پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • بستنی قهوه گربه ◄ بستنی قهوه گربه
      آثار هنری شگفت انگیز نقاشی شده با قهوه توسط هنرمند روسی Elena Efremova . انواع مختلف قهوه ویژگی منحصر به فردی را برای هر نقاشی گربه ایجاد می کند .
  •  قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده ◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
      فنجان های قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغدهای شایان ستایش با چشمانی به اندازه چشمان شما پس از اولین جرعه است. بسته بندی Boo Takeaway و فنجان های قهوه که توسط Backbone Branding برای خط جدید قهوه رویال ارمنستان "Owl" طراحی شده است. در ارمنی، "بو" به معنای "جغد" است، اشاره مستقیم به پرنده شب‌زی، که برای یک برند قهوه از آن به عنوان نام استفاده می‌کند. چشمان کنجکاو جغد با فنجان های دارای تصاویر کارتونی که آنها را به جغدهای جذاب تبدیل می کند، به کانون طراحی تبدیل می شود. فنجان‌های قهوه جغد در رنگ‌های مختلفی عرضه می‌شوند تا با زمانی از روز که قهوه سفارش می‌دهید، مطابقت داشته باشد، چه برای بیدار شدن از خواب صبحگاهی و چه در اواخر شب.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      تغذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه کننده پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
      بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ذوب می شود تا یک پنگوئن یا خرس قطبی را در بالای چوب بستنی نشان دهد. بسته بندی بستنی تابستانی تاک طراحی شده توسط BXL به بچه ها در مورد تأثیر تغییرات آب و هوا می آموزد. این طراحی بسته بندی قدرتمند است زیرا یک تجربه ساده از خوردن بستنی را به یک درس قابل تامل تبدیل می کند. این نشان دهنده ناپدید شدن حیات وحش در مناطق قطب شمال به دلیل گرمایش جهانی است.
  • کفش های میکی موس ◄ کفش های میکی موس
      کفش‌های پاشنه بلند خلاقانه با گوش‌های نمادین میکی موس که به جلو متصل شده‌اند، ترکیبی عالی از شیطنت دوران کودکی و مد بزرگسالان هستند. کفش های میکی موس توسط کوپرنی طراحی شده اند زیرا بزرگسالان دیزنی نیز به مد لباس نیاز دارند. در نمایشگاه کوپرنی بهار تابستان 2025 در دیزنی لند پاریس رونمایی شد. کفش های میکی موس که در ایتالیا ساخته شده اند، یک کفش کلکسیونی با نسخه محدود هستند که ترکیبی از تجمل و نوستالژی هستند.
  • ماسک صورت Cthulhu ◄ ماسک صورت Cthulhu
      ماسک صورت خلاقانه با شاخک‌های چرم واقعی برای افرادی که می‌خواهند به نظر برسند که به تازگی از رویای تب لاوکرافت بیرون آمده‌اند. ماسک صورت Steampunk Cthulhu که توسط Uchronic از چرم ساخته شده است ، با هر شاخک شکل و جزئیات برای به تصویر کشیدن آن حال و هوای وهم انگیز و اخروی. چرم با کیفیت بالا برش خورده، قالب‌گیری شده و دوخته می‌شود تا جلوه‌ای واقعی و لغزنده به ماسک بدهد. تناسب قابل تنظیم، ماسک صورت Cthulhu را به طرز شگفت‌آوری راحت نگه می‌دارد، زیرا در مناطق بایر حرکت می‌کنید یا در Burning Man مورد توجه قرار می‌گیرید.
  • کیف دستی میکی موس ◄ کیف دستی میکی موس
      کیف چرمی شیک و چشم نوازی که برای طرفداران شیک دیزنی ساخته شده است با گوش های نمادین میکی موس در بالا ارائه می شود. کیف سوایپ میکی موس توسط کوپرنی برای کسانی که عاشق دیزنی و مد بالا هستند طراحی شده است. کیف دستی میکی موس که در ایتالیا از چرم مشکی باکیفیت ساخته شده است، هم یک کیف روزمره کلکسیونی و هم پوشیدنی است. در طول نمایش مد SS25 Coperni در دیزنی لند پاریس معرفی شد.
  • گودال آتش کوسه ◄ گودال آتش کوسه
      گودال آتش الهام گرفته از پوستر فیلم که شبیه کوسه با دهان باز از آرواره ها طراحی شده است ، وحشت سینمایی را به حیاط خلوت می آورد . گودال آتش آرواره که توسط Burned by Design ساخته شده است ، ادای احترامی شگفت انگیز از تریلر نمادین کوسه اسپیلبرگ است. طراحی حماسی یک ساختار دو قسمتی است: بدن کوسه با جزئیات، که لحظه وحشتناک را از پوستر فیلم به تصویر می کشد، و یک گودال آتش در داخل. دهان باز ترسناک کوسه به عنوان نقطه دسترسی آسان به آتش عمل می کند که هنگام غرش شعله ها از درون، تصویری چشمگیر را ارائه می دهد.
  • کاناپه راحت حیوانات خانگی ◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
      کاناپه راحت حیوانات خانگی دارای درب های چوبی است که برای جلوگیری از پوشاندن موهای گربه روی کوسن ها تا می شود . مبل گربه توسط Tomoya Ono یک قطعه مبلمان مدرن طراحی شده است که هم صاحبان گربه و هم حیوانات خانگی آنها را مورد توجه قرار می دهد. هنگامی که از آن استفاده نمی کنید، قسمت های نشیمنگاه نرم را می توان به دقت بسته کرد تا ظاهری تمیز و بدون مو داشته باشد. این کاناپه که با در نظر گرفتن دوام ایجاد شده است، از مواد ضد خش ساخته شده است و کاملاً قابل شستشو است و برای خانواده هایی که گربه دارند ایده آل است.
  • بازوهای مینیاتوری ◄ بازوهای مینیاتوری
      بازوهای مینیاتوری طراحی شده برای جوجه ها، پرنده شما را به یک ابرقهرمان پردار با بازوهای سبز عضلانی کوچک تبدیل می کند . بازوهای هالک پرینت سه بعدی برای جوجه ها: چرا نباید پرنده ای فوق العاده قوی در اطراف حیاط قدم بزند؟ این ارتقای نهایی برای مرغ متوسط ​​است. هیچ چیز مانند پرنده ای که عضله دوسر بازوی سبز را خم می کند «باورنکردنی» نمی گوید…
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29366    |     صفحه 1 از 2937
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

روایت متفاوت سیامک انصاری درباره سرنوشت «قهوه تلخ»

 
روایت متفاوت سیامک انصاری درباره سرنوشت «قهوه تلخ»

احتمالا که نه، صددرصد ۳ سال پیش که قبول کرد «مستشار» یا همان دکتر زندِ پروژه جدید «مهران مدیری» باشد، فکر نمی کرد قرار است تلاش ۳ ساله اش نیمه کاره بماند و این همه کارکردن شبانه روزیش (یا بهتر بگوییم کارکردن شبانه روزیشان) اینگونه بی نتیجه بماند!

هنوز هم معلوم نیست چه بلایی سر «قهوه تلخ» با آن عظمتش افتاد اما هرچه هست، همین اتفاق باعث شد بالاخره بعد از ۳ سال، وقت کند و خودش را دوباره در تئاتر ببینید؛ آن هم نمایشی که یکی از پایه گذاران اصلی گروهش، خودش است. این روزها برای دیدن «سیامک انصاری» کار سختی پیش روی تان نیست؛ کافی است به تئاتر ایرانشهر بروید و بازی اش در نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم» را به نظاره بنشینید و ببینید بازیگر پای ثابت سریال های «مهران مدیری»، در این عرصه هم حرف های زیادی برای گفتن دارد و چه بهانه ای از این بهتر برای ترتیب گفت وگو با بازیگری که اگر دست خودش باشد، میل چندانی به گفت وگو کردن ندارد. یکی، ۲ ساعت مانده به اجرای نمایش پر مخاطب «رضا حداد»، در حالی وارد کافه تئاتر ایرانشهر شدیم که ۳ چهره مشهور هم در حال گپ و گفت بودند و قبل از شروع گفت وگوی مان از «رامبد جوان»، «مانی حقیقی» و «عبدالرضا کاهانی» کسب اجازه کردیم؛ گفت وگویی که در آن درباره همه چیز صحبت شده...

کاش مسافرت می رفتم

اصلا عصبی نیستم، فقط به دلیل فشار کار و بیشترشدن مسئولیت های زندگی ام است که کمی خسته به نظر می رسم. فکر می کنم اگر می شد یکی، ۲ ماهی برای استراحت و تفریح به مسافرت می رفتم، حالم خیلی بهتر از این می شد.

داستان درگیری های من، برزو ارجمند و لیلی رشیدی!

اواخر سال ۸۰ بود که تصمیم گرفتیم به همراه آقای «رضا حداد»، گروه تئاتر «سایه» را تشکیل دهیم اما علت این که چرا طی این سال ها تنها ۴ کار از ما اجرا شده، برمی گردد به مشغله و درگیری های اعضای گروه ؛ از جمله شخص «رضا حداد» بنیانگذار این گروه که شرکت تبلیغاتی دار د و انجام امور آن، زمان و انرژی زیادی می طلبد یا خانم «لیلی رشیدی»، خودم و «برزو ارجمند» طی این سال ها همواره درگیر سریال و کارهای دیگر بوده ایم و خانم ها «پانته آ پناهی ها» و «شبنم فرشادجو» نیز در گروه های تئاتری دیگر مشغول بوده اند. بنابراین همین که بعد از ۲ سال همان آدم ها دور هم جمع می شویم و کاری اجرا می کنیم، خودش همت بزرگی می خواهد و نمی توان خرده گرفت.

در تئاتر چیزی به اسم بیماری پذیرفته نمی شود

یک سال پیش بود که طرح نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم» با من مطرح شد و در جریان کار قرار گرفتم اما از ۸ ۷ ماه پیش تمرینات مان را شروع کردیم. کار اصلی من، کار تصویری و تلویزیونی است که در کنارش هر از گاهی در تئاتر هم حضور پیدا می کنم، زیرا این ها را نمی توان خط کشی و مرزبندی کرد! یعنی شمای بازیگر نمی توانی بگویی در این عرصه بازی می کنم و در آن یکی نه! البته فراموش نکنیم که من بازیگر تا آن حد حرفه ای تئاتر نیستم و به رغم پیشنهادهای همکاری دیگر فقط با گروه «سایه» کار کرده ام. بنابراین نمی توانم به سوال شما که می گویید تا حالا اتفاق افتاده مسئله ای برای شما پیش بیاید که نتوانید سر ساعت به محل اجرا برسید یا نه پاسخ روشنی بدهم، بهتر است این پاسخ را بازیگری که رسما کارش تئاتر است بدهد اما چیزی که در تئاتر وجود دارد، فاکتوری به نام «تعهد» است که موظفی سر ساعت اجرایت خودت را برسانی، وگرنه چیزی به اسم «بیماری» و... عذر و بهانه پذیرفته شده ای در تئاتر به حساب نمی آید!

نمی دانم چه اسمی باید رویش گذاشت!

نمی توان درباره تک تک نقش های این نمایش به صورت جزئی توضیح داد، بنابراین بهترش این است که به شکل کلی به کار نگاه کنیم. داستان این نمایش درباره شخصیت «پینوکیو» است به همراه «پدر ژپتو» و یکسری آدم های دیگر. توضیح خاصی نمی توانم درباره نقشم بدهم چون حتما باید دیده شود. ضمن این که برای نمایش «آمدیم، نبودید، رفتیم»، یک تکنولوژی جدید به نام ۳D MAP استفاده شده که یک سیستم ۳ بعدی است؛ یعنی سایه هر آنچه روی دیوار می بینید را روی زمین می بینید و بدون آن که احتیاجی به عینک های مخصوص باشد، حالت ۳ بعدی این نمایش را احساس می کنید. این شیوه تئاتر در خارج از ایران هم مدت زیادی نیست باب شده و برای اولین بار در ایران است که توسط گروه «سایه» اجرا می شود و فکر می کنم در اجراهای بعدی مان، بسیار بهتر می توان از این تکنیک استفاده کرد، چون نخستین بار چنین اتفاقی در تئاتر ایران افتاد و مسلما ضعف هایی هم وجود دارد. ضمن این که برای همین هم ۴ تکنسین از کشور کره جنوبی به ایران آمدند تا پروژه را راه بیندازند و تکنسین های خودمان در کنارشان نحوه اجرای کار را یاد گرفتند و مطمئنا در آینده، اتفاق های جدید و متفاوتی از تکنسین های ایرانی در تئاترهای مان خواهیم دید. همان طور که گفتم ابتدای مواجهه افراد با هر نوآوری ای، یکسری مخالفت ها وجود دارد. در گذشته هم شیوه تئاتر تجربی گروه «سایه» مخالفت هایی را به دنبال داشت، منتها به نظر خودم هم این شیوه جدیدی که امروز در حال اجرایش هستیم، خیلی با تئاترهایی که تا امروز دیده ایم متفاوت است، اصلا یک چیز دیگر است که نمی دانم چه اسمی رویش بگذارم! (خنده) در هر صورت این شیوه یک تجربه است و تجربه کردن که ضرری ندارد!

همیشه با هر نوآوری مشکل دارند

درباره این که می گویید انتقادها و بحث های زیادی نسبت به تئاتر آقای حداد به وجود آمد مبنی بر این که چرا از بازیگرهای سینمایی و چهره های شناخته شده به عنوان بازیگر استفاده کرده اند، ترجیح می دهم پاسخی ندهم و خودم را قاطی این ماجراها نکنم، یعنی از اولش هم همین کار را کرده ام و دخالتی در بحث ها نداشتم. این سوال را باید از همان هایی بپرسید که چنین حرف هایی زدند اما در کل حضور بازیگران سینما در تئاتر یا برعکس هیچ ایرادی ندارد اما بهتر است این را آن هایی جواب دهند که نسبت به این موضوع گارد بد گرفتند. به هر حال همیشه روبه روی هر نوآوری ای، مخالفتی وجود دارد که طبیعی است، منتها دوستانی که چنین مخالفت هایی را ابراز داشته اند، به فکر خیر و صلاح تئاتر بوده اند البته به نظر خودشان ، بنابراین نمی توان به آن ها هم زیاد خرده گرفت.

نمایش ما یک تئاتر صرف نیست

شخصا این شیوه نمایش را دوست دارم، البته ریتم مان ابتدای کار یک مقدار کند بود و احساس می کنم امروز بچه های مان خیلی با هم جفت وجور شده اند و ریتم کار سرعت خوب و استانداردی گرفته که می تواند آن هیجان کافی را به تماشاگر منتقل کند. فکر می کنم تماشاگر در این کار با یک تئاتر صرف رو به رو نیست، چون هم یکسری تصاویر ۳ بعدی می بیند، هم داستان را دنبال می کند و هم موزیک زنده برایش اجرا می شود، ضمن این که او یک کارگردانی تقریبا منسجم می بیند که بعضی صحبت ها از جمله این که ذهن کارگردان پراکنده یا مغشوش بوده را می فهمد یا بعضی ها این نمایش را به سیرک تشبیه کردند که برای هر کدام شان احترام قائلم، چون شمای بازیگر یا کارگردان زمانی باید ناراحت شوی که کسی در رابطه با کارت چیزی نگوید، یعنی خنثی و مستمع آزادبودن بد است! بنابراین خیلی هم خوب است اگر درباره ات حرف بزنند یا نقدت کنند. احتمال دارد این نمایش هم مانند نمایش «مکاشفه» که ۲ سال پیش به المپیک تئاتر جهان در سئول راه یافت، به جشنواره های بین المللی برود. هرچند با این تجهیزات به این عظیمی بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد! (خنده)

۴ شغله ای که شاید سردبیر هم بشود!

بخش عمده ای از زمان ما طی ۳ سال گذشته صرف پروژه «قهوه تلخ» شد و هنوز هم درگیر خودش، حاشیه ها و ترکش هایش هستیم! ان شاءالله به زودی پرونده اش بسته خواهد شد و زمانی که این اتفاق بیفتد، برای حضور در کارهای دیگر متمرکز خواهیم شد. احتمالا برای سال دیگر، در فیلم سینمایی یکی از دوستان عزیزم بازی خواهم کرد که سوژه بسیار بکری دارد و یکی، ۲ سریال تلویزیونی هم با من صحبت کرده اند که هنوز هیچ چیزش قطعی نشده و باید ببینیم در آینده چه اتفاقاتی پیش می آید. سخت گیری ام به انتخاب آدم ها مربوط می شود، نه انتخاب کارها؛ چون ارتباطم ابتدا و قبل از این که با کار برقرار شود، باید با آن آدمی که قصد همکاری دارم برقرار شود؛ در صورت این اتفاق ماجرای کار را می توانم برای خودم حل کنم و کنار بیایم. دغدغه اصلی زندگی من این نیست که خیلی در متن مراسم ها و جشنواره های سینمایی باشم و خودم را درگیر اتفاقات این چنینی کنم! شاید اگر یک شغل دوم که ایده آل خودم هست را پیدا کنم، حضورم از این هم کم رنگ تر شود! الان به جز بازیگری ۳شغل دیگر هم دارم اما هنوز آن کاری که به عنوان شغل دوم مورد علاقه ام باشد را پیدا نکرده ام. شاید در صورت این اتفاق، به بازیگری به عنوان یک شغل دوم نگاه کنم. البته نه این که برایم جدی نباشد یا از درآمدم در این حرفه ناراضی باشم، نه، واقعیت این است که از بچگی، نوجوانی و جوانی تا حالا، جنسم حضور در چنین مراسم ها و مراودات سینمایی نبوده و نیست، برای همین هم هست که ۹۹ درصد دوستانم را آن هایی تشکیل می دهند که خارج از حیطه سینما هستند؛ دوستانی که از دوران کودکی، سربازی، دانشگاه و... کنارم بوده اند؛ مثل مدیر مسئول شما (سیدمحمدرضا حسینیان) که از دوستان قدیمی یکدیگر هستیم، زیرا پدران مان ۴۰ سال است همکار یکدیگرند. شاید من هم یک روز نشریه ای منتشر کردم چون جنسم با کارهای اینچنینی همسوتر است.

تکنولوژی پرونده دید و بازدیدها را بست

نوروز که می شود، یک حس و حال خوب از قبل از چهارشنبه سوری همراهم می شود تا روز ۱۳ فروردین. شاید این حسی است که از کودکی همراهم است و به نظرم نوروز، فرصت بسیار خوبی است برای این که قدر همه آدم های اطراف ، دوستان، خانواده مان و... را بیشتر بدانیم. نوروز به نظرم به ما یادآوری می کند زندگی خیلی دوام آنچنانی ندارد و واقعا همه چیز گذراست، بنابراین عید یک خاطره یا بهتر است بگوییم یادگاری خوبی است که ماندگار می شود ؛ پس چه بهتر که همه مان یک یادگاری خوب از خودمان باقی بگذاریم و این بهترین چیزی است که یاد آدم ها ماندگار می شود. احساس می کنم یک جورایی تکنولوژی همه چیزمان را نابود کرده! مثلا خیلی اتفاقات با آمدن چیزی به نام موبایل یا اینترنت از بین رفته! در گذشته آدم ها حتما باید یکدیگر را می دیدند تا بتوانند تبریک شان را بگویند اما الان همه با پیامک به هم تبریک می گویند! با همین پیامک خیلی از پرونده های دیدوبازدید آدم ها بسته شده!

هیچ چیز بین من و مهران مدیری تمام نشده

یک روز، یک نفر چیزی به من گفت با این مضمون که شغل بازیگری، مثل یک بشکه باروت می ماند که می توانید کم کم از آن بردارید و استفاده اش کنید یا همان جا یک کبریت زیر بشکه روشن کنید و همه چیز را منفجر کنید! هرچند من این کار را این گونه نمی بینم و نمی خواهم بگویم آدم ها خیلی هوشمندانه خودشان را برای کارها خرج کردند یا خودم را خرج کاری کردم، نه! ولی خب، درست انتخاب کردن یکی از مهم ترین عوامل موفقیت برای یک بازیگر به حساب می آید. خیلی اتفاقی راه بازیگری من به ژانر کمدی باز شد! فعالیت من در سینما خیلی پراکنده و با دستیار کارگردانی مرحوم «رسول ملاقلی پور» اتفاق افتاد، بعد در یک سریال طنز نوروزی حضور پیدا کردم و پس از آن در کار «ماه مهربانی» بهروز بقایی بازی کردم، بعد به سریال «روزگار جوانی» رفتم سپس در فیلم سینمایی «هیوا» و بعدش هم در سریال «هتل» بازی کردم! منظورم این است که ژانر همه این کارها با هم متفاوت بوده. منتها سال ۸۱ بود که «پیمان قاسم خانی» با من برای حضور در سریال «پاورچین» تماس گرفت که رفتیم، صحبت کردیم و الان ۱۰ سالی می شود با «مهران مدیری» عزیز همکاری می کنم و از این اتفاق هم بسیار خوشحالم. به هر حال فکر می کنم داشتن گروهی که ۱۰ سال است با هم کار می کنند و این رابطه ادامه دار هم هست بسیار خوب باشد، چون هیچ چیز بین من و مهران تمام نشده، باعث خوشحالی است، به دلیل فردیتی که در ذات اکثرمان هست، آدم ها از هم جدا می شوند و می روند.

وقت کار عملا به جفت مان خوش می گذرد

من و مهران قبل از این که بخواهیم همکار باشیم، رفیقیم و این خیلی مهم است که با کسی که کار می کنی، رفیق باشی. حداقل در روش من که فاکتور رفاقت خیلی مهم است؛ خیلی ها بوده اند که با آن ها کار کرده ام و در همان دست اول، گفته ام این کار اول و آخرمان خواهد بود! یعنی همان جا تشخیص می دهم که می توانیم باز هم با هم کار کنیم یا نه! چون احساس می کنم چیزی برای گفتن یا مشترکاتی بین ما وجود ندارد و اصلا بهم گیر نمی کنیم! طبیعتا شما با کسی همکاری تان را ادامه می دهید که هیچ درگیری ای بین تان وجود نداشته باشد و از آن همکاری، احساس راحتی کنید. اگر رابطه همکاری من و مهران مدیری تا امروز ادامه پیدا کرده، فقط به همین دلیل است که وقتی سرکاریم، عملا به جفت مان خوش می گذرد. فکر می کنم آرزوی همه آدم ها همین باشد که وقتی با کسی کار می کنند، آرامش کامل داشته باشند.

حسرتی به نام حسن شکلک!

تا حالا اتفاق نیفتاده دلم بخواهد در نقش خاصی از یک فیلم ایرانی یا خارجی بازی کنم و حسرت بازی کسی را داشته باشم اما در تئاتر این اتفاق افتاده؛ کار آقای «کیومرث مرادی»، نوشته «نغمه ثمینی» بود به نام «شکلک.» آرزویم بود نقش «حسن شکلک» را من بازی می کردم و واقعا آن نمایش را خیلی دوست داشتم.

شاید اگر آن یک سکانس را بازی نکرده بودم...

خیلی اتفاقی در یک سکانس سینمایی بازی کردم و همان شب پیشنهاد بازی در یک سریال به من شد که فردا صبحش بروم یک نقش در یک سریال تلویزیونی بازی کنم! این روند طی شد تا همین الان که روبه روی شما نشسته ام... شاید اگر آن شب برای آن سکانس سینمایی نمی رفتم، هرگز اینجا نبودم. البته درست است که دانشجوی رشته هنرنمای نمایشی بودم اما خیلی از دانشجویان همین رشته هستند که الان مشغول کار دیگری هستند و مثلا کار مدیریتی انجام می دهند، مغازه یا گالری دارند یا حتی خیلی های شان از ایران رفتند و مهاجرت کردند. شاید این اتفاقات برای من هم می افتاد، به گواه بسیاری از هم دوره ای هایم در دوره تحصیلی ام در دانشگاه، دانشجوی چندان مستعدی نبودم! شاید من هم الان در کار پدری ام مشغول هستم.

عادت کرده ام

اوایل که به نگاه مردم عادت نداشتم، خیلی وقت ها امکان داشت حتی دعوایم شود! وقتی دیدم اینقدر اذیت می شوم، پیش دکتری رفتم و مشاوره ای گرفتم و بعد از آن، دیگر همه چیز حل شد. ببینید... ما وقتی وارد این حرفه شدیم، اصلا نمی دانستیم قرار است چنین اتفاقاتی برای مان بیفتد! البته این اتفاق دیده شدن و شناخته شدن برای بعضی های مان افتاد و برای عده ای نیز نیفتاد اما وقتی دیدیم کم کم این قضیه دارد جدی می شود، خودمان را عادت دادیم و قبول کردیم عواقبش را بپذیریم. البته از نظر من عواقب نیست. به هر حال باید این حاشیه ها را قبول کنیم و به نظرم شهرت اصلا چیز بدی نیست. چند باری حاشیه هایی برایم ساخته اند که از شنیدن شان متعجب شده ام، حتی یادم هست یک بار چیزی نوشته بودند که خیلی بد بود اما ترجیح می دهم درباره اش حرف نزنم! اصلا این حرف ها را پیگیری نمی کنم و برای پیداکردن منشاشان وقت نمی گذارم، چون اصلا چیز جدی ای نیستند که بخواهم وقتم را بگذارم.

خودم را در هیچ کدام نقش ها ندیدم

مگر می شود بازیگری دوست نداشته باشد شب مراسم اسکار به عنوان نماینده کشورش روی صحنه برود و جایز ه ای با این اهمیت را ببرد؟ من هم از این قاعده مستثنا نیستم. این که چرا شبیه چنین اتفاقاتی تا به حال برای من نیفتاده، به نظرم به ژانری برمی گردد که در آن حضور دارم و تفاوت مدل کارم با سایرین. شاید اگر می شد آ ثار تلویزیونی را هم به چنین مراسم هایی فرستاد، اتفاقی هم برای ما می افتاد! اصولا این روزها برای «اصغر فرهادی» بسیار خوشحالم و از ۱۷ سال پیش که با هم سر سریال «ماه مهربانی» همکاری کرده بودیم، ایشان را می شناسم و تبریکاتم را از ته دل تقدیمش می کنم، چون اتفاقی که ایشان رقم زد، یک اتفاق بزرگ برای کشورمان است، نه اتفاقی محدود به سینما، تئاتر و...! در جواب این سوال تان که می گویید اگر ایشان به ایران برگردند و برای فیلم بعدی شان از من دعوت به همکاری کنند، باید بگویم اگر درگیر «قهوه تلخ» نباشم، حتما قبول خواهم کرد! (خنده) چون ۳ سال است همین حرف را در جواب همه کارهایی که پیشنهاد می شود، می دهیم! (خنده) مطمئنا امروز جایگاه سینمایی «اصغر فرهادی» خیلی با گذشته فرق کرده. این که خیلی ها می گویند ممکن است ایشان دیگر به ایران برنگردد را اصلا قبول ندارم، اصلا مثل این می ماند که بگویی «پدرو آلمودوار» دیگر به اسپانیا برنمی گردد! ایران مملکت «اصغر فرهادی» است و ایشان باید به ایران برگردند، دوره های آموزشی برگزار کنند، تجربیات شان را در اختیار جوان ترها و سینماگران بگذارند و... . فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در خانه دیدم. آدم باید روراست باشد، به نظرم هرگز نمی توانستم بازی های خوبی که دوستان همکارم در این فیلم داشتند را من هم داشته باشم، اصلا به این که اگر قرار بود در این فیلم جای یکی از این بازیگران بازی کنم فکر هم نکرده ام، اصلا تصورش هم سخت است! چون اینقدر آدم جدی ای نیستم که بتوانم چنین نقش هایی را بازی کنم. به هر حال سوژه فیلم آنقدر تلخ هست که وقتی آن را دیدم، واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و ناراحت شدم. به نظرم طلاق سوژه آزاردهنده ای است و نه تنها مخاطب، بلکه خودم هم دوست ندارم در چنین فیلم هایی با این شدت تلخی بازی کنم. بله، دوست دارم فیلم جدی بازی کنم اما نه اینقدر تلخ! برای «پیمان معادی»، «لیلا حاتمی»، «شهاب حسینی» و تمام کسانی که در این فیلم زحمت کشیدند بسیار خوشحالم و ممنونم از این افتخاری که برای من و کشورم به ارمغان آوردید. ان شاءالله که بازهم چنین اتفاقاتی برای سینما و البته کشور ایران بیفتد.

The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ بستنی قهوه گربه
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle