عصر ایران: قصه دروغ های فدراسیون
فوتبال عادی شده است. آنها اگر دروغ نگویند جای تعجب دارد. آنها دارند کاری می کنند که همه نسبت به دروغ هایشان بی تفاوت شوند. چیزی که بدون شک به آن علاقه زیادی هم دارند.
بی تفاوتی زاییده بی اعتمادی است. آنگاه که در سیستمی ریسمان محکم صداقت جایش را به طناب کرم خورده بی صداقتی می دهد، دیگر کسی نگران پاره شدن طناب نیست.
فوتبال ما به طناب پاره ای آویزان است، ولی کسی برای سقوطش هیجانی ندارد. برخی اوقات سقوط در صعود قلابی رخ می دهد. مسئولین فدراسیون
فوتبال خود را به صعودی قلابی دلخوش کرده اند. به کاندیدا شدن قلابی و دروغین بهترین فدراسیون آسیا. به " برتر" ی که لیگش یدک می کشد. به نظمی که عین بی نظمی است.
درلیگ قهرمانان آسیا ابتدا همه به 4 سهمیه مطمئن بودند. در مالزی اتفاقات دیگری رخ داد و حقیقت رخ نمایاند. و سهمیه
ایران کم شد. اما باز هم دروغ پایش را به آرامی به قضیه گشود و از دهان مسئولان فدراسیون خارج شد. سهمیه
ایران 3+1 شده است. اما باز هم حقیقت قدرت بیشتری داشت و AFC سهمیه
ایران را باز هم کم کرد. نبرد دروغ و حقیقت ادامه داشت. دروغ گفت که سهمیه 2+2 شده است. اما تلخی حقیقت وقتی تمام و کمال به زیر دهانمان رفت که فهمیدیم سهمیه
ایران فقط 2 تیم و نصفی است!
کاهش سهمیه اتفاقی بود که دیر یا زود با توجه کمبود امکانات سخت افزاری
فوتبال ایران باید به وقوع می پیوست و قابل پیش بینی بود. اما چیزی که در این میان دردآور است انواع و اقسام دروغ هایی است که مدیران
فوتبال ایران از مالزی مخابره کردند.
فساد و بی اخلاقی
ریشه ای جز همین دروغ ها و ملاحظه کاری های بی مورد ندارد.
ریشه فوتبال ایران خشکیده است. باید این زمین آفت زده را دوباره شخم زد. با فکری تازه و طرحی نو. با آدم هایی جدید و متعهد.