سال جهانی تنوع زیستی / 9 / نگاهی به وضعیت زیرگونه پلنگ ایرانی
وضعیت اشکبار گربه مغرور ایران
سبزپرس- گروه محیط طبیعی؛ حمیدرضا میرزاده: ایرانیان تا کنون دو گربه خود را از دست داده اند. شیر ایرانی و ببر مازندران. از این دو گربه در ایران تنها چند عکس و نقاشی مانده و خاطراتی که بعضاً مکتوب شده و بعضاً سینه به سینه به نسل حاضر رسیده است. یک گربه ایرانی دیگر نیز وضعیت چندان مناسبی ندارد. یوزپلنگ آسیایی امروزه در وضعیت «شدیداً در معرض خطر» قرار گرفته و تنها در ایران باقی مانده است. از این گربه فقط 70 تا 100 قلاده باقی مانده و در تمامی کشورهای آسیا نسل آن منقرض شده. خوشبختانه توجه جامعه جهانی به یوزپلنگ و تلاش های دولت ایران امیدواری به بقای یوزپلنگ را بیشتر کرده است. اما در این میان، توجه ویژه به حفاظت یکی دیگر از گربه های ایران مغفول مانده. امروزه اخبار نگران کننده از مرگ و میر پلنگ به دست انسان از گوشه و کنار می رسد به نحوی که تنها در همین دو ماهه اول امسال، منابع خبری از مرگ دست کم هفت پلنگ در ایران و بر اثر تصادف و شکار خبر داده اند. گزارش های بین المللی از پلنگ ایرانی نیز از «نزولی» بودن جمعیت این گونه حکایت دارند.
پس از ببر هیرکانی و شیر ایرانی،
پلنگ بزرگترین گربه سان ایران از نظر جثه محسوب می شود. شکل ظاهری، خلق و خو و رفتار پر رمز و راز آن باعث شده تا همواره نام
پلنگ در اذهان عمومی ماندگار باشد و گاه افسانه ها و داستان هایی درباره آن بر سر زبان ها بیافتد. این افسانه عمدتاً آمیخته با آیین و رسوم کهن
ایرانی است و در آنها گاه صفات و رفتارهایی انسان گونه برای
پلنگ تصور می شود.
مثلاً در برخی روستاهای حوزه کجور در استان مازندران، داستان جالبی درباره
پلنگ ها گفته می شود. می گويند وقتی
پلنگ نخستين بار گاوی را شکار کرد، چون ديد بلندکردن و حمل آن برايش دشوار است، «ياعلی» گفت و بعد گاو را بردوش انداخت و رفت. ولی چون گوسفندی را شکار کرد، از سر غرور با خود گفت «اينکه کاری ندارد» و هر چه کرد نتوانست آنرا بلند کند و ببرد.
از این دست داستان ها زیاد گفته و شنیده شده و نشان می دهد
پلنگ ها نزد جامعه، گوشتخواران شناخته شده ای هستند. اما این شناخت گاه با ترس و وحشت همراه است، به نحوی که برخی از جوامع به محض مشاهده
پلنگ نسبت به شکار آن اقدام می کنند.
آغاز پلنگ
دیرینه شناسان معتقدند که اولین گربه های روی زمین، گربه های «دندان خنجری» بوده اند که حدود 35 میلیون سال پیش می زیسته اند اما تمامی نوادگان آنها هزاران سال قبل از بین رفته اند. این دانشمندان در یافته اند که جد مشترک گربه سانان امروزی، گربه ای به نام Pseudaelurus بوده که در حدود 9 تا 20 میلیون سال قبل می زیسته. آنها با مطالعه بیشتر به این نکته رسیدند که یکی از نوادگان Pseudaelurus در حدود 11 میلیون سال قبل در آسیا می زیسته که گربه های کوچک و بزرگ امروزی همگی از نسل این گونه از گربه هستند.
حدود 4 تا 6 میلیون سال پیش اشتقاق گربه های کوچک و بزرگ اتفاق افتاده است و از حدود 2 تا 4 میلیون سال قبل نیز گربه سانان بزرگ نظیر
پلنگ در جهان زندگی کردند.
برگی از کتاب منافع الحیوان مربوط به قرن 13 میلادی
صرف نظر از گربه های اهلی، هم اکنون در جهان 37 گونه گربه سان مشخص شده اند که
پلنگ یکی از آنها است. اما بسیاری از گربه سانان جهان نیز، دارای
زیرگونه هایی هستند. مثلاً در مطالعات گذشته دانشمندان، 27 زیر گونه از
پلنگ شناسایی شده بود که 13
زیرگونه متعلق به آفریقا و 14
زیرگونه متعلق به آسیا معرفی شده بود.
با این حال تحقیقات دانشمندان در یک دهه اخیر روی ژن
پلنگ های جهان نشان می دهد که تمامی
پلنگ ها در 9
زیرگونه دسته بندی می شوند.
پلنگ های «آفریقایی»، «عربی»، «آمور یا خاور دور»، «شمال چین»، «جنوب چین»، «جاوه»، «سری لانکا»، «هندی» و «ایرانی» زیر گونه های پلنگی هستند که در مطالعات جدید مشخص شده اند.
پراکنش جهانی
در میان گربه سانان جهان،
پلنگ یکی از گسترده ترین محدوده پراکنش جغرافیایی را دارا است. در گذشته
پلنگ ها، از جنوب آفریقا تا قسمت های جنوبی صحرای بزرگ افریقا، از آنجا به طرف شرق و تا آسیای صغیر، ایران، هندوستان، سری لانکا، آسيای جنوب شرقی، چين، تبت و خاور دور و روسيه را در قلمرو خود داشتند اما امروزه این محدوده بسیار کم شده است.
براساس اعلام مجامع جهانی خصوصاً اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN)، می توان
پلنگ را در ايران، افغانستان و پاکستان «نادر»، در فلسطين، عمان، عربستان سعودی، قفقاز، يمن و ترکمنستان «درمعرض خطر» و در کويت، لبنان، قطر، ترکيه، امارات عربی متحده، اردن و سوريه «منقرض شده» طبقه بندی کرد.
تا سال گذشته، وجود
پلنگ در عراق مشکوک بود اما در سال گذشته، یک قلاده
پلنگ در «سلیمانیه» بر اثر انفجار مین ضد نفر کشته شد. این اتفاق باعث شد تا بار دیگر حضور
پلنگ در این کشور قطعی شود و به این ترتیب می توان
پلنگ عراق را در رده نادر طبقه بندی کرد.
وضعیت جهانی
طبق اعلام IUCN،
وضعیت کلی
پلنگ « ريسک کم/نزديک به تهديدشده» (LR/nt – Near Threatened) است اما
وضعیت هر
زیرگونه با
زیرگونه دیگر تفاوت اساسی دارد. به عنوان مثال جمعیت
پلنگ آفریقا در حدود 700 هزار قلاده برآورد شده و جمعیت
پلنگ هندوستان کمتر از 10 هزار قلاده تخمین زده شده است. اما طبق تخمین IUCN، جمعیت
پلنگ ایرانی 870 تا 1290 قلاده بیشتر نیست که عمده این جمعیت (600 تا 900 قلاده) در ایران زندگی می کنند. از جمعیت
پلنگ عربی نیز بیش از 200 قلاده گزارش نشده که همگی در شبه جزیره عربستان هستند.
در میان
پلنگ های جهان، بدترین وضعیت، متعلق به
پلنگ آمور یا خاور دور است. زیستگاه این
پلنگ در شمال شرقی و شرق روسیه است و سال ها تحقیق، جمعیت 35 قلاده ای
پلنگ آمور در این منطقه را نشان داده است.
طبق رده بندی IUCN،
وضعیت پلنگ ایرانی در معرض خطر (EN) است. این
زیرگونه پلنگ تقریباً در تمامی استان های ایران یافت می شود. با این حال هنوز قطعی بودن حضور
پلنگ در استان همدان نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
محمد فرهادی نیا، پژوهشگر حیات وحش، اخیراً در پایان نامه کارشناسی ارشد خود آورده است: «30 درصد از جمعیت
پلنگ ایران در شمال شرقی کشور زندگی می کنند. استانهای خراسان رضوی و شمالی، گلستان، مازندران و سمنان هنوز بيش از بسياری از ديگر استانها
پلنگ دارند. در جنوب، فارس را بايد پرجمعيت ترين استان کشور در نيمه جنوبی کشور دانست. در جنوب شرقی کشور، اطلاعات بيشتری درخصوص وضعيت و پراکنش
پلنگ در استان پهناور سيستان و بلوچستان در سال های اخير بدست آمده و حداقل 5 منطقه در سراسر اين استان، زيستگاه
پلنگ هستند. در شمال شرقی ايران، آذربايجان شرقی متراکم ترين استان از حيث
پلنگ و منطقه کيامکی شناخته شده ترين زيستگاه اين استان است. در مرکز ايران، شهرستان بافق يزد معتبرترين زيستگاه اين گربه سان در ميان استانهای کوير مرکزی (مانند اصفهان و يزد) است. ولی اطلاعات موجود درباره بزرگترين گربه سان ايران از غرب کشور بسيار ضعيف است. درباره
پلنگ کرمانشاه و کردستان کمتر سخن گفته شده و به نظر می رسد ايلام از اين نظر اطلاعات بيشتری را در دسترس دارد. در جنوب، استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان، پيش از آنکه آخرين انشعابات زاگرس وارد جلگه های ساحلی شوند، می توان آثاری را از
پلنگ ها رؤيت کرد. درمجموع، شايد به جرأت بتوان گفت که اکثر مناطق کوهستانی و جنگلی کشور زيستگاه
پلنگ بوده و عمدتا هستند و تقريبا تمامی استانهای کشور در حوزه پراکنش اين جانور قرار دارند.»
همانطور که فرهادی نیا در پایان نامه خود آورده است، اطلاعات درباره
پلنگ استان های ساحلی جنوب ایران بسیار کم است.
با این حال، «انجمن طرح سرزمین» از سال گذشته نسبت به اجرای طرحی مطالعاتی درباره
پلنگ در منطقه «بشاگرد» استان هرمزگان اقدام کرده است. پژوهشگران این تشکل مردمی موفق شدند تا با استفاده از دوربین های تله ای، اولین عکس از
پلنگ در بشاگرد را ثبت کنند تا سندی محکم برای وجود
پلنگ در هرمزگان در دست داشته باشند.
پلنگ بشاگرد/ عکس: دوربین تله ای- انجمن طرح سرزمین
گذشته از این، گزارش هایی پراکنده و تایید نشده نیز از مشاهده و حتی شکار
پلنگ در استان بوشهر موجود است که زیستگاه های احتمالی
پلنگ در این استان را مشخص می کند.
برخی گزارش ها نیز حکایت از مسافرت
پلنگ های
ایرانی بین ایران و کشورهای همسایه شمال غربی ایران و از طریق رود ارس دارد.
هرچند که این گزارش ها تایید شده نیست، اما «اورس برایتن موزر» رئیس کارگروه گربه سانان IUCN، در گفت و گو با سبزپرس گفته بود که باید مطالعات دقیقی روی
پلنگ های
ایرانی صورت بگیرد و در صورت تایید چنین گزارش هایی، می توان امیدوار بود که با تقویت جمعیت
پلنگ در کشورهای شمال غرب ایران،
وضعیت جمعیت
پلنگ های
ایرانی را تثبیت کرد.
خال های توخالی؛ زندگی مرموز
شاید اصلی ترین دلیل شهرت پلنگ، پوست زیبا و منحصر به فرد این گربه باشد.
پلنگ های
ایرانی پوستی نخودی رنگ با خال های سیاه رنگ تو خالی دارند. خال های بدن
پلنگ از دو تا پنج لکه کنار هم شکل گرفته اند که بیشتر شبیه به گل هستند. بر خلاف یوزپلنگ که خال های توپر و شبیه به نقطه دارد. این خال ها برای هر
پلنگ مانند اثر انگشت برای انسان، منحصر به فرد است و جانور شناسان با مقایسه عکس های به دست آمده از
پلنگ های یک منطقه و دقت در شکل خال ها، می توانند به تعداد
پلنگ ها در منطقه پی ببرند. دست و پای عضلانی کوتاه
پلنگ این امکان را برای او فراهم می کند تا به راحتی از صخره و درخت بالا برود.
هوشنگ ضیایی در کتاب «راهنمای صحرایی پستانداران ایران» درباره عادت
پلنگ ها در وقت غذا خوردن می نویسد: «معمولاً غذای اضافی خود را به روی درختان می برد و یا در شکاف سنگ ها و زیر شاخ و برگ ها پنهان می سازد.» و در جایی دیگر می نویسد: «پلنگ از اکثر پستانداران بزرگ و کوچک، به خصوص گراز، کل و بز، قوچ و میش و همچنین پرندگان، خزندگان نظیر لاکپشت، ماهی ها و حشرات تغذیه می کند. به شکار و خوردن گوشت روباه و سگ اهلی علاقه مند است.» حتی در سال 1386 که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، اقدام به قلاده گذاری دو قلاده یوز کرده بود، یکی از این یوزپلنگ ها توسط یک
پلنگ شکار شده و خورده شده بود.
پلنگ ها در سه سالگی بالغ می شوند و در اواسط زمستان جفت گیری می کنند. مدت آبستنی
پلنگ حدود 95 روز است و از یک تا شش توله به دنیا می آورند. عمر
پلنگ ها در شرایط اسارت حداکثر 23 سال است اما در طبیعت عمر کمتری دارند.
پلنگ ایرانی در باغ وحش ارم تهران / عکس: سبزپرس
محیط بانان و کسانی که موفق به مشاهده
پلنگ در طبیعت شده اند معتقدند که مشاهده این گربه در طبیعت بسیار مشکل است. آنها می گویند که
پلنگ همیشه یک قدم از انسان جلوتر است و آنها را زیر نظر دارد. علاوه بر این
پلنگ در مواجهه با انسان، رفتاری پرغرور از خود نشان می دهد. به این معنی که اگر تنها باشد و راهی برای فرار داشته باشد، ابتدا کمی به انسان نگاه می کند. پس از آن با آرامی از جا بلند شده و آرام آرام به طرف معبری برای فرار قدم می زند. در این مسیر چند بار به انسان نگاه می کند. اما به محض اینکه از دید انسان خارج شد، پا به فرار گذاشته و تقریباً پیدا کردن مجددش محال است.
با این حال برخی معتقدند که
پلنگ به انسان حمله می کند. در چند سال اخیر تنها در دو مورد درگیری
پلنگ با انسان در رسانه ها گزارش شده است. در هر دو مورد، انسان ها از ناحیه دست و پا دچار آسیب شده اند. با توجه به اینکه
پلنگ در موقع شکار، با گرفتن گلوی حیوان آن را خفه می کند، در این دو مورد هیچگاه
پلنگ ها به گردن و صورت افراد حمله نکرده اند.
هرچند که این دو
پلنگ کشته شده اند اما می توان این طور نتیجه گرفت که
پلنگ هیچگاه به انسان حمله نمی کند، بلکه در مواقع خطر تنها از خود دفاع می کند. محیط بانان می گویند که
پلنگ در موقعیتی که راه فرار برای خود پیدا نکند و یا اینکه توله به همراه داشته باشد، ممکن است حالت تهاجمی به خود بگیرد.
تهدیدهای جدی
قطعاً یکی از مهمترین دلایل برای انقراض گونه ها، تخریب زیستگاه و از دست رفتن طعمه است. درباره
پلنگ نیز همین طور است. تکه تکه شدن زیستگاه ها، آلودگی و از دست رفتن منابع آب، و کاهش شدید جمعیت طعمه ها یکی از دلایل سیر نزولی جمعیت
پلنگ است.
اما در چند سال گذشته،
پلنگ های زیادی بر اثر تصادف با خودروها و یا تغذیه از طعمه مسموم شده به دست انسان از بین رفته اند. تعداد زیادی نیز تا کنون شکار شده اند.
توله پلنگ کشته شده در جاده پارک ملی گلستان / سال 1387
بزرگترین پلنگی که تا کنون شکار آن ثبت شده، توسط «هدایت تاجبخش» در سال های پیش از انقلاب شکار شده است. تاجبخش به خاطر داشتن تروفه (نمونه شکار) این
پلنگ جایزه بزرگ رقابت های بین المللی شکار
پلنگ در جهان را در سال 1354 دریافت کرد.
آمارهای غیر رسمی نشان می دهد که در پنج سال گذشته، 90 قلاده
پلنگ به دلایل مختلف توسط انسان کشته شده اند. تنها در سال گذشته مرگ نزدیک به 30 قلاده
پلنگ گزارش شده است. در دو ماه گذشته نیز هفت قلاده
پلنگ در ایران کشته شدند که عمدتاً بر اثر تصادف با خودرو در جاده ها جان خود را از دست داده اند.
با این حال، سازمان حفاظت محیط زیست به غیر از پروژه های مطالعاتی درباره
پلنگ ها، اقدام ویژه ای برای کاهش تلفات و تهدیدهای
پلنگ در ایران انجام نداده است.
توله پلنگ کشته شده در یاسوج/ تیرماه 1388
به نظر می رسد بزرگترین تهدید برای
پلنگ در ایران، ضعف اطلاعات درباره این گربه سان بزرگ جثه است. این ضعف اطلاعاتی از سویی متوجه محافل علمی و اجرایی است و از سوی دیگر به عموم جامعه خصوصاً ساکنان حاشیه زیستگاه های
پلنگ و مناطق روستایی و عشایری مربوط می شود.
مطالعات نوپا در زمینه پلنگ ایرانی
امروزه در مقایسه با یک دهه قبل، اطلاعات بسیار زیادی درباره
پلنگ ایرانی در دسترس است. شاید بتوان شروع مطالعه درباره
پلنگ ایرانی را به مقاله ای نسبت داد که توسط بهرام کيابی، بیژن فرهنگ دره شوری، قائمی و جهانشاهی در سال 2002 نوشته شد. این مقاله با موضوع مرور کلی
وضعیت پلنگ در ایران نوشته شده بود و نگارنده تلاش کرده بودند تا در این مقاله کلاسیک، برآوردی از جمعیت
پلنگ در ایران ارائه دهند.
از سوی دیگر، با ورود فناوری «دوربین های تله ای» (Camera Trap) به ایران مطالعات حیات وحش و خصوصاً
پلنگ شکل جدید به خود گرفت. با استفاده از این فناوری، مطالعات زیادی در مناطقی چون «ساريگل»، «البرز مرکزی»، «بمو»، «خجير»، «بيرک»، «قرخود»، «گلستان»، «کلاه قاضی»، «توران»، «تندوره»، «بشاگرد» و «کيامکی» انجام شد.
با جستجو در مجلات علمی فارسی و انگلیسی زبان، می توان 7 مقاله و گزارش علمی درباره
پلنگ در ایران به دست آورد. از سوی دیگر تا کنون بیش از 10 عنوان پایان نامه دانشجویی نیز با این موضوع ارائه شده است.
نکته قابل توجه در مطالعات
پلنگ ایرانی، رویکرد مثبت نسل جوان پژوهشگران حیات وحش نسبت به
پلنگ ایرانی و سایر گوشتخواران بزرگ جثه ایران است.
با تاسیس تشکل های مردمی تخصصی در زمینه حیات وحش، توجه محافل علمی به
پلنگ ایران بسیار بیشتر شده است تا جایی که قریب به اتفاق گزارش های منتشر شده در مجله علمی Cat News (مجله علمی گروه تخصصی گربه سانان IUCN) توسط پژوهشگران
ایرانی با سن کمتر از 35 سال نوشته شده است.
این تشکل ها توسط فارغ التحصیلان رشته هایی چون «مهندسی محیط زیست» و «زیست شناسی» و از اواخر دهه 1370 تاسیس شدند.
جمجه پلنگ
این سازمان ها در سال جاری اقداماتی را برای آموزش جامعه درباره
پلنگ ها آغاز کرده اند. چرا که طبق گاهشمار 12 حیوانی که منشأ هندی- چینی دارد، امسال به عنوان سال «پلنگ» شناخته شده است. این سازمان های مردمی فعال تلاش می کنند تا به بهانه این سال، اقداماتی نظیر انتشار بولتن های خبری درباره پلنگ، انتشار گزارش درباره
پلنگ در مطبوعات و رسانه ها و همچنین برگزاری جشنواره های محلی در زیستگاه های
پلنگ را صورت دهند.
-سبز پرس-