پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر ◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
      نسخه مدرن صندلی کلاسیک دارای بدنه ای پلاستیکی است که آن را شبیه مجسمه یک کبوتر می کند . صندلی بازو کبوتر که توسط Muddycap طراحی شده است تا برخی از پرها را در دنیای مبلمان به هم بزند. صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر شهری طراحی شده است چیزی بسیار غیر معمول است. این یک مجسمه کاربردی روی پایه های فولادی است که از پلاستیک کبوتری شکل ساخته شده است. بازوهای صندلی در واقع بال های کبوتری هستند که شما را به نشستن و آرامش در آغوش گرم دعوت می کنند. نگران نباشید، هیچ کبوتر واقعی برای فاکتور راحتی مشورت نشد. صندلی کبوتر کمی نگرش پرندگان را برای هرکسی که به دنبال اضافه کردن رنگ حیات وحش شهری به خانه خود است، بدون بذر پرندگان، به ارمغان می آورد.
  • کارتن تخم مرغ خلاقانه ◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
      کارتن تخم مرغ خلاقانه دارای طراحی بازیگوشی است که طراوت و ارتباط با فرآیند طبیعی را برجسته می کند. بسته بندی "Just Laid Eggs" که توسط Springetts طراحی شده است، بر تخم هایی که به صورت محلی گذاشته می شوند تاکید دارد و تمایل مصرف کنندگان را برای محصولات مزرعه تا سفره جلب می کند. مکانیسم بستن به عنوان یک نشانه بصری برای تخمگذاری در حال تخمگذاری دو برابر می شود. تصویر چاپ شده از مرغ در حالت های مختلف، طنز و جذابیت را به یک بسته بندی تخم مرغ معمولی تزریق می کند تا آن را سرگرم کننده و به یاد ماندنی کند.
  • بطری چشم نواز ◄ بطری چشم نواز
      بطری چشم نواز شراب که شبیه یک پاندا خندان طراحی شده است، منشا شراب برنج و شایستگی غیرقابل انکار پانداها را ترکیب می کند. بسته بندی شراب برنج چینی لیدائو توسط ShenZhen BOB یک بطری شراب را به یک نماد عاطفی و فرهنگی تبدیل می کند. این بسته بندی با ترکیب پاندا، نماد محبوب و شناخته شده چین در سطح جهانی، محصول را به طور خلاقانه ای با میراث خود پیوند می دهد. بطری سرامیکی شراب پاندا دارای کلاه سنتی کشاورز و طناب کنفی است.
  • پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه ◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
      پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه و چنگک برگ طراحی شده اند ، لایه تازه ای از طنز و خلاقیت را اضافه می کنند. Cat Paw Backscracher یک پنجه بافت دار و گرد در انتهای یک دسته چوبی براق است. پنجه، در رنگ قرمز پر جنب و جوش یا مشکی کلاسیک موجود است، با طرح‌های خز واقعی و پدهای نرم که شبیه حرکت بازیگوش ورز دادن یک گربه واقعی است. پشت خراش چنگک برگ: تفسیر مجدد چنگک باغچه، این طرح برگ ها را با پشت خارش دار تعویض می کند. سر چنگک جمع و جور و زاویه‌دار است و در روکش‌های فلزی مانند سبز تیره یا خاکستری متال موجود است.
  • مبلی برای شما و سگ شما ◄ مبلی برای شما و سگ شما
      مبل نوآورانه دارای پلت فرم متحرکی است که به سگ شما کمک می کند تا به راحتی به کاناپه دسترسی پیدا کند و در عین حال راحتی را افزایش دهد و از فشار بر مفاصلش جلوگیری کند. «مبل CoZY» طراحی شده توسط هیون جین اوه، یک تکه مبلمان دوستدار سگ است که نحوه به اشتراک گذاشتن فضای زندگی خود با حیوانات خانگی خود را دوباره تعریف می کند. این طراحی مبل مخصوصاً برای سگ هایی که مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند کشکک کشکک هستند که 80 درصد سگ های کوچک را تحت تأثیر قرار می دهد مفید است .
  • بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس ◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
      بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس خوک دارای پوشش بامزه ای با صورت خوک است که هم جذاب و هم چشم نواز است. در دریایی از سوسیس های گرد، کوبر جرأت می کند با شکل مکعبی متفاوت باشد . بسته بندی خوک طراحی شده توسط Bunker Media برای برش ساندویچ عالی . این دستگاه که در پلاستیک صورتی براق پیچیده شده است، دارای یک تصویر پوزه خوک جذاب با دو چشم نقطه ای ریز است که به آن بیانی شگفت انگیز می دهد. روی بسته بندی سوسیس خوک Kuber با برش کلاه سرآشپز کارتونی پوشانده شده است.
  • بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ ◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
      بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ مرغ لاستیکی آن را در قفسه های فروشگاه حیوانات خانگی متمایز می کند. بسته بندی Doggie Dazzle توسط Mathilde Solanet طوری طراحی شده است که شبیه سگی است که مرغ لاستیکی را در دهان خود می گیرد . قسمت بالای بسته بندی نمای نزدیک از صورت یک سگ را نشان می دهد که پوزه آن کاملاً روی بدن مرغ قرار گرفته است. اسباب بازی مرغ لاستیکی به صورت افقی گسترش می یابد تا به نظر برسد که سگ با افتخار جایزه خود را حمل می کند.
  • نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته ◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
      نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته شده است، بدن تکه تکه شده و پاهای باریک حشره را به گونه ای بازیگوش و پیچیده تفسیر می کند. نیمکت موراوی که توسط مهدی دخلی طراحی شده است ، نشستن را از دریچه بیومیمیک دوباره تجسم می کند و از فرم زیبای مورچه الهام می گیرد. این نیمکت که از آلومینیوم سبک وزن ساخته شده است، به اندازه کافی محکم است تا بدن شما را پشتیبانی کند و به لطف تودوزی مخملی، به اندازه کافی نرم است تا آن را راحت نگه دارد. پاهای دراز و حشره مانند هم بیانیه بصری و هم گواهی بر تعادل و ظرافت است.
  • بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
      بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ، چوب‌های پوست خام را به‌عنوان دندان‌های سگ از پنجره دهان بریده‌شده نشان می‌دهد . بسته بندی Whitebites طراحی شده توسط Cecilia Uhr دارای تصویر سیاه و سفید از صورت یک سگ است که فورا توجه شما را جلب می کند. ناحیه دهان به طرز ماهرانه‌ای بریده شده است، چوب‌های چرم خام که شبیه دندان‌های سگ هستند نمایان می‌شود و پوزخندی برزخی ایجاد می‌کند که نمی‌توان به آن لبخند زد .
  • چراغ سگ ◄ چراغ سگ
      لامپ ناز برای صاحبان داچشوند شبیه سگی با پاهای کوتاه و دراز است . چراغ سگ شیری طراحی شده توسط استودیو Wants and Needs از کره جنوبی .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29387    |     صفحه 1 از 2939
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

نوشته ام در روزنامه اطلاعات

این نوشته ام برای اولین بار در روزنامه اطلاعات چاپ شد. در جشنواره طنز تهران پارسال هم برنده شد ولی کسی جایزه ایی چیزی به ما نداد. جایزه اش رو شما با خواندنش به من بدین برام بسه.

لینکش را گذاشتم و در ادامه مطلب کل داستان هست.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010\10\10-05\11-25-04.htm&storytitle=%DA%A9%D8%B1%D9%91%D9%87+%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D9%8A+%D8%A8

هومن ملوك‌پور ـ تهران جراح دامپزشك
کرّه اسبي به نام من!


نمي‌دانم چرا هميشه مشکلات حيوانات در نيمه شب رخ مي‌دهد؟... مثلاً بعد از يک روز پر حيوان(!) سر بر بالش گذاشته، در خلسة ميان خواب و بيداري به سر مي‌بري که زنگ موبايل از خواب مي‌پراندت و تو با نگاهي عذرخواهانه به همسرت، صداي منشي را مي‌شنوي که گربة خانم فلاني از 5 طبقه افتاده يا آقاي فلاني پاي سگش را لگد کرده و....

***



حدود ده سال پيش وقتي که دامپزشک بعضي از باشگاه‌هاي سوارکاري بودم؛ بامدادي حدود ساعت 2 مانند خيلي از آدم‌ها خواب بودم که تلفنم زنگ زد. مثل منگ‌ها دستم رو بردم بالاي تخت دنبال موبايلم. اول شيشه آب رو انداختم بعد ليوان، بعد هم براي اين که بقيه چيز‌هاي بالاي تخت را نيندازم، همسرم گوشي را داد دستم و با غرولند گفت: « اه... با اين موبايلت!» ورويش را برگرداند.

از پشت تلفن صداي مردي بود که تند تند و با استيصال حرف مي‌زد. در وهلة اول فکر کردم که از سفارت ژاپني، چيني، جايي تماس گرفته‌اند. تقريباً يکي دو دقيقة اول حرف‌هايش را نفهميدم.

ـ آقاي دکتر، با شمام!

ـ ‌ها؟

ـ من مي‌پرسم چي کار کنم؟ اون وقت شما مي‌گيد آها؟

ـ چي رو چيکار کنيد؟

ـ دکتر جون، «رايا» داره مي‌ميره.زور مي‌زنه ولي نمي‌تونه بزاد.

ـ رايا؟

ـ اسبم آقاي دکتر. افتاده رو زمين زور ميزنه. الآن بالا سرشم.تو رو خدا به دادم برسين.

آقاي صمصام بود.آقايي قد کوتاه و لاغرو مثل اسفند روي آتش بالا پايين مي‌پريد. موقع حرف زدن معمولي مي‌شد حالتش را در آن لحظة پر اضطراب درک کرد. اسبش را اندازة بچه‌اش دوست داشت (البته آن موقع بچه‌اي نداشت.چند سال بعد که بچه دار شد، به اين موضوع پي بردم!)

پاورچين رفتم لباس پوشيدم و خودم را در اسرع وقت رساندم به بالين پر از کاه مريضم. وارد باشگاه که شدم، صداي تراکتور مي‌آمد.با تعجب از اين که اين وقت شب تراکتور کجا کار مي‌کنـــد، وارد شدم. آقاي صمصام دوان دوان به سمتم آمد و با دستپــاچگي پرسيد:

ـ آقاي دکتر!...زنده مي‌مونن؟

ـ من که هنوز نديدمشون که!

ـ يه کارگر افغاني دارم، گفت مي‌تونه کرّه رو زنده بکشه بيرون!

ـ عجب!...

بعد همانطور که لباس کار مي‌پوشيدم پرسيدم:

ـ چطوري اونوقت؟

ـ با تراکتور!... الآن دارن پاي کرّه اسب رايا رو با طناب مي‌بندن تا با تراکتور بکشنش بيرون.

ـ نه.... بدو بگو اين كارو نکنن. جفتشون مي‌ميرن.... بدو!

دوان دوان رفت.

ماديان بيچاره روي زمين به پهلــــو افتاده بود و نفس نفس مي‌زد و آدم‌هــــاي زيادي دورو برش بودند. کارگر افغــــاني که تز «کرّه ـ طناب ـ تراکتور» را داده بود، گوشه‌اي ايستاده بود چپ چپ من را نگاه مي‌کرد و با لهجة خاصش مي‌گفت: «ما مي‌دانم مي‌ميره».

شکم «رايا» به اندازه يه بشکه آمــــده بود بالا. دست به کار شدم. وقتي دست کردم تا موقعيــــت جنين را بررسي کنم، ديدم پاهاي کره اسب داخل شکم مادر، مثل تار‌هاي کنف، تابيده شده به هــــم. دست راستش را مي‌کشيدي،پاي چپش بالا مي‌آمد،پـــاي چپش را مي‌خواستي تصحيح کني، گردنش تاب مي‌خورد.

کارگر افغاني گفت: «ما مي‌دانم، مي‌ميره....»

رايا، يکي از بهترين اسب‌هاي آن زمان بود که جوائز زيادي را در مسابقات پرش کسب کرده بود. يک ماديان کهر(1 )زيبا با پاهاي کشيده. به پهلو افتاده بود و نفس‌هاي تند و کوتاهي مي‌کشيد. و هر از گاهي با تکان‌هاي جنين، او نيز جفتکي مي‌انداخت ولي چون من پشت حيوان بودم، براي من خطري نداشت.

آقاي صمصام مثل کساني که سردشان شده باشد، دستش را گرفته بود جلوي دهنش و روي پنجة پا بالا پايين مي‌رفت و با نگراني نگاه مي‌کرد.

بسيار کار طاقت‌فرسايي است سخت زايي اسب. کساني که تجربه کرده باشند مي‌فهمند. چيزي حدود يک ساعت، انواع و اقسام فنون کشتي را بر روي هم رد و بدل کرديم و در اين بين، صــداي کارگر افغاني مثل آرشة يک ويولن‌نواز مبتدي، روي ذهنم عقب جلو مي‌رفت:

«ما مي‌دانم، مي‌ميره...... ما مي‌دانم، مي‌ميره....»

صدايش کردم و با يک محاسبة کوتاه، دامنة جفتک پراني‌هاي رايا را سنجيدم و گفتم که همانجا بايستد.کارگر بخت برگشته که احساس کمک جراح بودن مي‌کرد؛ با دقت چشم دوخته بود به حرکات دست من و با تکان‌هاي دستم، او هم به خود تکاني مي‌داد. ياد نوجواناني مي‌افتادم که بازي کامپيوتري مي‌کردند و در زمان بازي، خود را در ميان کارزار جنگ يا فينال فرمول يك احساس مي‌کنند و با شور و هيجان زياد همراه حرکات رقيب فرضي دست و بدنشان را حائل ضربات آن تکان مي‌دهند. انگار اوست که مشغول به دنيا آوردن کره اسب است.برگشت و به چند کارگر ديگر نگاهي از سر فخر انداخت و برگشت که بگويد: «ما مي‌دا...» که رايا با جفتکش 2 متر آن طرف‌تر پرتش کرد.کارگرسرش را گرفته بود و ناله کنان بردندش بيرون.

خلاصه دردسرتان ندهم؛ بعد از حدود 2 ساعت زور زدن، کرّه را دنيا آورم. با بيرون آمدن کرّه زيبا با پاهاي کشيده‌اش، کلّي خونابه و مايعات رحمي هم آمد که از سر تا پايم را مزيّن کرد.آقاي صمصام که ديگر نگو و نپرس. کرّه را بغل کرده بود و گريه مي‌کرد. آمد طرفم تا مرا هم بغل کند و ببوسد، ولي با ديدن سرو وضعم منصرف شد.

ـ من اين دو تا رو از شما دارم. جبران مي‌کنم دکتر جون، جبران مي‌کنم.

من هم همان‌طور که سر و صورت خون‌آلودم را پاک مي‌کردم، گفتم: «خواهش مي‌کنم، من که کاري نکردم.». موقع رفتن صداي ناله کارگر افغاني به گوش مي‌رسيد.

چند روز بعد که براي ويزيت دوره‌اي به باشگاه مورد نظر رفته بودم و مشغول کار بودم، از پشت سرم شنيدم که يک نفرمــــدام اسمم را صدا مي‌کرد.گذشته از اين که صدا و لهجــــه‌اش برايــــم‌اشنا بود، از اين متعجب شدم که اسمم را بدون پيشوندي مثل «دکتر» يا پسوندي مثل «آقا» صدا مي‌کرد.

ـ هومن...... هومن! بيا اينجا..... مگه با تو نيستم جوون مرگ شده؟!... ببين چي کار کردي. حالا من چي کار کنم؟....

به طرف صدا رفتم که ديدم همان کارگر افغاني لگد خورده است.مدام صدايم مي‌کرد؛ اما به سمت من نگاه نمي‌کرد. با يک زاوية 90 درجه‌اي نسبت به من ايستاده بود و مدام و يک نفس بدو بيراه مي‌گفت. يک لحظه ترسيدم. با خودم گفتم كه: «حتماً لگدي که رايا اون شب بهش زده، کورش کرده».

ـ اينجا هستم،کاري داري؟

به طرفم برگشت و گفت: «ااا... آقاي دکتر، خوبي،خوشي؟»

ـ داشتي منو صدا مي‌کردي؟

ـ نه آقاي دکتر!....

و حدّ فاصل بين شصت و سبابه دست راستش را به دهان برد و با تواضع گفت: «با‌ اي بودم» و با دست‌اشاره کرد به سمتي که من نمي‌ديدم. رفتم جلوتر و ديدم «رايا» با کرّه‌اش ايستادند داخل اصطبل‌شان و يکيشان يونجه مي‌خورد و يکيشان شير.

ـ آخه، آقاي صمصام اين‌قدر شما رو دوس داره كه بعد از‌اي که رايا رو زائوندين، به خاطر شما اسم کره‌اش رو گذاشته «هومن»! تازه ياد شب زايمان افتادم و گفته‌هاي آن شب را مرور کردم و معني «جبران مي‌کنم» آقاي صمصام را فهميدم.

«هومن کوچولو» بي توجه به نگاه‌هاي متعجبانة من که در برزخ بين خوشــــحالي و عصبانيت تاب مي‌خوردم، به سينة مادرش مک مي‌زد و من بسيار خوشحال بودم که آن «رايا»يي را که زائانده بودمش، خر نيست.

پي‌نويس:

1ـ به اسب قهوه‌اي که يال و دم مشکي داشته باشد، گفته مي‌شود.
The remote server returned an error: (500) Internal Server Error.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
◄ بطری چشم نواز
◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
◄ مبلی برای شما و سگ شما
◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
◄ چراغ سگ
◄ لامپ گربه ای
◄ فسیل دایناسور لگو تی رکس
◄ کلاه زیبای ساخته شده از نمد
◄ مدفوع وحشی اثر خورخه هررا
◄ میز خانه سگ
◄ تخت سکوی چوبی با خانه سگ
◄ کوزه خرس شکلی
◄ اسب ربات چهار پا
◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ German Shorthaired Pointer
◄ سگ در ایران باستان
◄ سگ پیتبول
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ Metynnis Fasciatus
◄ حیوانات در برف
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ British Shorthairs
◄ فصل چهارم
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ عقیم سازی
◄ معرفی دکتر شیری
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ Redbone Coonhound
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ شی هوا هوا
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ گربه های ناز نازی
◄ كتاب(7)
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ بیضه ها
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ ماهي و ماهي خور
◄ دکتر هومن و جراید
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ "وگانیسم"
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جوش در سگ ها
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ شباهت حيوانات
◄ Dog Fashion
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ کتامین
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ دراگون – Dragon
◄ iهیولا ها
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ فيبر ها
◄ Chinook
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ قیمت روز خودرو
◄ Z
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ یوزپلنگ
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ Belgian Sheepdog
◄ غدای بچه گربه
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ تغذیه ایگوانا
dram film izle

راهنما

گالری با استفاده از دکمه های صفحه کلید نیز عمل میکند:

دکمه قبلی و بعدی : قبلی/بعدی
زر space: بعدی
ENTER: توقف/نمایش
ESCAPE: بستن گالری
HOME/END: ابتدا/انتهای تصاویر
H - صفحه راهنما

بستن راهنما
pinlink