کشور ما ایران دارای تاریخ و تمدن کهنی است با بیش از ۶۰۰۰ سال سابقه. در این بخش شما خواهید دید که طی تمامی این دوران سگ، این حیوان وفادار و مطیع رابطه ای بس نزدیک با تاریخ، فرهنگ و زندگی روزمره مردم ساکن این سرزمین داشته است که گهگاهی در اوج و زمانی نیز به قهقرا و زلت کشیده شده است.
در ایران باستان سگها از نقشی اساسی و مثبت در زندگی روزمره ایرانیان برخوردار بوده و هر شخص پارسی موظف به نگهداری و یا سرپرستی از سگی در کنار خویش بوده است. در همین ایام است که ما می بینیم ایرانیان اولین ملت و کشور بوده اند که صدها سال قبل از غربی ها، سگهای خود را بر اساس وظیفه و نوع آنها طبقه بندی کرده اند: سگهای گله، سگهای شکاری، سگهای خانگی و سگهای نگهبان که عموما از نوع غول پیکر بوده اند.
در ارتباط با خلقت حیوانات به خصوص سگ، جالب است که به آنچه در مورد خلقت حیوانات در کتاب مقدس زرتشتیان (اوستا ) نیز آمده است اشاره نماییم. در اوستای زرتشت در ( بند۸) آمده است که خلقت موجودات در چند مرحله صورت پذیرفته است. به گونه ای که ابتدا ایزد یکتا دو گاو را که یکی نر و دیگری ماده بود آفرید. به علت ارزشمندی فوق العاده این حیوان، آن را دو بار خلق نمود. سپس بز، میش، شتر و خوک و بعد از آن اسب و الاغ را آفرید. پس از آن جانوران وحشی آفریده شدند که رفتار آنها دست آموخته نیست. بعد پرنده را خلق کرد که سیمرغ بزرگترین آن هاست. سپس جانوران آبزی ایجاد شدند. بعد سگ را در ۱۰ نوع خلق کرد که شامل سگ گله، سگ خانگی، سگ شکاری، سگ لاشخور، سگ آبی، روباه، راسو، ژوژه، سنجاب سوراخ زی و سایر جانداران از این دست می باشند. بعد خرگوش، راسو، موش و خفاش … را آفرید.
نیاکان ما همانگونه که انسانها را گرامی میداشتند و در بقای حیات و زنده ماندن آنها میکوشیدند در حفظ حیوانات اهلی و سودرسان که در کشاورزی و تهیه لبنیات و خدمات جنگی و نیز در امور حمل و نقل کالاها مورد استفاده بوده اند از هر جهت کوشا بوده اند و آزار به اینگونه حیوانات را تحریم نموده و آن را گناه بزرگ و نابخشودنی میدانسته اند.
در میان این حیوانات گاو که در آیین زرتشتیان مقام خاصی دارد قابل ذکر است همینطور که گوسفند، اسب، شتر و حیوانات اهلی و مفید دیگری در معیشت مردم نقش داشتند سگ نیز بخاطر ارزش فوق العاده اش در نگهبانی و پاسبانی از رمهها و اموال و خانوادهها از نظر مذهبی در آداب و رسوم زرتشتیان نقش بسیار مهمی داشته است.
این تنها انسانها نبودند که در صورت بیماری تحت درمان قرار میگرفتند بلکه جانوران و به ویژه حیوانات مفید برای کشاورزی و زندگی انسان (خاصه حیوانات اهلی) مورد توجه مردم ایران باستان در آن عصر بوده است. سگ از نظر دینی بخاطر خاصیتها و اختصاصات خارق العاده اش خیلی ارزشمند بوده و برای درمان یک سگ در ایران باستان همانگونه و به همان میزان دلسوزی میکوشیده اند که برای یک انسان. یکی از ویژگیهای سگ که به استناد هوشیاری و حس بویایی فوق العاده در آیین زرتشت مقام خاصی را به این حیوان اختصاص داده اند این است که او را پدران ما در مقام یک جانور مفید تا حد یک انسان محترم دانسته و برایش ارزش قائل میشده اند.
در آیین مزدیسنا با توجه به وندیداد سگ را در کنار یک موبد قرار میداده اند بدین معنی که این حیوان در برگزاری آداب و رسوم مذهبی از نظر تأثیر و توانائیش در تراز و ارزش شبیه یک پیشوای دینی بوده است. آزار و آسیب رسانیدن به سگ در ایران باستان مشمول مجازات فوق العاده سهمگینی میشده است.
در سَدِ (نوشته آئینی زرتشتیان از زمان ساسانیان) آمده است که سگ، نگهبان انسان و خانه او و گوسفندان است (مراد تمام جانوران مفید می باشد از قبیل گاو – گوسفند و غیره) و آنگاه که کسی سگی را بیازارد و او را شکنجه و گزند دهد روان او در آخرت سخت آسیب و ستم خواهد دید و در زندگی رنجور و ناکام و در کارها شکست خورده میباشد. آیین مزدیسنا آزردن سگ را به طور کلی در زمرۀ گناهان بس بزرگ و غیر قابل بخشش میداند از اینرو در اوستا (واندیداد) از جانورانی که به سگ آزار میرسانند به زشتی یاد میشود.
در کیش مزدیسنا سگ ارج و مورد استفادۀ فوق العاده ای دارد. خواص و ویژگیهای این جانور مانند وفاداری، نگهبانی، هوشیاری، حق و نمک شناسی و مخصوصا حس بویایی قوی و دیگر خواص او که در بسیاری از مراحل آئینی و آداب و رسوم دینی برای زرتشتیان در برگزاری مراسم بایسته مذهبی مانند مراسم سوگواری و دیگر آئینهای سنتی شاهد و مؤید ارزش این حیوان میباشند و او را به عنوان یک حیوان مقدس معرفی مینمایند. و سگ نگهبان را روان درستکاران می دانستند و آن کس که بر مبنای اشا بیاندیشد سخن بگوید و عمل کند، روانش در پناه این حیوان خواهد بود. سگ روان این اشا پرستان را از زمان وقوع مرگ تا پس از گزار از پل چینود (چینوت) همراهی میکند تا آنگاه که این روان با شادمانی از محکمه قضایی به سرداوری اهورامزدا و یا شرکت فرشتگانی چون مهرایزد، سروش ایزد که در سر پل چینوت تشکیل میگردد بگذرد و پیروز و سربلند به بهشت برین برود.
آنان معتقد بودند که سگ روان پاکان و درستکاران را در حین سه شب اول تا آغاز بامداد روز چهارم پس از مرگ در پناه خود میگیرد و این روانها را از هر گونه گزندی محافظت میکند. در بامداد روز چهارم دختر زیبایی که دو سگ به همراه دارد بدانجا میآید و روان شخص پاک طینت را با خود میبرند (وندیداد ۱۹- ۳۰ و ۱۳-۹).
همانگونه که در پیش گفته شد در ارزشیابی، سگ در همان منزلت و احترام است که یک موبد راستین و درستکار در کیش مزدیسنی است. فرمانهای سد در که برای زرتشتیان در مورد رفتار با سگ آمده است بدین شرح میباشند:
_ به هنگام خوردن خوراک باید سه بخش از این خوراک به سگ داده شود، این کار را باید شخص پیش از آنکه خود به خوردن خوراک بپردازد انجام دهد زیرا سگ بر همه مقدم است.
_ انسان نباید از افتادگی و بی آزاری سگ سوء استفاده نموده و این حیوان مفید را بیازارد و به دلائل گفته شده نباید در خوراک دادن و پرورش این حیوان دریغ ورزید و در آن غفلت و مسامحه روا داشت (در ۳۱ از سد در دین) – در آنجا آمده است که این خود کرفه (کارنیک) بزرگی است که انسان به سگ خوراک بدهد.
– گامهای بلند و ناراحت و بیدار کننده نباید برداشت به هنگامی که انسان از کنار سگی میگذرد که در خواب است. به استناد وندیداد (۱۳ از ۳- ۱۴) کشتن سگ یکی از گناهان کبیره و قابل مجازات است.
_ در وندیداد (۱۳ از ۵ تا ۱۹) دربارۀ فواید سگ از نظر نگهبانی و وفاداری و حق شناسی و پاسداری به تفضیل سخن رانده شده است به همین منوال وقتی سگ چوپان و سگ نگهبان و سگان خانگی را گرسنه نگهدارند گناهی نابخشودنی را مرتکب شده اند و آن کس که این گناه را بکند باید مجازات شود و به کیفر رسد (وندیداد ۱۳ از۴۰ تا ۴۷).
در زمانهای پیش یکی ازعادات ایرانیان این بوده است که به سگ سهمیۀ خوراکی روزانه مانند انسانها و افراد خانواده تعلق میگرفته است و این سهمیه در تابستان روزانه سه بار و در زمستان دوبار بوده است. به خاطر این تغذیه مرتب و کمک سر وقت به سگ این حیوان پس از مرگ خوراک دهندگانش، به یاری این پرورندگان نیکوکار میشتافته و روان آنان را در سر پل قضاوت میرهانیده است. همانگونه که گفته شد سگ پاسدار مردمان و گوسفندان در این جهان است و در جهان دیگر نگهبان و رهاننده روان انسانهای راست و بی آزار و بی آلایش است. در سد چنین آمده است که اگر جهان با فقدان سگ روبرو میشد گوسفند امکان حیات نداشته و جهان هستی با کمی حیوانات اهلی و خانگی و سود رسان مواجه میشده است.
هر گاه که سگی پاس میدهد دیوان و درجان فرار کرده و جای خود را ترک میکنند، سگ بستگی و تعلق به روح القدس (سپنتامئینیو) دارد و در بامدادان مخلوقین وابسته به روح و نیروهای پلید و شیطانی را نابود میکند (وندیداد ۱۳-۱) در مقام والا سگ موجودی است که هوشیاری فوق العاده دارد و پس از مرگش در بهشت زندگی خواهد کرد و جای او پیوسته در جوار نیکان خواهد بود. روان گناه کاران و آسیب رسانندگان به سگ چوپان و سگ خانگی و سگ نگهبان و سگ تازی و آنکس که این جانوران مفید را بکشد پیوسته نالان و مأیوس خواهد بود و با آلام و شکایت به سوی زندگی آینده میرود و به مانند گرگی است که در گودالی به دام افتاده است و ناله میکند. و نیز در دنباله آن آمده است که هیچ روانی به یاری این روان نخواهد شتافت و پس از آنکه صاحب روان بمیرد گرچه این روان از ترس میگرید و ناله میکند و نیز دو سگ نامبرده که نگهبان و رهاننده در سر پل چینوت میباشند به کمک او نمیآیند و گذشتن او را از پل امکان پذیر نمیسازند – (وندیداد ۱۳-۹).
در اصل چنین است که هر کس که سگ را از گزند برهاند و به او پناه دهد روان خویش را از گزند رهانیده و در آخرت همان سگ، روان این شخص را در پناه خود خواهد گرفت و آنکس که در حق این جانور بی زیان قصور و ستم روا دارد روان او پس از مرگ همدم دیوان و خرفسترن و جانوران زیانکار خواهد بود. در وندیداد آمده است که آنان که سگان را آزار دهد و آسیب رساند روان در گذشتگان خویش را تا نهمین نسل آیندۀ خود در سر پل چینوت میآزارد و مانع عبور آنان از این پل میشود. (وندیداد ۱۳- ۲ و۳).
شرح زیر که عینا” نقل قول میشود از یک زرتشتی دیندار از اهالی شریف آباد اردکان یزد به نام رستم نوشیروان است و جا دارد که گفتههای ایشان را در این مورد بدون هیچگونه تغییری به آگاهی برسانم، این مرد که در کوتاه زمانی پیش در گذشت شخصی سخت دیندار بود و متأسفانه فرزندی نداشت و بنا به وظیفه و عاطفه انسانی و مذهبی خود به پرورش و تغذیه سگان میپرداخت و به سگان آواره پناه میداد، ایشان چنین اظهار داشتند: بستگیهای روانی و پیوندهای دینی یک فرد زرتشتی پس از مرگ با سگ به استناد مدارک موجود مذهبی و آنطور که در انجام مراسم زرتشتان دیده میشود یک پیوند ناگسستنی است. سگ نگهبان روان است و یک شخص دیندار نباید به سگ خوراکهای کهنه گوشت سخت که دارای استخوان زیاد باشد و ماندههای خوراکهای خانواده بدهد (وندیداد ۱۵-۳) زیرا سگ به روایت سد در احقاق سهمیه خوراکی خود حق دارد و این خوراکها را باید تازه و پیش از دیگران به او بدهند و این یکی از فرمانهای آئین زرتشتیان است.
سگ در مقام دینی خود برای آن نیست که انسان به او خوراکهای متعفن و مانده و غیر قابل خوردن بدهد. انسان باید سهمیه سگ را در یک بشقاب و یا ظرف پاکیزه به او بدهد به گونه ای که سگ بتواند بی هیچگونه زحمتی آن خوراک را بخورد. زرتشتیان باید معمولا ظرف ویژه ای برای سگ داشته باشد که ‹‹تاس روئین›› نامیده میشد و این ظرف در مراسم مذهبی و نمازهای عمومی نیز به کار برده میشود. در موقع گذاشتن ظرف غذا به پیش سگ باید سه بار نماز اشم و هو و سه بار نماز اهوناوئیر به جای آورد و این در حین سرد شدن غذا برای سگ (وندیداد ۱۵-۳) زیرا روانیست که به سگ غذایی داده شود که گلوی او را بسوزاند (وندیداد ۱۵-۴) و در حین تغذیه سگ، باید شخص خوراک دهندۀ بهدین به ‹‹واج سروش›› (در ذکر و اندیشۀ فرشتۀ فروتنی که همان سروش – اوستایی – Sraosa است) باشد. این شخص مادام که سگ مشغول خوراک خوردن است، دو نماز نامبرده را به آرامیبه زبان میآورد و در مقام میزان این جانور مفید و با حرمت اندکی از سگ و ظرف خوراک او فاصله میگیرد تا سگ احساس مزاحمت نکند و بدون ترس خوراکش را بخورد و پیش از آنکه سگ سیر شود و از ظرف خوراک فاصله بگیرد نباید این میزبان به او نزدیک شود و نباید از این واقعیت غافل بود که اگر سگ گرسنه ای سیر شود و نگهبانی خود را برای روان در گذشتگان بهتر و پاسبانه تر انجام میدهد. دادن جای آرامش و سکونت به یک ماده سگ حامله و پرورش دادن نوازدانش در کیش مزدیسنی به گفته ایشان همانند پرورش و تربیت فرزندان خود انسان بوده، و به همان اندازه پر ارج و کرفه است و در ردیف نیکیهای بزرگ میباشد.
در ایران باستان سگان مرده را مانند انسانهای در گذشته تدفین مینموده اند ولی این روش دیگر در میان زرتشتیان امروز معمول نیست. وندیداد چنان مینمایاند که زرتشتیان در ایران باستان حتی مراسم ساده ای را پس از مرگ سگی برای او انجام میداده اند و امروزه نیز به شیوه بسیار ساده ای مشاهده میشود که زرتشتیان مؤمن در مناطق و روستاهای کوچک زرتشتی نشین پس از آنکه سگی مرد لاشه او را به خاک میسپارند و به یاد و به پاس خدمات پاسبانی و وفاداری این حیوان لااقل سالی یک مرتبه خوراکی تازه و گرم برای سگهای دیگر تهیه نموده و به خورد آنان میدهند
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.