...
رفتار شناسی طوطی رشته ای نسبتا جدید و رو به تحول است. به لطف اطلاعات کریس دیویس و سالی بلانچارد و سایر و مشاورین رفتارشناس پرندگان کم کم در دهه های 80 و 90 فهمیدیم که با طوطی های خود چطور رفتار کنیم. مفاهیم مهمی را فرا گرفتیم، از جمله اهمیت استفاده از دست در دستورات "بالا/پایین" و همچنین اهمیت اتاق خنثی هنگام اصلاح رفتارهای نامناسب پرنده. در سالهای اخیر متوجه شده ایم که در حصار محیط خانه نمیتوان روی رفتار پرنده کار کرد.
برای اینکه دلایل رفتارهای پرندگان را درک کنیم باید
غرایز و رفتار وحشی آنها را هم بفهمیم.
چرا؟
چون غالب تجربیات ما در رابطه با حیوانات خانگی محدود به سگ و گربه است. و گاهی اهمیت اهلی نبودن طوطی ها را فراموش می کنیم.
هدف از اهلی سازی، تغییر شخصیت و غرایز یک حیوان است تا با انسان تطبیق یابد. اینکار با "پرورش انتخابی" انجام میگیرد.
اعتقاد بر این است که سگها با دست آموز کردن گرگها که در اوایل دوران یخبندان آغاز شده بود
(14000 قبل از میلاد)، اهلی شده.
برخی نیر بر این اعتقادند که این روند حتی
یکصدهزار سال قبل از این تاریخ آغاز شده است. و این زمان زیادی برای دست آموز کردن گرگهاست...نسل به نسل...
به رغم نمونه ی سگها، می دانیم که طوطی های ما حداکثر یک یا دو نسل است که از
طبیعت جدا شده اند. و در غالب موارد "پرورش بومی" تا 30 گذشته بطور گسترده وجود نداشته. بنابراین ما با حیواناتی دست آموز اما
وحشی طرف هستیم که شخصیتشان هیچ تغییری نکرده و هیچیک از غرایز
وحشی خود را از دست نداده اند.
زمان زیادی لازم است تا بتوان طوطی ها را "اهلی" نامید که قطعا از طول عمر ما بیشتر است.
قسمت دوم
علاوه بر آن فهمیده ایم که طوطی ها بسته به گونه شان، رفتارهای متفاوتی دارند. طوطی های
وحشی بر اساس محل زندگی شان، شرایط زندگی و قلمرو طلبی شان برای حیات و بقا رفتارهای متفاوت دسته ای را بروز می دهند.
به عنوان نمونه بزرگ کردن جوجه ها را در نظر بگیرید: آمازونهای پشت گردن زرد و پیشانی آبی ساکن جنوب آمریکا، نیازمند آموزشهای حجیم بقا در زمانی کوتاه هستند و به محض اینکه آماده ی پرواز می شوند به سرعت در دسته مستقل می شوند. ولی بر عکس، کاکاتوهای سینه سرخ که ساکن استرالیا هستند زمان بیشتری را صرف بزرگ کردن جوجه های خود می کنند. جوجه های نوبال پس از آماده شدن برای پرواز در دسته هایی نگهداری شده و کماکان توسط والدین تغذیه شده و آموزش می بینند.
سم فاستر، متخصص کاکاتو، معتقد ایت که دلیل این امر این است که رقابت بیشتری برای غذا و لانه سازی در جنوب آمریکا وجود دارد و در نتیجه جوجه های نوبال آمازون بر خلاف گالاها باید برای بقا هرچه سریعتر بزرگ شوند.
دوباره تاکید می کنم که گونه ها با هر مانعی که در زندگی روربرو شوند برای بقا به شیوه های متفاوتی رفتار می کنند. آنها نسل به نسل از این الگوهای رفتاری پیروی می کنند تا اینکه شرایط محیطی آنان را مجبور به تطبیق مجدد نماید. گرچه طوطی های پرورشی ما برای تطابق با خانه های ما اجتماعی شده اند اما کماکان رفتارهای
وحشی و تمایلات غریزی شان در شخصیتشان منعکس می شود.
رفتار طوطی های خاکستری وحشی
متاسفانه تحقیقات زیادی روی عادات
وحشی طوطی های
خاکستری آفریقایی انجام نشده. با این وجود اطلاعات کافی داریم تا رفتارشان را تئوریزه کرده و بفهمیمی چرا در خانه های ما رفتار خاصی را انجام می دهند. در ادامه به بررسی نمونه هایی خواهیم پرداخت.
تغذیه نسبی روی زمین و وابستگی زیاد به دسته.
ادامه دارد...
ترجمه: The Almighty
منبع: africangreys.com
قسمت سوم
غذا خورندگان نسبی روی زمین:
طوطی های
خاکستری علاوه بر خوردن میوه ها، توتها، دانه ها و برگهای پیچه های جنگلی در حال تغذیه روی سطح زمین هم رویت شده اند. دیانا می، دانشجوی دکترای دکتر پپربرگ و کارولین بنتالی، گرو هایی از آنان که در اطراف مردابی روی زمین در جستجوی غذا بوده اند را در جنوب کامرون بررسی کرده است. آنان مشاهده کردند که گروه های منفرد از طوطی ها روی درختی بی بار جمع شدند تا درخت مملو شد از صدها طوطی که مشغول پرآرایی، بالارفتن از شاخه ها، سر و صدا و برقراری ارتباطات اجتماعی بودند. سپس این
خاکستری ها بصورت موجی روی زمین فرود آمدند بطوریکه در یک زمان خاص هرگز یک گروه بطور کامل روی زمین نبود. آنها از ریش ها، گیاهان و خاک هم خوردند. از خوردن خاک با عبارت "خاک خوری" یاد می شود و به اعتقاد خانم می، خاک آزمایش شده در این ناحیه کامرون سرشار از مواد معدنی است.
تغذیه روی زمین بسیار خطرناک است چرا که گریختن از روی زمین در صورت مواجهه با خطر دشوارتر بوده و به علاوه در این حالت توسط شکارچیان آسمان راحت تر رویت خواهند شد. و از همه مهمتر، اینکار احتمال تهدید شدن از جانب شکارچیان زمینی را هم به دنبال دارد، مانند گربه سانی که به نرمی پیش رفته و ناگهان به سوی طعمه خود حمله ور می شود.
به همین دلیل، تغذیه کنندگان روی زمین باید بسیار محتاط تر، مشاهده گر بوده و به سرعت نسبت به هر حرکت یا شی غیر معمول واکنش نشان دهند.
در خانه ،
خاکستری ها به بی قرار بودن، زودانگیختگی و ترسو بودن نسبت به حرکات سریع، اشیا جدید و یا حتی اشیا آشنای جا به جا شده مشهور هستند.
اینها عکس العمل های غریزی هستند که حاصل میلیونها سال برنامه ریزی ژنتیکی می باشند.
کتابی که جا به جا شده است در طبیعت می تواند معادل باشد با یک شکارچی که به آرامی درحال حرکت به سمت طعمه است.
قسمت چهارم
وابستگی شدید به دسته
خاکستری های
وحشی در دسته های بزرگی زندگی میکنند که بسیار به آن وابسته اند. درشب روی درختان بلند می خوابند، در دسته هایی شامل صدها تا هزاران طوطی. در طول روز، به دسته های کوچکتری تقسیم شده و مسافتهای طولانی را در جستجوی غذا طی می کنند.
وقتی روی علفهای مرطوب فرود می آیند تا به دنبال غذا بگردند، در گروه های بزرگتری گرد می آیند تا حفاظت بهتری را برای خود رقم بزنند. به عنوان مثال، دیانا می آنها را مشاهده کرد که دسته های کوچک آمدند و در نهایت قبل از فرود، دسته هایی شامل 300 تا 800 طوطی را تشکیل دادند.
تفاوتهایی بین رفتار در دسته بین طوطی های
خاکستری های آفریقایی و آنهایی که ساکن جنوب آمریکا هستند وجود دارد. بزرگترین تفاوت این است که طوطی های
خاکستری آفریقایی، پرندگان دسته ای
تک گونه ای هستند یعنی با همنوع خود ارتباط برقرار می کنند. به عکس، طوطی هایی مانند ماکائو، آمازون و conure ها همگی دسته هایی متشکل از
چندین گونه را تشکیل می دهند. اعتقاد بر این است که ارتباطات بین گونه ای آنان، به دلیل رقابت شدید برای سوراخ های آشیانه سازی و غذا است.
یکی از مزایای دسته های "تک گونه ای" این است که طوطی های منفرد می توانند با یکرنگ به نظر رسیدن، ایمنی بیشتری روی زمین داشته باشند. به دلیل تغذیه نسبی روی زمین،
خاکستری های کنگو نمی توانند هیچ گونه دیگری که شبیه خودشان نیست را در دسته خود بپذیرند. آنها برای حفظ امنیت خود بر دسته متکی هستند و نه تک تک اعضا برای تنگاتنگ حرکت کردن جهت یافتن غذا.
خاکستری های شکار شده از
طبیعت و مولد را به عنوان عده ای که "یک مغز گروهی" توصیف کرده اند که بسیار به یکدیگر وابسته بوده و مرتبط هستند.
در نتیجه،
خاکستری های پرورش هم تمایلی به ارتباط با سایر گونه های طوطی ندارند.
این توضیحات مشخص می کند که چرا یک
خاکستری که اولین پرنده خانواده ای باشد، پس از ثبت اعضای دسته در ذهنش، تمایلی به پذیرفتن گونه ی جدید در آنرا ندارد.
این بدان معنا نیست که
خاکستری ها به هیچ عنوان با گونه ی دیگری نخواهند ساخت بلکه بدان معنی است که روی معرفی عضو جدید باید بسیار کار کرد.
قالب ذهنی پرنده عضو دسته "تک گونه ای" با پرنده متعلق به گروهی "چند گونه ای" بسیار متفاوت است.
تفاوت دیگر این است که بسیاری از طوطی های جنوب آمریکا، جوجه های خود را به دلیل وجود رقابت شدید در زمانهای کوتاه تری پرورش می دهند. همانطور که قبلا اشاره شد، طوطی های آمازون به سرعت هرآنچه که لازم است را به جوجه های خود می آموزند تا با آماده شدن برای پرواز استقلال خود را بدست آورند.
اعتقاد بر این است که
خاکستری های کنگو مشابه کاکاتوهای سینه سرخ که مدت بیشتری را با والدینشان می گذرانند، پرورش می یابند.
دیانا می، گروه های کوچکی متشکل از 5-6 طوطی را مشاهده کرده که احتمالا اعضای یک خانواده در بین دسته بزرگتر بوده اند.
در نتیجه، بسیاری از پرورش دهندگان معتقدند که خاکستری های کنگو زمان بیشتری را برای پرورش و آموزش نیاز دارند تا آمادگی عضویت در دسته ای متشکل از انسانها را پیدا کنند.
ایده این است که
"زمان پرورش کوتاهتر" آنها در اسارت نسبت به حیات وحش، ممکن است عامل
حساسیت،
بی اعتمادی و
مشکلات عصبی همچون ترس بیمارگونه که در
خاکستری ها گزارش شده است باشد.
قسمت پنجم
گزارشاتی وجود داشته مبنی بر اینکه تیمنه ها آرام تر و باثبات تر از کنگو ها به نظر می رسند. رفتارشناس پرنده، جین هالاندر، معتقد است که این تیمنه ها بر خلاف کنگو ها از آن دسته طوطی هایی هستند که به سرعت مستقل می شوند.
آنان آنچه را که برای بقا نیاز دارند بیاموزند در زمان کوتاهتری یاد می گیرند و با فرا رسیدن زمان آماده شدن برای پرواز قادر به ترک والدین هستند، یعنی زودتر از کنگو ها. و به همین دلیل در اسارت متعادل تر رفتار می کنند و کمتر آسیب می بینند.
گرچه اثباتی برای این مساله وجود ندارد ولی پایه منطقی خانم هالاندر این است که: وقتی پرندگان در دسته مستقل تر باشند و آماده ی ریسک کردن خارج از محیط خانوادگی، بیشتر سر و صدا می کنند. به عنوان مثال، آمازونهای پشت گردن زرد، با آماده شدن برای پرواز شروع به صحبت می کنند که در
طبیعت این مصادف است با وقتی که آنها گروه خانواده را ترک می کنند.
طبق نتایج یک بررسی غیر رسمی در رابطه با مقایسه الگو های صدای دو گونه طوطی خاکستری، به این نتیجه رسیدند که تیمنه ها با فرا رسیدن زمان آماده شدن برای پرواز شروع به سخنگویی می کنند یعنی زودتر از کنگو ها.
گرچه بسیاری از جوجه کنگو ها هم ممکن ایت اولین کلماتشان را در سنین پایین به زبان آورند اما تا قبل از 1 یا 2 سالگی قادر به گفتگو و ساخت عبارات نیستند. اعتقاد بر این است که شاید در طبیعت، این مصادف باشد با زمانی که آنها محیط خانوادگی را ترک می کنند تا جفتی بیابند.
این به معنای برتری تیمنه ها در هوش یا قدرت سخنگویی نیست. اما به نظر می رسد از لحاظ ژنتیکی زودتر از کنگو ها این توانایی را می یابند.
خلاصه و نتیجه گیری
زندگی در
طبیعت خطرناک است و گاهی برای ما انسانها که راحت و ایمن در خانه های خود نشسته ایم درک این حقیقت دشوار است...
یک طعمه ممکن است در هر لحظه از زندگی توسط شکارچی ناگهان قاپیده شود به خصوص هنگام جستجوی غذا روی زمین...
یک ماه غذا فراوان است و ماه دیگر نایاب...
و در نتیجه این گونه ها در
"حال" زندگی می کنند و رفتارشان را بر همین مبنا برای بقا تطبیق می دهند....
گرچه ما
خاکستری هایمان را با محیط خانه تطبیق داده ایم، اما آنها همچنان طبق غرایزشان عکس العمل نشان می دهند...
هرچه بهتر این مساله را درک کنیم، بهتر می توانیم به آنها کمک کنیم تا در کنار ما احساس
امنیت کنند...
ما می دانیم که خاکستریهای
وحشی حیوانتی دسته زی و حساس هستند و برای حفاظت عاطفی و جسمی بر گروه خود متکی هستند...بیش از تمام گونه های طوطی دیگر...
آنها در لحظه از لحاظ جسمی با دیگری هماهنگ هستند، به خصوص وقتی بیشتر آسیب پذیر باشند یعنی روی زمین...
آنها بسیار تیزبین هستند. اگر یکی با مشاهده شکارچی عکس العمل نشان دهد، ناگهان همگی پرواز می کنند...
این قاعده در خانه هم مصداق دارد...
آنها مشهور به وابستگی به افکار و احساسات انسایی هستند که انها را جزئی از دسته خود می پندارند...
اگر انسانی که همدمشان است در مورد شغل یل رابطه اش مضطرب باشد،
خاکستری هم آنرا درک می کند...
گرچه متوجه نیست دقیقا چه رخ داده، اما می فهمد که "یک جای کار می لنگد...خطر در کمین است"...
بسیار حیاتی است که از این قابلیت آنها آگاه باشیم و در صورت وجود چیزی تنش زا در خانه به
خاکستری خود در حفظ آرامش کمک کنیم...
نکته کلیدی این است که
خاکستری ها در هر وضعیتی که هستند باید احساس آرامش کنند. با این وجود پرندگانی شکننده نیستند که نیازمند مراقبت بیش از اندازه باشند.
بسیار مهم است که تغییرات را به تدریج و همپای پرنده اعمال کنیم...
اما تغییر و تجربیات جدید الزامی است...
به آن فکر کنید...
اگر
خاکستری روزها و روزها را در یک اتاق نشیمن بگذراند، بدون تنوع در فعالیت و اتاق آنگاه با عوض شدن جای یک کوزه در این اتاق بطور غریزی دچار دلهره خواهد شد چرا که می تواند به عنوان یک شکارچی تلقی شود... اما اگر هر از چند گاهی جایش عوض شده بود و طوطی به این تغییر مکان عادت کرده بود، چنین حسی پیدا نمیکرد...
به عنوان نگهدار و مراقب، این وظیفه ماست که خاکستریهایمان را به تدریج با شرایط جدید وفق دهیم تا بتوانند با آنچه در دنیای انسانها رخ می دهند کنار بیایند...
__________________