کافکا در بیشتر مدت زندگیش بی‌طرفی خود را در مورد ادیان رسمی حفظ کرد. با این حال و با این که هیچ‌وقت شخصیت‌های داستان‌هایش را یهودی تصویر نکرد، هرگز سعی نکرد ریشهٔ یهودی خود را پنهان کند. او از لحاظ فکری به مکتب هسیدیسم در یهودیت علاقه‌مند بود که برای تجارب روحانی و صوفیانه ارزش زیادی قائل است. کافکا در ده سال پایانی عمرش حتی به زندگی در اسرائیل ابراز تمایل کرد.
تناقضات اخلاقی و آیینی موجود در داستان‌های «داوری»، «مأمور سوخت»، «هنرمند گرسنه» و «دکتر حومه»، همه نشانه‌هایی از علاقهٔ کافکا به آموزه‌های خاخام‌ها و تناسب آنها با قوانین و قضاوت در خود دارند. از طرف دیگر سبک وسواسی طنزآمیز راوی مجادله‌جوی «ژوزفین خواننده»، سنت شعارگونهٔ موعظه‌های خاخام‌ها را نمایان می‌کند.

روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۱۶ اوت ۲۰۰۸ میلادی، نامه‌ای از دورا دايامنت، آخرين معشوقه کافکا به دوست نزديک کافکا يعنی مکس برود را منتشر کرده که در آن وی مدعی شده بود که «کافکا هميشه می‌خواست به اسرائيل مهاجرت کند».

داستان نوشته‌های گمشده کافکا به طور گسترده در مطبوعات و رسانه‌ها منعکس شده و به دنبال آن آرشيو ادبی آلمان در مارباخ که صاحب مجموعه‌ای از نامه‌های کافکاست خواستار انتقال اين اسناد از اسرائيل به آلمان شده است، اما آرشيو دولتی اسرائيل گفته که هيچ سند مهمی که مربوط به تاريخ مردم يهود باشد از اسرائيل خارج نخواهد شد.

ادامه دارد...