وقتی اهالی منطقهء منهتن در شهر نیویورک گاو سفید و قهوه ای رنگ را دیدند که با شدت در طول خیابان در حال دویدن است و تعدادی مرد با پیشبند های خونی به دنبال او می دویدند به راحتی می توانستند ماجرا را حدس بزنند. مکسین ، گاو مادهء یک سال و نیمه که ترس و وحشت را می توان به وضوح در چشمانش مشاهده کرد با سرعت یک اسب می دوید و کارگران کشتارگاه ها به دنبال او می دویدند. مردمی که مکسین را در حال دویدن مشاهده می کردند میگویند تا به حال هیچ گاوی را ندیده بودند که با این سرعت بدود. مکسین اما می دوید ، چون مرگ را دیده بود و حالا می خواست زندگی اش را نجات دهد. او
دوست نداشت بمیرد .
دوست نداشت به
همبرگر و
استیک تبدیل شود. او
دوست داشت زنده بماند.
مکسین
شاهدین می گویند او هزار گاهی در حالیکه نفس نفس می زد می ایستاد و به مرد در پیاده رو نگاه می کرد و با صدایی همچون ناله به مردمانی که در پیاده رو بودند ماااا میکرد. گویی التماس می کرد نجاتش دهند، ولی با مشاهدهء کارگران از پشت سرش دوباره می دوید.
بلاخره مکسین در حساط پشتی یک خانه به دام افتاد. کارگران او را با طناب بستند و محکم میکشیدند و او عربه می زد و ممانعت میکرد. او نمیخواست بمیرد. یک امر طبیعیست. چنانچه هر موجودی جان خود را
دوست دارد.
با مشاهدهء صحنهء کلنجار کارگران با گاو نگون بخت پلیس وارد ماجرا شد. تنی چند از دوستداران حیوانات هم که با مشاهدهء این صحنه عمیقا تحت تاثیر قرار گرفته بودند با ورود به صحنه درخواست کردند تا مکسین را از کشتارگاه بخرند. حرکت مکسین یک حرکت نمادین برای نجات از مرگ و تلاش برای زندگانی بود. این گاو باهوش و دانا نباید کشته میشد. بلاخره دوستداران حیوانات موفق شدند با جمع آوری پول مکسین را به مبلغ 800 دلاراز کشتارگاه بخرند ! او نجات پیدا کرده بود. کارگران میگفتند او در صف برای کشتار قرار گرفته بود که با مشاهدهء بریده شدن سر خواهرش ناگهان دیوانه شد و با سرت پا به فرار گذاشت.
محققان ثابت کرده اند که گاوها موجوداتی بسیار باهوشند و رابطهء علت و معلولی را درک می کنند. تحقیقات دانشجویان دانشگاه کمبریج ثابت کرده گاوها روابط خویشاندی را درک می کنند و در زمان جدایی از خانوادهء خود ناراحت می شوند.
مکسین به یک پناهگاه محلی انتقال یافت. آن گاو مضطرب و نا آرام به محض ورود به پناهگاه آرام گرفت و با آرامش در گوشه ای ایستاد و از علوفه ای که برایش قرار داده بودند خورد. گویا درک کرده بود که این انسان ها از جنس متفاوتی نسبت به آنانی که در کشتارگاه دیده بود هستند. مکسین به یک مرکز خیریه برای نگهداری از گاوها سپرده شد و تا آخرین روز عمرش زندگی خوبی خواهد داشت. داستان مکسین الهام بخش بود و صدها نفر در سراسر دنیا را واداشت تا به گیاهخواری بیاندیشند.
__________________
متوسط عمر یک انسان گوشتخوار ۶۳ سال است. من ۸۵ سالهام و به همان سختی که همیشه کار کردهام کار میکنم. من به اندازۀ کافی زندگی کردهام و میخواهم بمیرم! یک
استیک گوشت گاو کار مرا خواهد ساخت ولی من نمیتوانم خود را راضی کنم آن را ببلعم. من میترسم تا ابد زندگی کنم. این تنها عیب گیاهخواری است.
farmsanctuary.org
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.