هر کار و هر چیزى است که سرچشمه آن پنهان باشد و معمولا به کارهاى خارق العادهاى مىگویند که با استفاده از وسایل مختلف انجام مىشود و هدف از آن اغفال و فریب مردم است.
گاهی شنیده میشود که افرادی توانستهاند با ریاضتهای غیر شرعی و تحمل سختیهای نامشروع بدنی و فیزیکی کارهایی انجام دهند که دیگران را به شگفتی وادار کند.
از این افراد با عنوان مرتاض نام برده میشود. حرکت دادن اشیاء بدون لمس کردن آنها و تنها با نگاه کردن به آنها تنها یکی از روشهای آنان است که میخواهند با این کارهای خود یا جیب خود را پر کنند و یا نام و نشانی در میان عوام مردم به دست آورند. اسلام ضمن عدم اجازه به افراد برای انجام این کارها درجه این کارها را بسیار سطح پایین و کوچکی میداند که با کرامت اولیاء خداوند و معجزات انبیاء الهی متفاوت است. یکی از سوالاتی که ممکن است در ذهن خوانندگان قرار بگیرد این که " اعمالی که از مرتاضین دیده میشود با معجزه چه فرقی دارد؟ " حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این سوال اینگونه پاسخ گفته اند:
در پاسخ این سؤال نخست باید تعریف فشردهاى از سحر داشته باشیم؛ در این که سحر چیست و از چه تاریخى به وجود آمده است بحث هاى فراوانى وجود دارد .مشکل است تاریخ معینى بتوان براى آن تعیین کرد؛ ولى مى توان گفت: سحر در اصل به معناى: هر کار و هر چیزى است که سرچشمه آن پنهان باشد و معمولا به کارهاى خارق العادهاى مىگویند که با استفاده از وسایل مختلف انجام مىشود و هدف از آن اغفال و فریب مردم است.
گاهى از عوامل تلقینى در آن استفاده مىکنند یعنى با تلقین هاى قوى و مؤثر مسائلى را در نظر عوام منعکس مى کنند که واقعیتى ندارد و گاه از تردستى و خدعه و نیرنگ و به اصطلاح چشم بندى بهره مىگیرند. به این ترتیب که بینندگان را سرگرم مسائلى کرده سپس با سرعت و مهارت چیزهایى را جابه جا و دگرگون مى سازند که ببینندگان هرگز متوجه این جابجایى و دگرگونى ها نشوند؛ بلکه آن را یک خارق عادت مى پندارند.
گاهى از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیایى بعضى از اجسام، یا مسائلى مربوط به چگونگى تابش نور از زوایاى مختلف بهره مى گیرند؛ به طورى که بینندگان، امور خارق عادتى را در برابر خود مى بینند که از اسرار آن بى خبرند.
خلاصه آنکه آنها از طریق ارتباط با ارواح و کمک گرفتن از شیاطین، امور خارق العاده اى را انجام مى دهند و همه اینها در مفهوم جامع لغوى کلمه سحر درج است.
کارهاى مرتاضان غالبا که از طریق تمرین هاى شاق و تمرکز نیروهاى روحى و جسمى انجام مى گیرد را نیز مى توان نوعى سحر شمرد؛ هرچند گاهى آن را خارق عادتى در برابر سحر قرار مى دهند.
به هر حال انجام این امور، از سوى بعضى از انسان ها غیر قابل انکار است. مهم آن است که ویژگى هاى معجزات و سحر و خارق عادات مرتاضان را در نظر بگیریم، تا تفاوت آن با معجزات انبیاء کاملاً روشن شود.
در این جا به چند تفاوت روشن برخورد مى کنیم:
1- معجزات متکى به نیروى الهى است، در حالى که سحر و خارق عادت ساحران و مرتاضان از نیروى بشرى سرچشمه مى گیرد؛ لذا معجزات بسیار عظیم و نامحدود است در حالى که سحر و خارق عادت مرتاضان محدود مى باشد. به تعبیر دیگر آنها فقط کارهایى را انجام مى دهند که تمرین کرده اند; و براى انجام آن آمادگى دارند; اما هر کارى که به آنها پیشنهاد شود انجام نمى دهند؛ و تاکنون دیده نشده است که مرتاض یا ساحرى بگوید: من آماده ام که هرچه بخواهید انجام دهم، چرا که هر کدام در رشته اى تمرین و آگاهى دارند.
2ـ معجزات چون از سوى خدا است نیاز به تعلیم و تربیت خاصى ندارد در حالى که سحر و ریاضت هاى ساحران همیشه مسبوق به یک رشته تعلیم و تمرین هاى مستمر است به گونه اى که اگر شاگرد به خوبى تعلیمات استاد را فرا نگرفته باشد ممکن است در مجلسى که در حضور مردم تشکیل مى دهد به خوبى از عهده آن بر نیاید و رسوا شود. به تعبیر دیگر معجزات الهى در هر لحظه اى و بدون هیچ سابقه اى ممکن است انجام گیرد؛ در حالى که خارق عادات بشرى امورى هستند که به طور تدریجى و با مرور زمان نسبت به آنها آشنایى و مهارت حاصل مى شود و هیچ گاه به طور دفعى و ناگهانى انجام پذیر نیستند.
در داستان فرعون و موسى (ع) نیز به این مسأله اشاره شده که فرعون ساحران را متّهم مى کند که موسى (ع) بزرگ شما است و او اسرار سحر را به شما تعلیم داده است. مسلما او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است.
3- طریق دیگر براى شناخت معجزات الهى از خارق عادات بشرى، مقایسه حال آورندگان این دو است. آورندگان معجزه از سوى خدا مأموریت هدایت مردم را دارند لذا اوصافى متناسب با آن را دارند؛ در حالى که ساحران و کاهنان و مرتاضان، نه مأمور هدایتند و نه چنین اهدافى را دنبال مى کنند و هدف آنها معمولا یکى از امور سه گانه زیر است:
1- اغفال مردم ساده لوح.
2- کسب شهرت در میان توده عوام.
3- کسب درآمد مادّى از طریق سرگرم ساختن مردم.
هنگامى که این دو گروه (پیامبران و ساحران و مانند آنها) وارد میدان مى شوند، هرگز نمى توانند براى مدّت طولانى منویّات و اهداف خود را مکتوم دارند؛ چنانکه ساحران فرعونى قبل از آن که وارد میدان شوند از فرعون درخواست اجر و پاداش مهم کردند و او هم به آنها وعده اجر مهمى داد: من براى این (دعوت،) هیچ پاداشى از شما نمى طلبم. این تعبیر در چندین آیه قرآن مجید درباره چندین پیامبر آمده است.
اصولا همین که مى بینیم ساحران در خدمت فرعون ظالم و مستکبر هستند، براى شناخت سحر از معجزه کافى مى باشد. و ناگفته پیدا است که انسان هر قدر مهارت در پرده پوشى بر افکار و اهداف خود داشته باشد باز قیافه واقعى نیّاتش از خلال اعمالشان ظاهر مى شود.
کوتاه سخن این که مطالعه در سوابق زندگى این گونه اشخاص و بررسى چگونگى استفاده از خارق عاداتى که انجام مى دادند و همچنین توجه به هم سویى آنها نسبت به طیف هاى مختلف اجتماعى و نیز طرز رفتار و اخلاق آنها، راهنماى خوبى براى شناخت سحر از معجزه است و قطع نظر از تفاوت هاى دیگرى که در بالا ذکر شد تشخیص معجزات از سحر و دیگر خارق عادات از این طریق کار آسانى است.