جانورانی که گوشت خوارند و طعمهء خود را شکار می کنند ، برای شناسایی و حمله به طعمهء خود از حس های یکسانی استفاده نمی کنند . یعنی اینکه هر کدامشان برای این کار توانایی های خاص خودشان را دارند . برای مثال





حس بینایی : عقاب و شاهین برای شکار کردن شان از قدرت بینایی شان استفاده می کند . چشمهای آنها درست مانند یک دوربین شکاری عمل می کند . عقاب و شاهین علاوه بر دید عمومی شان یک لنز خاص نیز در میان چشمشان دارند که روی شکار مورد نظرشان تنظیم می شود و آنرا بسیار نزدیک و با کیفیتی خوب و دقیق مشخص می کند





حس شنوایی : برخی دیگر از جانداران برای شناسایی طعمهء خود و شکار آن از حس شنوایی شان بهره می گیرند . ساختار شنوایی و گوش این قبیل جانوران به مراتب پیشرفته تر ، کاملترو دقیق تر از انسان است . برای مثال ، پرنده ای مانند جغد نه تنها قدرت شنوایی اش فوق العاده بالاست ، بلکه می تواند گوش خود را صرفا” روی صداهای مختلفی که توسط طعمه اش ایجاد میشود متمرکز کند و کاری به کار دیگر صداهای محیط نداشته باشد . با یک چنین حس شنوایی قوی یی ، جغد می تواند تکان خوردن هر موجودی روی زمین ، لایه های زیر زمین و حتی زیر آب را بخوبی بشنود و موقعیت آن را تشخیص بدهد





حس بویایی : بسیاری از حیوانات برای ارسال پیام به همنوعان خود یا برای نشانه گذاری های مختلف ، موادی یا بوی خاصی را از بدن خود ترشح می کنند . بوهای مختلف در واقع علائم یا رد پاهایی هستند که در هوا بجا می مانند . از طرفی دیگر ، بسیاری از حیوانات هم از طریق بوکشیدن می توانند نقطهء حضور یا محل تردد طعمه شان را شناسایی کنند و یا آنرا تعقیب نمایند . در نتیجه حس بویایی ابزاری بسیار کارساز برای شناسایی شکار است . برای مثال ، حس بویایی روباه در مقایسه با انسان فوق العاده قوی تر و پیشرفته تر است و با همین توانایی است که غذا و شکار خود را می یابد





حس لامسه : جانورانی مانند بند پایان از طریق لمس زمین ، آب ، گیاهان و غیره ، می توانند حضور یا عبور و مرور شکار خود را حس کند .برای مثال رطیلی می تواند راه رفتن و تکان خوردن حشرات مختلف را شناسایی کند و محل دقیق حضور طعمه اش را نیز مشخص کند . در واقع پاهای این قبیل جانوران مجهز به نوعی لرزه نگار بسیار پیشرفته است






حس گرما بینی : حس شگفت انگیزی که در برخی از جانوران هست و در انسان نیست ، حس گرما بینی است . به این ترتیب که این جانوران قادرند در تاریکی مطلق نیز طعمه های خون گرم خود را به شکل واضحی ببینند . مارها از این جمله اند . سیستمی که امروزه به عنوان سیستم مادم قرمز و دید در شب از آن استفاده میشود در واقع نسخه برداری از همین توانایی مارهاست




حس بازخوردگیری - اکوگیری : این حس نیز برای انسان قابل درک نیست اما بهرحال بسیاری از جانوران از آن برای شناسایی و شکار طعمه شان از آن استفاده می کنند . بازخوردگیری به این شکل است که حیوانی مانند خفاش ، دلفین و یا نهنگ ابتدا صدایی را با فرکانسی بسیار بالا در محیط خود ( چه در دریا ، چه خشکی و چه در هوا ) پخش می کنند . این صداها پس از برخورد با اجسام مختلف ، منعکس شده و به گوش جانور باز می گردند . اینجاست که خفاش یا دلفین متوجه میشوند که شکارشان دقیقا” در کجا و در چه موقعیتی قرار دارد . سیستم رادارهایی که امروزه از آن بهره می بریم نیز بطور کامل با الهام گیری از همین حس اختراع و ساخته شده اند

سایر حیوانات چه می کنند؟
برخی دیگر از حیوانات شکارچی از یک چنین توانایی هایی که در بالا ذکرشان رفت محرومند . در نتیجه مجبورند برای شکار کردن طعمه های خود و ادامهء بقایشان به راههای دیگر متوسل شوند . برای مثال حیوانی مانند یوزپلنگ از قدرتی که در سریع دویدن دارد استفاده می کند . او ناگهان به سمت شکاری که در نظر گرفته است با نهایت قدرت و سرعت می دود . اگر توانست آنرا به چنگ آورد ، برده است . اما اگر شکار از دستش گریخت ، دیگر از نفس می افتد و نمی تواند به سراغ شکاری دیگر برود . برخی دیگر از جانوران قادر به دویدنی با سرعت یوزپلنگ نیستند ، در نتیجه ترجیح می دهند که خود را استتار کنند و برای شکارشان در کمین بنشینند . آنها همین که طعمهء خود را نزدیک دیدند ، بسوی آن می جهند . ماهر ترین جانوری که در کمین شکارش می نشیند ، پلنگ است . اما شیر هر دو خصوصیت را با هم دارد . یعنی آنکه هم بعد از یوزپلنگ سریع ترین شکارچی دنیاست و هم اینکه بعد از پلنگ کمین کار ترین جانور عالم محسوب میشود . گروه دیگری از جانوران به تنهایی قادر به شکار طعمه شان نیستند در نتیجه بطور جمعی به شکار می روند . گرگها از آن جمله اند . برخی از جانداران نیز مسلح هستند و با نیش خود طعمه شان را می کشند ، یا بی حس می کنند و سپس آنرا می خورند . برخی از مارها و نیز همهء عقرب ها نمونه هایی از این دست جانوران هستند