شفاف:میزان طلاق در ۵ سال گذشته ۳۷ درصد رشد داشته که بیشترین آنها مربوط به زوجهایی با سن زیر ۳۰ سال است. همچنین مطابق این آمار حدود سه چهارم از طلاقها مربوط به زوجهایی بوده است که کمتر از ۱۰ سال از زندگی زناشویی آنان میگذرد (خبرگزاری مهر، ۱۵ تیر ۱۳۹۰)
آمار طلاق در استان آذربایجان شرقی در دو ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۳ درصد رشد داشته است. همچنین آمار طلاق در سال ۱۳۸۹ به میزان ۷ و نیم درصد نسبت به سال ۸۸ افزایش داشته (سرپرست اداره کل ثبت احوال آذربایجان شرقی، خبرگزاری مهر، ۲۸ خرداد ۱۳۹۰)
در قم از هر ۴ ازدواج یکی به
طلاق منجر میشود و متاسفانه استان قم بعد از تهران رتبه دوم
طلاق در کشور را داراست. (مدیرکل بهزیستی استان قم، خبرآنلاین، ۲۴ تیر ۱۳۹۰)
اینها تنها چند نمونه از خبرهایی است که این روزها درباره آمار ازدواج و
طلاق روی خط خبرگزاریها و سایتهای خبری میرود.
آخرین آمار درباره تهران اما، نشان میدهد در بهار امسال، تعداد ازدواجهایی که در تهران اتفاق افتاده، ۱۴ هزار و ۸۴ مورد بوده، ولی در مقابل، ۴ هزار و ۷۱۱ طلاق، ثبت شده است. به عبارت دیگر در مقابل هر ۳ ازدواج، یک طلاق، به ثبت رسیده است و این آماری نگران کننده برای بنیان خانواده در تهران است.
طبق آمارهای منتشر شده روی پایگاه اداره کل ثبت احوال استان تهران، ازدواج ۳ ماهه ابتدای امسال در تهران، نسبت به مدت مشابه در سال قبل، یک درصد کمتر شده، ولی آمار
طلاق در پایتخت، ۵ درصد افزایش داشته است. بیشترین رشد
طلاق در شمال تهران با ۷۰ درصد افزایش (۷ برابر) گزارش شده است و همچنین بر اساس این گزارش، آمارها میگوید زوجهایی که فاصله سنی آنها با همدیگر کمتر است (همسن هستند) و از ازدواجشان، ۵ سال نگذشته، بیش از دیگر خانوادهها، تصمیم گرفتهاند به زندگی مشترک خود خاتمه دهند.
در هر حال مشکلاتی مانند نداشتن شغل و درآمدمناسب، گرانی مسکن، نداشتن جایگاه اجتماعی مناسب، مهریههای سنگین، سخت شدن شرایط ازدواج و... همه و همه میتوانند از دلایلی باشند که آمار
طلاق را افزایش میدهد اما آنچه در این بین کمتر به آن توجه شده است،
ازدواجهای نسنجیده است که بین نسل جوان کشور شیوع پیدا کرده و با آغاز زندگی مشترک باعث دلزدگی و سرانجام
طلاق میشود.
معمولاً ازدواجهایی که ریشهای نبوده و زن و مرد از یکدیگر شناخت کافی ندارند، به
طلاق میانجامد، این نظر بسیاری از مشاوران ازدواج است.
تجربه ثابت کرده است، ازدواجهایی که دختر و پسر از یکدیگر شناخت کافی ندارند و فرهنگها با یکدیگر بسیار متفاوت است، به
طلاق میانجامد، در واقع زمانی که افراد با این شرایط به یکدیگر علاقهمند شده و بیرون از محیط خانه و در دانشگاه یا خیابان آشنا میشوندوبعد از شناخت سطحی از یکدیگر ازدواج میکنند، با گذشت مدتی کوتاه از زندگی مشترک، در میابند که همسرشان همان نبود که تصورش را داشتند و یا به دلیل تفاوت فرهنگها دچار مشکلات و اختلافات جدی میشوند و بعد از مدت کوتاهی که از زندگی مشترکشان گذشت،
طلاق را تنها چاره کار میبینند.
در این میان با پیشرفت تکنولوژی و فن آوری اطلاعات، سایتهای همسر یابی اینترنتی نیز دردسر ساز شدهاند و بیش از پیش به
ازدواجهای بدون شناخت کمک میکند و جالب اینجاست که هیچ نظارتی نیز بر روی این سایتها که بعضی مروج ازدواج موقت بدون اذن پدر نیز هستند، صورت نمیگیرد و حتی مشمول قوانین فیلترینگ هم نمیشوند. به دور از مسائل و مشکلاتی که میتواند درباره حفظ حریم خصوصی و در ارتباط با پخش شدن اطلاعات خصوصی افراد در فضای اینترنت و سوء استفاده از آنها پیش بیایید، مساله مهمتر اینجاست که این سایتها
ازدواجهای بدون شناخت را ترویج میکنند که اکثرا منجر به
طلاق خواهد شد یا باعث ایجاد ارتباطهایی میشوند که چیزی جز پشیمانی در پی نخواهد داشت.
در سایتهای همسر یابی چه میگذرد؟
در سایتهای همسر یابی ملاک اصلی برای انتخاب وضعیت ظاهری و وضعیت مالی است. چند نمونه از درخواستهای ازدواج در این سایتها را در عکسهای زیر ببینید:
همانطور که مشاهده میکنید، ملاک انتخاب در این سایتها وضعیت ظاهری و مالی است و در واقع کسانی که در این سایتها ثبت نام میکنند به دنبال ایده آلهای ظاهری هستند و بعد از آشناییهای کوتاه و ارتباط های اینترنتی و چت، آن هم اکثرا بدون اطلاع خانوادهها تصمیمهایی برای ازدواج گرفته میشود که از کنترل خانوادهها خارج است و این تازه در صورتی است که ازدواجی اتفاق بیافتد و این آشناییها تبدیل به سوژه صفحات حوادث نشود.
در هر حال آنچه مسلم است، ازدواج در فرهنگ ایرانی-اسلامی، یک مصاحبت موقتی نیست که در اثر عشقهای سطحی و زود گذر صورت گیرد. چنین مفهومی از ازدواج، به خودی خود، مفهوم
طلاق و گسست زناشویی را در خود دارد همانطور که در کشورهای غربی نیز اتفاق افتاده و نتیجهای جز کاهش ازدواج و افزایش آمار
طلاق در پی نداشته است.
اینگونه زوجها با افول عشق اولیه، معمولا دلیلی بر ادامه زندگی مشترک نمیبینند وگاه نیز دلایل موجهی برای خروج از آن دراختیار دارند. درمقابل، در جایی که درکنار علاقه و محبت، عوامل زیربنایی دیگری برای تداوم خانواده وجود داشته باشد، زنجیرهایی که خانواده را نگه میدارد، مستحکم تر است .
دراین میان علاوه بر فرهنگ سازی درباره ازدواج آسان و ساده زیستی لازم است که به جوانان آموزشهای لازم و هشدارهای لازم برای جلوگیری از ازدواجهایی که ملاک آنها علاقه بدون تعقل و شناخت است، داده شود وهمپنین در فضای سایبری، فعالیت سایتهای همسریابی و ازدواج موقت تحت نظارت مسئولین ذیربط قرار گیرد، تا شاهد افزایش روز افزون آمار
طلاق در کشور نباشیم.