پرشین پت > > بيچاره مرنجاب، بيچاره کوه سفيد آب

بيچاره مرنجاب، بيچاره کوه سفيد آب

تاریخ ایجاد 1389/01/22
مشاهده 3860
بازگشت

چندين سال پيش در حاشيه جنوبي درياچه نمک،‌ مرنجاب،‌ مکاني براي دسترسي سريع عاشقان ماسه و سکوت و باد ،‌ به خلوت يک کوير بود. هر گاه مجال رفتن به دورتر ها نبود؛ مرنجاب، مانند دارويي بود که براي مدتي درد سرگرداني در بيابان ها را التيام مي بخشيد. در آن جا موبايل آنتن نمي داد و از امکاناتِ گاه خسته کننده بشري چيزي نبود.
تنها يک نگهبان بود به عمار ، بچه آران، که از کاروانسراي مرنجاب و فضا سازي هاي اطراف آن حفاظت مي کرد. عمار براي ميراث کار مي کرد ولي روز مزد بود و هميشه آرزو داشت که او را بيمه کنند. من با ديدن او به ياد واژه پر کاربرد استثمار مي افتادم. عمار تنها بود ، آنقدر تنها که اسم بسياري از رهروان کوير را حفظ بود. به او که سر مي زدم سراغ خيلي ها را مي گرفت.
مرنجاب واحه اي بود به زيبايي يک رويا، در ميان توهم گسترده بر حاشيه درياچه نمک. کاروانسرايي مرمت شده، آب قناب کوه هاي مجاور در‌ يک استخر آجري و چند مرغابي که هميشه پذيراي تکه نان ها بودند. يک پل کوچک در انتهاي استخر بود و چند درخت خميده کالاي ناياب سايه را به رايگان تقديم مسافران مي کردند. تعارف چاي براي عمار به مثابه تعارف به غذايي گران قيمت در شهر بود. آيا ما به هر کسي غذاي خود را تعارف مي کنيم؟ عمار به همه چاي تعارف مي کرد و بعد با لبخندي مي گفت: ((ماشين رو ميذاري کي بر مي گردي که اگه دير شد پيجور صدا کنم؟! تو ماسه ها گم نشي! ))

چهارشنبه تلفن دستي ام زنگ خورد. امسال کوير نرفته بودم. دل و دماغ نداشتم. تلفنم را برداشتم: ((ايمان نه نيار، مي خواي ما رو تنها بذاري ،‌ دلت مياد ،‌ بيا)) دعوت اينقدر صميمانه بود که نتوانستم نپذيرم چرا که مدتي مي شد که مي دانستم با زياد شدن حرکت تورهاي يک روزه کوير مرنجاب،‌ديگر رفتن به آنجا آن التيام سابق را ندارد. تازه از دوستي هم شنيده بودم که پل کنار استخر مرنجاب هم فرو ريخته است. پل کوچک و دلنوازي که منظره عبور مرغابي ها از زير آن را ديگر تنها در عکسها بايد ديد.

به مرنجاب رسيديم. کاروانسرايي که تابلو کوچک و بي سليقه اي خبر از واگذاري آن به بخش خصوصي مي داد! هوا گرگ و ميش بود. انبوهي از ماشين و چادر در اطراف پراکنده بود. با داربست فلزي ! اطراف کاروانسرا را حصاري کشيده بودند. سکوه هاي اطراف کاروانسرا شکسته و از هم پاشيده بود . استخر را رنگ آبي !! زده بودند- مثل استخر هاي شنا در تهران – و اطراف آن را نيز با توري حصار کشيده بودند. در هر جا تکه هاي پلاستيک و کاغذ پخش بود و انبوهي از زباله در کنار دو برج جلويي کاروانسرا روي هم تلنبار شده بود. پشت کاروانسرا مکان مناسبي براي فرار از توالت هاي کثيف کاروانسرا براي مردمي بود که تورها با خود به اينجا آورده بودند. من راه مي رفتم و مانند کسي که که قتل عامي از معصوميت را به نظاره نشسته است، اطراف را نگاه مي کردم. از همسفرانم که مشغول آماده کردن صبحانه بودند جدا شدم تا براي تنفس و تحمل اين شوک، يک ساعتي به سمت جنوب کاروانسرا بروم و برگردم. در راه تعداد بطري هاي پلاستيکي و قوطي هاي رها شده کمتر از تعداد خارها نبود. عده اي درختچه تاقي را آتش زده بودند تا گرم شوند. تحمل ديدن نداشتم؛ گويي دشمن به يک معبد مقدس حمله کرده است. در آن شرايطِ سخت عمر آن تاق حداقل ده سال بود. از تصميم خود پشيمان شدم، برگشتم.

ديگر همه بيدار شده بودند ، صداي موسيقي هاي پر استرس شهري همه جا شنيده مي شد و کسي را ديدم که با موبايل حرف مي زد. با تعجب تلفنم را از کيف کمري ام بيرون آوردم و روشنش کردم. تلفنم آنتن داشت و من هجوم امواج را به مغز بيچاره خود دوباره احساس کردم. جمعيت لحظه به لحظه بيشتر مي شد و من به همراهانم پيشنهاد دادم که زودتر به سمت تپه هاي ماسه اي برويم تا شايد بتوانيم کمي به خلوت کوير فرو رويم و بياساييم.
جمعيت بر روي تپه هاي ماسه اي موج ميزد. اين مهم نبود و چه بسا خوشحال هم شدم که اين همه آدم با کوير دوست شده اند و براي گذران لحظاتي به اينجا آمده اند. اما داستان باز حکايت زباله بود و نگه نداشتن آداب سکوت کوير و آتش زدن بوته. اما اندکي به ظهر مانده به ما حمله شد! لشکري از موتورهاي کراس و ماشينهاي تپه پيما به سمت ما آمدند. دود روغن آغشته در بنزين موتورها در فضا مي پيچيد و صداي مهيبشان گوش را آزار مي داد. دلم به حال موشها و سوسک هاي زيباي صحرايي؛ دلم به حال مار ها در خواب زمستاني؛ دلم به حال تپه ها سوخت. با خود فکر کردم که شايد اگر به يک شهر بازي در تهران رفته بودم راحت تر بودم چرا که قتل عام طبيعت را ديگر نمي ديدم. تنها پس از اندک زماني شيارهاي زيباي باد بر روي ماسه ها با اثر لاستيک موتورها جايگزين شد و مردم هم به جاي تماشاي کوير و اينکه فرصتي يافته باشند تا به خود فرو روند و خلوتي کنند، به عمليات آکروباتيک موتور سواران نگاه مي کردند. من جزيره سرگردان را نگاه کردم که به نظرم جزيره اي پريشان آمد. کوه سفيدآب آرام و متين و با وقار در دورتر هاي ماسه ها ايستاده بود . من به اين فکر کردم که چند سال ديگر مانده است تا اين لشکر خشن به او برسند؟

به کاروانسرا برگشتيم تا به سمت تهران برگرديم. جمعيتي بيشتري به کاروانسرا هجوم آورده بودند. درِ کاروانسرا باز بود. داخل شدم. براي هجره ها در کمال بي سليقه گي و نا آگاهي درهاي آهني گذاشته بودند و باز زباله در همه جا بر روي زمين ريخته شده بود. به ياد روزگاراني افتادم که در خلوت پاک اين کاروانسرا با دوستان عاشق تاريخ و طبيعت چگونه راه مي رفتيم و نفس مي کشيديم.در اين ميان ناگهان چشم به کسي افتاد که در ميان ازدحام مردم مانند جن زده ها ايستاده بود. جلوتر رفتم، عمار بود. من را شناخت: (( سلام ايمان،‌خيلي وقت بود که سر نمي زدي)) او را به رسم دوستي در آغوش گرفتم و گفتم: ((تو خوبي؟ چقدر اينجا عوض شده! )) سري به تاسف تکان داد و گفت : ((من دارم از اينجا مي رم. هفت سال اينجا بودم ولي ديگه دارم مي رم)) با هم از افرادي که هر دو مي شناختيم حرف زديم. وقت خداحافظي چند قدمي که از او دور شدم برگشتم و به او گفتم: ((راستي تو آخر بيمه شدي؟)) در حالي که برايم دستي بلند کرد و لبخندي نثارم ، گفت : ((نه))

ما از کاروانسرا دور مي شديم و من به اين فکر مي کردم که در مسير برگشت به امامزاده هلال بروم تا شايد زيارت آن آرامگاه صميمي مرا کمي آرام کند.
برگشتم و آب سفيد را نگاه کردم. امروز بيچاره مرنجاب، ‌فردا بيچاره کوه آب سفيد

(ایرن) ايمان نصرتي

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله

نظرات کاربران

ارسال به دوستان

نام شما

ایمیل شما

ایمیل گیرنده

توضیحات

کد امنیتی

کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید

کاربران با این تگها این مقاله را پیدا کرده اند :

◄ نور شب توتورو دیوراما
◄ صندلی اختاپوس
◄ مبل کرگدن
◄ لانه پرنده غول پیکر
◄ وزغ نگهبان
◄ خانه درختی گنبدی
◄ پهپاد مینیاتوری
◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
◄ صندلی چوبی به شکل زرافه
◄ lمیز کار مشترک با گربه
◄ ک زنبور رباتیک
◄ تخت راحت با آکواریوم
◄ تخت توتور
◄ چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند
◄ صندلی چوبی توسط جویس لین
◄ جا عسلی بامزه
◄ درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت
◄ میز کار مشترک با سگ
◄ میز کاری برای کنار سگ ها بودن
◄ خانه گربه جنگ ستارگان
◄ مبلمان مدولار برای گربه های خانگی
◄ اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای به شکل هیولا
◄ خانه گربه مدرن
◄ مبلی برای انها که گربه دارند
◄ مبل برای گربه ها
◄ بسته بندی عسل غیرمعمول
◄ مبلمان مدرن گربه‌پسند
◄ حیوانات خوردنی
◄ خانه گربه مدرن
◄ بسته بندی عسل
بعدی 1 قبلی

صفحه نخست » اخبار روز » روزانه های پرشین پت

خبر های روز حیوانات خانگی

معرفي نژاد گربه

اخبار ومقالات - گالری

نمایش متن مقالات

بيچاره مرنجاب، بيچاره کوه سفيد آب

EuroCat اسباب بازی گربه موش خالدار براق

1,650,000 ریال

82065077 تشک Relax 65 آبي قرمز ستاره دار

9,800,000 ریال

EuroCat اسباب بازی گربه بالشتی ابی

2,500,000 ریال

16558 لباس Fleece قرمز سايز XL

3,000,000 ریال

اسباب بازی ماهی متحرک همراه با کت نیپ مخصوص گربه

5,600,000 ریال

Moochie 135ML سوپ گربه با طعم گوشت گاو

1,400,000 ریال

مرنجاب

آنتن

موبايل

آيــا

سفيد 31

کوه 16

بيچاره 1

کار

انسان

ساله

دست

گاو

زنان

گوش

سازمان

جنگل

تصاویر

10 خبر اخر سایت

جدیدترین مقالات

◄ نور شب توتورو دیوراما لامپ زیبای رزین اپوکسی دارای نمای دلگرم کننده ای از توتورو و دوستانش است که روی شاخه درخت نشسته اند و صحنه ای نمادین از فیلم را ثبت می کنند. Totoro Diorama Night Light توسط ResinLamp جادوی انیمیشن محبوب ژاپنی My Neighbor Totoro را به خانه شما می آورد. می توان از آن به عنوان نور شب، نورپردازی خلق و خو یا به سادگی به عنوان یک قطعه تزئینی استفاده کرد. فیگورهای مینیاتوری انیمیشن My Neighbor Totoro از پایین توسط چراغ های LED که در یک پایه چوبی ادغام شده اند، روشن می شوند. ◄ صندلی اختاپوس صندلی خلاقانه الهام گرفته از اقیانوس که توسط هنرمند اسپانیایی ماکسیمو ریرا طراحی شده است . شاخک‌هایی که با چرم سیاه پوشیده شده‌اند در پشت این تخت دریایی شگفت‌انگیز قرار دارند. صندلی اختاپوس اولین قطعه از مجموعه صندلی حیوانات است . ◄ مبل کرگدن مبل با الهام از حیوانات طراحی شده تا شبیه اسب آبی در اندازه واقعی باشد . مبل کرگدن دست ساز از قاب فولادی پوشیده شده از پلی اورتان چرم مانند که شبیه پوست اسب آبی بدون مو است. ◄ لانه پرنده غول پیکر اینستالیشن هنری چشم نواز در تالین، استونی، برجی با لانه پرنده غول پیکر و سه تخم مرغ بزرگ است که در شب روشن می شوند تا درخششی مسحورکننده ایجاد کنند. در قلب منطقه بندر نوبلسنر تالین، دکل قدیمی دوباره به یک چیدمان هنری منحصر به فرد معروف به "لانه" تبدیل شد. نصب نور "آشیانه" توسط Velvet توسط توسعه دهنده املاک و مستغلات Merko سفارش داده شد تا زندگی جدیدی را به چشم انداز شهری بیافریند. لانه غول پیکر پرنده با تخم مرغ های درخشان با نشان دادن اینکه چگونه تخیل می تواند فضاهای روزمره را تغییر دهد، الهام بخش عابران، به ویژه کودکان است. ◄ وزغ نگهبان ربات شنا به شکل قورباغه در سراسر پرو موج می زند و با ایجاد اختلال در چرخه پرورش پشه ها با پشه ها مبارزه می کند. پشه هایی که بیماری هایی مانند دنگی را منتقل می کنند، تخم های خود را در آب ساکن می گذارند. وزغ نگهبان حرکتی را در آب راکد ایجاد می کند و از تخم گذاری موثر پشه ها جلوگیری می کند. قورباغه با ایجاد آشفتگی در سطح آب، زنده ماندن و تبدیل شدن به پشه بالغ را برای لارو پشه غیرقابل پذیرش می کند. وزغ نگهبان که توسط VML پرو و Sapolio طراحی شده است، یک راه حل با انرژی خورشیدی است که با اپیدمی ویرانگر دنگی در پرو مبارزه می کند. در مناطقی که با کمبود آب و نرخ بالای انتقال مواجه هستند، این نگهبان مبتکر امید به آینده ای سالم را ارائه می دهد. ◄ خانه درختی گنبدی با خانه درختی گنبدی شکل، حیاط خلوت خود را به یک پناهگاه لوکس تبدیل کنید و ترکیبی بی نظیر از راحتی و ارتباط با طبیعت را ارائه دهید. Dome Tree House توسط DomeSpaces اوج کمپینگ در فضای باز است . نصب و لوازم جانبی آسان، با گزینه‌هایی مانند پنکه‌های خورشیدی و نورگیر، بهترین مکان برای استراحت در تمام طول سال برای بزرگسالان و کودکان است. خانه درختی گنبدی شکل که از فولاد گالوانیزه بادوام ساخته شده و با PVC شفاف تزئین شده است، خلوتگاهی دنج در میان طبیعت فراهم می کند. راه جدیدی برای لذت بردن از فضای باز را با خانه درختی گنبدی نوآورانه کاوش کنید. ◄ پهپاد مینیاتوری پهپاد مینیاتوری ساخته شده برای پرواز ازدحام مستقل شبیه یک زنبور رباتیک است و از الگوهای پرواز طبیعی زنبورها الهام گرفته شده است. Festo BionicBee تنها 34 گرم وزن دارد و به لطف ساختار فوق العاده سبک و مانور استثنایی، از قابلیت های چشمگیری برخوردار است. مجهز به فناوری پیشرفته، هر پهپاد به طور مستقل در یک گروه حرکت می کند و مسیرهای از پیش تعیین شده را با دقتی بی نظیر دنبال می کند. از طریق کالیبراسیون هوشمند، زنبور Bionic عملکرد را بهینه می‌کند و هماهنگی یکپارچه را در میان گروه تضمین می‌کند. این نوآوری نشان دهنده اوج بیومیمیک و پیشرفت تکنولوژی در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین است. ◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا اسباب‌بازی قابل تمدید چاپ سه بعدی که شبیه شخصیت ترسناک گیاه پیرانا از بازی‌های ویدیویی کلاسیک Super Mario Bros است. از Grabber قابل گسترش گیاه پیرانا برای برداشتن اقلام از مکان های صعب العبور، اعم از تنقلات، کلیدها یا سایر اشیاء کوچک استفاده کنید. نسخه چاپی سه بعدی که توسط Alice3DTreasures از مواد PLA سازگار با محیط زیست ساخته شده است، هم پایدار و هم برای محیط زیست بی خطر است. هر گیربکس تحت بازرسی های کیفی کامل قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که استانداردهای بالا را برآورده می کند و در مجموعه اسباب بازی های طرفداران ماریو قرار می گیرد. ◄ صندلی چوبی به شکل زرافه صندلی چوبی به شکل زرافه دارای کشوی یکپارچه برای نگهداری کاغذ طراحی و مداد رنگی است. صندلی زرافه طراحی شده توسط لوئیس لیم برای بچه ها به عنوان میز نقاشی و بزرگسالان می توانند از آن به عنوان صندلی برای نشستن و استراحت در حین بازی کودکان استفاده کنند. ◄ lمیز کار مشترک با گربه میز اداری ارگونومیک با طراحی توخالی تضمین می کند که دستان شما در ارتفاع مطلوب قرار دارند و فشار و ناراحتی را در ساعات طولانی کار کاهش می دهد. میز توخالی طراحی شده توسط SUNRIU وعده می دهد که تجربه فضای کاری را با نگه داشتن دستان شما در ارتفاع عالی افزایش دهد. ناحیه فرورفته در داخل سطح میز شکل گرفته است و با ظرافت برای نگه داشتن دستان شما هنگام درگیر شدن با کارهای روزانه خود، حجاری شده است. میز ساخته شده از تخته سه لا شامل نقاط تعیین شده برای وسایل ضروری و ابزارهای رایج است که جریان کار را بهینه می کند و به هم ریختگی را به حداقل می رساند.
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 بعدی آخرین (1 - 10) / 29341 \| صفحه 1 از 2935