کارل لینه ، دانشمند سوئدی ، نخستین کسی بود که انواع جانوران را مطالعه و به روش علمی نام گذاری کرد . لینه در قرن 18 میلادی میزیسته . انواع جانورانی که تا آن زمان شناخته شده بودند ، از 4238 نوع تجاوز نمیکردند . پس از لینه ، آگاسی مجددا" جانوران را شمرده و 129370 نوع جانوران را تشخیص داد . تا سال 1919 میلادی ، 532400 جانور تشخیص و نامگذاری شد . اکنون تعداد گونه های جانورانی که شناخته شده اند ، از یک میلیون تجاوز میکنند . در این مبحث ، ابتدا به ذکر رده بندی جانوران پرداخته ، سپس درباره ی طرق نامگذاری آنها شرح داده میشود .

رده بندی :

واضح است که هیچکس به تنهایی قادر نخواهد بود که بیش از تعداد محدودی از جانوران روی زمین را بشناسد و چون لازمه ی آشنایی با علم جانور شناسی ، شناسایی سلسله ی جانوران است ، از این رو ناچار به انجام نوعی از گروه بندی خواهیم بود . چنین گروه بندی را رده بندی می نامند.

روش های مختلف در رده بندی :

بین جانورانی که روزانه با آنها برخورد میکنیم ، تشابهات و اختلافات کم و زیادی به چشم میخورد . مثلا" در میان جانوران اهلی ، گاو و گوسفند ، از نظر اندازه ، رنگ ، ساختمان و پوشش بدن با هم اختلاف دارند ، ولی در عین حال از نظر دارا بودن شاخ و سم ، مشابه یکدیگرند . در صورتی که اسب از نظر فاقد بودن شاخ ، از دو نوع بالا متمایز بوده و از لحاظ ساختمان سم ، با گاو و گوسفند تفاوت میابد . ولی ضمنا" هر سه نوع جانور فوق الذکر ، دارای ساقهای بلندند . سگ از نظر داشتن پنجه های ناخن دار و کف دست های نرم و همچنین ساختمان دندانها با انواع فوق الذکر متفاوت است ، لکن وجه مشترکی را که با جانوران بالا دارد ، وجود موهاییست که سطح بدنش را پوشانده است . تشابهی را که گربه با سگ دارد بیش از تشابه سایر جانوران فوق الذکر است . اصول رده بندی جانوران ، بر روی صفات یا مختصات ، موروثی است . در تشخیص یک جانور ، وجود صفتی ، در صئرتی با ارزش خواهد بود که با سایر صفات مشترکا" ذکر شود . مثلا" در تشخیص یک پرنده ، گذشته از وجود پر ، که جزو صفات ممتاز پرندگان است ، ذکر سایر صفات ، از قبیل ، وجود منقار ، بال و پنجه های مخصوص ، وجود قلب چهار حفره ای ، دمای ثابت بدن و غیره ضروری است . رده بندی ، شناسایی جانوران را تا ، تا حدود زیادی تسهیل می نماید ، ولی منظور از رده بندی ، اثبات وجود ارتباط بین جانوران مختلف است . جانوران را به روش های متعددی رده بندی کرده اند . مبنای رده بندی قدیم ، بر روی وجود و نوع اندامهای حرکتی و دیگر ساختار های ظاهری استوار بوده است . این رده بندی را ، رده بندی مصنوئی می نامند . مثلا" جانورانی که دارای اندام های حرکتی هستند ، یا آنهایی که کرمی شکلند ، یا جانورانی که بدنشان از غشای آهکی پوشیده شده است و غیره . امروزه ، این رده بندی متروک شده است ، اصول رده بندی نوین ، که رده بندی طبیعی نام دارد ، جایگزین آن گردیده است .مبنای این رده بندی بر خواص فیزیولژیکی ، بافت شناسی ، نمو رویانی ، محل و طرز زندگی و غیره متکی است . با این روش ، هر گروهی از جانوران را به وسیله ی صفات متعددی مشخص میکنند . از این رو ، اصول رده بندی بر مبنای تئوری تکامل استوار شده است . برای تکمیل رده بندی نوین ، از علوم دیگری از قبیل سرم شناسی ، ایمونوشیمی ، و غیره استمداد میجویند . در رده بندی طبیعی ، ضروری است که صفاتی را که مبداء شان مشترک است ( همولوژی = همساختی = همانندی در ساختمان استخوان ) از صفاتی که دارای طرز کار مشابه ، لکن مبدا متفاوت اند( آنالوژی = همسانی = همانندی در کار و وظیفه ) باز شناخت . زمانی دو صفت در دو جانور مختلف آنالوگ هستند که از لحاظ نوع استفاده ای که این دو جانور ، از این دو عضو میکنند ، مشابه باشد . برای مثال بالهای یک گنجشک همانند بالهای یک پروانه ، جهت پریدن مورد استفاده قرار میگیرد ، ولی از لحاظ نمو رویانی ، این دو عضو دارای مبدا متفاوت اند . از این رو ، این دو اندام را آنالوگ گویند . به عکس بال در پرندگان و دستها در انسان ، دارای مبدا جنینی مشترک بوده ، لکن استفاده ای را که این دو جانور از این اعضا میکنند ، تفاوت دارد . By:M&R