حدیث در مورد حیوانات

حقوق الحيوان حقوق حیوانات
رسول الله(ص)- لما أبصر ناقة معقولة و عليها جهازها- : أين صاحبها؟ مروه فليستعد غداً للخصوم. پيامبر خدا (ص) : ماده شتري را ديد كه زانويش بسته شده و جهاز همچنان بر پشت اوست، پرسيد: صاحب آن كجاست؟ به او بگوييد خودش را براي شكايت(اين شتر در قيامت) آماده كند.
عنه (ص) : إن الله يحب الرفق و يعين عليه فإذا ركبتم الدواب العجف فأنزلوها منازلها فان كانت الأرض مجدبة فانجوا عنها، و إن كانت مخصبة فأنزلوها منازلها. خداوند مدارا كردن را دوست دارد و بر انجام آن كمك مي كند. پس ، هرگاه چارپايان لاغر را سوار شديد، آنها را در منزلهايشان فرود آوريد. اگر زمين خشك و بي گياه بود با شتاب از آن بگذريد و اگر سر سبز و پر علف بود ، آنها در آنجا استراحت دهيد.
عنه (ص) : اركبوا هذه الدواب سالمة واتدعوها سالمة، ولا تتخذوها كراسي لأحاديثكم في الطرق و الأسواق، فرب مركوبة خير من راكبها و أكثر ذكراً لله تبارك و تعالي منه. چارپايان سالم را سوار شويد و آنها را سالم نگه داريد و آنها را كرسي خطابه و صحبتهاي خود در كوچه و بازار ها نكنيد؛ زيرا بسا مركوبي كه از سواره اش بهتر است و بيشتر از او به ياد خداي تبارك و تعالي است.
عنه (ص) : لو غفر لكم ما تأتون إلي البهائم لغفر لكم كثيراً. اگر ستمي كه به صيوانات مي كنيد بر شما بخشيده شود بسياري از گناهان شما بخشوده شده است.
عنه (ص) : ألا تتقي الله في هذه البهيمة التي ملكك الله تعالي إياها؟ فإنه شكا إلي أنك تجيعه و تدئبه. در اختيار تو گذاشته است از خدا نمي ترسي؟ آن حيوان بي زبان از درد و رنجي كه به او مي رساني نزد من شكايت كرد.
عنه (ص) : لعن الله من مثل بالحيوان. نفرين خدا بر كسي كه حيوان را مثله كند.
عنه (ص) : الثالث ملعون – يعني علي الدابة. سومین نفری که پشت ستورنشیند ملعون است. (سه پشته نباید حیوان را سوار شد)
عنه (ص) : للدابه علي صاحبها ست خصال: يعلفها إذا نزل، و يعرض عليها الماء إذا مر به، ولا يضربها إلا علي حق، و لا يحملها ما لا تطيق، ولا يكلفها من لايسر إلا طاقتها، و لا يقف عليها فواقاً. حیوان شش حق به گردن صاحب خود دارد : هرگاه از آن پیاده شد علف دهد، هرگاه از آبی گذشت آن را آب دهد، بی دلیل آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را راه نبرد و مدت زیادی روی آن درنگ نکند.
الإمام الباقر(ع) : إن رسول الله (ص) سمع رجلا يلعن بعيراً، فقال (ص) : ارجع ، لا تصاحبنا علي بعير ملعون. امام باقر(ع): پیامبر خدا(ص) شنید که مردی شتر خود را نفرین می کند، فرمود: برگرد، با شتر نفرین شده همرا ما نیا.
في حديث وفاة امير المؤمنين (ع)- : قالت ام كلثوم : ... ثم نزل إلي الدار، و كان في الدار إوزٌّ قد اهدي إلي أخي الحسين (ع) ، فلما نزل خرجن وراءه و رفرفن وصحن في وجهه، وكان قبل تلك الليلة لم يصحن... ثم قال: يا بنية ، بحقي عليك إلا ما أطلقتيه؛ فقد حبست ما ليس له لسان ولا يقدر علي الكلام إذا جاع أو عطش ، فأطعميه و اسقيه و إلا خلي سبيله يأكل من حشاءش الأرض. در حدیث رحلت امیر المومنین(ع) آمده است: ام کلثوم گفت:.... آن گاه امام (ع) به حیاط خانه رفت. در صحن خانه چند غاز بود که به برادرم حسین(ع) هدیه شده بود، غاز ها دنبال امام(ع) به راه افتادند و بال می زدند و رو به روی ایشان فریاد می کردند. تا آن شب چنین سرو صدایی راه نینداخته بودند ... سپس امام فرمودند: دخترم! به حقی که مرا بر توست سوگند این حیوانات را آزاد کن. من چیزی را نگه داشته ام که زبان ندارد و نمی تاند بگوید گرسنه است یا تشنه. یا آنها را آب و غذا بده یا آزادشان کن که از حشائش(سبزه ها وعلف های روی زمین) زمین بخورند.
رسول الله (ص) : إن الداب‌ تقول : اللهم ارزقني مليك صدق: يشبعني ، و يسقيني، ولا يحملني ما لا اطيق. پیامبر خدا(ص): حيوانات مي گويند: خدايا! صاحب خوبي نصيب من كن؛ کسی كه مرا سيرآب و غذا كند و بيش از توانم بر من بار ننهد.


ضرب الدابة زدن حیوانات
رسول الله (ص) : لا تضربوا الدواب علي وجوهها: فإنها تسبح بحمد الله. پيامبر خدا (ص) : به صورت حيوانات نزنيند؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مي گويند.
حج علي بن الحسين (ع) علي ناقة له اربعين حجة : فما قرعها بسوط. علي بن حسين (ع) چهل بار با شتر خود به حج رفت و يك تازيانه بر آن نزد.
رسول الله (ص) : اضربوها علي النفار، ولا تضربوها علي العثار. پيامبر خدا (ص) : حيوان را براي چموشي و سركشي كردن بزنيد، اما براي لغزيدن و به سر در آمدن نزنيد.
عنه (ص) : وقد مر (ص) بحمار قد وسم في في وجهه-: أما بلغكم أني لعنت من وسم البهيمة في وجهها أو ظربها في وجهها؟! پيامبر خدا (ع) الاغي را ديد كه صورتش را داغ كرده اند، فرمود: مگر نشنيده ايد كه من نفرين كرده ام آن كسي را كه صورت حيوان را داغ كند يا بر چهره اش تازيانه زند؟


ثواب الرفق بالحيوان ثواب مهربانی کردن با حیوانات
رسول الله (ص) : غفر لامرأة مومسة مرت بكلب علي رأس ركي يلهث كاد يقتله العطش، فنزعت خفها فأوثقته بخمارها فنزعت له من الماء، فغفر لها بذلك. پيامبر خدا (ع) : زني بدكاره سگي را ديد كه بر سر چاهي له له مي زند و كم مانده است از تشنگي بميرد . او كفش خود را در آورد و آن را به روسري خود بست و به وسيله آن از چاه آب كشيد(و به آن حيوان داد)؛ پس آمرزيد.


جزاء تعذيب الحيوان کیفر آزار دادن به حیوانات
رسول الله (ص) : عذبت امرأة في هر ربطته حتي مات، ولم ترسله فيأ كل من خشاش الأرض فوجبت لها النار بذلك. پيامبر خدا (ص) : زني به سبب آن كه گربه اي را بسته بود و اجازه نميداد براي خود شكار كند و بدين سبب مرد، مستوجب آتش دوزخ گشت؟
الإمام الصادق (ع) : إن امرأة عذبت في هرة ربطتها حتي ماتت عطشاً. امام صادق (ع) : زني به سبب آن كه گربه اي را بسته بود تا از تشنگي مرد، به عذاب گرفتار آمد.
رسول الله (ص) : رأيت في النار صاحبة الهرة تنهشها مقبلة و مدبرة، كانت أو ثقتها فلم تكن تطعمها و لم ترسلها تأكل من خشاش الأرض. پيامبر خدا (ع) : دردوزخ زني را ديدم كه گربه اش از هر طرف او را گاز مي گرفت؛ علتش اين بود كه (در دنيا) آن حيوان را بسته بود و نه غذايش مي داد و نه آزادش مي كرد كه خودش حيواني را شكار كند.


قتل الحيوان بغير حق کشتن به ناحق حیوانات
رسول الله (ص) : ما من دابة – طائر و لا غير- يقتل بغير الحق إلا ستخاصمه يوم القيامة. پيامبر خدا (ص) : هر حيواني- پرنده يا جز آن- كه به ناحق كشته شود در روز قيامت از قاتل خود شكايت خواهد كرد.
عنه (ص) : من قتل عصفورا عبثا عج إلي الله يوم القيامة منه، يقول : يا رب ، إن فلانا قتلني عبثاً ولم يقتلني لمنفعة.
هر كس گنجشكي را بي سبب بكشد آن گنجشك در روز قيامت از او به دگاه خدا بنالد و بگويد: پروردگار من ! فلاني مرا نه براي استفاده كه بي سبب كشت.
عنه (ص) : من قتل عصفورا بغير حقه سأله الله تعالي عنه يوم القيامة. قالوا: و ما حقه؟ قال: يذبحه ذبحا و لا يأخذ بعنقه فيقطعه. هر کس گنجشکی را به ناحق آن، بكشد خداي تعالي در روز قيامت از او بازخواست كند. عرض شد: حق گنجشك چيست؟ فرمود: اين كه او را ذبح كند، نه اين كه گردنش را بكند.
ابن عباس : نهي‌ف‌فف‌ف‌ف ]رسول الله (ص) ] عن قتل كل ذي روح إلا أن يؤذي. ابن عباس: [رسول الله (ص) ] از كشتن هر جانداري نهي فرمود، مگر آن كه آزار برساند.