«هديه تولد 10سالگيام يك آلبوم عكس بود. آلبوم عكسهايي از دوران كودكيام كه هيچ گاه آنها را نديده بودم. مادرم وقتي اين هديه را به من داد تنها يك جمله گفت و حالا پس از سالها هنوز گوشواره گوشم است: «بايد زيباترين لحظههاي زندگي را ثبت كرد.» سالهاست كه عكسهاي خانوادگيام را در آلبوم ميگذارم و هر هفته كه آن را مرور ميكنم بيشتر به اين نتيجه ميرسم كه بهترين هديه براي تولد فرزندم چه ميتواند باشد.»
سالهاست براي يكديگر هديه ميخريم. ما هديه خريدن را از دوران كودكي ياد گرفتهايم و آن را به عنوان فرهنگ جامعهمان پذيرفتهايم. فرهنگي كه ريشه در اصل و بنيان جامعه ما دارد.
فلسفه هديه از ديروز تا امروز
به گزارش بانکی دات آی آر به نقل از تیترآنلاین دكتر امانالله قرايي مقدم، جامعهشناس درباره فلسفه هديه دادن و آثار جامعه شناختي آن ميگويد: «هديه دادن رسمي است كه نخستين بار از ايران برخاسته و به ساير نقاط جهان شيوع پيدا كرده است. در واقع رسم هديه دادن، هديه گرفتن و صله رحم رسمي است كاملاً ايراني كه از دوران باستان برخاسته و حدود 7 تا 8 هزار سال قدمت دارد.»
همين كاربرد هديه در ايام قديم است كه باعث حفظ روابط اجتماعي و عاطفي عميق ميان افراد و اقوام ايراني شده و بين آنها پيوستگي و پيوند اجتماعي برقرار كرد و بدين ترتيب هديه دادن به عنوان يك سرمايه اجتماعي شناخته شد. سرمايهاي كه افراد آن را در موقعيتهاي مختلف به كار ميگرفتند. در قديم نه تنها هنگام شادباش و شاديها به يكديگر هديه مي دادند بلكه برطبق يك رسم پسنديده ايرانيان در مراسم ختم و عزاداري تحفههايي دلگرمكننده به يكديگر عرضه ميكردند. قرايي مقدم دراين باره ميگويد: «در ايام قديم و حتي هماكنون در برخي ايلات و عشاير مردم و اقوام بر اين باورند كه نهتنها هنگام شاديها بلكه در مراسم خاص عزاداري نيز بايد به فكر يكديگر باشند و آنها هنگام شركت در مراسم ختم و عزاداري به صاحب عزا برنج، روغن و... به نشانه همدردي ميبخشند.» البته اين رسم در قديم به شكل حمايت عاطفي بزرگترهاي فاميل ابراز ميشد و خويشاوندان در شب سوم مراسم عزاداري به نشانه حمايت از همسر و فرزندان فرد فوت شده برايشان غذا تحفه ميبردند. گرچه رسم هديه دادن به عنوان يك اصل و سرمايه اجتماعي كلي در فرهنگ جامعه ما پذيرفته شد و همه اقوام ايراني از آن تبعيت كردند اما اين رسم و شيوه برگزاري آن در هر منطقه براساس باورها و سنتهاي اقشار مختلف همواره تفاوتهايي داشته است.
قرايي مقدم ميگويد: «در ايام قديم هديهها شامل گل، ظروف سفالي و به طور كلي اشيا و وسايل دستساز بودند و افراد براساس موقعيت و ويژگي فردي كه قصد هديه دادن به او را داشتند اشياي متفاوتي را هديه ميبردند. اما امروزه هدايا بيشتر رنگ مادي به خود گرفته به طوري كه صرفاً براي فخرفروشي به يكديگر هديه ميدهند.»
الهه شفايي، روانشناس و مدرس دانشگاه در اين باره ميگويد: «از آنجا كه جامعه ما به سمت ماديگرايي پيش مي رود مسلماً ويژگيهاي شخصيتي افراد نيز به سمت و سويي حركت ميكند كه تمامي پديدههاي اطرافش را از دريچه ماديگرايي ميبيند و معتقدند هداياي مادي ارزشمندتر و ماندگارتر است.»
آثار رواني هديهدادن
هديه چه به صورت مادي باشد و چه معنوي اثرات رواني زيادي هم بر فرد هديه دهنده وهم هديه گيرنده دارد. زيرا فرد هديه دهنده به اين ارزش معنوي در ذات خود رسيده است كه اكنون وقت قدرداني، تشكر و احساس و ابراز همدلي و درك متقابل است و در عوض فرد هديه گيرنده نيز به ارزش معنوي آن پي خواهد برد. شفايي در اين باره ميگويد: «به طور كلي زماني كه فرد هديه گيرنده با دريافت هديه به اين نتيجه ميرسد كه براي طرف مقابلش مهم بوده است و در خريد و انتخاب هديه وقت، انرژي و هزينه فكري و روحي صرف شده است حتي اگر اين هديه ساخته دست او هم نباشد، برايش ارزشمند است خصوصاً آنكه فرد هديه گيرنده احساس كند كه با نوع هديهاي كه ديگري به او داده است، ارزش و قدر و منزلتش از سوي فرد هديه دهنده درك شده است.
بنابراين سنخيت و نوع هديه با موقعيت پيش آمده و ويژگيهاي شخصيتي فردهديه گيرنده از اصلهاي بنيادي فلسفه هديه دادن است. بنابراين وقتي ما براي كودكي يك وسيله اسباببازي ميخريم اين پيام را به او انتقال ميدهيم كه دنيايش را درك كردهايم و همين مسئله آغازگر يك ارتباط عاطفي عميقتر ميشود.
پيش از آن كه هديهاي خريده شود رعايت يك نكته ضروري است و آن اين كه هدفمان از خريد هديه را مشخص كنيم. تا قصد و هدف اصلي را مشخص نكنيم تهيه هديه مناسب امكانپذير نخواهد بود. هرچند برخي ارزشها در جامعه ما كمرنگتر شده و فلسفه اصلي هديه دادن كه در فرهنگ ما ريشه دوانده بود با شروع ماديگرايي به فراموشي سپرده شده است.
قرايي مقدم ميگويد: «در قديم افراد براي ارزشمندترين و مورداحترام ترين فرد خانواده يا فاميل هديه دست ساز ارزشمندي تهيه كرده و برايش هديه ميبردند اما امروزه به دليل محدوديت وقت و انرژي افراد اين اصل رو به فراموشي است. هرچند پس از گذشت سالها امكان فرهنگ پروري مجدد كاري سخت است اما انتظار ميرود افراد در تقديم كردن هدايا به يكديگر مبناي همدلي، صميميت و محبت را رعايت كرده و اصول اصلي را از خاطر نبرند.»
گاهي اوقات هديهاي گرانقيمت شادي زيادي به همراه دارد و صميميت را افزايش ميدهد اما در برخي موارد خصوصاً وقتي دلخوري پيش آمده و كدورتي شكل گرفته باشد، ارزشمندترين هدايا نيز تأثير عاطفي و رواني گذشته را احيا نخواهد كرد و شكل و نوع هديه در اين باره فرق ميكند. دكتر هدي خسروان در اين باره ميگويد: «براي رفع كدورتها هديه ارزشمند گزينه مناسبي نيست و حتي ممكن است اتفاق ناگوار را جلوه نامطلوبتري ببخشد. در اين قبيل موارد بهتر است افراد با يك شاخه گل يا دعوت فرد دلگير شده به يك جلسه و نشست در فضايي مطلوب و صحبتكردن و يا عذرخواهي از او كينه و كدورتها را رفع كنند. بنابراين درك موقعيتها از اصلهاي نخستين در رعايت روابط صحيح اجتماعي و عاطفي است.