افسردگی یک بیماری شناخته شده است که با معیارهای دقیقی تعریف می شود. با این حال، اعمال روانی ما چندان هم ساده نیست و همیشه به آسانی نمی توان وارد تمام قسمت هایش شد.


سردرد و دردهای دیگر، آیا علائم یک افسردگی پنهان اند؟
علاوه بر این، افسردگی پنهان هم وجود دارد، یعنی نوعی افسردگی که پشت علائمی کاملاً متفاوت با علائم کلاسیک و شناخته شدۀ افسردگی، پنهان می شود.



معیارهای بیرونی یک افسردگی پنهان کدام اند؟


افسردگی پنهان:
هنگامی که بدن رنج ذهنی اش را بیان می کند...
از سه هفته پیش ناتالی در رختخواب مانده است. او به شدت کمر درد دارد و احساس خستگی می کند به طوری که پزشکش تجویز کرده که کار نکند. او روحیه و شرایط قرار گرفتن پشت کامپیوتر در دفتر را به عنوان محرکی برای بازگشت سریع به سرکار ندارد.

او باید فیزیوتراپی انجام دهد؛ ناتالی به سختی خود را به جلسات درمانی که پزشک برایش در نظر گرفته می رساند. در واقع، ناتالی در یک مرحله از افسردگی پنهان زندگی می کند.

هنگامی که شخصی افسرده است، خلق و خویش در معرض آسیب قرار دارد. اما گاهی اوقات، مانند مورد ناتالی، افسردگی به شکلی نامتعارف و غیرعادی، یعنی پنهان، بروز پیدا می کند. در این مورد، ابتدا بدن حرف می زند. بدن است که رنج ذهنی و روحی را بیان می کند. بنابراین ناتالی که از مشکلات جسمی رنج می برد، بیش از آنچه که فکرش را بکند، دچار یک بیماری روحی و روانی شده است.


چه نوع مشکلات جسمی ممکن است در یک افسردگی پنهان مشاهده شوند؟
سردردها، کمر درد ، درد در ناحیۀ سینه، مشکلات گوارشی (درد شکم)، درد در اعضای مختلف بدن، سرگیجه و ... از آن دست مشکلات جسمی اند که ممکن است، در افسردگی پنهان مشاهده شوند.

مطمئناً، ناراحتی های شناخته شدۀ افسردگی نیز ممکن است مشاهده شوند، مانند مشکلات خواب یا اشتها، خستگی، خلق و خوی گرفته، مشکلات تمرکز، از دست دادن علاقه برای کارهای معمولاً خوشایند، کاهش تمایل جنسی...



چگونه بین یک بیماری جسمی و یک افسردگی پنهان فرق بگذاریم؟
پس از ابتلا به افسردگی، زمانی که مشکلات ظاهر می شوند، اغلب محو و مبهم اند و در یک ناحیۀ مشخص تمرکز نمی یابند. مشکلات خواب اغلب جزء نشانه های خاص افسردگی اند. بیشتر اوقات فرد صبح بسیار زود از خواب بیدار می شود و به سختی دوباره خوابش می برد.



چرا افسردگی پنهان می شود؟
اغلب اوقات، افراد برای اعتراف به افسردگی خجالت می کشند. آنها جرأت نمی کنند که این مورد را برای اطرافیان شان اعتراف کنند، اما غالباً، آنها این ناراحتی را پیش خودشان هم اعتراف نمی کنند. برای همین است که پی بردن به افسردگی توسط پزشک همیشه راحت نیست! حال آنکه یک افسردگی، چه بسا پنهان، یک افسردگی واقعی است. و باید با همان روش افسردگی توسط روان درمانی و با استفاده از درمان های ضد افسردگی مراقبت و معالجه شود.



معیارهای بیرونی یک افسردگی پنهان کدام اند؟


حداقل 2 معیار از این 5 مورد باید وجود داشته باشند(معیارهای خاص):


- خلق و خوی افسرده،
- از دست دادن علاقه یا تمایل برای فعالیت ها و کارها،
- احساس کوچک شدن، احساس شدید و نابه جای گناه ،
- ایدۀ تکرارشوندۀ خودکشی.




برای اطلاق افسردگی به فرد، باید در مجموع 5 معیار از معیارهایی که ذکر شد (معیارهای خاص) و معیارهایی که ذکر می شود (معیارهای غیرخاص)، در او وجود داشته باشد:


- مشکلات خواب (پرخوابی یا بی خوابی)
- آشفتگی یا کاهش فعالیت های روانی- جنبشی،
- مشکلات اشتها (افزایش یا کاهش اشتها و همراه با آن از دست دادن یا افزایش وزن)
- مشکلات تمرکز،
- خستگی یا از دست دادن انرژی.


در مجموع، هنگامی که شخصی از یک بیماری مزمن رنج می برد، خوب است که از او یک سری سئوال و جواب دربارۀ احتمال افسردگی انجام شود. اما دقت کنید که عکس آنچه گفته شد هم ممکن است. افسردگی های پنهان شرایطی دارند که وجود افسردگی را به ذهن متبادر می کنند ولی در واقع آنها در حال پنهان کردن یک بیماری مزمن هستند. این شرایط ممکن است برای برخی بیماری های التهابی بسیار خسته کننده (مانند spondylarthrite ankylosante) یا عفونی (مانند سل) و برخی بیماری های دیگر به وجود آیند. به همین دلیل، در هنگام بروز ناراحتی و مشکل در سلامتی تان، قبل از فکر کردن به افسردگی پنهان، ضروری است که مورد معاینۀ پزشکی قرار بگیرید.