داستان عامه پسند (1994)
اسمرالدا (آنجلا جونز): اسمت چیه؟
بوچ (بروس ویلیس): بوچ.
اسمرالدا: معنیش چیه؟
بوچ: من آمریکاییم عزیزم. اسمای ما معنی نداره.
×
جولز (ساموئل.ال.جکسن): مارسلوس والاس چه شکلیه؟
برت (فرانک ویلی): چی؟
جولز: تو مال کدوم کشوری؟
برت: چی؟ چی؟ چ..
جولز: "چی" اسم هیچ جایی نیست که من بشناسم. تو "چی" انگلیسی صحبت میکنن؟
برت: چی؟
جولز: انگلیسی مادر به خطا. بلدی؟
برت: آره. آره
جولز: پس میفهمی من چی میگم.
برت: آره
جولز: مارسلوس والاس چه شکلیه؟
برت: چی؟
جولز: یه دفعه دیگه بگی "چی" یه دفعه دیگه بگی "چی" بهت اخطار میکنم مادرسگ تو فقط یه دفعه دیگه بگو "چی" و ببین چی میشه.
×
(جولز ، وینسنت و جیمی مشغول خوردن قهوه در آشپزخانهی جیمی هستند)
جولز: هوم م م م. خدا لعنتت کنه جیمی. قهوهی فرد اعلاییه. من و وینسنت به این قهوه حاضریای تو یخچال هم راضی بودیم اما ببین چه قهوهی حقی واسمون تدارک دیده. طعم چی میده؟
جیمی(کوئنتین تارانتینو): بکش بیرون جول.
جولز: چی؟
جیمی: نمیخواد به من بگی قهوهام چقدر خوبه. خب؟ چون خودم خریدمش و خوب میدونم چقدر درجه یکه. وقتی بانی میره قهوه بخره کثافت میخره. من قهوهی فرد اعلا میخرم چون دوست دارم وقتی میخورمش عطرش بپیچه تو مخم ولی میدونی الان چی تو مخمه؟ عطر این قهوه نیست، لشِ اون کاکاسیاه تو گاراژه.
جولز: جیمی اصلاً نگران اون قضیه نباش ...
جیمی (وسط حرفش میپرد): نه نه نه بذار یه چیزی ازت بپرسم. وقتی زدی بغل دیدی جلو در خونهی من مادر مرده نوشته " انبار میت کاکاسیاه"؟
جولز (مکث میکند): نه ندیدم.
جیمی: میدونی واسه چی همچین نوشتهای ندیدی؟
جولز: چرا؟
جیمی: چون اینجا نیست. چون انبارداری نعش کاکاسیاها شغل من نیست واسه همینه ندیدی.
×
جودی (روزانا آرکت) (میا را روی زمین میبیند): این کیه؟
لنس (اریک اشتولس): زود برو سر یخچال و آمپول آدرنالین رو بیار.
جودی: چش شده مگه؟
وینسنت (جان تراولتا): اور دوز کرده.
جودی: بندازش بیرون این زنیکه رو.
لنس و وینسنت: آمپولو بیار.
جودی: تو روح جفتتون (میرود)
وینسنت: عجب سلیطهایه.
لنس: تو فقط باهاش حرف بزن و منم بهش آمپولو تزریق میکنم ولی قبلش باید برم کتابچه پزشکیم رو بیارم.
وینسنت: کتابچه پزشکی دیگه واسه چه میخوای؟
لنس: من که تا حالا آدرنالین به کسی نزدم.
وینسنت: تا حالا نزدی؟
لنس: معلومه که نزدم چون هیچ وقت با آدمای بیظرفیت نشئه بازی نمیکنم. آدم باید از پس خودش بر بیاد.
وینسنت: آمپولو بزن.
(لنس به دنبال کتاب به اتاق میرود)
وینسنت: بجنب لنس، داره تموم میکنه.
لنس: دارم میجنبم دیگه.
جودی (به وینسنت): داره دنبال چی میگرده؟
وینسنت: نمیدونم یه کتاب انگاری.
جودی (به لنس): داری دنبال چی میگردی؟
لنس: یه کتابچه پزشکی سیاه.
جودی: دنبال چی؟
لنس: یه کتابچه پزشکی سیاه. شبیه به این دفترچههاست که به پرستارا میدن.
جودی: من که کتاب پزشکی تو خونه ندیدم.
لنس: نه بابا دارم. میدونم دارم.
جودی: خب اگه اینقدر حیاتیه همین جوری تزریق کن دیگه.
لنس: نمیدونم م م م چه جوری باید بزنم. چقدر بگم.
جودی: حالا تو این مدتی که داری میگردی که این بیچاره رو فرشت جون میده. تو خر تو خری اتاق چیزی پیدا نمیکنی.
جکی براون (1997)
اُردل رابی (ساموئل .ال . جکسن): ببینم مرده؟ آره یا نه؟
لوئیز (رابرت دنیرو): خیلی.
×
اُردل (چند ثانیه ای ساکت میماند و فکر میکند و ناگهان میفهمد چه کسی پول را برداشته): کار جکی براونه
×
لوئیز: هی. اون دهن کثیفت رو ببند. منظورم اینه که یه کلمه دیگه هم نمیخوام بشنوم.
ملانی (بریجت فوندا): باشه لوئیز.
(لوئیز اسلحه را بیرون میآورد و به ملانی شلیک میکند)
اردل رابی: چه جوری پیدام کردی؟
مکس چری (رابرت فورستر): وینستون پیدات کرد؟
اردل رابی: اون از کدم گوری پیدام کرد؟
مکس چری: کارشه. آدمایی رو پیدا میکنه که نمیخوان پیدا بشن.
اردل: دمِ کاکا سیاهش گرم.
×
مکس چری: نیم میلیون دلار همیشه دو در میشه.
بیل را بکش جلد اول (2003)
هاتوری هانزو (سونی چیبا): چی تو رو به اوکیناوا کشوند؟
عروس (اوما تورمن): اومدم اینجا یه مردی رو ببینم.
هاتوری هانزو: واقعاً؟ دوستت اینجا تو اوکیناوا زندگی میکنه؟
عروس: دقیقاً نه.
هاتوری هانزو: دوستت نیست؟
عروس: تا حالا ندیدمش.
هاتوری هانزو: ندیدیش؟ میتونم بپرسم کیه؟
عروس: هاتوری هانزو.
هاتوریهانزو (به ژاپنی): از هاتوریهانزو چی میخوای؟
عروس (به ژاپنی): یه شمشیر سامورایی میخوام.
هاتوری هانزو: شمشیر سامورایی واسه چی میخوای؟
عروس: میخوام یه جونور موذی رو باهاش بکشم.
هاتوری هانزو (انگلیسی): باید موش چاق و چلهای باشه که شمشیر هاتوریهانزو میخوای.
عروس: خیلی گنده است.
×
اولین میان نویس فیلم
انتقام غذایی است که باید سرد سرو شود. (ضرب المثل قدیمی کلینگونها)
*کلینگونها نژادی از موجودات فضایی هستند که در سریال و سری
فیلمهای پیشتازان فضا (Star Trek) از قهرمانان یا ضد قهرمانان اصلی محسوب میشوند. کلینگونها به جنگجویی و دلاوری مشهورند و زبان و فرهنگشان را بسیاری از طرفداران سریال بلدند!
×
عروس: گوگو من میدونم که تو احساس میکنی باید از اربابت محافظت کنی اما ازت خواهش میکنم بزنی به چاک.
گو گو یوباری (چیاکی کوریاما): تو به این میگی خواهش؟ از این بهتر هم میتونی خواهش کنی.
======================