کلیات اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، تلاش دیرهنگام مجلس برای تعریف جدیدی از رجل سیاسی و تعیین شرایطی سخت تر برای مدیر و مدبر شناخته شدن نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است. شرایطی که بنا به گفته مخالفانش رئیس جمهور بالقوه آینده را مدیون و وام دار کسانی می کند که پای تاییدیه مدیر و مدبر بودنش را امضا زده اند. طبق طرحی که در مجلس در حال بررسی است مدیر و مدبر بودن یک داوطلب توسط حداقل 200 نفر از افرادی که سابقه مقامات موضوع ماده (71) قانون مدیریت خدمات کشوری و پستهای همطراز در نهادهای غیردولتی داشتهاند، تایید شود. برای احراز رجل سیاسی هم تاییدیه 100 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی لازم است.این رویکرد علاوه بر آنکه آفتی برای جمهوریت نظام فرض می شود، در مرتبه دوم مجلس را ناظر بر صلاحیت نامزدهای انتخابات می داند پیش از آنکه این وظیفه را شورای نگهبان انجام دهد. از سوی دیگر مطرح شدن این طرح در ماههای منتهی به انتخابات شائبه سوء برداشت های انتخاباتی را دامن زده است چنانکه در جلسه اولی این طرح در صحن مطرح شد نادر قاضی پور به علی لاریجانی تذکر داد که این شائبه وجود دارد که با این طرح رقبای انتخاباتی خود را حذف کنید. مجلس هشتم در روزهای منتهی به انتخابات سال 88 هم چنین اقدامی را انجام داد که به سرانجام نرسید. هدف آن مجلس این بود از ثبت نام نامزدهایی که «رئیس جمهور» را «رئیس جمبور» می نویسد جلوگیری کند که نشد تا صحنه های خنده داری در وزارت کشور رقم بخورد.
اگر رئیس جمهور شوم خط ریشم را عوض می کنم
شهرام محرابی شاید یکی از معروف ترین چهره های روزهای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری بود. جوانی کرمانشاهی که با کلاه کابوی و تسبیحی در دست به وزارت کشور آمده بود و جلوی دوربین ها تند و تند شعارهایش را تکرار می کرد:«بیم دهنده و بشارت دهنده با سند قطعی از نیاکان، عارف و درویش با داشتن چشم بینا، بشارت 7 هزارساله زنده بشه».
اما وقتی در مواجهه با پرسش های خبرنگاران قرار گرفت، کم کم خودمانی تر شد. اول در جواب یکی که پرسید:«با این خط ریش چکمه ای می خواهی رئیس جمهور شوی؟» گفت:« اگر رئیس نجمهور شوم خط ریشم را عوض می کنم.» بعد هموقتی خبرنگاران به وی گفتند که صدای خوبی داری و برای ما کمی آواز بخوان ، شهرام محرابی زد زیر آواز و فضای مصاحبه اش را تغییر داد!
از ویزیت رایگان تا کفن و دفن مجانی
بازار وعده و وعید در روزهای ثبت نام داغ بود و هرکسی با وعده ای می آمد که فکر می کرد آرای بیشتری را به خود جلب می کند. نمونه اش «محرم کاشانی» 49 ساله با شغل آزاد که تنها سواد خواندن و نوشتن داشت . او وعده جالبی داد و آن اینکه همه هزینههای بهداشتی و درمانی از ویزیت دکتر تا خرج کفن و دفن و گورستان را برای مردم رایگان خواهد کرد.
کابینت باصفا برای دولت
«من کابینه نمی شناسم اما یک کابینتی نصب می کنم که مردم در کشور صفا کنند.»این، جمله ای بود که «مرتضی بهجت» 56 ساله از کرمانشاه در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره ترکیب کابینه اش داد. او می گفت:«دانشجوی سال آخر رشته الکترونیک دانشگاه علم و صنعت هستم و 50 سال دانشجو بودم اما هنگامی که به سال آخر رسیدم مرا اخراج کردند.»
این فرد البیته ادعاهای عجیب و غریب دیگری هم داشت:«من رهبر واقعی انقلاب بودم چرا که اولین نفری بودم که شعار «مرگ بر شاه» را سر دادم.»
به من وحی شد، آمدم!
رسول اللهیاری 54 ساله که خود را کارمند بازنشسته و فوقدیپلم حسابداری و اهل شهرستان ابهر معرفی کرد، حضورش را حاصل وحی دانسته بود. او که ادعا می کرد می تواند زلزله و حوادث ناگوار را پیش بینی کند پس از ثبت نام به خبرنگاران گفت:«چند شب پیش خدا را خواب دیدم که به من وحی نازل کرد تا با حضور در این انتخابات مشکلات مردم را حل کنم."
او با بیان این که تاکنون 4 بار در انتخابات کاندیدا شده و هر بار هم صلاحیت وی رد شده است، ادعا کرد: «هر بار که ثبتنام میکنم چند شب قبلش خداوند از طریق وحی از من میخواهد تا در انتخابات حضور یابم. چون صلاحیتم را در گذشته رد کردند در رودبار زلزله آمد و اتفاقات ناگواری در کشور روی داد.اگر این دفعه هم رد صلاحیت شوم خداوند از مسوولین انتقام میگیرد و احتمال دارد زلزلهای بیاید.»
همسر من، کشور من است
"نعمت دولت یاری" که از ارومیه برای ثبت نام در ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شده بود نیز خود را دندانپزشک ، داروساز و کشاورز معرفی کرد و می گفت: « من اقتصاددان و جامعه شناس خوبی هستم و اگر رئیس جمهور شوم مملکت را بخوبی اداره خواهم کرد.وی که می گفت من همسری ندارم تاکید داشت که همسر من کشور من است»
فوتبال را حرام اعلام می کنم
"عبدالعلی سپیدکاسه" 75 ساله که می گفت دارای 2 فرزند تحصیل کرده است یکی از اولین ثبت نام کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم بود.او که اهل تربت حیدریه بود می گفت:« برای ثبت نام روز گذشته از شهرستان حرکت کردم و چون جایی در تهران نداشتم، شب را در خیابان کنار وزارت کشور خوابیدم تا صبح ثبت نام کنم. »
وی شغل خود را کشاورزی و دامداری بیان کرد و مدعی شد که او عامل اصلی خاتمه یافتن جنگ ایران و عراق بوده و راه کربلا را به روی زائران ایرانی نیز او باز کرده است.
سپید کاسه البته یک وعده جالب هم داده بود:«اگر رئیس جمهور شوم بازی فوتبال را حرام می کنم چرا که دختر و پسر نباید فوتبال بازی کنند بلکه باید روزی 8 ساعت کار کنند.»
نگهبانی با 17 میلیون رای
ابوالقاسم خاکی اردکانی ، نگهبان یک شرکت کاشی سازی با کفش های خوابانده هم ادعاهای جالبی داشت. او می گفت:«بحث 50 هزار تومان را حدود 15 سال قبل من مطرح کرده بودم.»
وقتی خبرنگاران از او راجع به سند چشم انداز پرسیدند گفت:« نامه سرفصل سند چشم انداز بیست ساله را به من نداده اند، پس از آن اطلاعی ندارم!»
این فرد پیش بینی کرده بود 17 میلیون رأی بیاورد و سفرهای استانی هم از برنامه هایش خواهد بود
.
اوباما باید مرا تایید صلاحیت کند
ذکریا لطفی پور 53 ساله از رشت که تا ششم ابتدایی قدیم سواد داشت و به زبان انگلیسی صحبت می کرد هم از کاندیداهای جالب ریاست جمهوری بود که می گفت:«شش دوره کاندیدای ریاست جمهوری و مجلس خبرگان شدم.»
او که کراوات داشت و با صدای بسیار بلند صحبت می کرد، گفت: «از اوباما رئیس جمهور آمریکا می خواهم که مرا تایید صلاحیت کند.»وقتی هم خبرنگارها پرسیدند:«حالا چرا اوباما؟» گفت: «اوباما رئیس جمهور جهانی است و بنابراین او باید مرا تایید کند.»
این دواطلب انتخابات ریاست جمهوری این را هم گفته بود که : «اگر رئیس جمهور شوم شاهزداه رضا پهلوی را معاون اول خود می کنم و ایران را پایتخت جهان اسلام خواهم کرد.»
پسر 12 ساله ای که می خواست رئیس جمهور باشد
«کوروش موزونی» نوجوان 12 ساله ای بود که با طاهری آراسته و کت و شلوار به وزارت کشور آمده بود تا کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شود. او که با پدرش به وزارت کشور آمده بود هدفش از ثبت نام برای ریاست جمهوری را آماده شدن برای رقابت های دوره بعدی ریاست جمهوری عنوان کرده بود. اما این را هم گفته بود که سعی میکنم کاری کنم که برای ایران 1404 آماده شویم. کوروش 12 ساله درباره ترکیب آرایش هم پیش بینی جالبی داشت:«همه مادران و کودکان به من رای میدهند.»
تنها رقیب من خداست!
محمود خسروی 44 ساله از خمین که کارمند مرکز بهداشت این شهرستان است نیز در انتخابات ثبت نام کرد و در جمع خبرنگاران گفت: من در انتخابات ثبت نام کردم تا وضعیت انتخابات بهتر شود.وی در پاسخ به این سوال که رقیب جدی اش چه کسی است گفت: من رقیبی جز خدا ندارم و تنها خدا رقیب من است چون خدا من را اینجا فرستاد».
پولم را بالاکشیدند. می خواهم رئیس جمهور شوم
یک تاجر مالباخته ایرانی در امارات که 8 سال پیش پسر حاکم امارات 4 میلیون دلار پول وی را بالا کشید هم از جمله کسانی بود که با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور در دهمین دوره انتخابات ثبتنام کرد.
جاسم بحری 45 ساله دارای مدرک تحصیلی لیسانس یک بازرگان ایرانی در امارات بود که با "دشداشه" در ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شد تا داوطلبی خود را در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کند.او انگیزه اش از ثبت نام را چنین شرح داده بود:« 8 سال پیش چندین تخته فرش ابریشم ایران را به قیمت 4 میلیون دلار به شیخ ابراهیم محمد علی المولی پسر حاکم امارات فروختم و در قبال آن دو فقره چک گرفتم که پس از رسیدن موعد چک متاسفانه چک نقد نشد و برگشت خورد.در اعتراض به تضییع حقوق اینجانب در امارات و ضعف دستگاه دیپلماسی ایران برای پیگیری حقوقم کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شدم تا پس از رئیسجمهور شدن ضمن احقاق حقوق خود، حقوق کلیه بازرگانان ایرانی که در امارات تضییع میشود و همچنین حقوق ملت ایران را احیا کنم.»
کاندیداتوری ما ارثی است
من از سن 30سالگی دوست داشتم رئیسجمهور بشوم و کاندیداتوری در خانواده ما ارثی است».این ها را «اسماعیل احمدی راغب» گفته بود. این داوطلب دیپلمه و کارمند شهرداری به خبرنگاران گفت:«من از رجال سیاسی هستم و این بار پنجمی است که کاندیدای ریاستجمهوری میشوم و هدفم خدمت است».
برج ایفل در انگلستان است!
«محسن یگانهفر » یکی از داوطلبین دهمین دوره ریاست جمهوری که در ابتدا خود را لیسانس مدیریت صنعتی و پس از آن دکترای پزشکی و جراح داخلی معرفی کرد،یکی دیگر از افراد جالبی بود که برای ثبت نام به وزارت کشور رفته بود. او در جمع خبرنگاران گفته بود: «سال 1349 برای دریافت دکترای پزشکی وارد دانشگاه شدم و در سال 1381 درس خود را به پایان رساندم و هم اکنون به همراه یک پزشک دیگر و با کمک یکدیگر، کار نوشتن نسخهها را برای مردم را انجام میدهیم.»
او از تجربه سفرهای خارجی اش هم این طور گفته بود: «به کشورهای مختلفی سفر کردهام و برج ایفل را در انگلستان از نزدیک دیدهام»!
این داوطلب کاندیداتوری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، برنامه هایش را هم این طور توضیح داد: «یک رئیس جمهور کم است و من از حضور همزمان دو رئیس جمهور در قدرت حمایت می کنم! برای توسعه کشور 16 محور در نظر گرفتهام که با کمک دوست خود که با هم نسخه میپیچیم، آنها را به تدریج اعلام میکنم.»
گفتگوی تمدن ها را من ثبت اختراع کردم!
عباس غفاری یکی دیگراز داوطلبین دهمین دوره ریاست جمهوری که خود را دکتر در جمع خبرنگاران معرفی کرد، با بیان اینکه دوهیئت دولت تشکیل میدهم، اظهار داشت: در تشکیل دولت از انجمن جوانان کشور و انجمن صنفی دانشجویان بهره میبرم و معتقدم باید رابطه با آمریکا و اسرائیل را بر حسب زمان و مکان پیش برد.
ادعاهای او هم در نوع خود جالب بود:«حزب من حزب عشق است و کلیات سخنان خود را در سازمان ملل خواهم گفت و باید گفت که ایده گفتگوی تمدنها از من بود و من آن را به اسم هنر و تکنولوژی در قالب اختراعی به ثبت رساندم. »
پسرم وزیر مسکن من است
علی صغر صالحی، یکی از مشتریان ثابت انتخابات ریاست جمهوری است. او که مدرک دیپلم داشت، در دوره نهم ثبت نام کرد و وعده داد پسرش را که مستاجر است به عنوان وزیر مسکن کابینه اش معرفی خواهد کرد تا فکری به حال خانه دار کردن مردم کند. اتفاقی که البته با رد صلاحیت خود او نیفتاد تا او را 4 سال بعد، دوباره به ساختمان وزارت کشور و ستاد انتخابات بکشاند تا برای ریاست جمهوری ثبت نام کند. اما این بار با حرفهایی جدید:« 4 سال پیش نیز با اعلام کاندیداتوری، بیان کردم که میخواهم پسرم را در جایگاه وزارت مسکن قرار دهم اما امسال بعد از 4 سال آمدهام تا مشکل مسکن همه مردم را حل کنم ولی پسرم هنوز خانهدار نشده است و اگر بتوانم 20 هزار متر مربعی که در حصارک دارم را بگیرم، آن را میان محرومین و فقرا تقسیم خواهم کرد. من خودم 50 سال است که اجارهنشینم و معتقدم باید با تشکیل نهضتی با نام نهضت خویشاوندان، همه افراد فامیل به یکدیگر برای خانهدار شدن کمک کنند.»