پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • گودال آتش کوسه ◄ گودال آتش کوسه
      گودال آتش الهام گرفته از پوستر فیلم که شبیه کوسه با دهان باز از آرواره ها طراحی شده است ، وحشت سینمایی را به حیاط خلوت می آورد . گودال آتش آرواره که توسط Burned by Design ساخته شده است ، ادای احترامی شگفت انگیز از تریلر نمادین کوسه اسپیلبرگ است. طراحی حماسی یک ساختار دو قسمتی است: بدن کوسه با جزئیات، که لحظه وحشتناک را از پوستر فیلم به تصویر می کشد، و یک گودال آتش در داخل. دهان باز ترسناک کوسه به عنوان نقطه دسترسی آسان به آتش عمل می کند که هنگام غرش شعله ها از درون، تصویری چشمگیر را ارائه می دهد.
  • کاناپه راحت حیوانات خانگی ◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
      کاناپه راحت حیوانات خانگی دارای درب های چوبی است که برای جلوگیری از پوشاندن موهای گربه روی کوسن ها تا می شود . مبل گربه توسط Tomoya Ono یک قطعه مبلمان مدرن طراحی شده است که هم صاحبان گربه و هم حیوانات خانگی آنها را مورد توجه قرار می دهد. هنگامی که از آن استفاده نمی کنید، قسمت های نشیمنگاه نرم را می توان به دقت بسته کرد تا ظاهری تمیز و بدون مو داشته باشد. این کاناپه که با در نظر گرفتن دوام ایجاد شده است، از مواد ضد خش ساخته شده است و کاملاً قابل شستشو است و برای خانواده هایی که گربه دارند ایده آل است.
  • بازوهای مینیاتوری ◄ بازوهای مینیاتوری
      بازوهای مینیاتوری طراحی شده برای جوجه ها، پرنده شما را به یک ابرقهرمان پردار با بازوهای سبز عضلانی کوچک تبدیل می کند . بازوهای هالک پرینت سه بعدی برای جوجه ها: چرا نباید پرنده ای فوق العاده قوی در اطراف حیاط قدم بزند؟ این ارتقای نهایی برای مرغ متوسط ​​است. هیچ چیز مانند پرنده ای که عضله دوسر بازوی سبز را خم می کند «باورنکردنی» نمی گوید…
  • کوله پشتی لاک پشتی ◄ کوله پشتی لاک پشتی
      کوله پشتی چشم نوازی که به گونه ای طراحی شده است که شبیه لاک لاک پشت واقعی باشد، سرها را تبدیل می کند و شما را به یک لاک پشت نینجا تبدیل می کند . کوله پشتی لاک پشتی ساخته شده توسط Lisbanoe از چرم طبیعی دباغی شده گیاهی 5 تا 6 اونس. کوله پشتی خلاقانه فوق العاده بزرگ را می توان به عنوان بخشی از لباس TMNT استفاده کرد .
  • عکس سگ های خندان ◄ عکس سگ های خندان
      مجموعه عکس های زیبا دارای پرتره هایی از سگ های بامزه است که برای دوربین لبخند می زنند . پروژه "نمایش سگ" توسط الکساندر خوخلوف و ورونیکا ارشووا .
  • چرخ ورزش گربه ◄ چرخ ورزش گربه
      چرخ دویدن داخلی که برای گربه ها و حیوانات خانگی کوچک طراحی شده است را می توان بر روی یک دیوار محکم در خانه یا آپارتمان مدرن نصب کرد . چرخ ورزش گربه ساخته شده از چوب و فولاد ضد زنگ توسط HolinDesign . چرخ همستر بزرگ به گربه شما کمک می کند تا در شرایط فیزیکی عالی بماند.
  • هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی ◄ هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی
      هدفون‌های بی‌سیم Neko که توسط شرکت ژاپنی Radius طراحی شده‌اند ، از گربه‌ای الهام گرفته شده‌اند که در تخت خود جمع شده است. کیس شارژ گربه ای دارای سه نشانگر LED روشن به شکل ماهی است که با محبت "ال ای دی ماهی" نامیده می شود. هنگامی که آنها چشمک می زنند، این نشانه ای است که هدفون گربه شما باید تغذیه شود، فقط کابل شارژ را وصل کنید و اجازه دهید غذای الکتریکی جریان یابد.
  • ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال ◄ ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال
      مجسمه تعاملی یک ماهی مرکب قرمز غول پیکر که در اطراف ساختمان Fábrica da Cerveja در فارو، پرتغال پیچیده شده است ، که در ابتدا به عنوان آبجوسازی عمل می کرد. با گذشت زمان، Fábrica da Cerveja تغییر کاربری داده و اکنون به عنوان یک مکان فرهنگی عمل می کند و میزبان رویدادها، نمایشگاه ها و جشنواره های مختلف است. ماهی مرکب غول پیکر لومی طراحی شده توسط موراداواگا برای جشنواره مارس 2024 که در فارو، پرتغال برگزار شد، هنر، فرهنگ و خلاقیت را جشن می گیرد.
  • کوله پشتی لاک پشتی ◄ کوله پشتی لاک پشتی
      کوله پشتی چشم نوازی که به گونه ای طراحی شده است که شبیه لاک لاک پشت واقعی باشد، سرها را تبدیل می کند و شما را به یک لاک پشت نینجا تبدیل می کند . کوله پشتی لاک پشتی ساخته شده توسط Lisbanoe از چرم طبیعی دباغی شده گیاهی 5 تا 6 اونس. کوله پشتی خلاقانه فوق العاده بزرگ را می توان به عنوان بخشی از لباس TMNT استفاده کرد .
  • کیبورد بتمن ◄ کیبورد بتمن
      صفحه کلید کامپیوتری به شکل خفاش چاپ سه بعدی سفارشی با الهام از ظاهر و طراحی نمادین ابزارهای افسانه ای بتمن. صفحه کلید بتمن نسخه Vengeance ساخته شده توسط rain2 ، علاقه مندان به چاپ سه بعدی و عضوی از جامعه کیبوردهای مکانیکی. مکمل صفحه کلید Vengeance، ماوس کامپیوتر Batmobile است که برای مطابقت با زیبایی شناسی کیبورد با مضمون بتمن طراحی شده است.
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29359    |     صفحه 1 از 2936
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

راسوی نابغه

!
جان باروز زیست شناس مشهور٬مقاله های جامعی درباره ی زندگی جانوران نیوانگلند و شمال نیویورک نوشته است.در مقاله ی زیر که از کتاب ساحل رودخانه خلاصه شده است باروز داستان برخورد خود را با لانه ی یک راسو و کشفیاتش را در این زمینه شرح می دهد.او نخست راسوی کوچکی را تماشا می کند ولی کنجکاوی علمی او باعث می شود که لانه ی حیوان را زیر و رو بکند و شناخت دقیقتری از پناهگاه زیرزمینی او به دست آورد.هر چند او موفق شد چیز های جالبی از زندگی راسو در لانه اش بفهمد ولی بعد ها از اینکه لانه جانور را خراب کرده بود به شدت پشیمان شد.


جالب نوجه ترین نوشته ی من در سال 1893 درباره ی یک راسو است.یک روز در اواسط ماه نوامبر من و پسرم برای تماشای کوکوهایی که می دانستیم در اطراف باتلاق در داخل جنگل زندگی می کنند٬به آنجا رفتیم.هنوز کاملا بر روی تخته سنگ کنار باتلاق جا نگرفته بودیم که صدای خش خش کوتاهی از میان برگهای اطرافمان شنیده شد.ابتدا تصور کردیم که صدای با احتیاط راه رفتن کوکویی به گوش ما می رسد.اما از میان علف های پرپشت٬جانور کوچکی به چشم ما خورد که به نظرسنجاب می نمود.ولی بعد وقتی که جانور کوچولو به فاصله ی چند متری ما رسید ٬متوجه شدیم که یک راسو است.وقتی دوباره به سوی حیوان نگاه کردیم٬چیزی به دهان داشت.به نظر می رید که چیزی شبیه موش باشد.راسو در امتداد تنه ی پوسیده درخت افتاده ای به چالاکی دوید.ولی پس از 3-4 متر دویدن ایستاد و نگاهی به اطراف کرد و پس از گذشتن از تنه ی درخت و سنگها و شاخه ها در فاصله 7-8 متری در پشت تخته سنگی در ساحل باتلاق ناپدید شد.من به پسرم گفتم که او غذا به داخل لانه می برد.بهتر است متوجهش باشم.بعد از حدود 4-5 دقیقه راسو دوباره ظاهر شد و راهی را که آمده بود طی کرد.از میان بوته ها و سنگ ها گذشت و به طرف مرداب رفت.ما حرکتی نکرده بودیم و ظارا حیوان نیز ما را ندیده بود.



بعد از حدود شش دقیقه ما صدای خش و خش اولیه را شنیدیم و لحظه ای بعد راسو با موشی در دهان پدیدار شد.حیوان دوباره مسیر سابق خود را در امتداد تنه ی درخت٬تخته سنگ کنار باتلاق بدون هیچ تغییری ادامه داد و از نظر ناپدید شد.بعد از چند لحظه باز حیوان ظاهر شد و از مسیر قبلی به طرف باتلاق رفت و سپس در حالیکه موشی در دهان داشت پدیدار شد. راسو ظاهرا منبع غذایی خوبی از موشها در آن اطراف٬میان بوته ها و علف ها پیدا کرده بود و ماهرانه آنها را شکار می کرد.ما که به شدت کنجکاو شده بودیم و می خواستیم لانه ی حیوان را ببینیم به سوی محلی که حیوان از نظر ناپدید میشد٬رفتیم و منتظر ماندیم.راسو که بسیار وقت شناس به نظر می رسید به موقع بار دیگر با موشی که در دهان داشت ظاهر شد.حیوان ما را که تصادفا در فاصله دو قدمی لانه اش ایستاده بودیم دید اما بدون اینکه نشانی ازترس در او ظاهر شود به داخل لانه اش فرو رفت.لانه راسو بر خلاف تصو ما در زیر تخته سنگ کنار باتلاق نبود بلکه در فاصله ی چند آن قرار داشت.بعد از اینکه راسو به داخل لانه اش رفت ما برای مدتی بدون حرکت آنجا ایستادیم ولی حضور ما در آنجا حیوان را به شک انداخت و ظاهرا به این زودیها خیال بیرون آمدن نداشت.بعد از مدتی مقداری برگ خشک را کنار زده و دهانه لانه را که گرد و کوچک بود یافتیم.ولی این کار کنجکاوی شدید ما را برطرف نکرد.بنابر این با یک تکه چوب خشک شروع به کندن دهانه ی لانه کردیم ولی به زودی با انبوهی از ریشه های درخت روبرو شدیم که ما را مایوس کرد بنابر این تصمیم گرفتیم که از این کار دست بکشیم و روز بعد با یک کلنگ دو سر به سراغ لانه بیاییم ولی قبل از حرکت تا آنجا که ممکن بود صدمه ای را که به لانه ی حیوان زده بودیم با ریختن دوباره ی خاکهای کنده شده و گذاشتن تکه چوب های خشک روی آن مرمت کردیم.روز بعد همراه با کلنگ برای زیر و رو کردن لانه ی راسو آماده بودیم.


ادامه دارد...
قسمت دوم راسوی نابغه
هوا هم ملایم و آرام بود.پیش از شروع به کار بر روی تخته سنگی که روز پیش نشسته بودیم به انتظار راسو نشستیم.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای خش و خش برگهای خشک شده شنیده شد و بعد راسو در حالیکه موشی در دهان داشت ظاهر شد.من منتظر ماندم تا اینکه راسو سومین موش خود را به خانه برد.به حساب من هر 6-7 دقیقه یک موش شکار میشد و اگر حیوان برای مدت طولانی این کار را انجام میداد می بایست گنج بزرگی از لاشه ی موشها و همینطور قلعه ای برای خود داشته باشد!
این بار به نزدیک لانه ی راسو رفتیم٬حیوان هنوز آخرین شکار خود را که یک موش مرغزار بود به داخل لانه نبرده بود.بنابراین منتظر ماندم و حرکات او را نگاه می کردم.راسو ابتدا موش را در دهانه لانه به زمین گذاشت و سپس خود داخل سوراخ شد و بعد لاشه را نیز با خود کشید.

من با خود فکر کردم که باید از این کار حیوان سر در بیاورم.بنابراین کلنگ سنگینم را برداشتم و شروع به کار کردم.ابتدا حدود 60 سانتی متر امتدا سوراخ را کندم بعد از یک متر کندن متوجه شدم که سوراخ به دو شاخه تقسیم شد٬یکی به غرب و دیگری به طرف شمال شرقی!من شاخه ی غربی را دنبال کردم ولی کمتر از یک متر دیگر به یک دو راهی دیگری بر خورد کردم که شاخه ی شرقی را دنبال کرده و دوباره به دو راهی بعدی رسیدم!یکی از آنها را کندم باز هم به سوراخ منشعب دیگری بر خودم!من دیگر داشتم ناامید می شدم٬مقدار بسیار زیادی خاک در اطرافم جمع شده بود و ظاهرا راسو پیش بینی کرده بود که مزاحمی چون من به سراغش خواهد رفت و خود را کاملا آماده کرده بود!
در طول حفره هایی که تا کنون کنده بودم تعدادی محفظه های بزرگ دیدم که احتمالا برای دور زدن٬استراحت کردن٬یا ملاقات با دیگر هم لانه ای هایش ساخته بود!اما هیچگونه فضایی که شباهت به محل زیست دائمی آنها باشد٬ دیده نشد.آن موشها را کجا برده است؟
برای اینکه بهتر بتوانم به کارم ادامه دهم ٬کوشش کردم مقداری از خاکهای جمع شده را با کلنگ به عقب بزنم ولی بی فایده بود.کار خسته کننده شده بود و به نظر می رسید که تازه آغاز کار شروع شده است و هر چه بیشتر زمین را می کندم تعداد انشعاب حفره های لانه بیشتر می شد.بنا بر این تصمیم گرفتم که کار را تعطیل کنم و روز بعد علاوه بر کلنگ یک بیل هم با خود بیاورم!
روز بعد با بیل و کلنگ به ساحل باتلاق رفتم و در حالی که احساس می کردم برای کار کردن آمادگی زیادی دارم شروع به کندن زمین کردم.ولی باز هم مجموعه ای از حفره های پر پیچ و خم با تعدادی محفظه های کوچک در مقابل من ظاهر شد.یکی از این حفره ها بسیار قابل توجه بود.چرا که بعد از پیچ و خم فراوان تا 15 سانتی متری سطح زمین رسیده بود و حدود یک متر آن طرف تر به سطح زمین راه داشت.
بعد از مدتی رفع خستگی دوباره شروع به کندن زمین کردم.هر لحظه کنجکاوی من بیشتر میشد.
اینبار محفظه ای به بزرگی یک کلاه در میان انبوه ریشه های درخت توجه مرا به خود جلب کرد.ظاهرا اینجا تالار راسو ها بود!چون کف آن با انواع با برگهای خشک و موی انواع موشها پوشیده شده بود!
در فاصله ی چند سانتی متری این گودال حفره ی کوچکتری بود که راسو ها مواد زاید خود را در آنجا میریختند و از توده های انبوه خز های مرطوب و پوسیده ی جوندگان و فضولات پر بود.همچنین در داخل این حفره دم یک سنجاب پرنده بود که گویای آن بود که زمانی راسو از این حیوان شامی برای خود آماده کرده بد!
من به کندن ادامه دادم...

ادامه دارد...
قسمت دوم راسوی نابغه
هوا هم ملایم و آرام بود.پیش از شروع به کار بر روی تخته سنگی که روز پیش نشسته بودیم به انتظار راسو نشستیم.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای خش و خش برگهای خشک شده شنیده شد و بعد راسو در حالیکه موشی در دهان داشت ظاهر شد.من منتظر ماندم تا اینکه راسو سومین موش خود را به خانه برد.به حساب من هر 6-7 دقیقه یک موش شکار میشد و اگر حیوان برای مدت طولانی این کار را انجام میداد می بایست گنج بزرگی از لاشه ی موشها و همینطور قلعه ای برای خود داشته باشد!
این بار به نزدیک لانه ی راسو رفتیم٬حیوان هنوز آخرین شکار خود را که یک موش مرغزار بود به داخل لانه نبرده بود.بنابراین منتظر ماندم و حرکات او را نگاه می کردم.راسو ابتدا موش را در دهانه لانه به زمین گذاشت و سپس خود داخل سوراخ شد و بعد لاشه را نیز با خود کشید.

من با خود فکر کردم که باید از این کار حیوان سر در بیاورم.بنابراین کلنگ سنگینم را برداشتم و شروع به کار کردم.ابتدا حدود 60 سانتی متر امتدا سوراخ را کندم بعد از یک متر کندن متوجه شدم که سوراخ به دو شاخه تقسیم شد٬یکی به غرب و دیگری به طرف شمال شرقی!من شاخه ی غربی را دنبال کردم ولی کمتر از یک متر دیگر به یک دو راهی دیگری بر خورد کردم که شاخه ی شرقی را دنبال کرده و دوباره به دو راهی بعدی رسیدم!یکی از آنها را کندم باز هم به سوراخ منشعب دیگری بر خودم!من دیگر داشتم ناامید می شدم٬مقدار بسیار زیادی خاک در اطرافم جمع شده بود و ظاهرا راسو پیش بینی کرده بود که مزاحمی چون من به سراغش خواهد رفت و خود را کاملا آماده کرده بود!
در طول حفره هایی که تا کنون کنده بودم تعدادی محفظه های بزرگ دیدم که احتمالا برای دور زدن٬استراحت کردن٬یا ملاقات با دیگر هم لانه ای هایش ساخته بود!اما هیچگونه فضایی که شباهت به محل زیست دائمی آنها باشد٬ دیده نشد.آن موشها را کجا برده است؟
برای اینکه بهتر بتوانم به کارم ادامه دهم ٬کوشش کردم مقداری از خاکهای جمع شده را با کلنگ به عقب بزنم ولی بی فایده بود.کار خسته کننده شده بود و به نظر می رسید که تازه آغاز کار شروع شده است و هر چه بیشتر زمین را می کندم تعداد انشعاب حفره های لانه بیشتر می شد.بنا بر این تصمیم گرفتم که کار را تعطیل کنم و روز بعد علاوه بر کلنگ یک بیل هم با خود بیاورم!
روز بعد با بیل و کلنگ به ساحل باتلاق رفتم و در حالی که احساس می کردم برای کار کردن آمادگی زیادی دارم شروع به کندن زمین کردم.ولی باز هم مجموعه ای از حفره های پر پیچ و خم با تعدادی محفظه های کوچک در مقابل من ظاهر شد.یکی از این حفره ها بسیار قابل توجه بود.چرا که بعد از پیچ و خم فراوان تا 15 سانتی متری سطح زمین رسیده بود و حدود یک متر آن طرف تر به سطح زمین راه داشت.
بعد از مدتی رفع خستگی دوباره شروع به کندن زمین کردم.هر لحظه کنجکاوی من بیشتر میشد.
اینبار محفظه ای به بزرگی یک کلاه در میان انبوه ریشه های درخت توجه مرا به خود جلب کرد.ظاهرا اینجا تالار راسو ها بود!چون کف آن با انواع با برگهای خشک و موی انواع موشها پوشیده شده بود!
در فاصله ی چند سانتی متری این گودال حفره ی کوچکتری بود که راسو ها مواد زاید خود را در آنجا میریختند و از توده های انبوه خز های مرطوب و پوسیده ی جوندگان و فضولات پر بود.همچنین در داخل این حفره دم یک سنجاب پرنده بود که گویای آن بود که زمانی راسو از این حیوان شامی برای خود آماده کرده بد!
من به کندن ادامه دادم...

ادامه دارد

Tavajoh قسمت سوم و پایانی راسوی نابغه

من به کندن ادامه دادم و می خواستم به محوطه ای که تمام این تونل ها از آنها سرچشه گرفته برسم ولی هر چه بیشتر زمین را می کندم کمتر به نتیچه می رسیدم.
زمین مثل کندوی زنبور عسل پر از سوراخ شده بود.راستی این جانور چگونه دشمنی دارد که مجبور است این همه راه فرار برای خود بسازد؟چرا باید در سر هر پیچ حفره ای هم وجود داشته باشد؟
گیر انداختن راسو در داخل این شبکه ی زیر زمینی غیر ممکن بوداو حتی می توتند تعقیب کنندگان خود را نیز دست بیندازد!از یک سوراخ آنها را به مبارزه بطلبد و و از سوراخی دیگر آنها را مسخره کند!
از همه اینها گذشته من فقط از یک در ورودی٬کندن را آغاز کرده بودم ولی بعضی از محفظه ها آنچنان به زمین نزدیک به نظر می رسید که در صورتی که جانور لازم بداند٬می توند سریعا از محل جدیدی سر از خاک بیرون بیاورد.
بعد از کمی مکث به بیلم تکیه کردم و برای تسکین درد کمرم روی زمین نشستم.سپس بلند شدم و احساس کردم که هرگز این ضرب المثل قدیمی را که می گفت:"تو هیچگاه نمی توانی راسویی را در خواب غافل گیر کنی!"نباید فراموش بکنم.
من با جا به جا کردن 2-3 تن خاک گودال بی قواره ای را در ساحل باتلاق ایجاد کرده بودم.بااین همه به هیچ وجه به راسو و موشهایش نزدیک نشده بودم.تاسف من از این بود که لانه ی چنین جانوری را کاملا ویران کرده بودم و در نتیجه خود را از تماشای روزهای بعد و شمارش موشهای شکار شده محروم کرده بودم.و امکان هر گونه مشاهده ای را در سالهای بعد نیز از بین برده بودم.
شکافی که به مدخل لانه وارد ساخته بودم ترمیم نا پذیر بود و بدون شک جانور به این باهوشی خوب میداند که بهتر است لانه ای جدید برای خود بسازد تا این لانه ی در هم کوبیده شده را بازسازی کند.
و همین طور هم شد و بعدا راسو به نقطه ای دیگر نقل مکان کرد.
شاید بتوان گفت که اطلاعات زیادی درباره ی نحوه ی زندگی جانوران وحشی کوچکی مانند راسو در دست نیست.ولی دیگر فهمیدم که موجودات از ما انسانها با هوش ترند!
این گونه راسو گونه ای کوچک بود که 20 تا 25 سانی متر طول داشت و درازای دمش به 12.5 سانتی متر می رسید.او در آن هنگام با پوشش تابستانی خود با پشت قهوه ای بلوطی و شکم سفید بود.
برای من ایت معمایی بود که چگونه راسو در جایی زیر خاک لانه ساخته بود که هیچ اثری از خاکهای بیرون ریخته وجود نداشت!
در حالی که از کندن چنین لانه ای حداقل می بایست مقدار قابل توجهی خاک بیرون بریزد!
آرزو میکنم که اگر کسی بار دیگر با چنین چیزی روبرو شد به جای کندن آن به مشاهده ی زندگی و کار او بپردازد.
منبع:
ترجمه: ببر هیرکانی
...
محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ German Shorthaired Pointer
◄ سگ در ایران باستان
◄ سگ پیتبول
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ Metynnis Fasciatus
◄ حیوانات در برف
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ British Shorthairs
◄ فصل چهارم
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ عقیم سازی
◄ معرفی دکتر شیری
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ Redbone Coonhound
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ شی هوا هوا
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ گربه های ناز نازی
◄ كتاب(7)
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ بیضه ها
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ ماهي و ماهي خور
◄ دکتر هومن و جراید
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ "وگانیسم"
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جوش در سگ ها
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ گودال آتش کوسه
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ شباهت حيوانات
◄ Dog Fashion
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ کتامین
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ دراگون – Dragon
◄ iهیولا ها
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ فيبر ها
◄ Chinook
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ قیمت روز خودرو
◄ Z
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ یوزپلنگ
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ Belgian Sheepdog
◄ غدای بچه گربه
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ تغذیه ایگوانا
dram film izle