پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • چراغ شب مرغ ◄ چراغ شب مرغ
      نور شب معمولی تبدیل شده به یک مرغ شایان ستایش با شخصیتی فراموش نشدنی که باعث می شود بچه ها قبل از خواب لبخند بزنند . Chicken Night Light که توسط Zanwen Li طراحی شده است، زمان خواب را به درخششی گرم و ملایم از آرامش تبدیل می کند. این چراغ شب که به شکل یک جوجه چاق و شایان ستایش است، به لبخند زدن در شب و افزایش روشنایی در صبح کمک می کند. لامپ مرغ نوری آرام بخش می تابید که اتاق را آرام می کند و به بچه های کوچک کمک می کند تا با آرامش از آنجا دور شوند و با مثبت اندیشی از خواب بیدار شوند.
  • مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت ◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
      مبلمان گوتیک که روی پاهای عنکبوتی متعادل شده اند، عناصر طراحی ترسناک و غیرمنتظره با موضوع هالووین را با مواد لوکس با کیفیت بالا ترکیب می کنند . Arachnid طراحی شده توسط Haunt مجموعه جدیدی از مبلمان لوکس گوتیک است که فانتزی جاودانه را وارد عصر مدرن می کند. صندلی تخت، میز کناری ، و تخت با پاهای عنکبوتی با ابهت که از زیر هر قطعه می خزند، بالا می روند. هر اثر عنکبوتی ترکیبی از ظرافت و هنر تاریک است که همه از چوب ماهون جامد توسط صنعتگران چیره دست تراشیده شده است.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      غذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین‌های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می‌کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی قهوه گربه ◄ بستنی قهوه گربه
      آثار هنری شگفت انگیز نقاشی شده با قهوه توسط هنرمند روسی Elena Efremova . انواع مختلف قهوه ویژگی منحصر به فردی را برای هر نقاشی گربه ایجاد می کند .
  •  قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده ◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
      فنجان های قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغدهای شایان ستایش با چشمانی به اندازه چشمان شما پس از اولین جرعه است. بسته بندی Boo Takeaway و فنجان های قهوه که توسط Backbone Branding برای خط جدید قهوه رویال ارمنستان "Owl" طراحی شده است. در ارمنی، "بو" به معنای "جغد" است، اشاره مستقیم به پرنده شب‌زی، که برای یک برند قهوه از آن به عنوان نام استفاده می‌کند. چشمان کنجکاو جغد با فنجان های دارای تصاویر کارتونی که آنها را به جغدهای جذاب تبدیل می کند، به کانون طراحی تبدیل می شود. فنجان‌های قهوه جغد در رنگ‌های مختلفی عرضه می‌شوند تا با زمانی از روز که قهوه سفارش می‌دهید، مطابقت داشته باشد، چه برای بیدار شدن از خواب صبحگاهی و چه در اواخر شب.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      تغذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه کننده پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
      بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ذوب می شود تا یک پنگوئن یا خرس قطبی را در بالای چوب بستنی نشان دهد. بسته بندی بستنی تابستانی تاک طراحی شده توسط BXL به بچه ها در مورد تأثیر تغییرات آب و هوا می آموزد. این طراحی بسته بندی قدرتمند است زیرا یک تجربه ساده از خوردن بستنی را به یک درس قابل تامل تبدیل می کند. این نشان دهنده ناپدید شدن حیات وحش در مناطق قطب شمال به دلیل گرمایش جهانی است.
  • کفش های میکی موس ◄ کفش های میکی موس
      کفش‌های پاشنه بلند خلاقانه با گوش‌های نمادین میکی موس که به جلو متصل شده‌اند، ترکیبی عالی از شیطنت دوران کودکی و مد بزرگسالان هستند. کفش های میکی موس توسط کوپرنی طراحی شده اند زیرا بزرگسالان دیزنی نیز به مد لباس نیاز دارند. در نمایشگاه کوپرنی بهار تابستان 2025 در دیزنی لند پاریس رونمایی شد. کفش های میکی موس که در ایتالیا ساخته شده اند، یک کفش کلکسیونی با نسخه محدود هستند که ترکیبی از تجمل و نوستالژی هستند.
  • ماسک صورت Cthulhu ◄ ماسک صورت Cthulhu
      ماسک صورت خلاقانه با شاخک‌های چرم واقعی برای افرادی که می‌خواهند به نظر برسند که به تازگی از رویای تب لاوکرافت بیرون آمده‌اند. ماسک صورت Steampunk Cthulhu که توسط Uchronic از چرم ساخته شده است ، با هر شاخک شکل و جزئیات برای به تصویر کشیدن آن حال و هوای وهم انگیز و اخروی. چرم با کیفیت بالا برش خورده، قالب‌گیری شده و دوخته می‌شود تا جلوه‌ای واقعی و لغزنده به ماسک بدهد. تناسب قابل تنظیم، ماسک صورت Cthulhu را به طرز شگفت‌آوری راحت نگه می‌دارد، زیرا در مناطق بایر حرکت می‌کنید یا در Burning Man مورد توجه قرار می‌گیرید.
  • کیف دستی میکی موس ◄ کیف دستی میکی موس
      کیف چرمی شیک و چشم نوازی که برای طرفداران شیک دیزنی ساخته شده است با گوش های نمادین میکی موس در بالا ارائه می شود. کیف سوایپ میکی موس توسط کوپرنی برای کسانی که عاشق دیزنی و مد بالا هستند طراحی شده است. کیف دستی میکی موس که در ایتالیا از چرم مشکی باکیفیت ساخته شده است، هم یک کیف روزمره کلکسیونی و هم پوشیدنی است. در طول نمایش مد SS25 Coperni در دیزنی لند پاریس معرفی شد.
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29369    |     صفحه 1 از 2937
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

خلیل عقاب فیل هوا کرد !

*: اسم خلیل عقاب در ۶۵ سالگی در گینس ثبت شد. کارهایی که همیشه مورد حیرت رسانه های خارجی قرار گرفته و هنوز هم بعد از این همه سال هیچکس نتوانسته رکوردش را بزند.

برای خیلی ها سن و سال یعنی چند تا عدد میان صفحه اول شناسنامه. یعنی از یک جایی به بعد نشستن و نگاه به تقویم کردن و نسخه ها و آزمایش های جورواجور. اما برای خلیل عقاب پهلوانی که اسم ایران را در ۶۵ سالگی وارد کتاب گینس کرد، زندگی حتی در ۹۰ سالگی یعنی از حالا به بعد. تقدیر برای مادرش طور دیگری رقم خورده بود تا پسر اولش که سر حال و سالم جلوی چشمش بازی می کرد، در دوسالگی توی آب حوض خانه خفه بشود، اما آوازه فیل بلند کردن پسر دومش، که لاغر و سیاه و رنجور بود و هیچ امیدی به زنده بودنش نداشت، در دنیا بپیچد و اسم خلیل به ثبت جهانی گینس برسد. مردی که آرزوی همیشگی اش این بوده کارهایی را انجام بدهد که دیگران قادر به انجامش نباشند. کارهایی که همیشه مورد حیرت رسانه های خارجی قرار گرفته و هنوز هم بعد از این همه سال هیچکس نتوانسته رکوردش را بزند. 
نشستن پای صحبت های این پیرمرد ۹۰ ساله شیرازی که پدر سیرک ایران هم لقب گرفته، خالی از لطف نیست:

از یک فلاش بک کوچک شروع کنیم؟

من متولد اول فروردین ۱۳۰۳ هستم. همسرم هم متولد اول فروردین بود.برایم خیلی عجیب است که هر دو یک روز و یک ماه به دنیا آمده ایم. پدرم زارع بود وبعد ها چون صدای خوبی داشت مداح هم می شود. سال های بعد هم، چند هزار زوار را جمع می کرده و از شیراز و کویر لوت به مشهد می برده. در چنین خانواده ای به دنیا آمدم. بچه تخسی بودم. درو همسایه و کاسب های محل از دستم عاجز بودند. بیچاره پدرم هر وقت به خانه برمی گشت می گفت: یک نفر نیست که در این محل گُل دست من بدهد. همه می آیند شکایت تو را به من می کنند که خلیل این جوری کرد و خلیل آن جوری کرد.همه اش را هم راست می گفتند.

از بچگی هم پرزور و قوی بودی؟

نه اصلا ! مادرم قبل از من پسری داشت که دوسال از من بزرگتر بود. پسری زیبا و قوی بوده و خیلی هم شیطان بوده. من خیلی ریزه و سیاه بودم. مادرم شیر مرا به پسر اولش می داد. وقتی هم مادربزرگم به او اعتراض می کرد، می گفت: این که زنده نمی ماند لااقل شیرم را به حسن بدهم که همین طور سالم و قوی بماند. من بی اندازه لاغر و سیاه ورنجور بودم. مادرم زنده نماند تا ببیند که آن بچه قوی دوسال بیشتر دوام نیاورد و توی حوض افتاد و خفه شد اما پسر لاغر مردنی اش در ۶۳ سالگی فیل بلند کرد و گینسی شد.

   خلیل عقاب فیل هوا کرد !

چطور گذارت از مشق و مدرسه به زورخانه و پهلوانی رسید؟

در مدرسه همه از دستم شاکی بودند. آن قدر کف دستی و کف پایی خوردم که حد نداشت. اما دست بر نمی داشتم. یک بچه لاغر مردنی شر و شیطان. درس خواندن را هم دوست نداشتم. یک فامیلی داشتیم که اهل زورخانه بود و میل و کباده توی اتاقش داشت. پرسیدم  این ها چیه؟ گفت: میل و کباده و تخته شنا. می روم زورخانه. گفتم: می شود مرا هم ببری؟ گفت: نه زورخانه که جای بچه ها نیست. واقعا هم نبود. زورخانه شان و مقامی داشت. واقعا نمی شد هرکسی سرش را زیر بیندازد وبرود پا به حریم زورخانه بگذارد. بالاخره همین شد. آن قدر اصرار کردم که مرا برد و رفتم و پاگیر زورخانه شدم. دیپلم هم که گرفتم گفتم دیگر درس نمی خوانم. هر چه پدرم اصرار کرد، گفتم: نمی توانم. مغزم نمی کشد.

پدرت پهلوانی ات را هم دید؟ نظرش چه بود؟

یکبار در زمین حافظیه شیراز نمایش اجرا می کردم. پدرم برای اولین بار آمده بود نمایش مرا ببیند. بعد دامادمان می بیند که پدرم دارد گریه می کند. می گوید:چرا گریه می کنی؟ پدرم جواب می دهد: از دست این بچه! دست از این کارهایش برنمی دارد. می خواهد برود زیر این ماشین بخوابد! دامادمان آمد گفت: بیا پدرت را آرام کن. آمدم وگفتم: بابا نگران نباش. بعد که زیر ماشین خوابیدم و ماشین از رویم رد شد دیدم خوشحال است و می خندد. بعد شیر آوردم روی صحنه. پدرم صدایم زد و گفت: زیر ماشین خوابیدنت را تحمل کردم دیگر برای چی شیر آوردی؟ بنده خدا نگران بود نکند اتفاقی برایم بیفتد. اما بعد ازدیدن نمایش آن شب، خیلی تشویقم کرد.

راه گذشتن از مسیر زورخانه تا کارهای منحصر به فرد ی که جهانی شد؟

دیگر افتادم توی خط زورخانه و با بچه های محل زورخانه درست کردیم. بعد هم معروف شدم . آمدند مرا بردند تا زورخانه دیگری در شیراز را بچرخانم و آنجا بود که زورخانه مرشدی را یاد گرفتم.صدایم هم بد نبود. کم کم افتادم در مسیر نمایش پهلوانی. روزها ساعت ها خودم کار می کردم. بچه که بودم، از پدرم و دیگران زیاد شنیده بودم که یک پهلوانی بوده که دو تا اسب به دست هایش می بسته یا سینی مسی های بزرگی را که قدیم روی کرسی می گذاشتند با دست تا می کرده و گوش های بچگی ام تیز می شد که چه جوری؟ رفتم دنبالش و آن قدر زحمت کشیدم و سختی دیدم تا پیدایش کردم.

چرا قانع نبودی؟ مدام تغییر جهت می دادی و مسیرهای دشوارتری را انتخاب می کردی؟

همیشه از خدا می خواستم من بتوانم کارهایی را انجام بدهم که هیچ کس دیگری نتواند آن را انجام بدهد. در دنیا هیچکس نتوانسته فیل بلند کند و نخواهد توانست. می دانید فاصله خیلی زیاد است. مثلا کسی که وزنه بردار است کافی است یک کیلو بیشتر وزنه بلند کند تا رکورد قبلی را بزند ولی رکورد فیل بلند کردن من یکی از آن اتفاق های محال بود که ممکن شد. تا قبلش اسب بلند کرده بودم چند بار در ایتالیا ولی فیل بلند کردنم بود که تعجب دنیا را برانگیخت.

اتفاقی که باعث شد تا به فراتر از مرزهای ایران فکر کنی؟

دوستی داشتم فرانسوی بلد بود. آکروبات بود و زیاد سفر می کرد. او به من گفت که یک مجله ای در کپنهاک سوئد چاپ می شود به نام اکو و مخصوص سیرک هاست. هر کسی هر کاری در این زمینه بلد باشد ، اسم و عکسش را می دهد و بعد از این طریق به دنیا معرفی می شود و جاهای مختلفی در دنیا، از او دعوت می کنند. عکس هایت را بده برایشان بفرستم. خدا رحمتش کند خیلی دوست نازنینی بود. من هم عکس هایم را به او دادم و بعد از یک ماه که گذشت ، دیدم اولین درخواست برایم از فرانسه آمد. بگذارید این آلبوم را نشان تان بدهم:

   خلیل عقاب فیل هوا کرد !

اینجا ۴۵۰ کیلو وزنه را با دست ها و دندان هایم بلند کردم. اینجا دو تا ماشین جیپ را با هر دوست گرفته ام و خلاف جهت می کشم و نمی گذارم حرکت کنند. ماشین ها روشن هستند. نگاه کن ببین چه گرد و خاکی کرده اند! اینجا درشهر رم یک میدانی هست که به آن میدان فرنیزه می گفتند. من یازده تا آدم را روی الوار نشانده ام و با پا از زمین بلند شان کرده ام. 

اینجا شصت و چند ساله که بودم که در انگلستان فیل بلند کردم. اینجا کویت است. من به سی و هفت کشور جهان سفر کرده ام.

 پای عکس ها خط شماست؟ چقدر خوش خط بودی!

قدیم از کلیله و دمنه به ما دیکته می گفتند . تحصیلات و سواد ارزش و اعتباری داشت. الان شما کسی را می بینید که درس خوانده ی ادبیات است اما دیکته درستی ندارد. برای درس خواندن باید زحمت می کشیدیم. این طور نبود که یک سری چیزها را حفظ کنیم و بعد هم یادمان برود.

از سختی های کار بگو

خواستن توانستن است. اگر در کاری عشق باشد اصلا خستگی معنایی ندارد. من خیلی سختی کشیدم. عمل های جراحی زیادی کردم. توی ایتالیا رگ های پایم را شکافتند و چند بار هم به حال اغما رفتم. ریه ام پر از خون شده بود و داشتم تمام می کردم. اما تسلیم نشدم. وقتی هدفت برایت مهم باشد اصلا سختی معنایی ندارد.

جایی بوده که نمایشی اجرا کنی. مثلا ترفندهایی که تماشاچی را به اشتباه بیندازد؟

موقعی که فیل بلند می کردم آدم هایی از اسکاتلند می آمدند که من تا شانه شان بودم. من زیر ۱۰۰ کیلو بودم. این ها یک هفته می آمدند و می نشستند و صحنه فیل بلند کردنم را می دیدند. یک بار مدیر سیرک صدایم زد و از میان پرده آن ها را نشانم داد. گفت: این ها پهلوان های اسکاتلند هستند و کارهای عجیب و غریبی انجام می دهند. این ها وقتی تو را می بینند مدام با هم پچ پچ می کنند. بعد برنامه آمدند و گفتند که ما چند روز پشت سرهم است که می آییم و برنامه تان را می بینیم. خیلی برنامه خوبی داری. یکی از آن سه نفر گفت: چرا فیل بلند می کنی؟ گفتم خب چکار کنم؟ گفت ما یک کارهایی یادت می دهیم که خیلی هم انرژی صرف نکنی و پول گیرت بیاید. گفتم این پول ها مال خودت. روزی که وارد این کار شدم از خدا خواستم کارهایی بکنم که هیچکس نتواند. گفت پس یک خواهشی داریم می شود این حمایلت را به ما بدهی؟ گفتم بیا مال شما. این حمایل نیست که فیل بلند می کند، زور بازوی من است.

چطور به این توانایی ها رسیدی؟

تمام این کارها تمرین است. آدم کسب می کند. یک وزنه بردار که از روز اول نمی تواند رکورد بزند .باید آن قدر تمرین کند کم کم وزنه ها را زیاد کند تا به آن توانایی برسد. مهارت من این بود که از روی زمین وزن سنگین بلند کنم. یادم هست در مراسم افتتاحیه ماشینی که قرار بود تولیدش آغاز بشود، در ایتالیا ، ماشین را از زمین بلند کردم و بعد همان ماشین را به عنوان جایزه به من دادند. توانایی هایم خود به خود بالا رفته بود کاری نمی کردم که در توانم نباشد. مثلا تیرآهن ۱۴ را پشتم خم می کردم هشت نفر این طرف، هشت نفر آن طرف. تیرآهن ۱۲ را روی سرم خم می کردم.

   خلیل عقاب فیل هوا کرد !

تغذیه ات هم متفاوت بود؟

خدا رحمت کند همسرم را. از نظر غذا به من می رسید. دست پختش هم خوب بود. خوب می دانید آدمی که فیل بلند می کند که غذایش معمولی نیست. من روزی یک کیلو گوشت می خوردم. مثلا سردست گاو را می گرفتیم و همسرم توی زودپز می پخت و چربی هایش را می گرفت و با سیب زمینی و سبزیجات می خوردم. از نظر خورد و خوراک عجیب بودم. از طرفی هم تمامش را می سوزاندم. مدام تمرین می کردم و نمایش اجرا می کردم. مثل ماشین سنگین که بنزین بیشتری لازم دارد، طبیعی بود آن همه بخورم و سیر نشوم.

 فکر می کنی چه تفاوتی میان تو و سایر پهلوان ها یی است که در این زمینه ها کار می کنند؟

اگر تمام دنیا را بگردی وباز هم میان آن هایی که حرفه ای ورزش می کنند بگردی ، هیچ کدام نه اندازه ی من وزنه بلند کرده اند، نه اندازه ی من سختی های کار را کشیده اند و نه اندازه ی من به آن نتیجه ای که باید برسند رسیده اند. یک روز که در سیرک انگلیس کار می کردم مدیر سیرک گفت که من دیشب نشستم و درباره ی کار تو فکر کردم. اول می آیی با وزنه ها کار می کنی و بعد ده دوازده نفر آدم را روی الوار می نشانی وبلند می کنی. این طوری روزی یک تن وزنه بلند می کنی. فیلی که بلند کردم ۸۰۰ کیلو گرم وزن داشت بعد ها فیلی بلند کردم که وزنش به ۲ تن هم رسید.اینجاست! نگاه کن . در توضیحات کتاب گینس هم آمده. عکس را ببینید: می گفت نشسته ام حساب کرده ام که در سال بیشتر از سیصد تن وزنه بلند می کنی. به خاطر همین هم می گویم هیچ کس در دنیا قد من وزنه بلند نکرده.

چطور فکر بلند کردن فیل به ذهنت رسید؟

در سیرک انگلستان که بودم یک روز فیلبان سیرک گفت ما اینجا پنج تا فیل داریم. چهار تای آن ها ۴ تن وزن دارند. یکی از آن ها که کوچکتر است ۸۰۰ کیلو وزن دارد. ببین می توانی آن را بلند کنی؟ گفتم برو بیاور که با همان حرکت اول بلندش کردم و همین شد باعث رونق نان و آب من شد که پنج سال تمام در سیرک انگلستان کارم همین بود. روزنامه ها نوشتند اعجوبه ای از ایران فیل بلند می کند.

   خلیل عقاب فیل هوا کرد !

الان هم حرکات نمایشی انجام می دهی؟

هر وقت می خواهم نمایش اجرا کنم ابراهیم پسرم نمی گذارد. می گوید شما دیگر کارهایتان را کرده ای. حالا باید استراحت کنی. نمی گذارد. پسرم ۵۰ سال از من جوان تر است طبیعی است که تازه نفس باشد اما به شما بگویم من هنوز خودم را بازنشست نکرده ام. روزی ۴-۳ ساعت آرام آرام ورزش می کنم. دکتر به من گفت:عجیب است که به این سن رسیدی و این کارها را هم انجام داده ای اما قلبت بزرگ نشده. حالا باید بیشتر مراقبش باشی. معلوم است روی دانایی کارکردی و بی گدار به آب نزدی. فقط مراقب باش.

چرا این قدر دیر ازدواج کردی؟

من مدام سفر بودم. درگیر تمرین های سفت و سخت و هرشب نمایش و هرشب اجرا . اصلا دلم نمی خواست ازدواج کنم.

بعد چه شد که ازدواج کردی؟

تا چهل سالگی زندگی رسم خودش را داشت اما از یک جایی به بعد احساس کردم با وجود تمام آدم هایی که هرشب برایم کف می زنند و سوت می کشند و با من عکس یادگاری می گیرند، به شدت تنها هستم. دیگر دوست و آشنا و فامیل و مردم جای این تنهایی را نمی گرفتند. نیاز به یک همدم یک همراه از چهل سالگی به بعد آزارم می داد. زندگی که فقط خوردن و خوابیدن و کار کردن نیست.

همسرت را چطور انتخاب کردی؟

پدرش شهردار یکی از مناطق تهران بود و خیلی هم آدم باسواد و فهمیده ای بود. همسرم مرا در فیلم هایی که بازی کرده بودم دیده بود و اخبار مرا دنبال می کرد. من با این خانواده رفت و آمد داشتم. دخترش گفته بود که می خواهد با من ازدواج کند. من روحم از این ماجرا خبر نداشت. پدرش گفته بود آخر تو ۱۶ ساله ایی و خلیل از تو ۳۰ سال بزرگتراست اما او گفته بود و اصرار کرده بود تا پدرش راضی شد. همسری بود که خدا برایم فرستاده بود. خیلی همراه ودلسوزم بود. بیست سال ۳۷ کشور جهان او را گرداندم. خدا را شکر چیزی برایش کم نگذاشتم. هیچوقت هم به او خیانت نکردم. فکرش را بکنید من در اوج شهرت و محبوبیت بودم ولی یک بار هم فکر خیانت به سراغم نیامد. چون کارم برایم خیلی ارزشمند بود و می خواستم در اوج بمانم و مهم تراز آن وجدانم بود .هیچوقت کاری نکرده ام که پیش خودم شرمنده باشم. خدا را شکر مزدش را هم گرفته ام. الان خلیل پسر ابراهیم جزو تیزهوشان است، دخترش هم فوق العاده باهوش و زیباست. یا بچه های دخترم شهرزاد که با همسرش در خارج از ایران زندگی می کنند بچه های موفق و درسخوانی هستند. مگر آدم چه می خواهد؟ این ها نعمت های بزرگ زندگی هستند. کارهایی که پدر و مادر ها انجام داده اند تقدیر بچه ها را می سازد.

   خلیل عقاب فیل هوا کرد !

زندگی شما با آدم های عادی خیلی فرق می کند؟

از سال ۱۳۵۰ به این طرف عادت کرده ایم در سیرک ها و کاروان ها بخوابیم. شهرزاد که بزرگتر از ابراهیم بود در شیراز به دنیا آمد و از آن به بعد ما با بچه های سیرک، یک جور زندگی گروهی داشتیم. ابراهیم در چنین شرایطی به دنیا آمد. ما به این شیوه از زندگی عادت کرده ایم. خانه داریم ولی ما در این کاروان ها زندگی کرده ایم و خیلی خانه به شکل واقعی نداشتیم.

چند تا زبان بلدی؟

انگلیسی و ایتالیایی. عربی هم بلدم. ابراهیم علاوه بر این ها روسی و ایتالیایی هم بلد است چون عروسم روس است.

بدترین اتفاقی که برایتان افتاده؟

مرگ همسرم بود که چند سال قبل در جاده اصفهان تصادف کرد و کشته شد. خیلی حیف بود. من همیشه فکر می کردم چون سی سال از او بزرگ ترم ،خیلی زودتر از او می روم ولی قسمت این بود که چشم و چراغ و ستون خانه ام برود .

آرزویی که هنوز به آن نرسیده ای؟

ببینید الان کشورهای مشترک المنافع همجوار ما مثل قرقیزستان یا تاجیکستان با جمعیت های ۴-۳ ملیونی یک بنای سیرک ثابت دارند ولی ما در کل کشور که هیچ در همین تهران خودمان که ۱۲-۱۰ ملیون جمعیت دارد یک بنای سیرک ثابت نداریم. چرا ما باید مدام چادرمان را از این مکان به آن مکان و از این شهر به آن شهر ببریم در حالی که این نیاز برای مردم پایتخت وجود دارد و حتی خارجی ها و توریست هایی که به ایران می آیند طبق قاعده ی گردشگری سراغ این طور مکان های تفریحی را می گیرند. در حالی که شهرداری مکانش را هم دارد و می تواند برای مردم پایتخت یک جای ثابتی برای سیرک در نظر بگیرد.

از نتیجه کارت راضی هستی؟
گروهی که الان کنار من هستند، نتیجه سال ها کارو تجربه من است. پسرم، ابراهیم الان جای ۶ تا هنرمند کار می کند. تمام آن هایی که مطرحند و از ایران به سیرک های بین المللی رفته اند و افتخارهای بزرگی نصیب شان شده ، همه همین جا تربیت شده اند. خوشحالم که دارم برای هموطنانم کار می کنم ودیگر شبیه آن ۲۰ سالی که در کشورهای خارجی کار می کردم رفتار نمی کنم. بلیط های سیرک را هم گران نکرده ام که همه بتوانند بیایند. بلیط سیرک در خارج ۸۰ دلار است ولی ما غیر از ۸۰ صندلی جلو که ۲۵ هزار تومان است، قیمت باقی بلیط ها ۱۵ هزارتومان است. قیمت ها را در این مرز نگه داشته ام تا اگر خانواده ای ۴ یا ۵ نفری خواستند به تماشای سیرک بیایند، استطاعتش را داشته باشند.

   خلیل عقاب فیل هوا کرد !

رقیب جدی هم داری؟

من بنیان گذار سیرک ایران هستم . به من می گویند پدر سیرک ایران. بعضی وقت ها که می بینم در شهرستان ها با یک چادر نیمداری و دوتا سگ و یک میمون سیرک راه انداخته اند، خنده ام می گیرد. یکی آمده بود می گفت: ما سیرک شما را در مشهد دیدیم. گفتم: من تا به حال در مشهد چادر برپا نکرده ام. خیلی قدیم ها در سالن تربیت بدنی آنجا برنامه گذاشته ام ولی سیرک نداشتم. می گفت: خودم دیدم نوشته بود سیرک خلیل عقاب. خیلی سال پیش تر هم که پهلوانی می کردم خیلی ها خودشان را شبیه من می کردند و با چند حرکت ساده مردم را دور خودشان جمع می کردند و می گفتند که خلیل عقابند. می گفتم : عیبی ندارد کارشان نداشته باشید بگذارید آن ها هم یک لقمه نان در بیاورند. رقیب؟ حرف های بامزه ای می زنی.

درآمد سیرک چطور است؟

اینجا دست کم ۴۰ نفر از من حقوق می گیرد به غیر از هزینه های دیگر مثل عوارض شهرداری و نیروی انتظامی و وزارت ارشاد. وقتی نگاه می کنم می بینم خیلی پولی برای خودمان نمی ماند ولی می گویم عیبی ندارد. چون می خواهم یک تفریح سالم فرهنگی برای مردم وجود داشته باشد. در جواب روزهایی که مرا سر دست هایشان بلند می کردند. برایم کف می زدندو هورا می کشیدند. این جبران مهربانی مردم است.

این همه انرژی را در ۹۰ سالگی از کجا می گیری؟

فقط بیایید ببینید بعد از برنامه مردم چکار می کنند. سبقت می گیرند در عکس گرفتن. همه می گویند چه کار خوبی کرده اید! چه برنامه خوبی! لذت بردیم. بیشترشان می گویند بلیط هایتان ارزان نیست؟ برای خودتان می صرفد؟ اول که می آیند قیافه هایشان اخمو و عبوس است. برنامه که تمام می شود همه شاد و خوشحال از این چادر بیرون می روند. می دانیم کار خیر و ثوابی انجام می دهیم و به همین هم دلخوشیم. یادتان باشد شاد کردن مردم هنر کوچکی نیست.

The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ چراغ شب مرغ
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle