مدتی پیش با یکی از کاربران سایت صحبت می کردم متوجه شد اطلاعات و باورهای غلطی در مورد گربه های سیامی در بین مردم رواج دارد که واقعیت ندارد و اطلاعات مردم در مورد این نژاد زیبا بسیار کم و در حد مشخصات عمومی مختصر و بعضا غلط در برخی سایتها، با عکسهای غالبا زشت از این گربه های زیبا و دوست داشتنی است. قصدم تکرار مطالب کلی در مورد گربه ها نیست چون این اطلاعات در بیشتر سایتها موجود است بلکه بعلت علاقه زیاد خودم به این نژاد منحصر بفرد و تحقیقاتم در مورد این نژاد در منابع مختلف و گفتگو با با چند نفر از دوستانم در مناطق مختلف دنیا که از این نژاد نگهداری می کنند تصمیم گرفتم تا جزئیات دقیق تری در مورد این نژاد برای علاقمندان شرح بدهم.(عکسها متعلق به ساشا- فینو-خشایار- تاج مهر – گالی و آلبا می باشند و از همه دوستانی که عکسها را در اختیارم گذاشتند سپاس گذارم.)
تاریخچه ، افسانه ها و داستانها:
چگونگی پیدایش و اهلی شدن اولین گربه های سیامی هنوز ناشناخته است اما اولین بار توسط یک تاجر و سیاح غربی در قرن 16 در دربار یکی از پادشاهان سیام (تایلند کنونی) دیده شده است تصور می شود این نژاد باقی مانده گربه های abino در عهد باستان بوده باشند.
داستانهای زیادی در مورد این نژاد زیبا وجود دارد که بیشتر شبیه افسانه است تا واقعیت حتی امروزه نیز این گربه ها دستاویز خلاقیت نویسندگان و هنرمندان مختلفی هستند و خود دلیل برعلاقه به این گربه های اسرار آمیز و خارق العاده هستند.
بعلت زیاد شدن حجم مطالب و خارج بودن از حوصله دوستان تنها تعدادی از معروفترین داستانها و افسانه ها و عناوین برخی از آنها را بازگو می کنم.

افسانه ای موسوم به پرنسس سیامی وجود دارد که به قرنها پیش بر می گردد در واقع سیام همان تایلند کنونی است وآخرین سلسله پادشاهی آن در قرن 17 با تضعیف پادشاهی و گسترش استعمار رو به افول نهاد. در این افسانه گفته شده پرنسس سیام هر شب انگشترهایش را به دم گربه مورد علاقه و اعتمادش می انداخته تا از گم شدن آنها جلوگیری کند ، یک شب گربه خوابش می برد ، انگشتر ها میافتند و گم می شوند. صبح روز بعد هنگامی که پرنسس از واقعه با خبر می شود خشمگینشده و دم گربه را گره می زند تا از رخ دادن اشتباه دوباره جلوگیری شود و به ایندلیل دم سیامی ها در انتها تاب دارد.
گربه های سیامی همیشه مورد علاقه شدید سلاطین سیام بوده اند این گربه ها تنها متعلق به طبقه اشراف بوده و در کاخها و معابد نگهداری می شدند و گمان می شد که آنها محافظ معابد و کاخها از ارواح شیطانی هستند و شاید تنها به دلیل علاقه ویژه به این گربه های اشرافی بوده است.
در واقع اولین سیامی ها از قصر یکی از سلاطین سیام در سال 1800 میلادی ربوده شده و به اروپا منتقل شدند. شاید به این دلیل اولین بار نام گربه های اشرافی توسط یک نویسنده فرانسوی برای آنها بکار برده شد و این خود بعدها منبع الهام نویسندگان کودکان و کمپانی والت دیسنی با داستانهایی با عناوین گربه های اشرافی شد اما اینبار برای نژادهای مختلفی چون پرشین ها.
قدیمی ترین نقاشی از گربه های سیامی در معبد کوچکی در تیپالت تایلند بجا مانده که گربه ای را با قلاده نشسته در کنار یک کاهن اعظم نشان می دهد. نقاشی دیگری بر روی پوست که بیانگر داستانهای سفر و زندگی بوداست، در یکی از آخرین بخشها بودا را در هنگام مرگ نشان می دهد که تمام حیوانات از پرندگان و چهارپایان در کنار بودای در حال احتضار نشسته اند و یک گربه سیامی نیز در میان سایر حیوانات به نمایندگی سایر گربه های جهان در کنار بودا حضور دارد.
این گربه هنوز هم جز خدایان باستانی آیین هندوهاست و اعتبار آن به حدی است که امروزه نیز پیروان این مذهب بر این باورند که برای استجابت دعاهایشان باید حداقل برای یک گربه خانه امن و خوراک تهیه کنند.
در سیام باستان عقیده بر این بوده که روح پادشاهان و کاهنان پس از مرگ و پیش از سفر به دنیای دیگرمدتی در بدن گربه مقدس معابد زندگی کرده و گربه آنرا به جهان دیگر می برده و تقدس آنها به حدی بوده که در صورت مرگشان برای آنها در معابد مراسم ویژه ای برگزار می شده و به عقیده تایلندی ها بعدها این مراسم به عقاید مذهب شینتو در ژاپن نیز راه یافته . بر طبق آن پس از مرگ گربه ها صاحب خانه برایشان مراسم سوگواری برگزار می کردند.همان طور که در فرهنگ هندوهای تایلند گربه مایه خیر و برکت خانه است و مجسمه ها و تصاویر زیادی که احتمالا در گذشته گربه های سیامی بوده ساخته می شود، در ژاپن نیز عقیده به برکت و خوش یمنی گربه ها تبدیل به سمبلی برای خوشامدگویی به میهمان و مایه خوش اقبالی در تولد فرزندان پسر در خانواده های ژاپنی بوده، حتی امروزه نیز برخی خانواده های سنتی ژاپن مجسمه ای از گربه در خانه نگهداری می کنند و یا تصویر گربه ای را بایک دست بلند کرده را در سر در خانه ها برای خوشامدگویی به تازه واردین می آویزند.
علاقه و احترام به گربه ها در بیشتر فرهنگ های مشرق زمین از ژاپن گرفته تا ایران و مصر وجود داشته است.در ایران قدیم به گفته برخی مورخان منطقه ای در فارس کنونی وجود داشته که محل پرورش و نگهداری گربه ها بوده و در برخی کتب غربی از آن به نام کت بست(cat best) نام برده شده(ویکی پدیا)

تصوی گربه مفرغی اثر هنرمندان فلز کار ایرانی سده 19
دراواخر قرن يازدهم گربه ها به دليل قدرت شكار موش هاي بيماري زا محبوبيت خاصي دربين دريانوردان داشتند..از طرفي دريانوردان معتقد بودند كه گربه ها داراي نيروي خاصي هستند كه ميتواند از آنها در طول سفر دريائي محافظت كنند.ليكن اروپائيان در قرون وسطا رفتار خوبي با گربه ها نداشتند. رهبران كليساها عملياتي برضد گربه شروع كرده و آنها را گروه گروه در تمام اروپا از بين مي بردند تا حدي كه در سال 1400 ميلادي جمعیت گربه ها با خطر انقراض روبروشد. در آنزمان گربه را ربط ميدادند به شيطان، ساحره ها و جادوي سياه... بسياري از مردم معتقد بودند كه جادوگران مرتبا" خود را بشكل گربه در مياورند!! اگر زن يا مردي به گربه مجروحي كمك ميكرد شكنجه شده و يا به قتل ميرسيد. در دوره اسارت جادوگران در اروپا بسياري از مردم بيگناه فقط بخاطر نگهداري از گربه محكوم به جادوگري شده و به زندان انداخته شدند. گربه سياه بيش از همه موجب وحشت مردم بودند.
چرا گربه ها در اروپاي قرون وسطا مورد آزار قرار ميگرفتند ؟ شايد بدليل اينكه اكثرا در طول شب رفت و آمد داشتند و بيشتر به زنان پير و تنها وابسطه بودند كه همسايه ها آنها را مشكوك به جادوگري ميدانستند . دوران وحشتناك شكنجه و كشتار گربه ها 400 سال بطول انجاميداما باز هم به مدد علاقه تجارو بازرگانان شرقی دوباره این موجود محبوب و مهربان به خانه اشراف و کاخ امپراطوران راه یافت و بالاخره درقرن هجدهم گربه ها مجددا" محبوب شدند و در سال 1835 در انگلستان قانوني به تصویب سنا رسید كه طبق آن بد رفتاري با گربه و هر حيوان ديگري ممنوع گرديد.گربه توسط بازرگانان مشرق زمين، سياحان و مستعمره نشینها در قرن 18 به آمریکا نیز وارد شد.گربه ها سالها هم نشين پادشاهان و سران ممالك بودند. گربه هاي سفيد دربين خانواده هاي سلطنتي از محبوبيت خاصي برخوردار بودند، ازجمله لوئيز پنجم در فرانسه و امپراتور ژاپن و چين گربه سفيد داشتند. از ديگر شخصيت هاي معروف كه با سایر نژادهای گربه زندگي ميكردند :‌آبراهام لينكلن، تئودور روزولت، كالوين كوليدج، هربرت هوور، رونالد ريگان ، بيل كلينتون ،ارنست همینگوی و... ناپلئون از گربه ها متنفر بود ولي رقيب فاتح او دوك ولينگتون و ملكه ويكتوريا عاشق گربه بودند.
از داستانهای قدیمی که بگذریم امروزه نیز گربه های سیامی منبع الهام هنرمندان زیادی هستند مانند:
گربه های سیامی دوقلو اثر اشل سیلور استاین
آخرین گربه سیامی من اثر تیتو برنیگولز
گربه های اشرافی همسایه ها اثر زری گلزار مقدم اصفهانی
آهنگ گربه های سیامی اثر هیلاری داف ( برای دانلود به سایت یوتیوپ مراجعه کنید)
تابلوی شاهزاده های سیامی اثر مونزو گریت (نقاش فرانسوی ایرلندی)
خاطرات من و سایمون اثر زکری (زکیشا)دیوید الکساندرافرون(هنر پیشه یهودی الاصل)
گربه سیامی ملکه گربه ها اثر مهندس ایرج حسابی
و....
سیامی های معروفی نیز در تاریخ وجود داشته اند که حتی در قرن اخیر در برخی گزارشات رسمی از آنها نام برده شده. در اوایل دهه 1980 روسها در سفارتهلند در مسکو میکروفونهای استراق سمع پنهانی کار گذاشته بودند که با امواج فراصوتکار میکرد. این امواج توسط انسان قابل شنیدن نیست اما موشها امواجی شبیه به این تولید می کنند که توسط گربه ها قابل شنیدن است . دو گربه سیامی سفیر هلند که طبعا گمان می کردند موشهایی در پشت کاغذ دیواری پنهان شده اند باعث کشف این میکروفونهای استراق سمع شدند.

نژادهای بر گرفته از سیامیها
نژاد سیامی ار قدیمی ترین نژادهای گربه در جهان است ودر طبقه بندی طول موها جزو گربه های مو کوتاه (shorthaired) قرار می گیرند.آنها همیشه بواسطه داشتن خصوصیات وراثتی جالب در ژنهایشان همیشه مورد توجه پرورش دهندگان و دوستداران گربه ها بوده اند. تعداد نژادهای رسمی و غیر رسمی ثبت شده بسیار زیاد بوده و تنها برخی که حامل زنهای وراثتی قوی و ثابت در طی چند نسل بوده اند توسط سازمانهای رسمی به عنوان نژاد معتبر شناخته شده اند و مابقی تکثیرها نه به عنوان یک نژاد رسمی بلکه به عنوان موارد زیبا از زیر شاخه های نژادهای رسمی پذیرفته شده اند. معمولا برای تکثیر یا تلفیق نژادها و بدست آوردن یک نژاد خاص هر دو والد را خالص در نظر می گیرند و در نسل بعد یکی از فرزندان را که خصویت وراثتی مشابه یک والد را دارد برای ترکیب با نسل بعدی در نظر می گیرند درنسل بعدخصوصیات ترکیب نژادی به نژاد مجزا بسیار نژدیک می گردد. در واقع تمام این توالی نسلها و ترکیب نژادی بر اساس قانون مندل،کشیش المانی کاشف آن به قانون مندل مشهور است و در تمام موجودات ، گیاهان و حیوانات با تعداد ژن و کروموزوم یکسان در یک گونه مطابقت دارد.(برای کسب اطلاعات بیشتر به کتب زیست شناسی و نقش وراثتی ژنها مراجعه کنید)
از نژادهای معروفی که ژن سیامی در ترکیب این نژاد نقش مهمی داشته و به عنوان نژاد مستقل مورد قبول می باشند، می توان به نژادهای زیر اشاره کرد.(تصاویر برخی از این نژادها در همین سایت در بخش نژادهای گربه وجود دارد)
نژاد کفش برفی (snowshoes) ترکیب سیامی + گربه مو کوتاه سفید انگلیسی
نژاد اورینتال(0riental)ترکیب سیامی + گربه مو کوتاه سیاه انگلیسی
بیرمن(birman) ترکیب سیامی +آنگورای سفید (ثبت در 1920 در فرانسه)
نژاد تونکینس (tonkinese) ترکیب سیامی + گربه برمه ای (ثبت در 1975 در آمریکا)
سیل پوینت سیامی (seal point sieamese) سیامی + گربه حبشی طلایی ( ثبت در 1948 بریتانیا)
هیمالین که البته یک نژاد غیر رسمی در بریتانیاست و از زیر شاخه های پرشین هابه حساب می اید از ترکیب سیامی + پرشین ( ثبت در 1969 در آمریکا)
و نژاد بالینز ( balines) که معروف به سیامیهای مو بلند هستند و در 1980 در انگلستان به ثبت رسیده اند.
خصوصیات ظاهری سیامیهای بالغ ( matures seamies)


" گربه سیامی همسایه ما با اون ماسک بتمن که به صورتش زده انگار خود بتمنه ، با آن دو جفت چکمه قهوه ای و دم سیاهش و اون شنل مخملی تیره که تابستانها تنش می کنه آنچنان با وقار و ابهت تو کوچه ها راه می ره و اون سبیلهای قیصریش رو می ده بالا که گربه های محله براش غش و ضعف می رن ولی با اون چشمای آبی مرموزش همه جا رو زیر نظر داره. با اون قیافه جنتلمن اشرافی و اون ذات فضولش یه جوری می خواد پز بده و عشوه گری کنه...." الهام مصفا- کانادا
این توصیفات شاعرانه تا حد زیادی خصوصیات ظاهری گربه های سیامی را نشان می دهد.
گربه های سیامی کمی دیرتر از سایر نژادها تقریبا نزدیک به یکسالگی بالغ می شوند. نرهای بالغ همچون نرهای سایر نژادها جثه ای کمی بزرگتر از ماده ها دارند اما هر دو ظاهر یکسانی دارند و در واقع سیامی ها برخلاف پرشین ها تنوع ظاهری و رنگ متفاوتی ندارند . یک سیامی خالص و اصیل تنها در یک ترکیب شکلی و رنگی وجود دارد که با دانستن این خصوصیات می توان یک گربه سیامی اصیل را شناسایی کرد.
سیامیهای بالغ رنگ غالب بدنشان سفید مایل به کرم است. صورت از بالای چانه و پوزه تا گونه ها، و پیشانی تا گوشها سیاه رنگ است و تنها در قسمت دو طرف پیشانی درست زیر گوشها لکه سفید رنگی دارند. همچنین گوشها و دم کاملا سیاه می باشد. قسمت رویه دستها از سرشانه تا پنجه و از سمت زیر دستها تقریبا کمی بالاتر از پنجه ها تا کف پنجه از قهوه ای روشن تا شکلاتی تیره و سوخته است. پاها نیز از سمت رو از ران تا نوک پنجه واز زیر تمام مچ پاها از پاشنه، قهوه ای روشن تا تیره است. قسمت داخلی رانها و دستها و شکم و سینه تا زیر چانه و لب پایینی کاملا سفید است.سبیلها و موی ابروها نیز کاملا سفید است که بر روی زمینه تیره صورت کاملا مشخص است.رنگ پشت سیامیها بسته سن و فصل متغیر است ( در زمستان از کرم روشن تا سفید و در تابستان تا قهوه ای مایل به کاراملی متغیر است.)

خصوصیات فیزیکی اندامها در گربه های سیامی
اسكلت این گربه‌ها به نژادهاي مختلف امروزيبسيار شبيه است. همه گربه ها 23 مهره دارند (5 مهره بيش از انسان بالغ). اين مهره‌های اضافيدر قسمتي از ستون مهره‌ها قرار دارند كه از پشت بازو ادامه مي‌يابد. آنها آنقدرمحكم به عضلات متصل هستند كه استخوان‌هاي پشت مي‌تواند خم، كشيده يا حتي تا º180 بچرخد. گربه‌ها روي پنجه راه مي‌روند. پاهاي جلويي براي گرفتن شكارهاسازگار شده‌اند. پنجه‌هاي قابل كشش آنها در پاهاي خلقي نيز به او كمك مي‌كنند. گربه های سیامی دارای اندامی کشیده عضلانی و چابک هستند. دم بلند و باریک و قد کشیده ای دارند. پاهای عقبی بلند تر از دستهای جلویی می باشد و همین خصوصیت باعث شده توانایی ویژه ای در جهشهای بلند و دویدنهای سریع داشته باشند. سرنسبت به کل بدن در این نژاد کوچکتر از سایر نژادهاست البته این مسئله ای جدید و عجیب نیست چنانکه در حیات وحش و خانواده گربه سانان بزرگ سر نسبت به بدن در شکارچیان چابک همچون پلنگها و چیتاها نیز از کل بدن بسیارکوچکتر است تا حدی که در چیتا ها و یوزپلنگها تا حدی غیر طبیعی به نظر می رسد. شاید این خصوصیتی ارثی از اجداد وحشیش باشد. در میان گربه های خانگی سیامیها سریع ترین دونده هستند اما هرگز نمی توانند مسافت زیادی را بدوند و این بخاطر حجم کم ریه ها و قلب آنها می باشد و به همین دلیل همیشه سعی می کنند تا جایی که می توانند به شکار نزدیک شوند. گوشها در این نژاد نسبتا بزرگ می باشند واین نه بخاطر قدرت شنیداری بیشتر بلکه نوعی سیستم خنک کننده بدن است. شاید این نیز نوعی سازگاری با هوای گرم و مناطق حاره ای جنوب شرق آسیا بوده است. شکل پوزه در این نژاد مثلثی و بشکل جالبی از گوشها تا نوک بینی کشیده می شود و ظاهری جذاب تر به آنها می دهد. در کل سیامیها شکارچیانی ماهر و زیرک هستند و این خصوصیت را مدیون فرم و فیزیک ویژه بدنشان هستند.
استراحت و تغذیه
خواب سیامیها کمتر از سایر نژادهایی هچون پرشینهاست.آنها گربه های فعالی بوده و بیشتر وقت خود را صرف بازی و فعالیت بدنی می کنند. البته در سنین بالای پنج سال و در صورت عقیم شدن آنها بیشتر وقت خود را می خوابند.
اشتها در گربه های سیامی بسته به سن و شرایط روحی و جسمی متغییر است ولی کلا جزو گربه های با تغذیه کم یا کم خور هستند (اشتهایشان خیلی کمتر از پرشینهاست) در صورت کم توجهی و افسردگی اغلب دچار بی اشتهایی عصبی می شوند و آن طور که تصور می شود اصلا در معرض چاقی قرار ندارند.
اما نوع تغذیه واقعا ربطی به نژاد خاصی ندارد و عادت غذایی چیزی است که صاحب گربه از کودکی آنرا بوجود می آورد.
از آنجایی که بیشتر سیامیها علاقه و کنجکاوی زیادی به خوردن غذاهای نامتعارف بخصوص میوه ها نشان می دهند تقویت این حالت رفتاری در بخصوص خوردن میوه های آبدار و بستنی وتنقلات و... می تواند به تقویت و استحکام رابطه دوستی بین گربه و صاحبش بینجامد. همیشه به نوع تغذیه و تنقلات دقت شود تا از خوردن غذاهای مضر اجتناب شود. (گربه من همیشه دوست دارد کنار سایر اعضای خانواده میوه و تنقلات بخورد و وقتی تنهاست علاقه چندانی به خوردن آنها نشان نمی دهد این کار نوعی تبعیت از گروه و ایجاد رابطه صمیمانه با گروه می باشد.)
هوش و استعداد و خصوصیات اخلاقی


«... می گفتند راه تعلیم کک ها این است که برای غذا خوردن به شما متکی شوند. برای همین باید بگذارید راس یک ساعت مقرر از شما تغذیه کنند.
بعد معتقد شدند کک هایی که به تن گربه های سیامی هستند احتمالا هوشمندترند از کک هایی که به تن این گربه های ولگرد معمولی هستند. معقول هم این بود که خون هوشمند کک های هوشمند به بار آورد.»
مطلب بالا را از کتاب صیدقزل آلا در آمریکا نوشته ریچارد براتیگن برداشته ام.
تقریبا همه معترفند که سیامیها از باهوش ترین نژادهای گربه های خانگی هستند. به همین علت سازگاری بالایی در انطباق با محیط دارند . فعالیت زیادی دارند و به سرعت هر کاری را یاد می گیرند و حتی رفتارهایی چون سگهای کوچک را هنگام بازی از خود نشان می دهند.هوش زیاد آنها باعث شده بخوبی بین افرادی که به آنها محبت می کنند و کسانی که دوستشان ندارند تفاوت قائل شوند و راه کسب علاقه و دریافت جایزه را از افراد مختلف با شگردهای مختلف بیاموزند. با آموزش مناسب و دریافت جایزه های خوشمزه از همان کودکی قادرند کارهایی چون دست دادن- باز کردن در- روشن و خاموش کردن چراغ- ضربه زدن به در یا پریدن روی زنگ – حل معماهای ساده همچون فشار دکمه جعبه برای گرفتن جایزه – پرتاب توپ و آوردن آنها با دهان و همراهی با صاحبش هنگام گردش در خارج خانه و لذت بردن از ماشین سواری و.... را بیاموزند.
سیامیها گربه های بسیار مهربان و خونگرم ، پرمحبت ،کنجکاو و پر حرفی هستند.از همنشینی با انسانها لذت می برند تا حدی که برخی عقیده دارند سیامیها انسانها را نیز مثل نوعی گربه می بینند و رفتارشان با انسانها همانند رفتارشان با دیگر همنوعانشان است . از تمام توصیفات که بگذریم گربه های فعال و پر انرژی هستند و ابراز علاقه های گوناگونی از خود نشان می دهند که همیشه باعث سرگرمی اطرافیان می شوند. علاقه زیادی به لم دادن و به پشت خوابیدن در آغوش صاحبش دارد حتی وقتی صاحبش تلویزیون تماشا می کند از همراهی او در آغوشش لذت می برد با بچه گربه ها رفتار بسیار دوستانه ای دارد و هنگام غذا خوردن ابتدا اجازه می دهند کوچکترها غذا بخورند. (گربه من ساشا با ویولت بسیار مهربان است حتی وقتی ویولت شروع به لیسیدن سینه های ساشا می کند ساشا همانند یک گربه مادر دراز کشیده وشروع به لیسیدن سرو صورت او می کند تا وقتی که ویولت به خواب برود کنار او می ماند گاهی موقع خوردن غذا او را هم صدا می کند. رفتاری که کمتر در بین سایر گربه های نر دیده شده

اورهای غلط در مورد گربه های سیامی
1-گربه های سیامی دچار البینیسم یا کور رنگی هستند ودچار اختلال دیدند و نمی توانند ارتفاع را تشخیص دهند.
شاید این باور که حتی در برخی از سایتها دامپزشکی دیدم دلیلش تعلق سیامیها به نوعی نژاد قدیمی باستانی بنام آلبینو بوده باشد ولی به واقع تمامی گربه سانان کوررنگ هستند ودنیا را سیاه و سفید می بینند و این اصلا ربطی به نژاد خاصی ندارد. شاید تصور داشتن اختلال دید هم از همین جا ناشی شده است.
آلبینیسم نوعی بیماری ژنتیکی می باشد که بیشتر در زالها (افرادی که بطور مادر زادی سفید موی هستند) دیده می شود در بعضی موارد حتی عنبیه چشم فاقد رنگدانه می باشد. البته در طبیعت در میان پرندگان و سایر گونه های پستانداران نیز مشاهده شده ولی ربطی به نژاد خاصی نداشته و بیشتر یک جهش ژنتیکی در حیوان است.شاید تصور تشخیص ندادن فاصله هم مربوط به شیطنت و کنجکاوی زیاد این گربه ها دارد . گاهی انقدر شجاع و کنجکاو هستند که جانب احتیاط را فراموش می کنند و درهنگام پریدن ازجایی به جای دیگردر مناطق با ارتفاع زیاد سقوط کرده و صدمه می بینند و این امر به علت شیطنت و کنجکاوی زیاد برخی از سیامیهاست نه عدم تشخیص فاصله و ارتفاع.
2- گربه های سیامی بخاطر چشم آبیشان دچاراختلال در شنوایی هستند

این تصور که گربه هایی که چشمهایی آبی دارند یا حتی چشمهای تابه تای آبی دارند یک گوششان کر است و دچار اختلال شنوایی هستند اصلا صحت ندارد شاید در مواردی دیده شده که گربه چشم تابه تا از یک گوش کر است اما مصداق کلی در مورد همه گربه های چشم آبی ندارد و تصور غلطی است که بین عوام وجود دارد.
3- گربه هایی پر سر صدا هستند و صدای گوش خراشی دارند.
این هم تصور غلط دیگری در مورد این نژاد می باشد و متاسفانه در اثر کپی برداریهای کورکورانه برخی سایتها گسترش پیدا کرده است.شاید اولین باری که کسی تصور کرده سیامیها پر سرو صدا هستند در زمان فحلی یا جفت گیری آنها را مشاهده کرده و تصور کرده که سیامیها پر سر و صدا هستند و صدای گوش خراشی دارند که داشتن صدای گوش خراش در هیچ گربه های صحت ندارد.
به واقع باید بگویم که سیامیها گربه های فوق العاده باهوشی هستند و برای بیان هر نوع خواسته و حالت خود صدای بخصوصی را از خود خارج می کنند . آنها حتی در صورت دلخوری از دعوا کردنشان یا بی حوصلگی غر می زنند یا صدای شبیه هق هق گریه در می آورند. یا موقعی که می خواهند بازی کنند یا گرسنه هستند ویا ابراز شادمانی از دیدن یک دوست یا حتی پیدا کردن دوست یا صاحب خود... صدای خاص آن حالت را همراه حرکات بدنی نشان می دهند . یک صاحب خوب و علاقمند می تواند این صداها را همچون کلماتی که گربه می گوید درک کند و بفهمد که گربه خانگیش چه می گوید و چه می خواهد. خصوصیتی که در اغلب نژادها وجود ندارد. شاید این توانایی در ابرازاحساسات و ساختن صداهای مختلف باعث ایجاد تصور پر سر و صدا بودن آنها شده که نه تنها واقعیت ندارد بلکه نشان از هوش سرشار این نژاد می باشد.
4- با وجود هوش زیاد آموزش پذیر نیستند و نافرمانند.
اگر قبول کنیم که ذات گربه ها با سگها متفاوت است می توانیم توقعاتمان را در مورد حیوان خانگیمان تعدیل کنیم .توقعات ما از حیوان خانگیمان نه به داشتن نژاد خاص بلکه به نوع نگرش ما به حیوان خانگیمان بستگی دارد. گربه ها در طی هزاران سال تکامل تبدیل به شکارچیانی تنها شده اند و حفظ بقاء آنها هم به منزوی بودن و زندگی در دسته های کوچک خانوادگی خلاصه شده. با وجود داشتن هوش زیاد گربه ها واقعا حیوانات مستقلی هستند و هر وقت خودشان دلشان بخواهد بازی می کنند یاد می گیرند و به دستورات صاحب خود عمل می کنند و در غیر ازآن کسی نمی توانند آنها را مجبور کند که خلاف میلشان عمل کنندآنها انسان را به چشم یک همراه و عضوی از گروه خانواده می بینند نه به عنوان رئیس و رهبر. برخلاف گربه ها سگها همچون اجدادشان گرگها بقاء زندگی و نسل خود را در زندگی گروهی می دانند و در میان این گروه ها همیشه رهبر و رئیس کسی است که از همه قوی تر است و سایرین از فرمان او تبعیت می کنند به همین دلیل سگ انسان و صاحبش را به چشم رهبر و رئیس گروه می بیند و همواره از دستورات او اطاعت می کند. با این توضیحات می توانم بگویم که گربه های سیامی با وجود هوش زیاد نا فرمان نیستند بیشتر رفتارهای آنها به علت کنجکاوی و ذات مستقل آنهاست.
5- همدم مناسبی نیستند و خصوصا با بچه ها چندان سازگار نیستند.

گربه ها جدا از نژادشان همواره همدم و دوست مناسبی هستند اما باور به داشتن برخی اخلاقیات فردی در هر گربه و دانستن خصوصیات رفتاری هر نژاد کمک بزرگی در انتخاب گربه به عنوان همدم مناسب برای انسان خواهد بود. سیامیها گربه هایی بسیار اجتماعی هستند و همواره خود را به عنوان عضو فعالی از خانواده نشان می دهند با وجودیکه در میان اغلب گربه ها سلسه مراتب قدرت از قوی به ضعیف وجود دارد اما سیامیها به داشتن خلقیات اجتماعی و مهربان در میان سایر نژادها معروفند. سیامیها به مدد هوش زیاد همیشه راههای منحصر بفردی برای ابراز احساسات دارند. اما بخوبی تفاوت میان افراد را احساس کرده و به شیوه خودشان با آنها برخورد می کنند. برخلاف تصور غلطی که وجود دارد سیامیها رفتارهای بسیار دوستانه ای با بچه ها دارند و همیشه می توانید با خیال راحت به بازی این دو بدون آسیب به هم اعتماد کنید هرچند رفتارهای محافظتی آنها از خود شبیه سایر گربه هاست و ممکن است رفتارهای چون فراراز دست بچه ها یا مخفی شدن در جایی دور از دسترس بچه ها را برای حفاظت از خود بکار برند اما هرگز گاز نمی گیرند و چنگ نمی زنند.نمونه خوب این مسئله دو گربه سیامی به نامهای تاجمهر ساکن کالیفرنیا و ساشا ساکن تهران است.گربه من ساشا با خواهر زاده 18 ماهه من روابط خوبی دارد با اینکه ستایش گاهی موقع بازی دم یا دست و پای ساشا را محکم گاز می گرفت ولی ساشا هرگز رفتار خشنی از خود نشان نمی داد و حداکثر فرار کرده جای بلندی دور از دسترس او پناه می گرفت و مدتی با فاصله از کنارش رد می شد اما بالاخره وقتی ستایش می خوابید پاهایش را میلیسید و کنارش بخواب می رفت. تاجمهر نیز رفتار مشابه ای با علی دارد و همیشه بسیار دوستانه با هم برخورد می کنند حتی تاجمهر دروازبان علی شده و باهم توپ بازی می کنند. در حالیکه وقتی با پدرش بازی می کند رحمی در گاز گرفتن هنگام بازی از خود نشان نمی دهد و تمام سعیش را در ابراز قدرت برای پدر انجام می دهد.
6- گربه هایی مغرور بوده و رفتار چندان مهربانی با صاحب خود ندارند.


شاید این تصور غلط هم از آنجا ناشی شده که گربه های سیامی خر خر نمی کنند پس رفتارهای دوستانه ای ندارند. بله درست است گربه های سیامی همچون خویشاوندان وحشیشان توانایی خرخر کردن را ندارند. اما این دلیل نمی شود که گربه ای که نمی تواند خرخر کند پس رفتار دوستانه ای به صاحبش نشان نمی دهد. به جرات می توانم بگویم سیامیها ابراز احساسات پررنگی از خود نشان می دهند که کمتر در سایر نژادها دیده می شود در واقع آنها روش خودشان را برای ابراز احساسات دارند.
گربه من هنگام ورودم به خانه فورا به استقبال آمده خودش را به دست و پاهایم می مالد و زیر پاهایم به پشت می خوابد و صدای خاصی در می آورد" یعنی منو بغل کن من نوازش می خواهم " حتی اگر چند روزی مرا نبیند فورا از من مثل یک درخت بالا می رود و صورتش را بصورتم می مالد و موقع خواب مدتی سرش را روی بازویم می گذارد و واقعا بخواب می رود تا زمانی که احساس امنیت کرده و حس دلتنگیش بر طرف شود. عصرها هم که از خواب بیدار می شود ابتدا شروع به صدا کردنم می کند (صدای خاصی که فقط موقع صدا کردن از خود در می آورد )بعد از اینکه من صدایش می کنم و می گویم ساشا من اینجا هستم دوان دوان به طرف می آید و روی پاهایم به پشت (دمر )می خوابد ودرحالیکه سرش را به سینه ام چسبانده از من می خواهد سینه وسرش را نوازش کنم . حتی گاهی موقع نوازش سرش صداهای شکوه آمیز آرامی از خود در می آورد گویی غر می زند و شکایت می کند. با اینکه من یک گربه پرشین مهربان و واقعا آرامی دارم ولی هرگز رفتارهای محبت آمیز چنین آشکاری از خود نشان نمی دهد و شاید بهتر است بگویم این نوع رفتارها و ابراز احساسات منحصر به سیامیهاست.در این نژاد هم مثل بقیه گربه ها نرها روابط صمیمانه ترو وابستگی بیشتری به صاحبشان نسبت به ماده هانشان می دهند، شاید دلیلش نیاز ماده برای حفاظت از بچه هایش و وابستگی بیشتر ماده به بچه هایش باشد.
7- به تغییر محیط حساس بوده و نمی توان آنها را زیاد جابجا کرد.
بر عکس این تصور سیامیها از گردش کردن و مسافرت لذت می برند و علاقه زیادی به همراهی با صاحبشان درماشین دارند لم دادن روی صندلی و تماشای مناظر بیرون را دوست دارند و به راحتی می توان آنها را به مسافرت برد (البته باید وسایل و مقدمات سفر در اتومبیل را برایش فراهم کنید ظرف خاک – محل خواب - آب و کمی غذا را که می توانید با دست خودتان به او بدهید و هرگز پنجره ها را پایین نکشید.)
با این وجود سیامیها به تغییرات آب و هوایی حساس می باشند ودر معرض ابتلا به انواع آلرژیهای فصلی و سرما خوردگی هستند پس بیشتر به آب و هوا حساس هستند تا تغییر محل زندگی.البته چون از نظر روحی بسیار حساس هستند در صورت کم توجهی و بروز افسردگی مستعد بیماریهای جسمی با منشا افسردگی می باشند. نمونه این بروز حالت روانی منجر به بیماری خشایار گربه سیامی ساکن اسپانیا می باشد که بعلت تغییر خانه و از دست دادن دوستش و همچنین پنجره لبه شیروانی که از محلهای مورد علاقه اش بود دچار افسردگی - بی اشتهایی ودر آخرانسداد مجاری ادراری و مشکلات مثانه شد.
با تشکر از همه دوستانیکه با اطلاعات مفیدیشان و همفکری و تشویق هایشان مرا یاری دادند

Rose