ملخ ها چون انواع مختلفي دارند، با زبانها و لهجه هاي گوناگوني سخن مي گويند و چه بسا ملخي از نژاد خاص، زبان ملخ نژاد ديگر را نفهمد و مقصود او را درك نكند. همچنان كه مثلا يك فرد چيني، مقصود يك عرب را نمي فهمد؛ يا يك بومي آفريقايي، سخن يك فرد آمريكايي را درك نمي كند.

براي صحت اين موضوع، به پاره اي از تحقيقات جانور شناسان در زير اشاره مي كنيم:

ملخها با "آزمايش صدا" بيگانگان را مي شناسند. دو نوع از اين ملخ ها وجود دارند كه از يك خانواده و بسيار شبيه هستند. اختلاف صداي آنها هم بسيار ناچيز است. ولي همين اختلاف موجب مي شود كه آنها مطالب يكديگر را نفهمند. هنگامي كه اين ملخ ها در طبيعت آزاد باشند، هرگز با يكديگر جفت نمي شوند.

صداهاي مختلف ملخ:

ملخ مي تواند بيش از 50 نوع صداي مختلف از خود بروز دهد. براي توليد صدا، اين حشره ساق پاي دندانه دار خود را بر رگه هاي بال سخت خود مي سايد. صداهايي كه ملخ ها ايجاد مي كنند، بنا به قواعد بسيار منظمي به جملات و كلمات تقسيم مي شوند. هر كدام از اين صداها با حركت مخصوصي از ران دندانه دار حيوان پديد مي آيد. ملخ مي تواند با تغيير نيرويي كه پاهاي خود را مي مالد و يا با تغيير تعداد دندانه هايي كه بر بالش مي سايد، صداهاي مختلفي ايجاد كند.

معمولا ملخ هاي نر و ماده در ميان علفزارها آواز سر مي دهند. هر نري آواز خود را مي خواند. اگر صداي او به گوش ماده اي برسد، او از يك لحظه كه صداي نر به گوش نرسد استفاده كرده و به او جواب مي دهد. اگر آنها توافق كنند، ملخ نر به سوي آوازه خوان نامرئي پرواز مي كند. گاهي ممكن است اين ملخ با رقيب نري روبرو شود. به محض اينكه دو رقيب يكديگر را مي بينند، به شدت شاخكهاي خود را به حركت در مي آورند و پاهاي عقب خود را نيز حركت مي دهند تا به هم بفهمانند كه چقدر قوي هستند. اگر رقيب از ميدان به در نرود، با انبركهاي برنده به جان هم مي افتند تا عاقبت يكي پيروز شود. عجيب اين است كه در اين كشمكشها كه دو دقيقه طول مي كشد، كمتر اتفاق مي افتد كه ملخ ها عضوي از يكديگر را ناقص كنند