۲۸ آپریل ۱۹۹۸ ساعت یک بعد از ظهر فرودگاه بین المللی " هیلو "
شاهد حضور مسافرانی است که قصد دارند با پرواز شماره ۲۴۳ این جزیره زیبا رو به مقصد
" هونولولو " ترک کنند ..
خطوط هوایی " لوها " یکی از شرکت های معتبر هوانوردی است که
تجارب زیادی در حمل به مسافر دارد
مسافران با نظم و ترتیب با هزاران شوق و امید در صف دریافت بلیط
قرار دارند .
دقایقی بعد اجازه سوار شدن مسافران صادر مي شود .. زمان پرواز
کلآ ۳۵ دقيقه است . پرواز ها از صبح زود اغاز مي شود . و اين نهمين پرواز اين شرکت
به جزيره هونولولو است .
مسافران با لبخند و خوشامدگويي مهمانداران وارد هواپيماي بوئينگ
۷۳۷ مي شوند .. سال هاي متمادي است که گروه پروازي به اين پرواز هاي روتين عادت
کرده اند
خانم " سي بي " يکي از با سابقه ترين مهمانداران اين خطوط است که
به عنوان سر مهماندار در اين پرواز حضور دارد ..
يکي از مسافران در حين سوار شدن به هواپيما ، ناخواسته متوجه ترک
هايي در بدنه هواپيما مي شود
حس بدي در اين رابطه او را آزار مي دهد .. اما به خاطر شلوغ بودن
سر مهماندارن بي خيال مي شود !
کاپيتان " باب شونزتايمر " با يازده سال سابقه مسئوليت اين پرواز
رو به عهده دارد . کمک او خانم " اميني تامکينز " با ۹ سال تجربه پرواز ، منتظر چک
براي کاپيتاني است ..
کاپيتان باب قبل از روشن کردن هواپيما به شوخي از کمک اش مي پرسد
.. کي کاپيتان مي شي !؟؟ دقايقي بعد هواپيماي ۷۳۷ به سر باند قرار گرفته و به پرواز
در مي ايد ...
معمولآ هواپيماهاي بوئينگ ۷۳۷ در زمان تيک آف و لندينگ با تکان
هايي همراست .. اما چشم انداز زيباي جزاير هاوايي تکان ها رو از ياد مسافران مي برد
..
مسير پروازي به خوبي در اين تصوير مشخص شده است . مسافران از
مشاهده مناظر لذت مي برند .
به خاطر کوتاهي مسير پروازي ، معمولآ با نوشيدني خنک ( نمي گويم
با شامپاين ! ) از مسافران در طول مسير پذيرايي مي شود . و خانم سي بي در حال
پذيرايي است ...
هواپيماي ۷۳۷ در حال رسيدن به ارتفاع دلخواه يعني ۲۴۰۰۰ پايي است
.
کاپيتان عادت داره مسئوليت پرواز رو به کمک خلبانش بسپارد چون
چيزي به کاپيتاني اش نمانده است
همان گونه که عقربه ارتفاع سنج نشان مي دهد ، در حال رسيدن سقف
درخواستي است .
همه چيز عادي و طبيعي به نظر مي رسد . اما درست در لحظه اي
که خانم کمک خلبان قصد دارد با چرخش به سمت راست در کاليدور اصلي قرار گيرد ،
ناگهان صداي انفجاري شنيده مي شود .. !
کاپيتان سعي مي کند با گرفتن يوک " فرمان " کنترل رو به عهده
گيرد .. هر دو شوکه شده اند . باب در حالي که سرگرم گذاشتن ماسک اکسيژن به سر خود
است خطاب به کمک خلبان مي گويد .. ما فشار رو از دست داده ايم .. اما به خاطر وزش
باد صدايش به همکارش نمي رسد ... !
در بخش مسافران اوضاع خيلي آشفته است .. وزش باد شديد و سرماي
حاصل از آن مسافران را پريشان کرده است ..
اين در حالي است که به دليل از دست دادن فشار پرشرايز ، جان همه
مسافران در خطر است .
هر دو خلبان به زحمت ماسک هاي اکسيژن را به روي سر قرار مي دهند
..
" پاترسيا آوبري " يکي از مسافران اين پرواز در باره لحظه
انفجار مي گويد .. با صداي مهيبي سقف هواپيما از بالاي سر ما کنده شد .. ! همه وحشت
زده شده بوديم ..
اين تصوير دقيقآ لحظه ترک خوردن بخشي از سقف هواپيما رو نشون مي
دهد .. که بعد ها فيلمي مستند از حادثه فوق توسط سازمان نشنال جئوگرافي تهيه و
توليد شد .
قسمت بزرگي از سقف با شدت تمام از جايش کنده شده و به اقيانوس مي
افتد .. !
تنها شانسي که اوردند ، قطعه جدا شده به دم هواپيما برخورد نکرد
! و به قول قديمي ها ميلي متري از کنار دم با سرعت گذشت ..
يکي از خانم هاي مهماندار از اين که سر مهماندار پرواز " خانم سي
بي " به بيرون پرتاپ شده و همکار ديگرش بي هوش و خونين به روي زمين افتاده است ،
خيلي ناراحت و نگران است ..
اين هم تصوير يکي ديگر از مهمانداران که بنده خدا به محض کنده
شدن سقف به روي زمين افتاد !
صداي شديد وزش باد مانع از شنيدن دستورات کاپيتان است . خانم کمک
خلبان با فرياد مي گويد .. من متوجه نمي شوم چه مي گويي .. من متوجه نمي شوم ... !
در اين لحظه وقتي خانم تامکينز به پشت سرش مي نگرد ، از تعجب خشک
اش مي زند ! او تازه متوجه مي شود چه بلايي به سر هواپيماي آن ها اومده است .. !
بيچاره مسافران به خاطر از دست دادن پرشرايز و وزش شديد باد خيلي
وحشت کرده اند ..
اين هم از بدشانسي اين مسافر است که يک تکه روزنامه رو
وزش باد به صورتش چسبانده است .. !
آشفتگي و اضطراب مسافران به خوبي نمايان است ..
طفلک مهماندار سعي مي کند هر از گاهي به وضعيت همکار مجروح اش
رسيدگي کند ..
عمو " گريک فيث " حتمآ معرف حضورتون است ! در اغلب سوانح به
عنوان کارشناس حضور دارد . او در باره خطر بي اکسيژني که اصطلاحآ " هاي پاکسيا " مي
نامند ، توضيح مي دهد .
در همين لحظه ماسک هاي اکسيژن براي تنفس از سقف اويزان مي شوند
.. بنده خدا مسافراني که سقف بالاي سرشون نيست .. براي لحظه اي تنفس از ماسک هاي
ساير مسافران تقلا مي کنند .
خانم هاپکينز ابتدا سعي مي کند وضعيت خود را به مرکز کنترل
ترافيک اطلاع دهد . اما موفق نمي شود
سرعت هواپيما در اين لحظه به ۲۷۰ ناتيکال مايل رسيده است ..
کاپيتان سعي در کاهش ارتفاع دارد .. اما همين فاصله مشکلاتي
براي مسافران پديد آمده است .
اين تصوير لحظه جدا شدن ورقه هاي سقف رو به خوبي نشان مي دهد ..
!
همان گونه که مي بينيد ، ترک و شکاف ها حتي به زير بدنه هم ادامه
يافته است .. !
طفلک خانم مهماندار يک لحظه با خود فکر کرد .. نکنه هواپيما
خلبان نداشته باشه ! به همين دليل با تلاش بسيار سعي کرد خود رو به پشت
کابين رسانده و از تلقن داخلي جوياي حال ان ها شود .. اما متآسفانه ارتباط قطع شده
است .. !
هر دو خلبان با تلاش بسيار سعي مي کنند هواپيما رو در ارتفاع
يازده هزار پايي حفظ کنند !
تقريبآ بيست و پنج دقيقه از پرواز گذشته بود که اين اتفاق
وحشتناک رخ داد .. !
کاپيتان سعي مي کند هواپيما رو در ارتفاع مناسب حفظ کند .. کمک
اش مرتب در حال تماس است
کمک خلبان وقتي از ارتباط با مرکز ترافيک ناميد مي شود ، سريع به
روي فرکانس برج کنترل مي رود .
در برج مراقبت پرواز فرودگاه " هونولولو " مسئول مربوطه در حال
گفت و گو با همکاران خود است که صداي کمک خلبان را مي شنود ...
خانم هاپکينز سعي مي کند با فرياد وضعيت اضطراري هواپيما رو به
برج مراقبت اطلاع دهد . او تاکيد دارد که ارتباط اش با بخش مسافران قطع شده است ..
و از حال روز ان ها هم بي خبر است ..
با شنيده شدن وضعيت پرواز ۲۴۳ ، مسئول برج حادثه رو به سر شيفت
آتش نشاني اطلاع مي دهد .
سرپرست ايستگاه به محض شنيدن وضعيت اضطراري ، آژير رو به صدا در
اورده و از داخل ميکرفون وضعيت رو اعلام مي کند .. آتشفشان ها سريع به ابتداي باند
اعزام مي شوند ..
هواپيما همچنان در ارتفاع پائين به سمت فرودگاه در پرواز است .
به دليل کنده شدن بخش اعظمي از سقف و رخنه باد به داخل کابين ،
کنترل هواپيما خيلي دشوار شده است .. و هر ان احتمآل چند تکه شدن هواپيما در آسمان
مي رود ..
بر و بچه هاي ايستگاه اتش نشاني به محض شنيدن وضعيت اضطراري که
براي يک فروند هواپيماي ۷۳۷ پيش امده است .. سريعآ آماده شده و براه مي افتند ..
در اين تصوير لحظه کم شدن ارتفاع رو مشاهده مي کنيد ..
بنده خدا کمک خلبان بقدري فرياد زده بود که صداش دورگه شده بود !
به همين دليل کاپيتان از گوشي خودش وضعيت رو به مسئول برج مراقبت گزارش مي کند ..
ضمن اين که به دليل کاهش ارتفاع ، هر دو نفر ماسک هاي خود رو برداشته اند ..
مسئول برج مراقبت به کاپيتان اطمينان مي دهد که همه تسهيلات
اضطراري براي فرود آماده است .
مهماندار با تجربه از اون جايي که احساس مي کنه .. شايد هواپيما
به فرودگاه نرسه و توي اقيانوس سرنگون شوند ، سعي مي کند با پوشاندن جليقه نجات
به مسافران آن ها رو اماده کنه ..
با نزديک شدن به منطقه اپروچ کاپيتان از کمک اش مي خواهد چرخ ها
رو پايين اورد .. اما متآسفانه مشکل ديگري بروز مي کنه .. ! و همان طور که در تصوير
مي بينيد ، چراغ قفل شدن چرخ جلو خاموش است .. که نشاندهنده باز نشدن چرخ جلوي
هواپيماست .. !
عمو " گريک " در باره خطر باز نشدن و فرود بدون چرخ جلو هواپيما
در شرايطي که بخشي از سقف کنده شده است مي گويد .. در اين وضعيت احتمال کنده و
مچاله شدن کابين وجود داره .. !
کاپيتان از کمک اش مي خواهد يک بار ديگه اهرم چرخ ها رو باز و
بسته نمايد .. شايد چرخ جلو باز شود
در همين هنگام دو نفر از بچه هاي زحمتکش آتشفشاني فرودگاه وقتي
مي شنوند خلبان مطمئن نيست که چرخ جلو باز است يا خير ؟سريع خود رو به ابتداي باند
رسونده و با دوربين نظاره گر سمتي که هواپيما قرار است بيايد ، مي شوند .
خانم مهماندار همچنان سعي در کنترل قسمت مسافران دارد ..
آن ها هر لحظه به منطقه فرودگاه نزديک مي شوند ..
کاپيتان از کمک اش مي خواهد براي کاهش سرعت و سهولت فرود فلاپ را
باز کند ..
در همين هنگام خانم هاپکينز دست به کار شده و سريع سرعت فرود رو
با توجه به وزن هواپيما ، مسافران ، مقدار باقي مانده سوخت ، طول باند ، وزش باد
محاسبه مي کند ..
کاپيتان با مشاهده جدول به دست امده ، از کمک اش مي خواهد پنج
درجه فلاپ ها رو باز کند .
خب اين هم عقربه نشان دهنده وضعيت هواپيما .. ! به هم خوردن
تعادل هواپيما کاملآ مشخص است .
با نزديک شدن به منطقه " شورت فاينال " خلبان سرعت رو کم مي کند
.
همه مضطرب و نگرانند . هيچ کسي از دقايق ديگر اطلاعي ندارد ...
کاپيتان در حالي که باند فرو رو در مقابل خود مي ديد ، در پاسخ
به مسئول برج مراقبت که در باره وضعيت چرخ جلوي هواپيما سوال کرده بود گفت .. چه با
چرخ جلو و چه بدون چرخ فرود خواهم امد .. !
در همين هنگام يکي از بچه هاي اتشفشاني که با دوربين خود هواپيما
رو رصد کرده بود ، با بي سيم به مسئول برج مراقبت خبر مي دهد که .. چرخ هاي جلوي
هواپيما باز هستند ..
مسئول برج با شنيدن خبر فوق خوشحال شده و سريع به کاپيتان اطلاع
مي دهد .. ديگه چيزي به فرود نمانده است .. باند هر لحظه نرديک و نزديک تر مي شود
...
طبق توصيه مهماندار فدکار همه مسافران پاها رو جمع کرده و سر ها
رو به روي زانو يا صندلي مقابل قرار مي دهند .. همه در تشويش و اضطراب به سر مي
برند .. ! و از خود مي پرسند .. چه خواهد شد !؟
هواپيماي بدون سقف و مملو از مسافر به سمت باند فرود نرديک و
نزديک تر مي شود ..
به اعتقاد اکثر کارشناسان مسايل هوانوردي ، اين حادثه يکي از
عجيب ترين و حتي ناممکن ترين رويداد صنعت هواپيمايي جهان بوده است ..
بنده خدا مسافران با ترس و وحشت آخرين لحظات پرواز رو تجربه مي
کنند ..
با لمس کردن چرخ هاي هواپيما بر باند فرودگاه .. خنده و شادي جاي
دلهره رو مي گيرد ..
خانم هاپکينز از کاپيتان مي پرسد .. ريورس ؟؟ و کاپيتان با
خوشحالي مي گويد .. بله جانم .. برو به ريورس ( معکوس کردن دور موتور ) و در اين
هنگام دست هاي کمک خلبان بر روي تراتل ها قرار مي گيرد
لحظاتي بعد از ايستادن هواپيما ، مسافران مات و مبهوت باور
ندارند که سالم نشسته اند .. !
در اين لحظه چهره مهماندار فداکار پرواز ۲۴۳ از همه خوشحال تر
است .. اشگ شوق در چشمانش ديده مي شود ... مسافران همه خوشحال و خندان اند ..
مسافران سريع توسط تشک هاي اضطراري از هواپيما پياده مي شوند ..
ب
آن ها با ديدن بدنه در هم شکسته هواپيما ، باور نمي کنند از آن
جان سالم بدر برده اند .. !
عده اي دور کاپيتان را گرفته و مرتب تشويق اش مي کنند ...
اين حادثه تنها يک کشته دارد . و او کسي جز خانم " سي بي " سر
مهماندار قديمي نيست . هفت نفر هم زخمي شده اند .. هنوز هم همه در شک بسر مي برند
..
عده اي از امداد گران براي نجات مسافراني که در داخل هواپيما گير
کرده اند ، بالا مي روند ..
بلافاصله تيم تحقيق متشکل از خبره ترين کارشناسان تشکيل مي شود
..
ابتدا تصاويري بزرگ از قسمت هاي مختلف بدنه گرفته مي شود ..
تصاوير به دقت مورد ارزيابي کارشناسان قرار مي گيرد ..
بعد از مدتي هواپيما رو به گوشه ديگري از باند منتقل مي کنند ..
بخش هايي از بدنه هواپيما براي تشخيص دلايل حادثه به واشنگتن
ارسال مي شود .
کارشناسان به دقت محل پيچ و مهره هاي بدنه رو بازديد مي کنند ..
ان ها به وچود زنگ زدگي در بخش هاي متعددي از بدنه مواجه مي شوند ..
خوردگي و زنگ زدگي بزرگ ترين آفت هواپيماهاست .. که در اين
هواپيما باعث حادثه شده بود .
کارشناس برنامه با نشان دادن بخش هاي زنگ زده به دوربين از عدم
دقت و بازرسي کامل متخصصان صحبت مي کند ..
تمام اجزاي بدنه در بازديد هاي تعين شده بايد به وسيله تابش نور
هاي مخصوص شناسايي شوند .
آن چه از نتيجه بازرسي ها حاصل مي شود ، عدم دقت و توجه متخصصان
مربوطه و رعايت نکردن دستور العمل هاي ارايه شده کارخانه سازنده اعلام مي شود ..
در اين هنگام يکي از کارشناسان با شاهدان عيني گفت و گو مي کند
..
اين خانم مسافر به تيم تحقيق مي گويد که عملآ ترک رو در نزديک در
ورودي ديدم . اما چون مهمانداران سرشون شلوغ بود ، اطلاع ندادم .. !
در اين جا نمونه ترک نزديک در به خوبي نمايان است ..
معمولآ بدنه هواپيما ها متشکل از پنجره هاي مربع شکل است . تا در
صورت هر گونه ناهنجاري و فشار يکي از آن ها به عنوان سوپاپ اطمينان عمل کرده و فشار
رو خارج نمايد ..
همان گونه که در تصوير مي بينيد .. اگر ترک وجود نداشت ، فقط بخش
کوچکي از بدنه جدا مي شد .. !
اگر چه تيم تحقيق و بازرسي متوجه دليل کنده شدن سقف شد ، اما هم
چنان اين پرسش مطرح بود که چرا فقط خانم سي بي به بيرون کشيده شد .. !!؟
مي گويند بنده خدا خانم " سي . بي " خيلي مهربان و مردمي بوده
است . روحش شاد
همان طور که مي بينيد ، دو مهماندار در طرفين محور کنده شده قرار
داشتند .. اما براي کشف معما به سراغ مسافري مي روند که آخرين بار سرمهماندار نزد
او بوده است ..
مسافر مربوطه تعريف مي کنه که سرمهماندار در حال صحبت با من بود
.. من روزنامه دستم بود . که ناگهان ديدم دو تا پا از بالاي سرم به سمت بيرون مي
رود .. خيلي سريع محو شد .. !
اين لحظه پذيرايي خانم سي بي است .. که به بيرون کشيده مي شود ..
با مطالعه فراوان مشخص مي شود ترک ها از جلوي در ادامه داشته و
به قسمت عقب هواپيما و پائين کشيده شده بود .. و با هر پرواز و فشار پرشرايز اين
ترک ها جلوتر رفته و بيشتر مي شدند .. البته بحث هاي تخصصي ديگري هم در باره کشش سر
مهماندار و نحوه بازرسي در اين فيلم بود که به دليل محدوديت به آن ها نپرداختم ..
ببین نیوز