پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان ◄ لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان
      لامپ LED قابل شارژ با گیره یکپارچه از لطف و زیبایی پرندگان در طبیعت الهام می گیرد. قسمت پایینی CLIPPY به صورت گیره طراحی شده است که به نور پرنده اجازه می دهد به راحتی به سطوح مختلف متصل شود. قطعه ای از طبیعت در خانه شما. برای نورپردازی فوری آن را در هر جایی گیره دهید. CLIPPY Mood Light توسط Junyoung Jang و Joonhyeok Heo طراحی شده است
  • مکانی جذاب برای حیوان خانگی ◄ مکانی جذاب برای حیوان خانگی
      صندلی مجسمه ای با طراحی آینده نگر دارای فضای خالی زیر صندلی است که برای یک گربه یا یک سگ کوچک عالی است. صندلی Ed که توسط Joffey طراحی شده است یک مبلمان مدرن است که شبیه یک مجسمه زیبا به نظر می رسد. طراحی مینیمالیستی بر عناصر ضروری صندلی تمرکز دارد. پاها، نشیمنگاه و تکیه گاه از یک خط پیوسته ساخته شده اند.
  • میز اداری نوآورانه با خانه سگ یکپارچه ◄ میز اداری نوآورانه با خانه سگ یکپارچه
      میز اداری نوآورانه با خانه سگ یکپارچه به شما امکان می دهد در طول روز با دوست پشمالوی خود کار کنید و بازی کنید. کار از خانه با میز چابکی طراحی شده توسط معماران جورج و جیمز بسیار بهتر شده است . اکنون می توانید سازنده باشید و همزمان با حیوان خانگی خود سرگرم شوید. میز خانه سگ مکانی برای کار افراد و استراحت سگ ها است. انجام چند وظیفه ای هرگز آسان تر نبوده است! سگ خود را در حین کار نزدیک نگه دارید.
  • خانه سگ یکپارچه ◄ خانه سگ یکپارچه
      میز چند منظوره ساخته شده برای افرادی که از خانه کار می کنند دارای خانه سگ یکپارچه برای حیوان خانگی وفادار آنها است. داشتن سگ در نزدیکی شما می تواند خلق و خو و بهره وری شما را افزایش دهد و روز کاری را لذت بخش تر و کارآمدتر کند. میز دگ هات طراحی شده توسط لیام د لا بدویر از استودیو Bored Eye . خانه سگ زیبای ساخته شده از تخته سه لا به طور یکپارچه به یک میز عریض تبدیل می شود که توسط یک پایه فلزی محکم در طرف دیگر پشتیبانی می شود. میز مدرن فضای ویژه ای را برای همراه سگ شما فراهم می کند تا هنگام کار در خانه به راحتی چرت بزند. اگر در یک خانه یا آپارتمان کوچک زندگی می کنید، عملکرد دوگانه این میز با ترکیب یک فضای کاری با یک مکان راحت برای حیوان خانگی شما باعث صرفه جویی در فضا می شود. میز کلبه سگ همانطور که برای انجام کارهای روزانه خود می نشینید، همراه وفادار شما در محدوده دنج خانه سگ چوبی که در کنار شما قرار دارد، حلقه می زند. میز کلبه سگ Liam De La Bedoyere سگ شما در حین کار از داشتن مکان مشخص شده در نزدیکی شما قدردانی می کند که در طول روز حس همراهی را برای او به ارمغان می آورد. لیام از میز Bedoyere با میز Dog House، کار در خانه را برای خود و حیوان خانگی خود به یک تجربه جذاب تبدیل کنید. میز کار سگ باشد که روز کاری شما در کنار همراه وفادارتان و میز خانه سگ به همان اندازه لذت بخش باشد. میز کلبه سگ اثر لیام دلا بدویره میز Dog House یک راه حل عملی برای صاحبان حیوانات خانگی ارائه می دهد که می خواهند تعادلی هماهنگ بین کار و مراقبت از حیوانات خانگی در خانه خود ایجاد کنند. میز خانه سگ اثر لیام د لا بدویره این فقط یک میز اداری خانگی نیست، بلکه پناهگاهی برای دوستان پشمالوی شما نیز هست! میز خانه سگ Liam de la Bedoyere کار کردن در کنار حیوان خانگی خود باعث تقویت پیوند و حس ارتباط قوی تر می شود. لیام از بدویره با میز Dog House هرگز در هنگام کار از خانه احساس تنهایی نخواهید کرد. میز اداری سگ
  • تخت گربه یکپارچه ◄ تخت گربه یکپارچه
      میز تخته سه لا زیبا با پایه های نازک فلزی مشکی دارای تخت گربه یکپارچه در زیر سمت چپ است. میز Cat Cubby یک قطعه مبلمان چند منظوره است که توسط Bored Eye با در نظر گرفتن شما و دوست پشمالوی شما طراحی شده است. سطح میز تخت خواب گربه از تخته سه لا با کیفیت بالا ساخته شده است که یک روکش صاف و صیقلی ارائه می دهد که ظرافت معاصر را به نمایش می گذارد. پایه های فلزی مشکی رنگی از شیک صنعتی به میز میز اضافه می کند و تضاد بصری جذابی با چوب طبیعی ایجاد می کند. میز اداری تخت گربه تخت دنج گربه که در زیر سمت چپ میز قرار دارد، فضایی اختصاصی برای استراحت و چرت زدن گربه در حین کار است. میز تخت خواب گربه توسط طرح چشم خسته میز برای کسانی که از خانه کار می کنند و می خواهند حیوانات خانگی خود را در نزدیکی نگه دارند، این اطمینان را می دهد که گربه شما راحت است بدون اینکه بهره وری شما به خطر بیفتد. میز تخت خواب گربه طرح چشم خسته این میز با ترکیب یک فضای کاری کاربردی با تخت گربه، استفاده از فضا را به‌ویژه در خانه‌ها یا آپارتمان‌های کوچک‌تر به حداکثر می‌رساند. میز گربه کوبی میز تخت خواب گربه به شما امکان می دهد در طول روز زمان با کیفیتی را با گربه خود بگذرانید و پیوند بین شما و دوست پشمالوی خود را تقویت کنید. میز تخت گربه تخت توکار گربه به طور یکپارچه با ساختار میز ادغام می شود و زیبایی شناسی کلی را حفظ می کند بدون اینکه شبیه به یک افزونه یا فکر بعدی باشد. ایستگاه کاری تخت گربه میز تخت خواب گربه ترکیبی از بهره وری و راحتی حیوانات خانگی است. ایده آل برای صاحبان گربه که از خانه کار می کنند! میز گربه کوبی
  • نور شب توتورو دیوراما ◄ نور شب توتورو دیوراما
      لامپ زیبای رزین اپوکسی دارای نمای دلگرم کننده ای از توتورو و دوستانش است که روی شاخه درخت نشسته اند و صحنه ای نمادین از فیلم را ثبت می کنند. Totoro Diorama Night Light توسط ResinLamp جادوی انیمیشن محبوب ژاپنی My Neighbor Totoro را به خانه شما می آورد. می توان از آن به عنوان نور شب، نورپردازی خلق و خو یا به سادگی به عنوان یک قطعه تزئینی استفاده کرد. فیگورهای مینیاتوری انیمیشن My Neighbor Totoro از پایین توسط چراغ های LED که در یک پایه چوبی ادغام شده اند، روشن می شوند.
  • صندلی اختاپوس ◄ صندلی اختاپوس
      صندلی خلاقانه الهام گرفته از اقیانوس که توسط هنرمند اسپانیایی ماکسیمو ریرا طراحی شده است . شاخک‌هایی که با چرم سیاه پوشیده شده‌اند در پشت این تخت دریایی شگفت‌انگیز قرار دارند. صندلی اختاپوس اولین قطعه از مجموعه صندلی حیوانات است .
  • مبل کرگدن ◄ مبل کرگدن
      مبل با الهام از حیوانات طراحی شده تا شبیه اسب آبی در اندازه واقعی باشد . مبل کرگدن دست ساز از قاب فولادی پوشیده شده از پلی اورتان چرم مانند که شبیه پوست اسب آبی بدون مو است.
  •  لانه پرنده غول پیکر ◄ لانه پرنده غول پیکر
      اینستالیشن هنری چشم نواز در تالین، استونی، برجی با لانه پرنده غول پیکر و سه تخم مرغ بزرگ است که در شب روشن می شوند تا درخششی مسحورکننده ایجاد کنند. در قلب منطقه بندر نوبلسنر تالین، دکل قدیمی دوباره به یک چیدمان هنری منحصر به فرد معروف به "لانه" تبدیل شد. نصب نور "آشیانه" توسط Velvet توسط توسعه دهنده املاک و مستغلات Merko سفارش داده شد تا زندگی جدیدی را به چشم انداز شهری بیافریند. لانه غول پیکر پرنده با تخم مرغ های درخشان با نشان دادن اینکه چگونه تخیل می تواند فضاهای روزمره را تغییر دهد، الهام بخش عابران، به ویژه کودکان است.
  • وزغ نگهبان ◄ وزغ نگهبان
      ربات شنا به شکل قورباغه در سراسر پرو موج می زند و با ایجاد اختلال در چرخه پرورش پشه ها با پشه ها مبارزه می کند. پشه هایی که بیماری هایی مانند دنگی را منتقل می کنند، تخم های خود را در آب ساکن می گذارند. وزغ نگهبان حرکتی را در آب راکد ایجاد می کند و از تخم گذاری موثر پشه ها جلوگیری می کند. قورباغه با ایجاد آشفتگی در سطح آب، زنده ماندن و تبدیل شدن به پشه بالغ را برای لارو پشه غیرقابل پذیرش می کند. وزغ نگهبان که توسط VML پرو و ​​Sapolio طراحی شده است، یک راه حل با انرژی خورشیدی است که با اپیدمی ویرانگر دنگی در پرو مبارزه می کند. در مناطقی که با کمبود آب و نرخ بالای انتقال مواجه هستند، این نگهبان مبتکر امید به آینده ای سالم را ارائه می دهد.
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29346    |     صفحه 1 از 2935
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

مشهورترین شعبده بازان دنیای جادو را بشناسید

.

شعبده بازها از گذشته های دور تا کنون از محبوب ترین شخصیت ها برای طرفداران دنیای جادو به شمار می رفتند چرا که نه تنها نمایش‌های شگفت انگیز آنها تماشاچیان را از دنیای واقعی دور می کند بلکه برای لحظه ای هم که شده این حس را به آنها می دهد که سحر و جادو واقعیت دارد.

 

هری هودینی

 هری هودینی با نام واقعی اریک ویس، در سال 1874 در بوداپست مجارستان به دنیا آمد.«رابی مایر ویس» و «سیسیلیا استینر»- پدر و مادر هری- به جز او هفت دختر و پسر دیگر هم داشتند که البته هیچ کدام از آنها به شهرت هری نرسیدند. زمانی که هری کوچک بود، اجرای نمایش‌های عجیب و غریب، از هر کار دیگری برایش جذاب‌تر بود. او نخستین نمایش خود را در نه سالگی به روی صحنه برد؛ از همین زمان بود که نام «هری هودینی» را برای خودش انتخاب کرد، چون به شدت تحت تاثیر «هری کلار»- شعبده‌باز معروف آمریکایی- و «جان ایگن رابرت هودینی»- شعبده‌باز فرانسوی- قرار داشت و آنها را می‌ستود. همین علاقه شدید باعث شد تا نام مستعار «هری هودینی» را برای حرفه هنریش انتخاب کند.این شعبده‌باز مشهور روزهای اول کارش را با حقه‌ها و کلک‌های قدیمی بازی با کارت شروع کرد و آن‌قدر در این کار مهارت پیدا کرد که به شاه «بازی با کارت» معروف شد. اما این چیزی نبود که او را راضی کند. هری به هدف‌های بزرگ‌تری فکر می‌کرد. به خاطر همین خیلی زود شروع کرد به آموختن فوت و فن شعبده‌بازی. هودینی در یکی از اجراهایش با «بس رانر» آشنا شد و همین آشنایی، مقدمه ازدواج آنها بود. «بس» تا آخرین اجرای هودینی در کنار شوهرش ماند و صحنه را ترک نکرد. هودینی برای اینکه نامش را بیشتر از بقیه شعبده‌بازان آن دوران سر زبان‌ها بیندازد، به یک مهارت خاص احتیاج داشت، چیزی که فقط از او ساخته باشد. به خاطر همین، ایده شعبده فرار با دستان بسته را اجرا کرد. البته در روزهای اول اجرای این شعبده چندان موفق نبود و زمان‌بندی‌هایش درست از آب درنمی آمد.

 

اجرای نمایش در سیرک وودویل

 نقطه عطف زندگی هودینی سال 1899 بود، وقتی که او تازه 25 ساله شده بود؛ هری در این سال با مدیر یکی از سیرک‌های معروف، به نام «مارتین بک» آشنا شد. بک که شدیدا از نمایش فرار با دستان بسته هودینی خوشش آمده بود، به او توصیه کرد که روی این اجرا بیشتر کار کند و حتی اجازه نمایش در سیرک «وودویل» را به این شعبده‌باز تازه کار داد. در عرض چند ماه، نام و آوازه هودینی تمام شهر را‌فرا گرفت و او موفق شد جایگاه خوبی را در این سیرک برای خود به دست بیاورد. تا جایی که در سال 1900 « مارتین بک» تور اروپا را برای هودینی شعبده‌باز ترتیب داد و به این ترتیب ورق زندگی شعبده‌باز برگشت و شانس به او رو کرد.از نمایش‌های هودینی در اروپا استقبال خوبی به عمل آمد و او به انگلستان، اسکاتلند، هلند، آلمان، فرانسه و روسیه نیز سفر کرد. تماشاچی‌ها شیفته برنامه‌ها و اجراهای قوی او شدند، تا جایی که در اروپا به او یک لقب جدید دادند: سلطان دستبند آهنین.هودینی به هر شهری که می‌رسید، پلیس محلی را وادار می‌کرد تا برای جذاب‌تر شدن اجرای نمایش فرار با دستان بسته، با او همکاری کنند. ماموران پلیس هم دست و پاهای هری را غل و زنجیر می‌کردند و او را به زندان می‌انداختند. البته در بسیاری از این فرارهای طاقت فرسا، اول هودینی را به دقت وارسی می‌کردند تا مبادا وسیله‌ای با خود داشته باشد که به فرارش کمک کند؛ وسیله‌ای مثل کلید یا حتی یک سنجاق سر ساده. اما هودینی هیچ چیزی همراه خودش نداشت، با این حال می‌توانست به راحتی غل و زنجیرها را باز کند و خودش را نجات بدهد. یکی ازمعروف‌ترین فرارهای او در مسکو اتفاق افتاد، موضوعی که تا مدت‌ها همه درباره آن حرف می‌زند. هودینی موفق شده بود از ماشین حمل و نقل زندانیان زندان سیبری فرار کند، در حالی که دست و پایش را حسابی قفل و زنجیر کرده بودند!

 

روزهای شانس آقای جادو

 اگرچه هیچ‌گاه خود هودینی ادعا نکرد که قدرتی ماوراءالطبیعه دارد اما اجراها و نمایش‌های او آن‌قدر همه را شگفت زده کرده بود که کم کم همه به این باور رسیدند که این مرد، قدرتی مافوق قدرت بشری دارد. در سال 1912 هودینی معروف‌ترین نمایش خود را با نام سلول شکنجه چینی به اجرا گذاشت. در این نمایش که طرفداران زیادی هم داشت، هری به طور وارونه در یک محفظه شیشه‌ای - آهنی پر از آب آویزان می‌شد و بعد خودش را نجات می‌داد. این کار خیلی هم راحت نبود، چرا که لازم بود او برای فرار بیش از سه دقیقه نفسش را حبس کند. با این حال او باز هم موفق بود.به این ترتیب هری هودینی همیشه چند گام از شعبده‌بازان زمان خودش جلو‌تر بود. با این حال معمای دستان بسته او همیشه سر به مهر نماند و خود هودینی در کتابش با نام «رازهای دستان بسته» که در سال 1909 نوشت، توضیح داد بعضی از انواع قفل‌ها و دستبندها با وارد آوردن فشار و نیرویی معین، قابل باز شدن هستند و بعضی‌ها را هم می‌شد با‌بند کفش باز کرد. هری در این کتاب، نوشته بود که با‌وجود اینکه قبل از اجرای نمایش حسابی او را می‌گشتند، باز هم او یک کلید کوچک را در دهانش مخفی می‌کرد تا اینکه در فرصتی مناسب، بتواند از آن استفاده کند.راز یکی از عجیب‌ترین شعبده‌های او هم در این کتاب و از زبان خودش فاش شد، راز شعبده فرار از جلیقه آهنین! هودینی فاش کرد که همیشه وقتی در حال پوشیدن جلیقه آهنین بوده، با فیگور گرفتن و سفت کردن ماهیچه‌هایش، باعث می‌شد تا فضای بیشتری را در جلیقه بگیرد و بعد با آزاد کردن ماهیچه‌هایش و برگشتن به حالت معمولی، به راحتی می‌توانست دست‌ها و شانه‌هایش را از جلیقه بیرون بیاورد.

 

گران‌ترین شعبده‌باز آمریکا

 هودینی در هر اجرا، تجربه‌ای جدید و نکته‌ای تازه می‌آموخت. یکی از نکات بسیار ظریفی که هودینی به آن پی برد، این بود که مردم دوست دارند تقلا کردن او را در فرار از جلیقه آهنی با چشم‌های خودشان ببینند و به این ترتیب هودینی چندین بار نمایش جلیقه آهنین را درست جلوی چشم تماشاچیان انجام می‌داد و هر بار بعد از فرار با تشویق مردم روبه رو می‌شد.سال‌ها گذشت و هودینی همچنان گران‌ترین شعبده‌باز در «وود ویل» آمریکا بود. یکی دیگر از جذاب‌ترین اجراهای هودینی که با استقبال زیاد تماشاچی‌ها روبه رو شد، غیب کردن یک فیل بسیار بزرگ جلوی چشم تماشاچی‌ها در یکی از سالن‌هایی بود که از نظر مردم هیچ راه فراری نداشت؛ غافل از اینکه در زیر صحنه نمایش، استخری قرار داشت که فیل بیچاره در هنگام غیب شدن در آن افتاده بود.درهر حال این جادوگر بزرگ در سال 1917 به ریاست انجمن شعبده‌بازان آمریکا رسید و تا هنگام مرگش، همچنان در این سمت باقی ماند. همچنین در سال 1923 هودینی به عنوان رئیس شرکت «مارتینکا»، قدیمی‌ترین شرکت شعبده‌بازی و جادوگری آمریکا انتخاب شد.

 

الکساندر هرمان

الکساندر هرمان - شعبده‌باز معروف فرانسوی- در هشتم فوریه سال 1844 در پاریس به دنیا آمد. او با نام هرمان بزرگ به شهرت رسید و یکی از اعضای خانواده هرمان ما بود که به عنوان اولین خانواده شعبده‌باز شناخته می‌شدند. او از بهترین کسانی بود که در حوزه شعبده‌بازی برنامه اجرا می‌کرد.

پدرش - ساموئل هرمان- ‌پزشکی بود که به صورت تفریحی در سفرهایش به اروپا به عنوان شعبده‌باز فعالیت می‌کرد و او بارها برای سلطان ترک، ناپلئون و افراد معروف دیگری هم برنامه اجرا کرده بود و حتی یک بار از ناپلئون یک ساعت طلا به عنوان دستمزد دریافت کرد؛ ولی شغل او به عنوان پزشک وقت زیادی از او می‌گرفت و باعث شد ساموئل شعبده‌بازی را کنار بگذارد. الکساندر هرمان که کوچک‌ترین فرزند خانواده بود، مانند برادرش راه پدر را به صورت حرفه‌ای ادامه داد. او تا آخرین روزهای عمرش ساعت طلای پدرش را همراه داشت و از آن به عنوان انگیزه‌ای برای ادامه دادن کارش یاد می‌کرد.

ساموئل به مرور حقه‌هایی را که آموخته بود، به پسر بزرگش کارل یاد داد و سپس کارل نیز تحصیلاتش را رها کرده و به سن پترزبورگ رفت تا شعبده‌بازی را به صورت حرفه‌ای دنبال کند. او وقتی علاقه برادر هشت ساله‌اش - الکساندر- را به دنیای شعبده و جادو دید، او را نیز با خود به روسیه برد تا هنر شعبده را به او بیاموزد. کارل برای مدت‌ها الگوی الکساندر هرمان بود، آن دو با یکدیگر تورهای نمایشی زیادی در سراسر اروپا برگزار کردند و سرانجام وقتی الکساندر مهارت کافی به دست آورد، در سال 1862 از برادر خود جدا شد و به آمریکا سفر کرد تا به صورت انفرادی برنامه اجرا کند. الکساندر اولین برنامه خود را در سالنی معروف در لندن برگزار کرد. این سالن با معماری مصری و الهام گرفته از هنر مصر، تنها سالن مشهور لندن بود که تا آن روز شعبده‌بازان بزرگی در آن برنامه داشتند. الکساندر هرمان نیز موفق شد به این سالن راه پیدا کند و به شهرت جهانی برسد. او سال‌ها به همراه همسرش - آدلاید هرمان- به روی صحنه رفت. معلق ماندن در هوا به روش روبرت هودین و گرفتن گلوله به سبک جدیدی که ابداع کرده بودند، از نمایش‌های محبوب الکساندر و آدلاید بود. هرمان شوخ طبع بود و گاهی برای جلب توجه و افزودن محبوبیتش کارهای جالبی می‌کرد. روزی با یکی از دوستانش در خیابان راه می‌رفتند. او متوجه دو پلیس شد که در سمت دیگر خیابان ایستاده بودند، برای جلب توجه به سمت دو مرد رفت و دستمال گردن یکی از آنها را دزدید. مرد مالباخته پلیس‌ها را صدا کرد و موضوع را به آنها گفت. در همین حین یکی دیگر از حضار متوجه شد ساعتش نیست، او نیز به هرمان مشکوک شد و اصرار داشت که ساعت را او دزدیده. پلیس‌ها می‌خواستند او را بگردند؛ ولی هرمان در کمال خونسردی گفت: «بهتر است اول جیب‌های خودتان را بگردید!» در کمال ناباوری ساعت در جیب یکی از پلیس‌ها و دستمال گردن در جیب دیگری بود. در عرض چند ثانیه مدال افتخار یکی از پلیس‌ها هم ناپدید شد و هرمان پیشنهاد داد: «مرد صاحب ساعت را بگردید، شاید مدال پیش او باشد.» و پلیس با تعجب مدال را از جیب مرد بیرون آورد، هرمان لبخندی زد و گفت، «شما اشتباه کردید، چون به نظر می‌رسد تنها آدم صادق در این جمع من باشم!»

پلیس‌ها فکر کردند هرمان مسخره‌شان می‌کند، پس دستگیرش کردند ولی هرمان توانست بی‌گناهی خود را ثابت کند و به آنها گفت این فقط یک حقه شعبده‌بازی بوده و پلیس‌ها آزادش کردند.

 گاهی شوخ طبعی او برایش دردسر ساز می‌شد، یک‌بار با یک روزنامه‌نگار در رستورانی قرار‌مصاحبه داشت. حتی در زمان کارهای جدی هم شیطنت رهایش نمی‌کرد. او با یک شعبده‌بازی ساده در ظرف سالاد روزنامه‌نگار الماسی واقعی را ظاهر کرد. روزنامه‌نگار که از هرمان کله شق‌تر بود، در یک حرکت سریع الماس را به پیشخدمتی که برای جمع کردن ظرف‌ها آمده بود، هدیه داد. هرمان به دردسر افتاد چون پیشخدمت به هیچ وجه حاضر نبود سنگ قیمتی را پس دهد!

هرمان همیشه در برنامه هایش با کت و شلوار مخمل مشکی، کلاه استوانه‌ای و دستکش‌های سفید که مد شعبده‌بازان آن زمان بود، حاضر می‌شد. او همیشه برنامه‌اش را با در آوردن دستکش‌های سفیدش و ناپدید کردنشان در یک چشم به هم زدن میان دستانش شروع می‌کرد و بعد با ظاهر کردن اسکناس‌های دلار در هوا و بیرون کشیدن خرگوش از کلاه تماشاچیان، برنامه‌اش را ادامه می‌داد.

خرگوش را به هوا پرتاب می‌کرد و با شلیک گلوله به آن، ناگهان خرگوش میان زمین و هوا ناپدید می‌شد! و در آخر برنامه، پیش از اینکه پرده‌ها بسته شوند، او دوباره خرگوش را ظاهر می‌کرد و در حالی که خرگوش بی‌توجه به او گوش هایش را می‌خاراند، هرمان نوازشش می‌کرد و با او حرف می‌زد. هرمان افسانه 12 شعبده‌بازی را که با نمایش گلوله جان خود را از دست داده بودند، می‌دانست؛ برای همین او نسخه‌های جدید و مبتکرانه‌ای از این نمایش را به سبک خودش طراحی کرد و هر بار یکی را به کمک دستیارش - بیلی رابینسون- به اجرا می‌گذاشت. ولی به خاطر خطرهای احتمالی این نمایش فقط در موقعیت‌های خاص اجرا می‌شد.

هرمان تنها 52 سال داشت که در بازگشت از یکی از تورهای نمایشی‌اش در قطار دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت. پس از مرگ او، خواهر زاده‌اش لئون هرمان به آمریکا رفت تا به همراه آدلاید و به جای الکساندر نمایش اجرا کنند و برنامه را سرپا نگه دارند. هرمان معتقد بود موفقیت برنامه‌های یک شعبده‌باز به زودباوری طرفدارانش بستگی دارد. هر چه مردم زودباورتر باشند، نمایش‌های شعبده‌باز حس کنجکاوی آنها را بیشتر بر می‌انگیزد و حیرت آورتر خواهد بود.

 

دیوید بلین

 دیوید بلین در چهارم آوریل سال 1973 در نیویورک متولد شد. مجله نیویورک تایمز بلین را هودینی عصر جدید معرفی کرده است. مادر بلین، معلم و پدرش سرباز قدیمی جنگ ویتنام بود که البته در کودکی بلین از هم جدا شدند. هنگامی که بلین چهار ساله بود، روزی با مادرش سوار مترو شد. در همان هنگام معرکه‌گیری خیابانی را دید که کارهای عجیب و غریبی انجام می‌داد. کودک چهارساله مسحور شعبده‌باز شده بود و از همان زمان جرقه جادوگری در ذهنش زده شد.

 در سال 1997 اولین برنامه تلویزیونی بلین به نام «دیوید بلین: جادوی خیابانی» از کانال‌ ای‌بی‌سی به روی آنتن رفت. به این ترتیب نام بلین سر زبان‌ها افتاد. او در این باره گفت: «دوست دارم جادو را همان طور که صد سال پیش بود، به روی صحنه بیاورم.»

 از کارهای معروف بلین می‌توان به زندانی شدن در بلوک یخی، ایستادن روی تیر برق 30 متری پارک بریانت نیویورک، زنده ماندن در محفظه شیشه‌ای به مدت 44 روز بدون غذا و تنها با نوشیدن چهار و نیم لیتر آب در روز اشاره کرد و هفت روز محفوظ ماندن در تابوت پر از آب، از معروف‌ترین اجراهای بلین است که سبب شد لقب هودینی عصر جدید را به او بدهند.در پنجم آوریل سال 1999 بلین تصمیم گرفت تا در یک محفظه پلاستیکی در بسته که با سه تن آب پر شده بود، به مدت هفت روز مسیر مشخصی را طی کند. به گفته شبکه سی‌ان‌ان، تنها راه ارتباط بلین با بیرون زنگ اخباری بود که در هنگام خطر به آن دسترسی داشت. در طول این اجرا، بلین هیچ چیز نخورد و تنها در روز دو تا سه قاشق غذاخوری آب می‌نوشید. حدود 75 هزار نفر برای تماشا به محل اجرا آمده بودند که در میان آنها، برادرزاده هودینی، مری بلود هم حضور داشت. او در این باره گفت: « اگر چه عموی من همه را با کارهایش به حیرت وا داشت اما هرگز نتوانست چنین کاری انجام دهد.» سرانجام پس از هفت روز، در دوازدهم آوریل صدها خبرنگار برای باز کردن در تابوت حضور یافتند تا خبرساز هودینی عصر جدید شوند. هنگامی که بلین از تابوت بیرون آمد، رو به جمعیت کرد و گفت: «من شاهد لحظه‌هایی باورنکردنی بودم. من دیدم که مردم از هر‌نژاد و مذهب با هر گروه سنی، دور هم گرد آمده بودند تا برنامه مرا تماشا کنند و این باارزش‌ترین چیز برای من است.»

 

روبرت هاربین

روبرت هاربین در سال 1909 متولد شد. او از معروف‌ترین شعبده‌بازان انگلیسی بود. که با نام ند ویلیام به دنیا آمد و پس از به شهرت رسیدن، نام روبرت هاربین را برای خود انتخاب کرد. از شعبده‌های معروفی که او ابداع کرد، شعبده «دختر زیگ زاگی» است. در این نمایش که تا حدودی شبیه نمایش اره کردن است، دستیار شعبده‌باز در حالی که ایستاده به سه قسمت تقسیم می‌شود. روبرت هاربین همچنین یکی از کسانی بود که در هنر اوریگامی (هنر ساختن سازه‌های کاغذی) هم توانست نام خود را ثبت کند. او در این کار خبره بود. روبرت جوان زمانی که در مدرسه تحصیل می‌کرد با شعبده‌بازی آشنا شد. روزی در یکی از جشن‌های مدرسه شعبده‌بازی حضور داشت و روبرت برای اولین‌بار نمایش‌های شعبده‌بازی را آنجا دید و مسحور آن شد. 20 سالش که شد به لندن رفت و در یک ‌سالن به عنوان شعبده‌باز آماتور مشغول به کار شد. بعد از اینکه کمی شناخته شد، برنامه‌ای در یک سالن تئاتر گرفت و با نام « ند ویلیام، پسرشعبده‌باز» برنامه هایش را اجرا می‌کرد. او پله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری طی کرد و توانست به سالن‌های نمایش دیگر هم راه پیدا کند. او اولین شعبده‌باز انگلیسی‌‌ای بود که پای نمایش‌های شعبده‌بازی را به تلویزیون باز کرد و اولین برنامه تلویزیونی‌اش را برای کانال بی‌بی‌سی ضبط کرد و بعدها در سال 1940 برنامه خودش را جلوی دوربین برد. هاربین بیشتر حقه‌های خود را به صورت کتاب به نگارش در آورد، اگرچه او روی صحنه همیشه می‌درخشید؛ ولی در امر نویسندگی استعداد چندانی نداشت. در کنار شعبده‌بازی، او به هنر اوریگامی هم علاقه‌مند بود و در سال 1953 بود که شیفته این هنر شد. او از این هنر به عنوان جادوی کاغذ یاد می‌کرد و با تمرین توانست مهارت کافی در این هنر کسب کند تا جایی که اولین رئیس انجمن اوریگامی انگلستان بشود. بعد از شعبده‌بازی برنامه‌های زیادی هم با موضوع اوریگامی در تلویزیون برای بچه‌ها ضبط کرد. هاربین روبرت در سال 1978 در 69 سالگی در وست مینیستر انگلستان در‌گذشت.

 

جانی تامپسون

جانی تامپسون از مطرح‌ترین شعبده‌بازان لاس وگاس است. او در کنار شعبده‌بازی به صورت حرفه‌ای سازدهنی می‌نواخت و اولین بار کار هنری خود را با موسیقی آغاز کرد. سپس به یک گروه کمدین پیوست و با ادغام کردن شعبده و کمدی سبک جدیدی برای خود ابداع کرد و پله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری طی کرد. بعد از ازدواج، همسرش - پاملا هایز- هم به او ملحق شد جانی و پاملا سال‌هاست که نمایش‌های جادویی و کمیکی را به روی صحنه می‌برند که در آنها جانی نقش یک جنتلمن شیک پوش ولی احمق را بازی می‌کند. یکی از اجراهای منحصر به فرد او طی برنامه، ظاهر کردن چندین کبوتر سفید و زیبا روی صحنه است. این کبوتر‌های دست‌آموز هم پس از ظاهر شدن قسمتی از نمایش را در دست می‌گیرند. برنامه‌های این زوج هنری با نام «تامپسونی بزرگ» به شهرت رسید. جانی و همسرش با اجراهایشان، رنگ و لعاب جدیدی به سالن‌های نمایش لاس وگاس دادند؛ ولی آوازه شهرت آنها محدود به لاس وگاس نیست. آنها در اکثر کشورهای بزرگ تا به امروز برنامه داشته‌اند. جانی تامپسون علاوه براینکه یک شعبده‌باز زبردست است، یکی از بهترین آموزگاران در زمینه شعبده‌بازی هم هست که از آموختن دانشش به دیگران دریغ نمی‌کند. او در پشت صحنه برنامه‌های شعبده‌بازانی چون پن و تلر، لانس بورتون و برنامه مایند فریک کریس آنجل دست داشته است. او و همسرش پاملا، جوایز زیادی نیز برای اجراهایشان کسب کرده‌اند، جوایزی چون «جایزه سوپراستار دنیای شعبده»، «جایزه شعبده‌باز سال»، «جایزه پرینس رینر» و جوایز متعدد دیگری که تنها شعبده‌بازان بزرگ می‌توانند از آن خود کنند.

 

جان هنری آندرسون

جان هنری آندرسون یکی از زبردست ترین شعبده‌بازان زمان خود بود. او یکی از اولین کسانی بود که هنر شعبده‌بازی را از خیابان‌ها به سالن‌های نمایش کشاند تا با اجراهای ماهرانه و منحصر به فرد خود، تماشاچیان را سرگرم و دلشاد کند.

او در سال 1814 در اسکاتلند به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و زمانی که جان هنری تنها 10 سال داشت، از دنیا رفت. آندرسون که تنها شده بود، مجبور شد برای گذران زندگی‌اش در یک آهنگری شاگردی کند؛ ولی بلندپروازتر از این حرف‌ها بود و در رویاهایش خود را یک هنرپیشه می‌دید. برای همین آهنگری را رها کرد و به گروهی از هنرمندان دوره‌گرد پیوست. در همین زمان بود که او اولین نمایش شعبده‌بازی را دید و تحت تاثیر آن قرار گرفت. در 17‌سالگی او فعالیت خود را به عنوان شعبده‌باز آغاز کرد و نمایشی هم در قصر لرد پن مور به اجرا گذاشت. لرد که از مهارت و زیرکی او خوشش آمده بود، او را تشویق کرد و مورد تایید قرار داد.

تایید لرد پن مور به منزله تبلیغ بزرگی برای آندرسون بود و بعد از مدتی به او پیشنهاد برگزاری تورهایی نمایشی داده شد. آندرسون هم پذیرفت و این تورها سه سال طول کشید و او را به شهرت رساند و توانست لقب بزرگ‌ترین و ماهرترین جادوگر قرن را از آن او کند؛ به‌طوری که مردم وقتی می‌شنیدند آندرسون در شهر است، از دورترین نقاط می‌آمدند تا نمایش‌های او را تماشا کنند.

او اجراهای خلاق و زیبایی داشت؛ نمایش‌هایی که تا به آن روز کسی اجرا نکرده بود. گفته می‌شود او اولین کسی بود که خرگوشی زنده را از داخل کلاهش در آورد و مردم را شگفت زده کرد. گرفتن گلوله‌ای که از تفنگ شلیک می‌شود، بدون اینکه خودش آسیبی ببیند هم از دیگر نمایش‌های مشهور اوست. اگر چه او مخترع این نمایش نیست؛ ولی او این نمایش را به شهرت رساند و مهارت و هنرش در اجرای آن باعث شد تا به نام او ثبت شود. حتی امروز هم می‌بینیم شعبده‌بازان مشهوری چون کریس آنجل این نمایش را به سبک خودشان اجرا می‌کنند. از دیگر نمایش‌های او بطری تمام نشدنی است؛ بطری‌ای که به هنر آندرسون هر نوشیدنی‌ای را به درخواست تماشاچیان در لیوان‌هایشان می‌ریخت. در سال 1846 او به اطراف اروپا سفر کرد و تقریبا در تمام شهرهای اروپا هنرش را به نمایش گذاشت و سرانجام در سال 1849 به لندن برگشت تا برای ملکه ویکتوریا و پرنس آلبرت برنامه اجرا کند.

برای مدتی از شعبده‌بازی دست کشید و میدان را به رقبایش سپرد، در این مدت هنرپیشگی می‌کرد؛ ولی عشق و علاقه‌اش به شعبده‌بازی او را دوباره به این عرصه کشاند و در سال‌های 1859 و 1866 دوباره تورهای نمایشی خود را آغاز کرد. او چهار فرزند دارد که همه آنها در همین حرفه مشغولند و مدتی نیز با پدر خود کار می‌کردند. آندرسون تمام 60 سال عمر خود را به پای این هنر گذاشت و سرانجام در سال 1874 در گذشت.

«وظیفه شعبده‌باز سرگرم کردن و شاد کردن بینندگان است، نه اینکه کاری بکند که دیگران نمی‌توانند انجام دهند»، این همان شعاری است که او مبنای اجراهایش قرار می‌داد و به راستی هم توانست با همین شعار، نام خود را به عنوان یکی از بهترین و مشهورترین شعبده‌بازان در دنیای سحر و جادو ماندگار کند.

 

کریس آنجل

کریس آنجل اساسا یک هنرمند پولساز  است که با استفاده از  شعبده‌های باور نکردنی‌اش به شهرت رسیده است. کریستوفر نیکولاس سارانتاکوس که همه او را با نام هنری کریس آنجل می‌شناسند، در 19 دسامبر 1967 در خانواده‌ای یونانی- آمریکایی به دنیا آمد. کریس با عشق به موسیقی و علاقه به سحر و جادو بزرگ شد و از همان کودکی به شدت تحت تاثیر دو شعبده‌باز بزرگ هری هودینی و ریچاردی جی آر قرار گرفت. او برای اولین بار شعبده‌بازی را در شش سالگی از عمه‌اش استلا با فوت و فن کارت بازی آموخت و از آن زمان بود که مجذوب دنیای سحر و جادو شد و پس از به اتمام رساندن دبیرستان تصمیم گرفت راه خود را در زمینه شعبده‌بازی و تردستی ادامه دهد و یک شعبده‌باز حرفه‌ای شود. کریس ساعت‌ها در کتابخانه وقت خود را به خواندن کتاب‌ها و حقه‌های شعبده‌بازان و ساحران می‌گذراند و حقه‌های شعبده‌بازی را با علاقه‌ای بسیار و وسواس عجیبی دنبال می‌کرد و در این زمینه مهارت‌های بسیاری کسب کرد. کریس اولین برنامه هایش را در حضور خانواده به اجرا گذاشت و سپس چنان در این حرفه رشد کرد  که به جشن‌های خصوصی و رستوران‌ها راه یافت و به اجرای برنامه پرداخت. در 14 سالگی به طور مرتب هر هفته در کافه‌ها و رستوران‌های اطراف محل زندگی خود اجرا داشت و در 19 سالگی درآمدی برابر با 3 هزار دلار در هفته از اجرای برنامه در جشن‌ها و مراکز مختلف به دست می‌آورد. سپس در سال 2001 با فصل اول برنامه مایندفریک ظاهر شد و شهرتی جهانی یافت. پس از آن به لاس وگاس نقل مکان کرد و ایده پروژه جدیدی در ذهنش جرقه زد : تولید یک مجموعه تلویزیونی.

او برنامه تلویزیونی خود را با نام «کریس آنجل مایند فریک  » که در خیابان‌های لاس وگاس تصویر برداری می‌شد، برای اولین بار از طریق شبکه تلویزیونی A&E در جولای 2005 پخش کرد. این برنامه به شدت مورد استقبال قرار گرفت و موفقیت دیگری برای کریس رقم زد. از حقه‌های معروف این برنامه می‌توان به راه رفتن بر روی آب، دو نیم کردن زنی در یک پارک عمومی و پرواز بر روی آتش و خوابیدن بر بستری از میخ اشاره کرد.

معروفیت کریس و خارق‌العاده بودن تردستی هایش نظر کارگردان سیرک، دو سولی را به خودش جلب کرد و سرانجام پس از یک سال گفت‌وگو و مذاکرات، کریس آنجل در سال 2006 به اعضای سیرک دو سولی پیوست تا نمایش خارق‌العاده‌ای به نام «باور» را در هتل لاکسور لاس وگاس به اجرا بگذارند.

«باور کریس آنجل» در سال 2008 ،همزمان با هشتاد و دومین سالگرد مرگ هودینی به نمایش گذاشته شد. کریس به غیر از شعبده‌بازی دستی هم در موسیقی دارد.

 او مدتی خواننده گروه آنجل داست بود. کریس کتابی هم به کمک لورا مورتن، به نگارش در آورده و در آن راز بعضی حقه‌های نمایشی خود را افشا کرده است. این کتاب با نام «افشای راز» در 24 آوریل 2007 به چاپ رسید و تا مدت‌ها یکی از پرفروش ترین‌ها به روایت روزنامه معتبر لس آنجلس تایمز بود.

کریس آنجل محبوبیت زیادی بین مردم در سراسر دنیا دارد؛ از آمریکا و اروپا گرفته تا آسیا و استرالیا و آفریقا. او این محبوبیت را به خاطر کارهای خارق‌العاده و دور از باوری که انجام می‌دهد به دست آورده و تا به حال توانسته رکوردهای بسیاری را هم به نام خود ثبت کند؛ مثل رکورد طولانی ترین زمان ماندن در آب به مدت 24 ساعت بدون نوشیدن و آشامیدن، تنها با یک منبع اکسیژن، رکورد طولانی ترین معلق ماندن در هوا به مدت پنج ساعت و 42 دقیقه، رکورد سریع‌ترین فرار از بشکه حاوی نوشیدنی

(دو دقیقه و 30 ثانیه). او بارها به عنوان بهترین شعبده‌باز شناخته شده و جایزه گرفته است و شعبده‌بازی است که تصویرش بارها روی جلد مجلات بزرگی در حوزه شعبده‌بازی و تردستی چون مجله مجیک (اکتبر 2003) و مجله جنی (دسامبر 2003) به چاپ رسیده.

تاکنون ویدئوهای او در یوتیوب، پنج برابر ویدئوهای دیوید بلین و 10 برابر دیوید کاپرفیلد بیننده داشته است. کریس آنجل در عصر حاضر از معروف ترین چهره‌های دنیای تردستی به شمار می‌رود.

منبع: همشهری سرنخ

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle