امروز یاد اسکیتز یکی از جالب توجه ترین و توانمندترین گربه را گرامی میداریم.او در نوشتن شعر و کتاب به مراقبش دکتر ریما مورل کمک میکرد و حتی خود شعر هایی می سرود!
مراقب او دکتر مورل قرابت زیادی با حیوانات داشته و او بنیانگذار پناهگاه حیوانات (کشتی زنده) است که برای حیوانات اسکاتلند خانه ای دوست داشتنی فراهم کرده است.او فارغ التحصیل رشته مردم شناسی از دانشگاه کمبریج، بریتانیاست و دکترای خود در رشته جغرافیا را از کالج دانشگاهی در لندن بریتانیا دریافت کرد. او نویسنده سه کتاب عرفانی در مورد ” هیونا” می باشد، هیونا، خرد باستانی و معنویت هاوایی است.
دکتر مورل هم اینک از توانایی ها و کمک های فوق العاده اسکیتز برای ما میگوید.

دکتر مورل:مسلما اسکیتز یکی از توانمندترین موجوداتی است که من افتخار آشنایی با او را داشته ام و هربار که در کنار او هستم احساس میکنم خیلی متبرک شده ام که این محصاحبت نصیبم شده.ما با هم خیلی شاد هستیم.سالهایی که با اسکیتز گذارندم بسیار خاص بوده.او نه تنها اشعاری بسیار زیبا سروده بلکه به من نیز کمک کرده تا کتابهام را تکمیل کنم.
دکتر مورل میگوید که اسکیتز در زندگی گذشته شاعری فاضل بوده است.
دکتر مورل:بهتر است بگویم هر وقت در هر حال نوشتن هستم او نیز در کنار من است.او دوست دارد من بنویسم و به هر چیزی که مینویسم به شدت علاقمند است.او در ژستی بسیار خاص در کنار کامپیوتر من با حالتی متفکرانه نشسته و منتظر بازگشت من و آغاز نوشتن است.او در کنار من میشیند و بسیار آرام چرت میزند و اغلب سرش را به من یا به کیبورد تکیه میدهد و در زمانی که کار میکنم با من است و حضور او در آنجا برای من برکت است زیرا خیلی به من کمک میکند و همچنین شگفتی و زیبایی که در درون اوست چیزهایی که گاهی شانس می آورم و میتوانم آنها را در شعر بیاورم مرا یاری میدهد.

دکتر مورل شرح میدهد که چطور اسکیتز توانست شعری سروده خود را با جهانیان در میان بگذارد.
دکتر مورل:شامگاه فوق العاده ای بود,در سال 1999 و من میدانستم چیز بسیار خاصی در شرف وقوع است.ما شب را در خانه سپری میکردیم.کاری برای انجام نداشتم.کنار کامپیوتر نشسته بودم و اسکیتز در کنارم بود و ناگهان آن اشعار از او به من رسید و انگشتانم شروع به تایپ نمود.گویی به طور خودکار تایپ میکردم و نمیدانستم در حال نوشتن چه چیزی هستم.5 یا 6 شعر به طور خودکار نوشته شد که بعدها به (سری همتای روحی)شهرت یافت و همه در مورد یافتن و از دست دادن همتای روحی و تجدد دیدار با او بود.هرگز شبی مثل آن نداشتم که شعر بنویسم و من کاملا مطمئن هستم که عشق اسکتیز و توجه او به الهام بخشید تا این شعر را بسرایم.شعر او بسیار عمیق است.

اشعار اسکیتز سروده های اصلی او هستند و به هیچ عنوان تغییر نیافته اند.
دکتر مورل:این اشعار بسیار جالب هستند چون من آنها را ویرایش نکردم.چیزی که شما مشاهده میکنید همان شعری است که اسکیتز به من الهام کرد و من نوشتم.شعر دارای قافیه است گویی از قبل تقطیع شده است.اگر این شعر مال من بود مجبور بودم بارها آن را بازنگری کنم اما این شعر همان دفعه اول درست بود.یکی از تاثیر پذیر اشعار او شعر کوتاهی است بنام (دست و دستکش)که میگوید خداوند عشق است و چطور باید عشق ورزید و چرا ما بیشتر از عشق نمی ورزیم.من با اشعار احساس نزدیکی دارم.همانطور که با گربه ام اسکیتز دارم.زیرا اشعار بیانی فوق العاده از روح شکوهمند اسکیتز هستند که من برکت یافتم بخشی از آن را با دیگران تقسیم کنم.یکی دیگر از اشعار اسکیتز (پاسخ)نام دارد.این شعر نیز هنگامی که اسکیتز به منظور خاصی در کنار لم داده بود و با چشمان درخشانش به من خیره شده بود توسط من تایپ شد.این شعر در پسخ شعری به نام فراخوان اثر روپرت بروک یکی از مشهورترین شاعران قرن 20 سروده شده است.این شعر آرزوی روح را برای قلمروی دیگر شرح میدهد و همچنین برای همتای روحی اش.

دکتر مورل:اسکیتز گربه ی کوچکی نبود.او مدیتیشن را دوست داشت.وقتی مدیتیشن را شروع میکردیم می آمد و در تمام مدت مدیتیشن روی پایم مینشست.او فقط دوست داشت یک ساعت بیرون باشد.در واقع فقط لازم بود به او فکر کنم تا او از طریق درب مخصوصش و با صدای کم میو با عجله بازگردد و دم سیاه رنگش را تکان دهد و بعد به سوی من در هر جا که باشم بیاید و اگر روی میز کاری داشتم او روی میز میپرید و پیشانی اش را به من میفشرد و چند ثانیه همانطور نگه میداشت و من احساس شادی بسیار داشتم گویی چندین ستاره کوچک از پیشانی او به پیشانی من منتقل میشد.اسکیتز همواره به شدت موقر,زیبا و خالص بودو این با نقش او به عنوان شاعری در میان گربه ها همخوانی داشت.

آموزگاران زندگی ما شکلهای متفاوتی دارند.
دکتر مورل:بسیار مهم است که انسانها درک کنند که ما استادان زیادی داریم و تنها در مدرسه و دانشگاه آموزش نمیبینم.و منابع بسیار متفاوتی وجود دارد که ما از آنها آموزش میگیریم و یکی از مهمترین منابع آموزشی ما دوستان حیوان قابل اعتماد,وفادار و با محبتمان هستند.ماحتی میتوانیم از یک درخت و یا یک سنگ چیزهایی فرا بگیریم و یا دلهایمان را بگشاییم و به چشمان سبز گربه مان بنگریم .هر حیوانی که میبینم پیامی برای ما دارد و ما به عنوان انسان در باید سعی در کشف چیزهایی که حیوانات سعی در گفتن آن دارند و برای بیان آنها اینجا هستند.
اسکیتز برای انسانها پیامی دارد که دکتر مورل به نمایندگی از او آنرا برایمان میگوید.
ما گربه ها نیز همچون شما موجودات معنوی و آگاهی هستیم.ما نیز همچون شما شایسته احترام هستیم.ما نیز همچون شما سزاوار آزادی هستیم تا خود تصمیم بگیریم.ما در نور,آگاهی و خرد رشد میکنیم و انتخاب کردیم که برای کمک به شما به زمین بیایم.شما با احترام به ما یاری میرسانید که به شما کمک کنیم.ما زبان انسانها را متوجه میشویم.پس لطفا با ما حرف بزنید و از آن زبان استفاده کنید و پاسخ ما را نیز گوش کنید.ما به طریق خاصی به شما پاسخ میدهیم.شاید به صورت کلام نباشد.باید به اندازه کافی گشایش داشته باشید که کلام ما را درک کنید.شاید به صورت ضربه ملایم دممان باشد یا یک حرکت بدن یا یک نگاه با چشم یا کاری که پس از حرف زدنتان انجام میدهیم.به زبان ما نگاه کنید و آن را تفسیر کنید تا پیامش را دریابید.اما لطفا همچنان با سخن گفتن به ما ادامه دهید.ما نیز به شما پاسخ میگوییم.به این صورت میتوانیم نه تنها گفتگو بلکه ارتباطی ارزشمند و پرفایده داشته باشیم.
از چه راه هایی میتوانیم دوستان گربه مان را گرامی بداریم و احترام خودمان را به آنها نشان دهیم؟
دکتر مورل:فضای مقدس او بسیار مهم است.هر جایی که گربتان تصمیم میگیرد روی آن بشیند.چه روی مبل راحتی یا دسته صندلی یا بیرون خانه آنجا فضای مقدس اوست و نباید مزاحم او شوید.گربه شما به دلیلی آنجاست و واقعا مهم است که به دلیل او احترام بگذارید.زیرا گربه شما در حال انجام کار مهمی است که باید در آن مکان بخصوص انجام شود و به همین خاطر آن مکان را انتخاب کرده ما لزوما نمیدانیم که گربه در حال انجام چه کار بخصوصی است و به چه دلیل در حال انجام آن است و میخواهد به او اعتماد کنیم و به تمامیت مقدس او احترام بگذاریم.
گربه ها دوست ندارند تلویزیون زیاد روشن باشد زیرا ارتعاش آنها پایین است آنها موسیقی درمانگر و سکوت را دوست دارند و از آن لذت میبرند.آنها برای کمک به سیاره کار مهمی انجام میدهند و هر چقدر انسانها بیشتر به آنها کمک کنند تا کارشان را انجام دهند برای ما و سیاره بهتر میشوند.
به گربه خود احترام بگذارید و به او اجازه دهید در تصمیم گیری به شما کمک کند.و به او اجازه دهید در مورد رفاه خود از جمله جایی که می نشیند و طریقه کمک به شما تصمیم گیری کند.با گربه خود به عدالت رفتار کنید تا همه سود ببرند.