پليس در تلاش است تا انگيزه جواني را كه دو هماتاقي خود را به قتل رسانده است فاش كند. اين متهم ادعا ميكند قتل در پي يك شوخي نامناسب رخ داد اما شواهدي وجود دارد كه احتمال
جنايت با انگيزه سرقت را در اين پرونده مطرح كرده است.
به گزارش روزگارنو به نقل از شرق كارآگاهان جنايي پليس آگاهي پايتخت ساعت 17 روز هفدهم ارديبهشت از طريق مركز فوريتهاي پليسي 110 از وقوع دو قتل، در اتاقكي 12متري در زيرزمين ساختماني مسكوني در شهرك غرب باخبر شدند و وقتي به آنجا رفتند فهميدند مقتولان دو جوان 30 و 20 ساله به نامهاي افشين و وحيد هستند كه در ناحيه گردن هر دو آثار خفگي مشهود است و روي سرشان نيز جراحاتي به چشم ميخورد. بررسيهاي اوليه از درگيري شديد در اتاقك نشان داشت به گونهاي كه آثار خون روي وسايل ديده ميشد و اسباب موجود در قتلگاه كاملا به هم ريخته بود. كارآگاهان بعد از بررسي صحنه جرم براي به دست آوردن اطلاعات بيشتر به تحقيق از صاحبخانه و همچنين دو نفر از بستگان مقتولان پرداختند و فهميدند افشين و وحيد با هم فاميل بودند و از شهري ديگر به تهران مهاجرت و دو سوپرماركت را در مناطق سعادتآباد و شهران اجاره و اتاقك زيرزمين را نيز براي استراحت خود رهن كرده بودند.
در بازجويي از بستگان مقتولان نيز مشخص شد دو نفر از آنها يك روز قبل از كشف اجساد پس از مراجعه به سوپرماركت افشين در سعادت آباد، متوجه بسته بودن مغازه شدند و براي پيگيري علت آن ابتدا با شماره تلفن همراه «افشين» و سپس با تلفن همراه «وحيد» تماس گرفتند و به علت اينكه آنها به تلفنهايشان پاسخ ندادند نگران شدند و روز بعد با مراجعه به محل سكونت دو همشهري اجساد آنان را يافتند. كارآگاهان در جريان تفحصهاي خود اطلاع پيدا كردند افشين از حدود 20 روز پيش از طريق انتشار آگهي استخدام در روزنامهها كارگري ساده را در مغازه خود مشغول به كار كرده بود.
با شناسايي كارگر 25ساله به نام محمد مشخص شد وي آخرين بار، صبح روز كشف اجساد حين خارج شدن از خانه توسط همسايگان طبقات بالايي مشاهده شده است. اطلاعات موجود گوياي آن بود كه محمد در آن روز پس از مراجعه به سوپرماركت در مغازه را باز كرده و پس از گذشت حدود 30دقيقه مجددا مغازه را تعطيل كرده و از آن زمان ناپديد شده است. افسران جنايي كه به محمد مشكوك شده بودند با پيگرفتن تحقيقات باخبر شدند افشين چند روز بعد از استخدام كارگرش نزد صاحبخانه خود رفته و با اعلام اينكه تمامي اعضاي خانواده محمد در شهرستان زندگي ميكنند و او در تهران محلي را براي استراحت ندارد، از وي درخواست كرده بود در صورت امكان محمد نيز در همان اتاقك زيرزمين ساكن شود و صاحبخانه افشين نيز با اين خواسته موافقت كرده بود. كارآگاهان كه دستگيري محمد را در دستور كار خود قرار داده بودند با مراجعه به سوپرماركت و بازرسي آنجا اطلاع پيدا كردند متهم تمامي اسناد و مدارك شناسايي خود و 8 دفترچه حساب بانكي متعلق به افشين را از مغازه به سرقت برده است. آنان با مراجعه به شعب بانكي كه افشين در آنجا حساب داشت، به تحقيق از كارمندان و همچنين بررسي تصاوير دوربينهاي مداربسته پرداختند و اطمينان پيدا كردند جواني حدودا 25ساله و با مشخصات ظاهري محمد ضمن مراجعه به تمامي اين شعب قصد داشته از حسابهاي متعلق به افشين پول برداشت كند اما موفق به اين كار نشده است.
كارآگاهان در ادامه رسيدگي به اين پرونده و با وجود آنكه هيچگونه اطلاعاتي از محل سكونت يا مخفيگاه احتمالي متهم وجود نداشت، با شناسايي محل سكونت اين جوان در استان خراسان رضوي، با اخذ نيابت قضايي به اين استان رفتند و سرانجام هفته گذشته او را دستگير و به تهران منتقل كردند. محمد هنگامي كه در مقر پليس آگاهي تحت بازجويي قرار گرفت در اظهارات اوليه منكر ارتكاب
جنايت شد و ادعا كرد زمان مراجعه به خانه، با جنازه متعلق به افشين و وحيد روبهرو شده و در حاليكه بسيار ترسيده بوده فرار كرده و به شهرستان رفته است. وي به ماموران گفت: ساعت پنج بامداد روز حادثه پس از مراجعه به خانه با جسد افشين و وحيد روبهرو شدم و پس از آن با برداشتن مدارك شناسايي خود از سوپرماركت به شهرستان بازگشتم و اصلا خبر ندارم چه كسي آن دو را كشته است.
متهم در حالي بر بيگناهياش اصرار داشت كه دلايل و مدارك به دست آمده از مخفيگاه متهم و همچنين محل
جنايت ثابت ميكرد او عامل قتل است. پيراهن خونآلود متهم از داخل اتاقك محل
جنايت پيدا و همچنين مدارك شناسايي و دفترچه حسابهاي بانكي متعلق به افشين از محل سكونت متهم در خراسان رضوي كشف شده بود. علاوه بر اين تصاوير به دستآمده از دوربينهاي مداربسته بانكها ترديدي در مجرم بودن محمد باقي نميگذاشت. اين جوان در نهايت لب به اعتراف گشود و به كارآگاهان گفت: «حدود ساعت سه بامداد روز حادثه، پس از بازگشت به خانه و ورود به اتاقك ديدم وحيد در حال استراحت است، اما افشين هنوز بيدار بود. هنوز دقايقي از ورود من به اتاقك نگذشته بود كه افشين شروع به شوخي با من كرد و در حين آن از الفاظ زشتي استفاده كرد كه باعث عصبانيت من و درگيري با افشين شد. در همين زمان، وحيد نيز از خواب بيدار شد و به طرفداري از افشين پرداخت و هر دو نفر به تهديد من پرداختند. من در يك لحظه كنترل خودم را از دست دادم و افشين را با دست به عقب هل دادم كه او زمين خورد. بعد ميلهاي آهني را كه در اتاقك بود برداشتم و ضربهاي محكم به سر او زدم. زمانيكه قصد فرار و خروج از داخل اتاقك را داشتم، وحيد با من درگير شد كه دو ضربه محكم نيز به سر او زدم. پس از بيهوش شدن هر دو نفر آنها، دست و پايشان را بستم و براي اطمينان از مرگ هر دو نفر گلوي آنها را نيز فشردم و پس از مراجعه به مغازه و برداشتن دفترچه حسابهاي بانكي افشين، متواري شدم.»
سرهنگ آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با تاييد اين خبر گفت: «با توجه به اعتراف صريح متهم درخصوص ارتكاب جنايت، از سوي بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت براي او صادر شده است. از سويي ديگر با توجه به برخي اظهارات متهم درخصوص اينكه افشين چند روز قبل از
جنايت درباره انتقال مبلغي چندده ميليون توماني به حسابهاي بانكي خود سخن گفته بود، تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن انگيزه اصلي محمد از ارتكاب
جنايت در دستور كار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است.»