در بخش اول به بررسی وضعیت سیستم عامل ها، تبلت ها و تکنولوژی های تحت وب پرداختیم و نگاهی داشتیم به آنچه که ۲۰۱۰ اتفاق افتاد و آنچه در سال ۲۰۱۱ پیش روی ما قرار خواهد داشت. اما حتما شما هم با این مساله موافقید که بررسی این سه مورد نمی تواند نمودی از فضای کلی دنیای تکنولوژی باشد. پس در بخش دوم به سه فناوری پرطرفدار دیگر خواهیم پرداخت. یعنی "کنسول های بازی و بازی ها" – "پردازنده ها" و "کارت های گرافیک".
پس در ادامه مطلب با ما باشید.
- بازی ها:
۲۰۱۰ برای بازی خور ها هم سال خوبی بود. عناوین زیبایی در حوزه بازی های ویدئویی مانند Alan Wake یا Mass Effect و یا Black Ops دیگر باعث شد که گیمرها هم از وضع بازی ها رضایت کافی داشته باشند. اما صبر کنید تا ببینیم آیا همه چیز بر وفق مراد گیمرهای حرفه ای بود یا افراد عادی هم در نظر گرفته شدند؟
اگر به دنبال مبحث گرافیک باشیم؛ امسال شاهد بازی های استوره ای خاصی نبودیم. نکته جالب این است که امسال از گرافیک های بسیار بالا استقبال چندانی نشد. هم سازندگان و هم مصرف کنندگان به بازی های داستانی تمایل بیشتری نشان دادند. در واقع آن چه که در سال های قبل شاهد آن بودیم؛ امسال کمتر اتفاق افتاد. از نظر اهمیت دادن به گرافیک، شاید سال ۲۰۰۸ رتبه اول را داشته باشد. در آن سال عناوین شاهکاری مثل Far Cry 2 یا Resident Evil 5 و از همه مطرح تر Crysis وارد بازار شدند که گرافیک خیره کننده ای را عرضه می کردند و پیرو عرضه آن ها بازار سخت افزار هم روز به روز گرم تر می شد و شاهد این بودیم که این بازی ها استفاده ی بسیار عمده ای در بنچ مارک ها داشتند. در واقع هنوز هم این سه عنوان برای تست سخت افزار بر خیلی از عناوین دیگر ترجیه داده می شوند.
باید توجه داشت که امسال در حوزه گرافیک بازی های مطرح و خوبی داشتیم اما مساله اینجاست که آن جهشی که بازی ها در سال ۲۰۰۸ از نظر گرافیکی داشتند؛ امسال تکرار نشد. حتی خود مصرف کنندگان هم چندان به گرافیک اهمیت نمیدادند و بیشتر به داستان می نگریستند. موفقیت Alan Wake مثال خوبی از این مساله است. این بازی با این که گرافیک چندان بالایی نداشت و از نظر مشکلات حرکتی کاراکترها هم ایراد های زیادی به آن وارد بود، توانست با داستان فوق العاده جذاب اش موفقیت بسیاری کسب کند و حتی محدود بودن به پلتفرم Xbox 360 هم باعث کاهش موفقیت آن نشد. اما آیا علت کم شدن اهمیت گرافیک و گرایش بیشتر به داستان، فقط تغییر سلیقه است؟
با نگاهی به گذشته می بینیم که علت کمتر شدن "رشد" گرافیک و گرایش بیشتر به داستان؛ تنها و تنها به سلیقه محدود نمی شود. بلکه در آن باید خیلی از امکانات را هم در نظر گرفت. برای مثال کنسول ایکس باکس 360 جدید که امسال معرفی شد و یا حتی PS3 Slim؛ یک جهش را در گرافیک ارائه نمی دادند بلکه بیشتر سعی می کردند به جای فراتر رفتن از نسل های قبلی؛ نقص های آن ها را بپوشانند. اما در PC ها اوضاع کاملا متفاوت بود. رشد سخت افزاری کاملا قابل توجه بود و شرکت هایی مثل Nvidia و AMD با هم شدیدا وارد رقابت شدند. اما حتی رشد بستر سخت افزاری در پی سی ها هم تاثیری روی روند کلی گرافیک در بازی ها نداشت. دلیل آن روشن است:"پروژه های بزرگ دنیای بازی در حال آماده شدن برای عرضه در ۲۰۱۱ هستند."
با استناد به جمله بالا باید منتظر ادامه عناوین مطرح در سال آتی باشیم. پس روند بازی ها در سال آتی مانند امسال پیش نخواهد رفت. چرا که FarCry 3 و Crysis 2 در راه هستند و قطعا جو کلی دنیای بازی را تحت تاثیر قرار خواهند داد.
تا این جا توجه خود را به بازی ها معطوف کردیم. اما حالا بیایید تا نگاهی داشته باشیم به سخت افزار هایی که برای بازی کردن نیاز داریم!
-کنسول ها:
تا آنجا که به کنسول ها مربوط می شود. در سال ۲۰۱۰ سه محصول مهم بودند که توجه همه را به خود جذب کردند. بدون شک رتبه اول متعلق به کینکت است. می توان نام آن را گذاشت: انقلابی در کنترلر ها! البته شاید دامنه آن خیلی فراتر از کنترلر برود. این دستگاه توانست در ۱۰ روز اول عرضه اش یک میلیون فروش داشته باشد و علت آن هم کاربری بسیار جالب آن بود.
هر چند وقتی بررسی های تخصصی ای را که در مورد کینکت منتشر شده است نگاه می کنیم؛ می بینیم این دستگاه نتوانسته است کاملا درست عمل کند، اما عملکرد آن تا ۹۰ درصد خوب گزارش شده است. در مورد دستورات صوتی این دستگاه به خوبی عمل می کند و حرکت را هم به خوبی تشخیص می دهد. تنها اشکالی که تقریبا همه از آن شاکی هستند؛ زاویه کم لنز دوربین است که کاربر را مجبور می کند از دستگاه فاصله بیشتری بگیرد. مایکروسافت کینکت را سازگار با ایکس باکس 360 های قدیمی و جدید ساخته است ولی این محصول با پورت مخصوص به ایکس باکس های جدید وصل می شود که عملکرد آن را بهبود می بخشد. علاوه بر این، ايکس باکس 360 جدید که به Slim هم معروف است؛ دستگاهي کم صداتر – کم حجم تر – خنک تر – قوی تر و با قابلیت های بیشتری نسبت به نسخه قبلی است. اما همه این ها به حدی نیست که بتوان آن را یک جهش در کنسول ایکس باکس دانست. با این حال عملکرد بهبود یافته هم، ارزش خاص خودش را دارد.
اما وقتی از ایکس باکس جدید و کینکت دور شویم؛ به محصول مهم دیگر می رسیم. یعنی Move. یک فناوری شبیه Wii اما برای پلی استیشن! دسته هایی که مجهز به ژیروسکوپ هستند و دوران را تشخیص داده و آن را در بازی اعمال می کنند. با این وسیله هم، ایده های بسیار جالبی ساخته و پرداخته شد و البته فروش نسبتا خوبی هم داشت. اما در مقابل کینکت با شکست مواجه شد. عملکرد Move خوب گزارش شده اما ایده Kinect همان حامی قدرتمندی است که باعث موفقیت اش شده است.
-پردازنده ها:
در مورد پردازنده ها هم رقابت های زیادی صورت گرفت. گذشته از سیر صعودی کامپیوتر های رومیزی ؛ هر سال رقابت در حوزه پردازنده، مربوط به یک عامل خاص بوده است. مثلا در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ مهم ترین عامل، سرعت و فرکانس بود. بعد از آن گرایش به سوی پردازنده های با هسته های بیشتر پیش رفت. اما امسال شاهد تکامل نسبتا خوبی در این حوزه بودیم. شروع کننده روند تصاعدی امسال در کامپیوتر های رومیزی؛ به احتمال زیاد محصول Core i7-980X اینتل می باشد. این محصول نقص های کوچکی هم داشت اما در کل بسیار خوب عملکرد و توانست عنوان "قوی ترین پردازنده دسکتاپ جهان" را نصیب خود کند. با 6 هسته و 12 ترید؛ دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی گذاشت. این پردازنده هم از نظر معماری – هم فرکانس – هم تعداد هسته ها و ترید ها پیشتاز بود و با این حساب اینتل با آن توانست که سری Core i7 خود را تا حد مطلوبی توسعه دهد. در عین حال عیب بزرگ این محصول، قیمت بالای ۹۹۹ دلاری اش بود.
در مقابل AMD هم اقدام به عرضه پردازنده های شش هسته ای نمود که در آن ها هم از نظر معماری و فرکانس، نوآوری هایی وجود داشت.اولین و یکی از مطرح ترین این پردازنده ها؛ Phenom II X6 1090T نام داشت. این پردازنده نتوانست از نظر عملکرد به محصول اینتل برسد پس قوی ترین هم نشد! اما توانست موفقیت های زیادی را کسب کند. چون یک نقطه قوت داشت که کاملا به نفعش بود: قیمت پایین! قیمت ۲۸۵ دلاری آن، نقطه قوت بزرگی در مقابل رقیبش به شمار می رفت. هر چند خیلی از گیمرهای حرفه ای؛ قوی ترین را ترجیح می دادند، اما این پردازنده هم مخاطبان بسیار زیادی داشت.
همانطور که همیشه گفته شده؛ هیچ گاه نمی توان بدی و خوبی و یا برنده و بازنده نهایی را بین این دو رقیب سرسخت مشخص کرد. اما اگر به دو پردازنده ای که در بالا به آن ها اشاره شد بنگریم؛ می بینیم که اینتل توانسته است موفقیت بیشتری را در حوزه فنی داشته باشد و AMD هم توانسته به طرز اعجاب آوری قیمت نهایی محصول را کاهش دهد.
طبق خبری که قبلا در نارنجی خواندید، اینتل امسال توانست بهترین فصل فروش تاریخ خود را تجربه کند و به ۲.۹ میلیارد دلار سود برسد. این خبر نشان از گسترش سهم اینتل در بازار پردازنده ها دارد . پس اگر بخواهیم طبق سهم هم بررسی کنیم؛ می بینیم که اینتل پیروز ماجراست. اما رقابت همچنان ادامه دارد و این چیزی نیست که بتوانیم در ۲۰۱۱ ادامه روند آن را پیش بینی کنیم. هر چند که تا این جا شایعاتی در مورد به کارگیری محصولات اینتل در پردازنده ها و GPU های مک بوک و به کار گیری AMD به عنوان GPU درMac Book Pro منتشر شده است؛ اما باید پذیرفت که کامپیوترهای اپل بخش عمده بازار سخت افزار را تشکیل نمی دهند. پس باید باز هم منتظر ماند و دید که چه خواهد شد.
-کارت های گرافیک:
پس از شنیدن نام "کارت گرافیک" اولین چیزی که به ذهن خیلی از ما خطور می کند؛ نام دو شرکت Nvidia و AMD است. این دو شرکت از گذشته ها رقابت سخت و تنگاتنگی را تجربه می کردند و از قضا امسال مثل سال های قبل پیش نرفت.
پس از عرضه سری 4xxx در سال ۲۰۰۹؛ در همان اوایل سال ۲۰۱۰ ای ام دی شروع به معرفی محصولات سطح بالای خود در سری 5xxx نمود. محصولاتی که چیپست های قدرتمندی مثل 5870 و 5970 را شامل می شد. دو مدلي که توانستند نظر بسیاری را به خود جلب کنند و نام ATI را در عرصه کارت های گرافیک بالاتر از قبل قرار دهند. AMD سری 5xxx خود را بر پایه دایرکت ایکس یازده قرار داده بود و بدین منظور تصمیم گرفت که طیف ها و سلیقه های مختلفی را تحت این API جدید پوشش دهد و در این کار هم موفق شد.
اما در این بین Nvidia دیر به خودش آمد و وقتی اولین کارت گرافیکی قدرتمند تحت DirectX11 خود را معرفی کرد، دیگر دیر شده بود. تا همان زمان هم ATI موفق شده بود سهم زیادی از بازار را نصیب خود سازد و نام خود را بیش از پیش مطرح کند. بدبختانه یا خوشبختانه، کارت جدید، یعنی GTX 480 هم نتوانست با موفقیت زیادی عمل کند و عملکردش در بسیاری جنبه ها حتی از کارت 5870 هم پایین تر بود. در حالی که در تئوری باید چیزی بین 5970 و 5870 می بود. توضیحات بیشتر در مورد این کارت در این مقاله داده شده است.
i
باز هم در این مورد نمی توان مشت را نمونه ای از خروار دانست. پس باید پا را از این فراتر بگذاریم. اگر نگاهی به سهم فروش در اواسط امسال داشته باشیم، به این تیتر بر می خوریم: " برتری ATI در فروش پردازشگر های گرافیکی بر انویدیا " این خبر نشان می داد که در اواسط امسال سهم ای تی آی برابر ۵۱ و سهم Nvidia برابر ۴۹ درصد بوده است. در حالی که در سال ۲۰۰۹ این آمار بر عکس بود! علاوه بر این در کامپیوترهای اپل هم مانند iMac یا MacPro، ای تی آی جایگزین انویدیا شده است.
نکاتی هم هستند که نباید نادیده گرفته شوند: انویدیا در طول امسال سعی کرد که عقب ماندگی اش را در تولید کارت های تحت DX11 جبران نماید و محصولات متعددی برای این کار تولید کرد. اما نکته اصلی ماجرا همان تست هایی است که GTX 580 را (که قرار است قوی ترین کارت این شرکت باشد) در عملکرد هم سطح 5970 نشان می دهد. یعنی بعد از یک سال Nvidia فقط به 5970 رسیده (البته در ۵۰ درصد موارد کارایی پایین تری از آن دارد.) و این به هیچ وجه نکته تحسین برانگیزی نیست. آن هم وقتی که این شرکت وعده سریع ترین GPU دایرکت ایکس یازده را می دهد. میتوانید نگاهی به بنچ مارک های Hot Hardware بیاندازید. (اگر چه شاید با توزیع درایور های جدید مشکلات بهبود یابند)
در نهایت مي توان AMD یا همان ATI سابق را برنده اصلی در کارت های گرافیک دانست. اما باز هم نمی توانیم پیش بینی ای برای ۲۰۱۱ انجام دهیم. چون روند گسترش سخت افزارهای کامپیوتری تا حد زیادی غیر قابل پیش بینی است.
-پایان سخن:
در این دو بخش سعی شد به طور مختصر به موضوعات پرطرفدار در زمینه تکنولوژی و گجت ها پرداخته شود. اگر به تازگی به جمع نارنجی ها پیوسته اید این دو بخش به شما کمک خواهند کرد تا بدانید که در سال ۲۰۱۰ چه تغییرات اساسی و مهمی در دنیای تکنولوژی رخ داد.
اگر هم از مخاطبین همیشگی نارنجی هستید و اخبار تکنولوژی را دنبال می کنید، این دو بخش برای شما نقش یک جمع بندی کلی در مورد اتفاقات مهم سال ۲۰۱۰ را ایفا خواهند کرد.
|