یکی از مطالبی که غالبا در دفاع از گوشتخواری بیان می شود این است که انسان امروزی از انسانهای ماقبل تاریخ که غذای اصلیشان
گوشت بوده تکامل یافته است. از آنجایی که اجداد تکاملی مان
گوشت می خورده اند پس حتما ما از لحاظ زیست شناختی برای
خوردن گوشت سازگاری یافته ایم و در نتیجه، کاملا طبیعی است که حیوانات را بکشیم و گوشتشان را بخوریم.
در حالیکه استناد به مطالعات مربوط به تکامل انسان برای تصمیمگیری در مورد رژیم غذایی شخصی نادرست است. حتی اگر بپذیریم که
گوشت خام بخش اصلی رژیم غذایی انسان ماقبل تاریخ را تشکیل می داده، توجیهی برای اینکه ما هم اینکار را بکنیم نیست.
چنین توجیهی یک حقیقت اساسی را نادیده می گیرد و آن این است که، انسانهای ماقبل تاریخ در طبیعت وحشی زندگی می کردند و شکارچی بودند. آنها حیواناتی را که می خوردند اسیر نمی کردند، به بردگی نمی کشیدند و با آنان بد رفتاری نمی کردند. آنچه می خوردند، ضعیفترین هر گونه بود. انسان دیرین، بخشی از فرایند "انتخاب طبیعی" بود.
انسان ماقبل تاریخ، حیوانات را محبوس نمی کرد، آنها را از مواد شیمیایی مصنوعی اشباع نمی کرد و منجر به مسمومیت حیونات و نابودی آبراهه های زمین نمی شد. او بطور مصنوعی حیوانات را بارور نمی کرد و شرایطی گرانبار را به آنان تحمیل نمی کرد تا بتوانید از شیرشان استفاده کند. او حیوانات را در تعداد زیاد نگهداری نمی کرد، طوری که همگان را متحیر سازد و موجب گرمایش زمین نمی شد.
انسان ماقبل تاریخ همچنین، از حقایق علم تغذیه آگاه نبود و از مضرات محصولات لبنی و گوشتی برای سلامتش اطلاعی نداشت. شاید اگر همه ی اینها را می دانست هرگز
گوشت نمی خورد. که می داند؟
آنچه قطعی است این است که او گزینه های رژیمی را که انسان مدرن پیش روی دارد، نداشت. بی شک ما از دیدگاه علم تغذیه هیچ نیازی به مصرف
گوشت نداریم. طیف غذاهای جایگزین در دسترس ما، امروزه، بسیار زیاد است.
ارتباط ما با انسان ماقبل تاریخ مشابه ارتباطمان با انسان قرون وسطی است. نوع بشر تاریخی دارد نکبت بار، پر از بد رفتاری با کسانی که با فرق دارند – سایر نژادها، سایر ادیان، هم جنس گرایان، زنان، کودکان، حیوانات و تقریبا همیشه، آنان که ضعیف بوده اند و آنان که بیش از همه به کمک ما نیاز داشته اند.
در ادامه مقالاتی ارائه خواهد شد در رابطه با اینکه آیا انسان برای
خوردن گوشت تکامل یافته؟
ترجمه: The Almighty
منبع: vegansa
_________________
انسان گیاهخوار است نه گوشتخوار
می گویند: "انسان برای
گوشت خوردن ساخته شده". در حقیقت بدن ما برای
خوردن گوشت حیوانات ساخته نشده. ساختار اعضای بدن حیواناتی که سایر حیوانات را می خورند، یا همان گوشتخواران، طوری است که برای اینکار کمکشان کند. و انسان از لحاط فرم و ترکیب بدنی گیاهخوار است.
1. گوشتخواران پنجه دارند تا بتوانند طعمه را بدرند.
همه چیز خوارها و گیاهخوارها، انگشتانی تخت دارند با ناخنهایی کند برای محافظت از آنها، و نه پنجه. آشنا به نظر نمی رسد؟
انسان دستهای نرمی دارد با ناخنهایی باریک برای حفاظت نوک انگشتان. بدون هیچ شباهتی با چنگالهای دریدن و تکه پاره کردن گوشت.
2. گوشتخوارها دندانهای تیزی دارند برای پاره کردن گوشت، غالبا همراه لایه های اضافه ی دندان، مانند شیرها، ببرها و کوسه ها.
همه چیز خوارها و گیاهخواران دندانهایی مسطح دارند برای جویدن غذا و نه دندانهای پیش تیز.
آیا دندان شما شبیه این است؟
اگر آینه ندارید، به این عکس نمونه نگاه کنید:
یا بیشتر شبیه دندانهای این عکس هستند؟
و یک عکس دیگر از جانوری گیاهخوار. آیا به نظر می رسد توان دریدن کوچکترین چیزی را با آن دندانهای کند داشته باشد؟
و دو نمونه ی دیگر از دندانهای گوشتخواران:
خوووووووب، هیئت منصفه هنوز رای نداده ولی از این زاویه به نظر می رسد دندانهای ما بیشتر شبیه گیاهخوارن باشد.
3. طول دستگاه هاضمه ی گوشتخواران کوتاه است تا گوشت قبل از اینکه فاسد شود از بدن خارج گردد.
همه چیزخوارها و گیاهخوارها دستگاه هاضمه ای با طول بیشتر دارند تا بدنشان بتواند پروتئین، چربی و کربوهیدراتها را جدا کند.
4. سطح اسید موجود در بزاق دهان و معده ی گوشتخواران بالاست تا گوشت به سرعت هضم شود.
گیاه خوارن در بزاق و معده شان ترشحات قلیایی دارند تا مواد گیاهی را هضم کنند.
5. گوشتخواران دستگاه هاضمه ی صافی دارند تا گوشت به سرعت هضم شود.
هیچ برآمدگی در دستگاه هاضمه شان وجود ندارد که
گوشت را در خود نگه دارد. همچنین هیچ نیازی به فیبر برای هضم غذا ندارند و غذا تنها در طول جهاز هاضمه می لغزد.
گیاهخوارن، دستگاه هاضمه ای ناصاف دارند با کیسه هایی که اجاره می دهد گیاهان مصرفی در آن ذخیره شده و بعدا هضم شوند. وجود فیبر نیز برای حرکت دادن غذا در طول دستگاه هاضمه ضروری است.
در واقع انسان طوری با محیط سازگاری یافته که بتواند هم از گیاهان تغذیه کند و هم از گوشت، که این به معنای همه چیز خوار بودن ماست، گرچه بدن ما بسیار شبیه به گیاهخوان است.
حال در
طبیعت این بدان معنا خواهد بود که ما بیشتر غذاهای گیاهی بخوریم و اندکی گوشت. ولی در جوامع امروزی کاملا بر عکس است.
غالب مردم بیشتر از محصولات گوشتی مصرف می کنند و خیلی کمتر از گیاهان.
در قسمت بعدی با مقایسه ی آناتومی بدن انسان با سایر حیوانات می بینیم که انسان بیش از همه به حیوانات frugivore شبیه است.
اتومی مقایسه ای روی این حقیقت ساده و اثبات پذیر کار می کند که فرم بیولوژیکی، اغلب کارکرد را تعریف می کند.
از دیدگاه آناتومیک و رده بندی، انسان بیش از هر چیز به حیوانات میوه خوار (Frugivore) نزدیک است.
آناتومی و رده بندی مقایسه ای
ویژگیهای فردی و یا حتی گونه ها ممکن است این قانون را نقض کنند ولی با نگاه کردن به فاکتورهای بسیاری می توان نقش بیلوژیکی صحیح یک گونه را استنتاج نمود.
در جدول زیر ستونهای 3و 5 (انسان و حیوانات گیاهخوار) را مقایسه کنید:
جدول رو حتما مطالعه کنید، نتیجه ای که خواهید گرفت واقعا جالبه.
قسمت چهارم
برخی با بهره گیری از عبارت "
opportunistic feeder" اینطور استدلال می کنند که چون انسان از گوشت، تخم ها، حشرات و سایر محصولات حیوانی تغذیه کرده و می تواند بکند پس یک همه چیز خوار است.
این دیدگاه همچنین روندی را که در بالا اشاره شد و نتیجه ی حاصل از آن را مردود دانسته و آنرا گمراه کننده می نامد، با این ادعا که چون گونه ها عادات غذایی گوناگونی دارند پس نمی توان آن را نوعی رده بندی محسوب کرد.
مبنای این بحث این است که رفتار حیوانات و نحوه ی سازگاریشان با محیط، تناسب تغذیه ای را نتیجه می دهد. آداب و رسوم علمی نیستند و مصرف
گوشت در انسانها بسیار پر سابقه است ولی این مساله هیچ ارتباطی با اینکه ما از لحاظ زیست شناختی برای
خوردن چه تجهیز شده ایم ندارد.
در گذشته برای زنده ماندن
گوشت می خوردیم و اکنون از روی عادت و نه نیاز.
دیدگاه دیگری که به ظاهر علمی است و با دیدگاه قبلی ارتباط دارد را "فردیت بیو شیمیایی" می نامیم. این دیدگاه بیشتر در پزشکی خاور دور مانند طب سنتی چین یا هند مشاهده می شود. طبق این دیدگاه، چون هریک از ما از لحاظ بیو شیمیایی منحصر به فرد هستیم پس باید هریک رژیمی منحصر به فرد داشته باشیم که با حالاتمان، بیماریهایمان و سایر شاخص های تصنعی سازگار باشد.
منطقی که پشت "فردیت بیو شیمیایی" قرار دارد، فریبنده است، زیرا گرچه تک تک ما موجوداتی منحصر به فرد هستیم ولی در اصل یک سیستم بیو شیمیایی را تشکیل می دهیم، به همراه تفاوتهایی سطح پایین. گویی در سطح مولکولی متفاوت باشیم و در سطح سیستمی یکسان.
با تکیه صرف بر تفاوتهای سطح پایین یک سیستم برای اشاره به انتخاب های تغذیه ای و گسترش ان به کل سیستم، در واقع یک برداشت نادرست فاحش را از حقایق می سازیم.
انسان فرهنگ رایج و تکنولوژی را به
طبیعت ترجیح می دهد. نقش طبیعی ما یک گیاه-خامخوار است و بدنمان برای چنین رژیمی مناسب است، بنابراین هر کجروی چشمگیر از این روند مضر است.
شما نمی توانید با تکیه بر فرهنگ رایج آنچه را که در حقیقت برایتان سالم است بر گزینید.
ساختار بدن ما برای تغذیه از
گوشت حیوانات مناسب نیست گرچه می تواند بافتهای حیوانی را هضم کرده و جذب نماید.
گوشت خوشمزه یا منزجرکننده؟
در حالیکه گوشتخواران از
خوردن گوشت خام لذت می برند اگر انسانی حیوانی را با دست خالی بکشد و بعد مشغول
خوردن گوشت جسد شود دیوانه پنداشته خواهد شد.
گوشتخواران با بوی خون و هیجان تعقیب و گریز تحریک می شوند و غالب انسانها بر عکس، از دیدن
گوشت خام تازه روی گردان اند و تحمل شنیدن زجه های حیوانی که برای
خوردن کشته می شود را ندارند. ماهیت خونین
خوردن حیوانات ذاتا برای ما تنفرت انگیز است و این خود گواهی است بر اینکه ما برای
خوردن گوشت ساخته نشده ایم.
از خود بپرسید:
وقتی جسد حیوانی مرده را کنار جاده می بینید، وسوسه می شوید که برای صرف یک خوراک سرپایی توقف کنید؟ آیا با دیدن یک پرنده ی مرده دهانتان آب می افتد؟
آیا در مورد کشتن گاوها با دست خالی و خودن
گوشت خام تازه خیالپردازی می کنید؟
اگر به سوالات بالا پاسخ منفی دادید، به شما تبریک می گویم، چه خوشتان بیاید و چه خوشتان نیاید شما یک انسان نرمال گیاهخوار هستید. انسان برای
خوردن گوشت تکامل نیافته، به همین سادگی.
انسانها فاقد
ویژگیهای فیزیکی یک گوشتخوار و
محرکهای غریزی کشتن و
خوردن گوشت تازه و خام طعمه ی خود هستند.
اگر طبیعتا باید گوشت بخوریم، پس چرا برایمان مضر است؟
گذشته از اینکه یرای کوتاه مدت از لحاظ آناتومیکی برای
خوردن گوشت تجهیز نشده ایم، صدمات رژیمی مبتنی بر
گوشت نیز در بلند مدت، دلیلی است دیگر بر این ادعا که ما برای
خوردن گوشت طراحی نشده ایم.
گوشتخواران واقعی بر خلاف انسان از بیماریهای ناشی از مصرف
گوشت همچون بیماری قلبی، سرطان، دیابت، تپش قلب یا چاقی مفرط رنج نمی برند.
ادامه دارد...
دکتر ویلیام رابرتز، سردبیر نشریه موثق قلب شناسی آمریکا، اینطور شرح می دهد:
"گرچه گمان میکنیم که به عنوان یک انسان، گوشتخوار هستیم و همینطور نیز عمل می کنیم اما حقیقت این است که انسانها طبیعتا گوشتخوار نیستند. وقتی ما حیوانات را برای گوشتشان می کشیم، مرگ خودمان را رقم میزنیم چون
گوشت آنها حاوی کلسترول و چربی اشباع شده است که هرگز بطور طبیعی برای انسان که ذاتا گیاهخوار است در نظر گرفته نشده."
تحقیقات نشان داده حتی با مصرف کلسترول و چربی حیوانی به میزان
200 برابر آنچه هر فرد بطور متوسط در هر روز مصرف می کند هم، گوشتخواران با مشکل سخت شدگی رگها که منجر به بیماریهای قلبی و شوک در انسان می شود مواجه نخواهند شد.
محققان به قطع دریافتند که گوشتخواران با مصرف هر میزان چربی حیوانی، هرگز با مشکل سخت شدگی رگ مواجه نخواهند شد.
گوشتخواران این توانایی را دارند که تمام چربی و کلسترول موجود در
گوشت را بسوزانند ولی در مورد انسان چنین نیست:
بدن ما برای پردازش
گوشت حیوانات طراحی نشده و در نتیجه کلسترول و چربی اضافه ی ناشی از یک رژیم مبتنی بر
گوشت ما را بیمار می سازد.
به عنوان مثال، طبق آمار "موسسه قلب آمریکا" بیماری های قلبی در آمریکا عامل شماره یک مرگ و میر است و متخصصین پزشکی معتقدند که این ناخوشی ناشی از مصرف فراوره های حیوانی است. در واقع احتمال ابتلا به بیماری های قلبی در کسانی که
گوشت مصرف می کنند 50% بیش از گیاهخواران است. استفاده از یک رژیم کامل گیاهی با چربی پایین برای باز کردن رگهای بیماران قلبی متداول است.
رژیم گیاهی نه تنها عاملی بازدارنده است بلکه شفا بخش هم هست.
با رژیمی مبتنی بر گوشت، ما پروتئینی به میزان دو برابر آنچه مورد نیاز بدن است دریافت می کنیم که این خود منجر به پوکی استخوان و سنگ کلیه می شود.
پروتئین حیوانی، سطح اسید خون را بالا می برد و موجب می شود کلسیم از استخوانها دفع شود تا خون تعادل طبیعی PH خود را باز یابد.
این تقلیل کلسیم به پوکی استخوان می انجامد و از طرف دیگر در کلیه ها انباشته شده و سنگ می سازد.
تلاش برای پردازش تمام پروتئین حیوانی اضافه نیز می تواند محرک بیماریهای کلیوی در مصرف کنندگان
گوشت باشد.
همچنین، مصرف پروتئین حیوانی با سرطان روده ی بزرگ، سینه، پروستات و لوزالمعده مرتبط است. در حقیقت، طبق گفته های دکتر کالین کمپبل، مدیر"پروژه ی کرنل-چین-آکسفورد روی تغذیه، سلامت و محیط زیست":
"در ده سال آینده، یکی از چیزهایی که ناگزیر از شنیدنش خواهید بود این است که، پروتئین حیوانی یکی از مسموم ترین مواد غذایی است."
مصرف
گوشت همچنین می تواند آثار زیان باری روی استقامت، بنیه بدنی و قدرت جنسی داشته باشد. نتایج مطالعه ای در دانمارک نشان داد که:
"مردانی که روی یک دوچرخه ی متحرک تا زمان ضعف ماهیچه رکاب می زدند:
با رژیمی ترکیبی از
گوشت و سبزیجات
114 دقیقه دوام آوردند
با رژیمی گوشتی
57 دقیقه
و با رژیمی فقط گیاهی
167 دقیقه"
از آنجایی که ما اسید معده ای به قدرت گوشتخواران نداریم تا بتواند تمام باکتریهای موجود در
گوشت را از بین ببرد، تغذیه با محصولات حیوانی می تواند ما را دچار مسمویت غذایی کند.
در واقع، طبق آمار USDA،
گوشت عامل 70% بیماریهای مربوط به مسمومست غذایی در آمریکاست زیرا غالبا آلوده به باکتری های خطرناکی همچون E.coli، Listeria و Campylobacter می باشد.
مسمومیت غذایی هر ساله تنها در ایالات متحده بیش از 75 میلیون نفر را بیمار کرده و بیش از 5000 تن را می کشد.
در حالیکه بر خلاف ما، گوشتخواران واقعی می توانند همه ی چربی اشباع شده، پروتئین و باکتری موجود در
گوشت را پردازش کنند.
مصرف
گوشت انسان را به مرگی زودرس دچار می سازد. آشکارا، انسان گوشتخوار نیست.
ترجمه: The Almighty
منبع: goveg.com
__________________
ادامه دارد..._