همراهشدن چهرهای مهربان با احساسی كه هر بازیگری توان نمایشش را ندارد،
مریلا زارعی را در گروه بازیگران مطرح قرار داده است اما او تنها یك بازیگر نیست بلكه حضورش در اجتماع و فعالیتهای بشردوستانه هم ثابت كرده بینیاز از شهرتطلبی، به فكر حمایت از مردم اجتماعش است. 25فروردین سالروز تولد 38سالگیاش است و بههمین بهانه نگاهی به مصاحبههای او انداختهایم تا بهتر بشناسیمش و بیشتر از اهداف و آرزوهایش بدانیم.
دنبال كردن آرزوها
گاهی لازم است كارهایی را برای دلمان انجام دهیم اگرچه در مقایسه با كارهای دیگر برایمان فایده مادی كمی داشته باشد. به این كارها میگویند كارهای «دلی». برای
مریلا زارعی هم تئاتر یك كار دلی است كه حاضر است به خاطرش چندین ماه كارهای پولساز دیگر را كنار بگذارد.
خودش می گوید:« چندسال پیش همین اتفاق افتاد كه برای تمرین و اجرای نمایش خانم حاجیان به نام
«یك مرد، یك زن» نوشته برشت، دقیقا یك سال كار سینمایی قبول نكردم و 6 ماه با گروه تمرین كردم كه البته كار سنگینی بود و انرژی بیشتری میطلبید. بهنظرم وقتی این فرصت و امكان برای بازیگر سینما پیش بیاید مثل یك ریكاوری است و فكر میكنم روی صحنهبودن علاقه همه بازیگران باشد.»
نیكوكاری با حفظ سمت
زارعی فقط یك بازیگر نیست؛ او هم مثل دیگران در زندگی خصوصی و غیرحرفهایاش اهدافی دارد كه به آنها پایبند بوده و برای محقق كردنشان تلاش میكند. او با حضورش در موسسه مهرآفرینان و فعالیت بهعنوان یك سفیر نیكوكار هواداران پروپاقرصتری پیدا كرد. خودش در این مورد میگوید: «من فكر میكنم سفیر نیكوكار بودن از بازیگری خیلی سختتر است چون خیلی مواقع جاهایی میروم كه هیچ بازیگر و هنرمندی را نمیشناسند و نمیدانند من هنرمند هستم و باید زمانی كه كنار كودكان و نوجوانان روستا هستم فقط به فكر این باشم كه كار خودم را بهعنوان یك سفیر نیكوكار بهخوبی انجام بدهم و به حرفهای كودكان و اموری كه آنها شدیدا به آن نیاز دارند توجه كنم.»
كارهای سخت لذت بخشتر است
«همه چیزش مثل زندگی بود؛ اینكه تو نمیدانی حالا كه حالت خوب است، الان كه كیفات كوك است، ممكن است یك خبر، یك اتفاق، یك برخورد یا حتی یك اساماس زندگیات را از اینرو به آن رو كند.» این توصیفی است كه
مریلا زارعی برای نقشش در
«درباره الی...» میآورد. گرچه او در این فیلم هم موفق ظاهر شد اما معتقد است كه این نقش و تلاش برای نمایش یك زندگی واقعی سختتر از كارهای دیگرش است و میگوید: «اولا خوشحال بودم كه این فرصت به من داده شده؛ ثانیا انگار بوی كار سخت به مشامم میرسید؛ كاری كه مدتها بود انتظارش را داشتم. نه اینكه كارهای دیگر آسان بودند، نه. برای من سطحیترین فیلمها هم كارهای سختی محسوب میشوند اما این فیلم خاص از یك جنس دیگر بود؛ از جنس یك سینمای دیگر.»
درك نیازهای یك كار جمعی
بازیگری یك كار جمعی است. كاری كه هرچقدر هم تیم آن كوچك باشد، باز هم نیازمند درك تكتك اعضای جمع است و زارعی در كارهایش نشان داده این توانایی را دارد. خودش معتقد است: «بعد از كار احساس كردم یك زندگی را تجربه كردهام؛ با تمام سختیها و آسانیها. به لحاظ حرفهای ریسك بزرگی بود. شما در كنار یك عده بازیگر، هر كدام با سوابق درخشان، قرار است بازی كنید؛ نه، ببخشید زندگی كنید. قرار است طوری كنار هم بایستید كه هیچكس قد بلندتر بهنظر نرسد یا حتی قد كوتاهتر. قرار است طوری كار شود كه انگار این فیلم 8 بازیگر ندارد. یك بازیگر دارد كه در 8جسم حلول كرده، در 8 نقش. جالبتر اینكه حاصل زحمات هر كداممان بسته به این بود كه دیگری چطور كارش را انجام میدهد.»
تلاش برای احقاق حقوق دیگران
حضور
مریلا زارعی در جلسات دادگاه شهلا جاهد از دیگر موضوعاتی بود كه اسم او را سر زبانها انداخت؛ گرچه پیگیریهای او نتیجهای در بر نداشت اما با این حال در روز اجرای حكم هم از ساعات اولیه در محوطه زندان حضور داشت و با
دلداری به خانواده شهلا به آنها برای گرفتن رضایت امیدواری میداد. زارعی برای جلب رضایت خانواده قربانی حادثه هم به خانه آنها رفته بود اما سرانجام بدون جلب رضایت آنها مقابل شهلا ظاهر شد. خودش درحالیكه اشك در چشمانش حلقه زده بوده در این مورد گفت
: «وقتی شهلا را ملاقات كردم او سكوت اختیار كرده بود، از او خواستم اگر ماجرایی ناگفته دارد بیان كند اما شهلا هیچچیز برای گفتن نداشت و تنها به رفتن به دنیای باقی امیدوار بود و از همگی حلالیت طلبید.»راضی نگهداشتن مردم مهمتر از هر چیزی است
مریلا زارعی محدودیتی برای كارش قائل نیست؛ تنها مرز او برای وارد شدن به یك كار، راضی نگهداشتن مخاطب است. او را هم در تلویزیون دیدهایم و هم در سینما، خودش هم میگوید: «موضعی برای بازی كردن در تلویزیون ندارم اما مثل خیلی از افراد دیگر همیشه از تلویزیون دلگیری و دلخوری داشتهام كه البته هنوز هم دارم اما چیزی كه برای من خیلی بیشتر اهمیت دارد، این است كه بتوانم مخاطبم را راضی كنم. حالا چه در بازیگری در تلویزیون و چه در بازیگری در سینما!»
حس مهمتر از هرچیز است
«در زندگی بارها شده كه غصه داری. میروی توی اتاقت مینشینی پشت در. سرت پایین، به یك نقطه خیره شدهای. بغضات توی گلویت است اما نمیخواهی اشك بریزی ولی آنقدر داغانی كه شانههایت میلرزند. من در سینما بهعنوان یك مخاطب، دنبال این لحظهها هستم كه بازیگر در آن دیده نشود اما حس و حالش تماشاچی را تحتتاثیر قرار دهد.»
هدف
مریلا زارعی از بازیگری محقق كردن چنین تصویری است. او بازیگر پركاری نیست چون میخواهد نقشش را با ظرافت انتخاب كند و با وسواسی كه خاص خودش است هم به آن بپردازد.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.