دوست ندارم دو شغله باشم
مجید صالحی بازیگر خوشاخلاقی است. در چند برخوردی كه با او داشتم متوجه شدم زود با همه صمیمی میشود. اما مصاحبه گرفتن با او انصافا كار طاقتفرسایی بود. در روزهایی به سراغش رفتم كه فرصت سرخاراندن نداشت.
مجید صالحی در تب و تاب به پایان رساندن ساخت سریال نوروزیاش برای شبكه تهران بود و بجز سریالش به هیچ چیز دیگری فكر نمیكرد. برنامه كاری او اینگونه بود كه صبحها در پشت و جلوی دوربین فعالیت میكرد. او یك تنه هم دكوپاژ میكرد و هم خودش جلوی دوربین ظاهر میشد. شبها هم میرفت لوكیشن روز بعد را میدید. تنها فرصتی كه برای مصاحبه داشتیم داخل سرویس بود.
البته او داخل سرویس هم فیلمنامه را ورق میزد. در فرصت كوتاهی كه دست داد با مجید صالحی درباره سریال «موج و صخره» كه قرار است امسال نوروز از شبكه 5 سیما پخش شود همصحبت شدیم.
اگر موافقی درباره تركیب بازیگران سریال جدیدت صحبت كنیم. خیلی از بازیگرانی كه پای ثابت سریالهای نوروزی هستند در سریال موج و صخره حضور ندارند. در عوض با بازیگرانی چون زیبا بروفه و نیما شاهرخشاهی مواجهیم كه كار نوروزی تلویزیونی نداشتهاند. چطور به این تركیب از بازیگران رسیدی؟
من شخصا به این تركیب نرسیدم. همیشه برای انتخاب عواملم از افراد دور و برم مشورت میگیرم. كنار هم مینشینیم و با هم بحث میكنیم تا به یك نتیجه مشترك برسیم. خودم هم دوست داشتم سریالم قالب جدیدی داشته باشد. میخواستم گروه بازیگران جدیدی شكل بگیرد كه برای بیننده تازگی داشته باشد.
دوست داشتم ساختارشكنی كنم. خودم یك نقش كلیشهای را همیشه بازی كردهام كه دیگر نمیخواهم تكرارش كنم.
قصه ما كمدی مطلق نیست. قصه شیرینی است. من نمیخواستم یك كمدی مثل خانه به دوش، ترش و شیرین، زن بابا و سه در چار بسازم. در این سریالها كه اشاره كردم گفتم به عنوان بازیگر یا كارگردان حضور داشتهام. كمدی امسال من یك فضای دیگری دارد. جنس كمدی من با اینها فرق دارد. واكنش مردم به خانه به دوش خنده بود. در سریالهای سه در چار و زن بابا جنس كمدی به گونهای بود كه در هر سكانس مخاطبش را میخنداند. اما در كمدی موج و صخره، من ادعا ندارم كه میخواهم مردم را به قهقهه بیندازم. از الان اعتراف میكنم كه اینجور كمدی را دوست دارم. البته خودم تا به حال چنین تجربهای نداشتهام.
درباره علی صادقی صحبت كن. تا به حال با هم چند كار مشترك داشتهاید كه آخرینش «بعدازظهر سگی سگی» بود. علی صادقی چطور انتخاب شد و هدفت از انتخاب او چه بود؟
علی بازیگر خوب و محبوبی است. با او در سریال سه در چار تجربه همكاری داشتم كه اتفاق خوبی برای جفتمان بود. فیلمنامه سریال موج و صخره، 5 سال پیش نوشته شد. از همان زمان علی صادقی را در نظر گرفته بودم. این سریال قرار بود 5 سال پیش ساخته شود. وقتی دوباره خواستیم آن را بسازیم دیدم متنش بیات شده. در ضمن توقعات مردم در این مدت عوض شده است، بنابراین دوباره بازنویسیاش كردیم.
البته از علی صادقی خواستم در این سریال جدی بازی كند. در عید خواهید دید كه او خیلی نقش كمیك پررنگی ندارد.
چرا جزیره كیش را برای سریالسازی انتخاب كردی؟
قصه ما در كیش میگذرد. دلیل خاصی نداشت. تنها دلیلش همین بود. قصه ما درباره دختر و پسری است كه برای ماه عسل به كیش میروند و برایشان اتفاقاتی میافتد.
در این سریال جذابیتهای توریستی كیش را هم به تصویر میكشی؟
بله. میشود از این مزیت جزیره هم استفاده كرد. اما مساله این است كه در شهر كیش مسوولان جزیره خیلی از ما حمایت نكردند؛ بنابراین ما خیلی روی این مساله انرژی نگذاشتیم. من هم بیشتر به خود قصه فكر میكنم. البته ناخودآگاه خود كیش هم در این كار دیده میشود. ولی قصد من این نبوده كه بیایم یك سریال با هدف جذب توریست و این حرفها بسازم.
تو در این سریال، هم كارگردانی را بهعهده داری و هم خودت یكی از بازیگران هستی. این دوشغله بودن كارت را سخت نمیكند؟
چرا، خیلی سخت است. من خودم دوست ندارم به قول شما دوشغله باشم. برای سریال سه در چار، در پنج شش قسمت آخر جلوی دوربین رفتم. در تلهفیلم «نیش» خودم حتی یك سكانس هم بازی نكردم. بازیگری و كارگردانی همزمان یك كار اشتباه است. من به دیگران كاری ندارم، اما درباره خودم چنین نظری دارم. بازیگری و كارگردانی هر كدام تمركز خاص خودش را میخواهد. برای هر كدام باید جداگانه زمان گذاشت. من الان انرژیام را روی بازی و كارگردانی تقسیم كردهام. وقتی جلوی دوربین هستم از بچههای گروه نظرشان را میپرسم و كمك میگیرم. از اول قرار نبود من بازی كنم. چند نفر از دوستان نامزد بودند كه درگیر بودند و نتوانستند بیایند. مجبور شدم خودم بازی كنم.
به نظر تو، سریالی كه در عید روی آنتن میرود باید چه ویژگیای داشته باشد؟
ویژگی مشخصی تعریف نشده است كه من بگویم سریال نوروزی حتما باید این چیزها را به ترتیب داشته باشد. عید نوروز ما ایرانیان گاهی همراه ماه رمضان است و یك موقع ماه محرم. در ایام عید «شب دهم» و كارهای دفاع مقدسی مثل « خوش ركاب» هم ساخته و پخش شدهاند. سریال عید معمولا باید مفرح و سرگرمكننده باشد. من خودم به مفرح بودن اهمیت میدهم.
برای رساندن كار به آنتن فرصت محدودی دارید. این عجله و شتاب كارهای مناسبتی اذیتت نمیكند؟
من آدمی نیستم كه مناسبتی كار كنم، در ناخودآگاه ذهنت باید به رسیدن كار به آنتن فكر كنی. معمولا كارهای عید در دقیقه 90 كلید میخورند. البته در این سریال آقای معصومزادگان، مدیر گروه فیلم و سریال شبكه تهران و دكتر احمدی، مدیر شبكه تهران خیلی كمك كردند و سنگ تمام گذاشتند. هر سریالی سختیهای خودش را دارد. باید نیمه پر لیوان را هم ببینیم كه از كار خیلی حمایت شده است.
اگر سریال خوب بشود به خاطر حمایت و همدلی دوستان بوده است. اگر این سریال ضعیف بشود به خود من برمیگردد.
با توجه به این كه دومین كارگردانیات را تجربه میكنی احتمالا اضطراب ضعیف شدن كار را هم داری. یعنی میترسی كه مخاطب سریالت را نپسندد. درست است؟
طبیعتا این استرس همیشه هست. البته موفقیت كار امسال من در این نیست كه بیننده قهقهه بزند. ما آمدهایم تجربهای كسب كنیم و یك جنس كمدی دیگر خلق كنیم. متن ما اجازه نمیدهد یك كمدی سطحی كار كنیم.
طی این چند روز كه در جزیره كیش بودم دیدم خیلی با وسواس كار میكنی. معمولا برداشتهایت را مرتب تكرار میكنی و مراقبی كه همه چیز سر جای خودش باشد. این وسواس و دقت از كجا ناشی میشود؟
من از تهیهكننده عذرخواهی میكنم كه ممكن است به خاطر شیوه كار كردن من زمان تصویربرداری سریالش طولانیتر بشود. مساله این است كه یك عده آدم به من اعتماد كردهاند و شرافتشان را جلوی دوربین گذاشتهاند. من به اینها تعهد دارم. باید با دقت و ظرافت كار كنم كه مبادا شرمندهشان شوم. این بازیگرها هر كدام جایگاه بالایی دارند. از رضا ناجی كه خرس نقرهای دارد گرفته تا بقیه. امیدوارم این وسواسی كه شما میگویید نتیجه مثبتی داشته باشد.
اگر موافقی درباره فعالیتهایت در سالی كه گذشت، صحبت كنیم. تو در فیلم بعدازظهر سگی سگی بازی كردی كه واكنش مثبت بیشتر منتقدان را در پی داشت. درباره حضورت در این فیلم صحبت كن.
من یك سال و نیم بود كه اصلا با مطبوعات گفتوگو نمیكردم. اما این فیلم باعث شد دوباره با رسانهها صحبت كنم. من به جرات میگویم كه 90 درصد منتقدان فیلم را دوست داشتند. تماشاچیها وقتی از سالن بیرون میآمدند از دیدن فیلم راضی بودند.
نكته جالب بازیات این بود كه یك نقش جدی را بازی میكردی. یعنی در قالب یك شخصیت خشك، جدی و عبوس فرورفته بودی كه با بقیه نقشهایت فرق داشت. مجید صالحی نقش آدمی را بازی میكند كه به هیچ وجه لبخند نمیزند. عجیب نیست؟
آقای كیایی از من خواسته بود بار كمدی بر دوش من نباشد. حتی میگفت حركتهایی كه در كمدیهای دیگر انجام دادهای اینجا نباید از خودت نشان بدهی. یك جورهایی جلوی من را میگرفت. میگفت تو باید پیشبرنده قصه باشی. دیگران هم به من گفتهاند كه تو در این فیلم متفاوت بودهای. اینها باعث میشود من انگیزه پیدا كنم و در كارهای دیگرم دقت بیشتری داشته باشم. در این فیلم رضا عطاران، علی صادقی و امیر نوری بیشتر نقش كمدی داشتند.
من این فیلم را دوست دارم. خیلی پیش آمده كه نقشهای متفاوت بازی كنم. اما همه شرایط با هم فراهم نشده.
اما فكر میكنم از آن طرف خیلی وقتها شرایط فراهم شده كه همان نقش كلیشهات را تكرار كنی.
بله. خیلیها از من میخواستند همان تكیهكلامهای فیلمهای دیگرم را تكرار كنم. میگفتند با همان لهجه فلان فیلمت بازی كن.
من خودم فیلم «شاخه گلی برای عروس» را تا به حال كامل ندیدهام. فیلم «هر چی تو بخوای» را از اولش هم میدانستم فروش خوبی ندارد. برای همین راجع به آن بحث نمیكردم. اما فیلم بعدازظهر سگی سگی را خیلی دوست داشتم.
من سیدی فیلم شاخه گلی برای عروس را دارم. اگر خواستی بدهم ببینی!
ممنون. سیدیاش را خودم دارم، اما سعی كردم نبینم.
فكر میكنی چرا سینمای ما چند سالی است كه دیگر نمیتواند مخاطبان انبوه را به سالنهای سینما بكشاند؟
من حس میكنم بین اتحادیه تهیهكنندگان و پخشكنندگان و دیگر سینماگران باید یك همدلی به وجود بیاید.
در خیابان شریعتی سینما فرهنگ و سینما جوان كه چند متر با هم فاصله دارند هر 2 چند فیلم مشترك را اكران میكنند و مردم همان محدوده از دیدن برخی فیلمها محروم میشوند. این مساله روی فروش فیلمها تاثیر میگذارد. هر فیلم پرفروشی قطعا به گیشه فیلمهای دیگر كمك خواهد كرد. فرهنگ فیلم دیدن در سینما را باید جا بیندازیم. در آمریكا، هم اینترنت پرسرعت دارند و هم سریالهای جذاب، ولی سالن سینمایشان همیشه بیننده دارد. كشورهای دیگر هم همینطورند. به قول آقای احمدرضا درویش، ما در جام جهانی نمیتوانیم بگوییم امسال برزیل اول است یا فرانسه. اما در سینما همه پذیرفتهاند كه سینمای آمریكا با بقیه كشورها فاصله محسوس دارد. در آنجا فرهنگ فیلم دیدن در سالن برای مردم جاافتاده است.
در سینما فیلم دیدن لذت خاص خودش را دارد. صنعت سینما باید حفظ بشود. سینما و تلویزیون مكمل یكدیگر هستند. همه باید همدلی داشته باشند تا این سینما دوباره رونق بگیرد. الان بخشی از فرهنگ یك مملكت را از روی سینمایش میشناسند.
به نظر من سینما هم به اندازه فوتبال میتواند معرف یك كشور باشد. الان برزیل را در همه جای دنیا از روی فوتبالش میشناسند. من به یك كشور خارجی رفته بودم. یك ژاپنی وقتی نام ایران آمد اسم ابوالفضل جلیلی را آورد. یعنی ایران را از سینمایش میشناخت. در روسیه با یك فرانسوی صحبت میكردم. او با من درباره فیلم كیارستمی بحث میكرد.
بهترین و بدترین خاطره مجید صالحی در سالی كه گذشت چه بود؟
الان هیچ چیزی یادم نمیآید. با تو كه دارم صحبت میكنم نمیدانم امروز چند شنبه است.
برای سال 90 چه برنامههایی داری؟
برنامههایم در سال جدید بستگی به كیفیت سریال نوروزیام دارد. باید ببینم مردم از این سریال استقبال میكنند یا نه. اگر كار من ضعیف از آب در بیاید تلویزیون كارهای خوب دیگری هم دارد.
از سریالهای قبلی نوروز كدامیك را بیشتر پسندیدی؟
«چاردیواری» و «زن بابا» را دوست داشتم. اینطور كه شنیدهام امسال این دو بزرگوار هم برای عید سریال دارند. آقای مقدم و سعید آقاخانی جزو كارگردانهای خوب ما هستند. آنها كارشان جواب داده است و موفق بودهاند. من خوشحالم كه در جمع این بزرگان هستم.
|