت ها هم متنفره و گاهی با روزنامه یا هر چیزی که دم دستش باشه اونقدر می زنه رو سرشون تا مثل پنکیک نازک بشن. گاهی اوقات پرده های خونه ی جان رو پاره می کنه و سرخس جان رو می خوره یا تکه تکه می کنه. این جور مواقع جان خیلی از دستش عصبانی می شه.

تفکر گارفیلد در مورد خودش و اطرافیانش باعث شده از خیلی از موجودات دیگه از جمله انسان ها و سگ ها و حیوانات دیگه با هوش تر به نظر بیاد. این روز ها گارفیلد بیشتر آدمه تا گربه. سه سال بعد از شروع کمیک ها، دیویس اندامش رو اندکی تغییر داد و گارفیلد شروع به راه رفتن روى دو پا کرد و از آن موقع تا به حال روز به روز رفتارش بیشتر به آدم ها شبیه شده.



جان آرباکل


صاحب گارفیلد و مثلاَ ارباب خونه ست، که البته گارفیلد قبلاً بهش ثابت کرده ارباب واقعی خونه کیه! جان یک ناشی به تمام معناست. اون به گارفیلد و اودی غذا می ده و هم صحبت گارفیلد به حساب میاد.

با اینکه نمی تونه حرفهای اونو بشنوه ولی به نظر میاد به خوبی می تونه ذهن خونی کنه و صحبت های گارفیلد رو حدس بزنه.

اون تو ارتباط برقرار کردن با دیگران، مخصوصاَ لیز، مشکل داره. اکثر مواقع قربانی شوخی های گارفیلد می شه. جان یه کارتونیسته و اونقدر پول در میاره که می تونه شکم گارفیلد رو سیر نگه داره! جان متولد ۲۸ جولایه و از سال ۱۹۷۸ با گارفیلد زندگی می کنه.






اودی

سگ دوست داشتنی اما کودن لیمان! اودی همراه لیمان به خونه ی جان نقل مکان کرده و مسلمه که گارفیلد از این موضوع خوشحال نشده. موهای بدنش زرد رنگه و گوشهای قهوه ای رنگی داره. تند تند نفس می کشه و بیشتر مواقع زبون بزرگش بیرون از دهنشه.

گارفیلد اغلب اونو از بالای میز به پایین پرت می کنه یا با مشت و لگد اونو از خودش دور می کنه فقط چون ازش خوشش نمیاد.

اودی تنها موجودیه که نمی تونه حرف بزنه ولی حرفهای دیگران رو متوجه می شه. البته گاهی دیده شده کلمات کوتاهی از ذهنش می گذره که نشون می ده لال نیست، فقط یه خرده کم حرفه! اودی همیشه قربانی شوخی های گارفیلد می شه.



لیز


دکتر الیزابت ویلسون، دامپزشک گارفیلده. جان با نگاه اول عاشقش می شه و دائم سعی می کنه باهاش ارتباط برقرار کنه و باهاش بیرون بره.

لیز هم سعی می کنه بهش بفهمونه هیچ علاقه ای به این کار نداره ولی تلاشش بیهوده ست. البته گهگاه به دعوت هاش پاسخ مثبت می ده ولی پایان تمام این گردش ها به بلا و مصیبت منتهی می شه!

بعدها جان رو توی یک رستوران می بینه و اونجا جلوی چند نفر دیگه اعتراف می کنه که به جان علاقه پیدا کرده !



آرلین


دوست دختر گارفیلد ! یگ گربه ی ماده ی صورتی لاغر که به نظر می رسه تنها موجود زنده ایه که می تونه با موفقیت سر به سر گارفیلد بگذاره.

بین دندون های جلوش فاصله هست که گارفیلد تا می تونه به اون اشاره می کنه چون تنها چیزیه که در برابر کنایه های آرلین داره! به نظر گارفیلد، آرلین دومین گربه ی زیبای دنیاست. آخه اولیش خودشه!




پوکی


خرس عروسکی گارفیلد. گارفیلد اونو تو کشوی دراور خونه ی جان پیدا کرده. نمی دونم صاحب قبلیش کی بوده.

پوکی تنها موجودیه که گارفیلد واقعاَ بهش اعتماد داره. گاهی وقت ها هم وسیله ای می شه برای سر به سر بقیه گذاشتن. گارفیلد خیلی دوست داره تو بغل پوکی بخوابه ولی مسلمه که نمی تونه!



لیمان


لیمان (lyman) دوست جانه که برای مدتی پیش اون زندگی کرد. سیبیل های لیمان یکی از محبوب ترین قسمتهای کمیکهائیه که لیمان توش وجود داره!

لیمان کمی خنگه. تو لباس پوشیدن هیچ سلیقه ای نداره و به گفته ی دیویس هدف اصلی از حضور لیمان، وجود شخصی بود که جان بتونه واقعاَ باهاش صحبت کنه و نظراتش رو بهش بگه که این وظیفه با گذر زمان به عهده ی خود گارفیلد گذاشته شد و لیمان بدون هیچ توضیحی ناپدید شد! آخرین باری که لیمان دیده شد توی جشن تولد ده سالگی گارفیلد بود.



نرمال

نرمال (nermal) بچه گربه ی ناز ملوسیه که مدام ملوسیش رو به رخ گارفیلد می کشه و میگه گوگولی ترین گربه ی دنیاست.

یا می گه گربه تا بچه ست خوشگله، وقتی بزرگ می شه زشت می شه. در کل زبونش دائم برای نیش و کنایه باز می شه. گارفیلد از حرفهاش به شدت عصبانی می شه.






ایرما

ایرما از معدود دوستهای جانه که تو کمیکها ظاهر می شه. اون صاحب یکی از غذا خوری های تزدیک خونه ی جانه که گاه و بی گاه غذاهای بی کیفیت و مدیریت بدتر غذاخوریش موضوع خنده ی بعضی کمیکها می شه.

چهره ی جذابی نداره و یه کم دیر انتقاله و یه کمی هم خل و چل می زنه ولی فرز و سریعه. اکثر اوقات با کارهاش همه رو غافلگیر می کنه.




موش ها


خونه ی جان محل سکونت چندین موشه. تمام اونها دوستان گارفیلد هستن. اکثرشون اسم ندارن ولی گارفیلد اسم سه تا از اونها رو گذاشته اسکویک، هرمن و فلوید. اونها می دونن که گارفیلد تنبل تر از اونیه که بتونه اونها رو بگیره.

جان هم بعضی اوقات اون رو تهدید می کنه که اگه موشها رو نگیره بهش شام نمی ده. مسلماً گارفیلد هم روشهای خودش رو داره.



منبع : گارفیلد