پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • چراغ شب مرغ ◄ چراغ شب مرغ
      نور شب معمولی تبدیل شده به یک مرغ شایان ستایش با شخصیتی فراموش نشدنی که باعث می شود بچه ها قبل از خواب لبخند بزنند . Chicken Night Light که توسط Zanwen Li طراحی شده است، زمان خواب را به درخششی گرم و ملایم از آرامش تبدیل می کند. این چراغ شب که به شکل یک جوجه چاق و شایان ستایش است، به لبخند زدن در شب و افزایش روشنایی در صبح کمک می کند. لامپ مرغ نوری آرام بخش می تابید که اتاق را آرام می کند و به بچه های کوچک کمک می کند تا با آرامش از آنجا دور شوند و با مثبت اندیشی از خواب بیدار شوند.
  • مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت ◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
      مبلمان گوتیک که روی پاهای عنکبوتی متعادل شده اند، عناصر طراحی ترسناک و غیرمنتظره با موضوع هالووین را با مواد لوکس با کیفیت بالا ترکیب می کنند . Arachnid طراحی شده توسط Haunt مجموعه جدیدی از مبلمان لوکس گوتیک است که فانتزی جاودانه را وارد عصر مدرن می کند. صندلی تخت، میز کناری ، و تخت با پاهای عنکبوتی با ابهت که از زیر هر قطعه می خزند، بالا می روند. هر اثر عنکبوتی ترکیبی از ظرافت و هنر تاریک است که همه از چوب ماهون جامد توسط صنعتگران چیره دست تراشیده شده است.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      غذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین‌های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می‌کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی قهوه گربه ◄ بستنی قهوه گربه
      آثار هنری شگفت انگیز نقاشی شده با قهوه توسط هنرمند روسی Elena Efremova . انواع مختلف قهوه ویژگی منحصر به فردی را برای هر نقاشی گربه ایجاد می کند .
  •  قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده ◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
      فنجان های قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغدهای شایان ستایش با چشمانی به اندازه چشمان شما پس از اولین جرعه است. بسته بندی Boo Takeaway و فنجان های قهوه که توسط Backbone Branding برای خط جدید قهوه رویال ارمنستان "Owl" طراحی شده است. در ارمنی، "بو" به معنای "جغد" است، اشاره مستقیم به پرنده شب‌زی، که برای یک برند قهوه از آن به عنوان نام استفاده می‌کند. چشمان کنجکاو جغد با فنجان های دارای تصاویر کارتونی که آنها را به جغدهای جذاب تبدیل می کند، به کانون طراحی تبدیل می شود. فنجان‌های قهوه جغد در رنگ‌های مختلفی عرضه می‌شوند تا با زمانی از روز که قهوه سفارش می‌دهید، مطابقت داشته باشد، چه برای بیدار شدن از خواب صبحگاهی و چه در اواخر شب.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      تغذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه کننده پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
      بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ذوب می شود تا یک پنگوئن یا خرس قطبی را در بالای چوب بستنی نشان دهد. بسته بندی بستنی تابستانی تاک طراحی شده توسط BXL به بچه ها در مورد تأثیر تغییرات آب و هوا می آموزد. این طراحی بسته بندی قدرتمند است زیرا یک تجربه ساده از خوردن بستنی را به یک درس قابل تامل تبدیل می کند. این نشان دهنده ناپدید شدن حیات وحش در مناطق قطب شمال به دلیل گرمایش جهانی است.
  • کفش های میکی موس ◄ کفش های میکی موس
      کفش‌های پاشنه بلند خلاقانه با گوش‌های نمادین میکی موس که به جلو متصل شده‌اند، ترکیبی عالی از شیطنت دوران کودکی و مد بزرگسالان هستند. کفش های میکی موس توسط کوپرنی طراحی شده اند زیرا بزرگسالان دیزنی نیز به مد لباس نیاز دارند. در نمایشگاه کوپرنی بهار تابستان 2025 در دیزنی لند پاریس رونمایی شد. کفش های میکی موس که در ایتالیا ساخته شده اند، یک کفش کلکسیونی با نسخه محدود هستند که ترکیبی از تجمل و نوستالژی هستند.
  • ماسک صورت Cthulhu ◄ ماسک صورت Cthulhu
      ماسک صورت خلاقانه با شاخک‌های چرم واقعی برای افرادی که می‌خواهند به نظر برسند که به تازگی از رویای تب لاوکرافت بیرون آمده‌اند. ماسک صورت Steampunk Cthulhu که توسط Uchronic از چرم ساخته شده است ، با هر شاخک شکل و جزئیات برای به تصویر کشیدن آن حال و هوای وهم انگیز و اخروی. چرم با کیفیت بالا برش خورده، قالب‌گیری شده و دوخته می‌شود تا جلوه‌ای واقعی و لغزنده به ماسک بدهد. تناسب قابل تنظیم، ماسک صورت Cthulhu را به طرز شگفت‌آوری راحت نگه می‌دارد، زیرا در مناطق بایر حرکت می‌کنید یا در Burning Man مورد توجه قرار می‌گیرید.
  • کیف دستی میکی موس ◄ کیف دستی میکی موس
      کیف چرمی شیک و چشم نوازی که برای طرفداران شیک دیزنی ساخته شده است با گوش های نمادین میکی موس در بالا ارائه می شود. کیف سوایپ میکی موس توسط کوپرنی برای کسانی که عاشق دیزنی و مد بالا هستند طراحی شده است. کیف دستی میکی موس که در ایتالیا از چرم مشکی باکیفیت ساخته شده است، هم یک کیف روزمره کلکسیونی و هم پوشیدنی است. در طول نمایش مد SS25 Coperni در دیزنی لند پاریس معرفی شد.
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29369    |     صفحه 1 از 2937
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

با داریوش فرضیایی (عمو پورنگ)‌ به‌بهانه یك دهه اجرا برای كودكان

هر روز من، روز کودک است
وقتی او هست، ‌نشستن پای تلویزیون از هر جای دیگری بیشتر به بچه‌ها و شاید هم آدم بزرگ‌هایی كه وصل می‌شوند به نوستالژی شیرین گذشته‌های بیادماندنی‌شان، خوش می‌گذرد.
وقتی او هست، بهار فصل خوب كودكی، رویای دست نیافتنی بچه‌ها نیست. وقتی او هست، «قوطی بگیر و بنشان» با یك عالم شادی در قرق كوچولوهای لپ گلی و دوست‌داشتنی خانه‌هاست و البته فرصتی تماشایی برای همه آنها كه عدد سال‌های خوشی‌شان‌ با سمبل فراموش نشدنی كودكی و نوجوانی نسل ناآرام امروزی، دو رقمی شده است...
همه اینها نشانه‌های خوبی است تا روز كودك را بهانه كنیم و به دنبال ردپایی تازه، سراغی بگیریم از او، كه این روزها غایب بزرگ آینه رنگی و خیال‌آمیز كودكانه‌های تلویزیون است.
داریوش فرضیایی اول مرداد 1352 در تهران به دنیا آمده است و دیپلم تجربی دارد. در دانشگاه، گرافیك خوانده و از سال 73 گزارشگر رادیو شده است. در برنامه عصر جمعه با رادیو‌ با خلق تیپ‌های «ننه بلقیس» و «گل پسر» پشت میز و میكروفن گویندگی نشسته و چندی بعد به دنبال بچگی‌هایش از برنامه‌های كودك تلویزیون سردرآورده و گزارشگری و اجرای آیتم كارتون‌های درخواستی برنامه ما و شما را در كانال یك سیما عهده‌دار شده است. پس از آن، نوروز 78 در برنامه تولیدی همراه با عروسكی به نام «تورنگ»، پورنگ (یعنی نماد رنگ‌ها)‌ بچه‌ها شده تا نقاشی یادشان بدهد.
فرضیایی بعد از پورنگ و تورنگ كه در 75 قسمت به آنتن سپرده شد از سال 81 با اجرای مسابقه زنده تلفنی پورنگ بالا آمد و موج جدیدی در برنامه‌های كودك به‌ راه‌انداخت و طولی نكشید كه خودش جذاب‌ترین بخش برنامه‌‌هایش كه در طول یك دهه با نام‌های قشنگ آسمونی، شبكه كودك پورنگ، عبور موقت، فوق برنامه، بوستان دوستان پورنگ و... به بچه‌ها هدیه داد، گردید.
عمو پورنگ را می‌توان به نوعی آغازگر برنامه‌های خاله و عمومحور سیما دانست؛ برنامه‌هایی كه این روزها ناله او را با كپی‌سازی‌ها و كپی‌كاری‌هایشان درآورده‌اند.
كمی بیش از یك ساعت گپ و گعده با عموی دلچسبی كه به قول بچه‌ها «خدا او را مهربان‌ آفریده است» پیشكش شما خوانندگان خاطره بازی كه كودكی‌تان را عاشقانه مكرر می‌‌كنید.

این روزها عموپورنگ را هم می‌بینید؟
بیشتر از گذشته.

خب عموپورنگ الان كجاست؟
جایی كه باید باشد. در دل و ذهن بچه‌ها.

با روزهای دور از بچه‌ها چطور كنار می‌آیید؟
از بچه‌ها دور نیستم و تا جایی كه بتوانم حضوری می‌بینمشان. حداقل هفته‌ای چند مرتبه هم از طریق سایتم آنها را از حال و هوایم با خبر می‌كنم. عموپورنگ و گروهش هیچ وقت سعی نكرده‌اند رابطه‌شان را با بچه‌ها قطع كنند اما هرگز هم حاضر نیستند به یكنواختی و تكرار تن دهند. وقتی حرف جدیدی برای گفتن نباشد، نیاز به استراحت و تمركز احساس می‌شود و این میسر نیست مگر با فاصله گرفتن از آنتن و گذر زمان. از سوی دیگر وقتی همه‌ كارها تكراری و آینه یكدیگرند باید به دنبال كار نو بود. بنابراین اگر فاصله افتاده به دلیل این است كه مشغول تولید كار جدیدی هستیم كه بزودی در قالب شبكه نمایش خانگی ارائه خواهد شد.

پس به «دیر آی و شیر آی» معتقدید و غیبت‌تان موجه است؟
این كه بگویم «اگر دیر آمدم شیر آمدم» را ممكن است خیلی‌ها حمل برغرور و خودستایی بدانند منتها معتقدم دیر آی و درست و صادق آی. همه ما اگر كوه هنر هم باشیم بالاخره یك روز تمام می‌شویم بنابراین هر كسی باید عمر هنری‌اش را مدیریت كند تا بیشتر و بهتر دوام آورد. اگر می‌خواهیم فراموش نشویم باید برای تجدید قوا و احیای مجدد به خود و مخاطبان فرصت بدهیم و به بعضی از غیبت‌ها تن بسپاریم زیرا باعث تداوم‌مان می‌شود. حضور مستمر همه چیز را برای بیننده عادی می‌كند، اما نبودن‌های خودخواسته باعث می‌شود مخاطب حق انتخاب داشته باشد و تفاوت بین كارها را خیلی ملموس درك كند و به قضاوت بنشیند.

با این حال فكر می‌كنید تا كی ماندنی باشید؟
من به بازخوردها توجه می‌كنم. اگر احساس نمایم ذائقه مخاطبم فرق كرده است لزومی نمی‌بینم با توسل به هر چیزی خودم را جلوی دوربین نگه دارم زیرا خودتحمیلی را بزرگ‌ترین خیانت به كار و مخاطبم می‌‌دانم. فكر نو و پویایی، پذیرش از سوی مخاطب را به دنبال دارد و دوام یك مجری یا برنامه را تعیین می‌كند. شاید 2 ماه شاید هم 50 سال، به نوع تجدید قوا، خلاقیت، بكر بودن افكار و كارهای جدیدی كه ارائه می‌شود بستگی دارد.

با همین نگاه برویم سراغ كار جدیدتان. یك دهه عادت كردیم شما را فقط در برنامه‌های زنده تلویزیون ببینیم. چطور شد یكباره به شبكه نمایش خانگی روی‌ خوش نشان دادید و این تغییر مسیر اتفاق افتاد؟
سوال خوبی است. من بیشتر به ماندگاری فكر می‌كنم. آثاری كه در شبكه نمایش خانگی توزیع می‌شوند مثل آلبوم عكس می‌مانند و تا سال‌ها بعد، تداعی‌گر خاطراتند، اما در برنامه زنده همه اتفاقات به لحظ رخ می‌دهند و تمام می‌شوند و امكان برگشت و دوباره دیدن كار وجود ندارد ولی اثری كه روی CD یا DVD ثبت می‌شود را هرچند بار كه بخواهی می‌توانی بازببینی و تكرار كنی. مطمئن باشید آنچه در رویكرد جدید مدنظر ما بوده فقط و فقط ارائه یك یادگاری به مخاطبان‌مان می‌باشد زیرا این شیوه خیلی بیشتر از برنامه‌های زنده‌ای كه در این مدت اجرا كرده‌ام و الان هیچ خبری ازشان نیست مرا زنده نگه می‌دارد.
برنامه زنده مثل الكل می‌پرد و نمی‌ماند. بنابراین تنها راهی كه می‌تواند ما و برنامه‌هایمان را برای بچه‌ها ماندگار كند همین است. البته ناگفته نماند طرح‌های متفاوتی در ذهن داریم كه قرار است در آینده به اجرا در بیاید، اما آنچه تا الان عملی شده این است كه برای اولین بار تمام كلیپ‌های 10 سال گذشته برنامه‌هایم را با مساعدت سازمان صداوسیما از اواخر مهر ماه در قالب 8 دی‌وی‌دی به صورت هفتگی در شبكه نمایش خانگی توزیع خواهیم كرد. جالب است بدانید برای خالی نبودن فضای بین نماهنگ‌ها و جذاب‌تر شدن كار یك اتفاق، نمایش طنز كودكانه هم تدارك دیده و تلاش كرده‌ایم با استفاده از تكنیك‌ها و خلاقیت‌های جدید، متفاوت‌تر از گذشته ظاهر شویم و در عین سادگی، شكیل و دلچسب باشیم.

نمی‌شد همین اتفاق نمایشی در تلویزیون بیفتد تا بچه‌های بیشتری از آن استفاده كنند؟
این تصمیم در اجابت انتظارات و درخواست‌های مردم مبنی بر عرضه باكیفیت كلیپ‌های برنامه برای مقابله با كپی‌های غیرمجاز و بی‌كیفیتی كه در بازار وجود داشت گرفته شد. ما در آغاز راه هستیم و اصلا یكی از دلایل توزیع هفتگی یا دو هفتگی این DVDها نیز همین است كه به مرور بازخورد مخاطب را شاهد باشیم و بتوانیم برای ادامه مسیرمان برنامه‌ریزی كنیم لذا برای تلویزیون هم طرح‌هایی داریم كه اجازه بدهید غیرمنتظره و به وقت خودش رسانه‌ای شود. همین قدر بدانید كه اتفاقات جالبی رخ داده تا ان‌شاءالله در آینده با مساعدت همكاران سازمان، بستر نویی را در قالب اجراهای پورنگ شاهد باشیم.

زنده به تلویزیون برمی‌گردید یا...؟
مطمئنا برنامه جدیدم زنده نخواهد بود چون نیازمند تجربه فضایی نو هستم. برنامه زنده قشنگ است و امكانی را فراهم می‌كند تا مجری بتواند توانایی‌هایش را به رخ بكشد. یادم می‌آید یك بار دكتر اسماعیل میرفخرایی (از اساتید حوزه رسانه و اجرا)‌ به من گفت: «برنامه‌هایی كه با امیرمحمد اجرا می‌كنید را می‌بینم. خیلی خوبند. اینها را كجا ضبط می‌كنید؟» گفتم برنامه زنده است. ایشان با تعجب پرسید: «یعنی همه این اتفاقات و نمایش‌ها با چنین میزانسن و دكوپاژی در برنامه زنده اتفاق می‌افتد؟»
بعد هم ادامه داد: «چنین ریسك و جراتی واقعا جای تبریك دارد.» وقتی این حرف‌ها را از زبان یك استاد شنیدم خیلی خوشحال شدم لذا هنوز هم اجرای زنده را دوست دارم و به نوعی با برنامه زنده، زنده‌ام، اما بعد از 10 سال فكر می‌كنم دیگر كار جدیدی نمانده كه بخواهم در این حوزه انجام دهم. آیتم‌هایی مثل سفر به شهرستان‌ها، ارتباط تلفنی، تیپ‌سازی، فلاش‌بك به گذشته و... را اجرا كرده‌ام ولی دیگر برایم لذتی ندارد كه بخواهم این جوری ادامه بدهم. نمی‌توانم با این فضای تكراری كه توی ذوق می‌زند ارتباط برقرار كنم بنابراین باید به شیوه تولیدی تن دهم زیرا قدرت عملی كه در برنامه تولیدی وجود دارد و دكوپاژ و میزانسنی كه در اختیار است اصلا با برنامه زنده قابل مقایسه نیست. از این گذشته برنامه تولیدی، حرفه‌ای‌تر و ماندگارتر است و شناسنامه هنری شما محسوب می‌شود البته به شرطی كه فرصت كافی برای ارائه آن وجود داشته باشد.

پس حداقل تا پایان سال امیدی به بازآمدنتان نیست؟
نه. چون گرفتار كارهای جدیدمان هستیم اصلا شرایطش را نداریم. با این همه فكر و مشغله نمی‌توان كاری انجام داد. شما هم زیاد عجله نكنید ان‌شاءالله با یك طرح نو بازمی‌گردیم.

در آخرین گپ و گفتی كه با هم داشتیم اعلام كردید حاضر نیستید به هر برنامه تولیدی تن دهید مگر اسبابی فراهم شود تا بتوانید برنامه‌ای كه حداقل 90 درصد بی‌عیب و نقص باشد را ارائه كنید. در تجربه جدیدتان این شرط را عملی كردید؟
هیچ كاری كامل نیست و شاید نقص‌ها و ضعف‌هایی وجود داشته باشد، اما در مجموع از كار جدیدمان كه تحت عنوان «شبكه كودك پورنگ» به زودی در قالب DVD عرضه خواهد شد راضی هستم و خیالم راحت است. خوشبختانه در این كار فضای همیشگی لحاظ شده و از پورنگ دور نیست. البته این بار برای تغییر ذائقه مخاطب و نوآوری بیشتر به‌‌رغم این كه قبلا تجربه كار با عروسك به صورت حرفه‌‌ای را نداشتیم از 3 گربه عروسكی به نام‌های ملنگ، قشنگ و پلنگ به ترتیب با صداپیشگی آقایان اردشیر منظم، ابراهیم شفیعی و امیر سهیلی كه از دوبلورهای صاحب‌نام و بچه‌های خوش‌ذوق سازمان هستند نیز استفاده كردیم. خلاصه قصه هم این است كه عموپورنگ برای افتتاح شبكه كودك و استخدام مجری آگهی می‌دهد، اما سر و كله این سه گربه كه اصرار دارند وارد شبكه شوند، پیدا می‌شود. هر یك از این گربه‌ها به نقطه خاصی از شهر تعلق دارند. یكی از بازار ماهی‌فروش‌ها و دیگری از زیرزمین آمده و با موسیقی زیرزمینی آشناست و به پیشی مانكن معروف است. گربه بعدی هم بالاشهری است. این عروسك‌های بامزه همراه با امیرمحمد و یكی دو هنرمند مهمان دیگر اتفاقات جذابی را رقم می‌زنند كه فكر می‌كنم برای بیننده هم جالب باشد. كارگردانی این اثر نمایشی مثل همیشه با آقای احمد علیپور كه در برنامه‌های ما معرف حضور بیننده‌ها بوده‌‌اند می‌باشد. قصه را آقای محمد علیپور نوشته و آقای حسین خلیفه نیز مدیریت تولید را عهده‌دار بوده‌اند كه جا دارد همین جا از زحمات همه این عزیزان صمیمانه قدردانی نمایم.

بچه‌ها شما را چگونه می‌خواهند؟
بچه‌ها عموپورنگی بچه می‌خواهند كه حرف نو برای گفتن داشته باشد.

عموپورنگ عادت بچه‌ها شده است؟
نه. زیرا عادت را می‌توانی ترك كنی، اما من و بچه‌ها به هم دلبسته‌ایم. این دلبستگی را در برخوردهای حضوری و مجازی روزانه‌ام با آنها احساس می‌كنم و گاه حتی در نگاه پیرمرد و پیرزن‌ها هم می‌بینم.

چه می‌كنید تا لایق این همه محبت باقی بمانید؟
این لطف و محبت را به واسطه برنامه با توكل به خدا و عنایت مردم به دست آورده‌ام و از ابتدا همراهم نبوده است لذا باید با خودم صادق باشم و كاری كنم كه از آن محروم نشوم.

چگونه؟
خوشبختانه این 10 سال، خاطره خوبی از من در اذهان عمومی باقی گذاشته است كه دوست ندارم به هیچ قیمتی با تكرار كارهای گذشته آن را زیرسوال ببرم. لذا خودم را موظف می‌دانم كه همواره با جان و دل به بهتر بودن بیندیشم.
بیننده، تلاش و صداقت را می‌فهمد و اگر به تعهدت ایمان آورد در مقابل كار ضعیف هم خسته نباشیدش را نثارت می‌كند چون می‌داند با تمام وجود سنگ او را به سینه می‌زنی نه دوام و بقای خودت را.

پس بچه‌ها شانس آوردند كه شما عموپورنگ‌شان شدید؟
من بیشتر از آنها شانس آوردم چون نو بودن را از بچه‌ها یاد گرفته‌ام. باور كنید آنچه از این مخاطبان ریزه میزه و دوست‌داشتنی‌ام آموخته‌ام را از 100 تا استاد دانشگاه هم نمی‌توانستم فرابگیرم. گفتار، رفتار و نوشته‌های بچه‌ها عمیقا مرا تحت تاثیر قرار می‌دهد و گاه چنان افكار و ایده‌هایی رابه من هدیه می‌كند كه هیچ قیمتی نمی‌توان روی آن گذاشت.

تا به حال فكر كرده‌اید چرا بچه‌ها شما را دوست دارند؟
پاسخ این سوال برایم دشوار است. شاید چون آن لحظه‌ای كه برایشان برنامه اجرا می‌كنم واقعا بچه‌ام.

شاید هم چون برایشان كارتون پخش می‌كنید، شعر می‌خوانید، سر به سرشان می‌گذارید و خلاصه كارهایی انجام می‌دهید كه پدر و مادرها فرصت و حوصله‌اش را ندارند.
درست است. من در دنیای فانتزی و رویایی خودشان قدم می‌زنم و آنچه دوست دارند را در اختیارشان می‌گذارم، كاری كه به قول شما، پدر و مادرها فرصت و حوصله انجام دادنش را ندارند. كدام پدر و مادری را می‌شناسید كه این‌گونه برای فرزندش وقت بگذارد؟ خیلی همت كنند لباس و غذایش را فراهم می‌آورند و پولی می‌دهند تا به مدرسه برود. متاسفانه جدا از فضای تلویزیون، چیزی به نام بازی با بچه و همسطح شدن با او را كمتر در خانه‌ها می‌بینیم.

چرا تلویزیون برای بسیاری از پدر و مادرها حكم همان نخود سیاه را دارد كه هر وقت بخواهند بچه را از سر خودشان باز كنند می‌فرستند سراغ آن؟
تاكنون به این فكر نكرده بودم، اما سوال بسیار قشنگی است كه علاوه بر تلویزیون درباره بازی‌های رایانه‌ای، سی‌دی‌های فیلم و كارتون و سایر ابزارهای نوین ارتباطی نیز صادق است. متاسفانه پدر و مادرها به جای این كه برنامه‌هایی را انتخاب كنند و در كنار فرزندان‌شان بنشینند تا واژه‌ها و مفهوم‌هایی كه ممكن است من نوعی در برنامه‌ام استفاده كنم، اما بچه متوجه نشود را برایش ترجمه كنند، توضیح دهند و خلاصه ایرادها را رتوش نمایند و راهنمایش باشند، او را پای تلویزیون به حال خود رها می‌كنند در حالی كه تلویزیون را فقط باید در ساعت‌هایی معین برای بچه روشن كنند و بعد از اتمام برنامه‌هایش با مدیریت مدبرانه و بدون استفاده از زور و تحكم، سرگرمی و مشغله فكری دیگری مثل مطالعه و قصه‌گویی، رفتن به پارك، گردش و بازی و ... را برایش تدارك ببینند تا سرخورده نشود.

این روزها شنیدن جمله «یاد روزهای كودكی بخیر»‌ از زبان عمو پورنگ عجیب است؟
نه. دوران كودكی هرگز تكرارشدنی نیست. فقط یادآوری می‌شود. شما نمی‌توانید روزهای قشنگ دهه 50 را با همه سادگی‌ها و بازی‌های سنتی‌اش تكرار كنید. آن روزگار تمام شده و دیگر برگشتی نیست و من گاهی از این بابت حتی برای بچه‌های امروز هم غصه می‌خورم كه همه كار می‌كنند و همه چیز دارند جز بچگی. هر آنچه از بچگی دورشان می‌كند در اختیارشان است، اما چیزهایی كه به دنیای خوب كودكی پیوندشان می‌زند را ندارند. قصه‌ها و بازی‌های قدیمی كه تعامل، تكاپو، تفكر و دوستی را در ما زنده می‌كرد حلقه مفقوده روزگار امروز است. آن موقع وقتی در باغچه خاك‌بازی می‌كردیم كرم‌های خاكی كوچك و قرمز رنگ را هم از نزدیك می‌دیدیم و لمس می‌كردیم، اما بچه پاستوریزه و استریلیزه امروز فقط اسم كرم را شنیده و عكسش را دیده است.

خان عموی همه مجری‌های كودك برای شما؟
مرحوم نیرزاده را قلبا دوست دارم. خدا روحش را شاد كند و نور به قبرش ببارد. پدر پیری كه با عصا، ریش سفید و شالی كه به كمر می‌بست اوایل انقلاب در شبكه 2 برنامه آموزش الفبا را برای بچه‌ها اجرا می‌كرد. با وجود این كه چیز زیادی از ایشان به خاطر ندارم، آهنگ گفتارشان خوب در ذهنم مانده و هنوز هم گاهی زمزمه می‌كنم: «بَ بِ بُ با بو بی بَن بُن بِن» من با این حرف‌ها برای خودم بازی می‌كردم. تاثیرگذار بودن مجری یعنی این. به هر حال فقط ایشان می‌تواند خان‌عموی مجری‌های كودك باشد و لاغیر. البته حالا كه به اینجا رسیدیم اجازه بدهید از مجریانی كه خیلی برایم عزیزند هم یادی بكنم تا بچه‌ها هم بدانند كه عمو پورنگ، محمود شهریاری را مخصوصا با اجراهای كودكانه گذشته‌اش فراموش نمی‌كند و فرزاد حسنی و احسان علیخانی را خیلی دوست دارد زیرا اینها همیشه با دست پر روی آنتن می‌آیند، تكرار نمی‌شوند و برای شعور، فكر و نگاه مخاطب احترام قائلند.

روان‌شناسان معتقدند رابطه كودكان با مجریان خانم به دلیل عاطفه بیشتر و حس مادرانه‌ای كه نسبت به آنها دارند خیلی بهتر از آقایان است. عمو پورنگ چگونه این قاعده را به هم ریخت؟
این مطلبی كه به آن اشاره كردید كاملا كارشناسانه و درست است و من هم در جایی خوانده‌ام البته مجریان مرد یا پسری كه توانسته‌اند در این قالب با كودكان ارتباط خوبی برقرار كنند، در سرتاسر دنیا كم نیستند مثلا ‌آن زمان كه برنامه زنده داشتم 2 مجری مرد خارجی كه در كشور خودشان شاخص بودند و مشابه همین رابطه قلبی، هنری و عاطفی را با بیننده‌هایشان داشتند به پشت صحنه برنامه ما آمدند تا كار را از نزدیك تماشا كنند و باهم تبادل نظر داشته باشیم. من فكر می‌كنم شعرهایی كه می‌خواندم، تقلید صدا و گفتارهای خیلی خیلی نزدیك به زندگی روزمره بچه‌ها و مامان باباها در به هم ریختن این قاعده بی‌تاثیر نبودند. اگر یادتان باشد آن زمان در ارتباط‌های تلفنی به بچه‌ می‌گفتم تو مامان من باش و دختر كلاس اولی مامان من می‌شد درست مثل همین مامان بازی‌های كودكانه كه بچه در خانه انجام می‌دهد ـ البته خانه‌های قدیم چون الان كمتر كسی از این بازی‌ها می‌كند! ـ خلاصه همه اینها را خیلی صاف و ساده و بچگانه جلوی دوربین آوردم و خوشبختانه بچه‌ها احساس كردند پورنگ می‌تواند همبازی خوبی برایشان باشد، لذا تماس می‌گرفتند و می‌گفتند غیب شو. من ناپدید می‌شدم و آنها كلی ذوق می‌كردند. در واقع عمو پورنگ یكجور دادوستد با مخاطب و دخیل كردن بچه‌ها در ارائه، جهت‌دهی و راهبری برنامه را در پیش گرفت تا بچه‌ها خودشان كمك كنند. یكی از شاخص‌ترین مولفه‌های برنامه من ارتباط‌های زنده تلفنی‌ام بود كه بعدا مرسوم شد و الان همه یاد گرفته‌اند. یادم می‌آید آن زمان كه تازه این كار را شروع كرده بودیم خیلی‌ها خرده می‌گرفتند كه چرا ریسك می‌كنی و در برنامه زنده با پدر و مادرها صحبت می‌كنی؟ اگر یك وقت حرفی بزنند كه نتوانی جمعش كنی چه؟ و... اما استدلال من این بود كه ما صادقانه و محترمانه در فضای كودك با خانواده‌ها گپ می‌زنیم و حال و احوال می‌كنیم بعد هم در بازی‌های آموزشی ساده و فانتزی بدون خرج مشاركتشان می‌دهیم‌ تا یاد بگیرند بچه را به امید تلویزیون رها نكنند و بروند دنبال كارشان. این روش‌ها كه اكنون همه‌گیر شده ما را به بچه‌ها نزدیك كرد و رابطه‌مان را بهتر نمود.

این همه‌گیری و شبیه‌سازی آیتم‌ها كه الان در برنامه‌های كودك با آن مواجهیم، خطرناك نیستند؟
نماهنگ، كلیپ، وله‌های كوتاه و حتی تیتراژ برای كار كودك اولین بار در برنامه ما ابداع و آغاز شد، ‌اما این دلیل نمی‌شود كه دیگر كسی سراغشان نرود از آن طرف هم دلیل نمی‌شود شبیه ما بسازد و اصلا تمام ساختار برنامه‌اش را با این آیتم‌ها پر كند. دگرگونی یا به عبارتی دگردیسی نیاز همیشگی ماست، اما نه به قیمت شباهت. این شبیه‌سازی‌ها آفت خطرناكی است، زیرا در اولین گام به بچه‌ها می‌آموزد بدون تفكر، مقلد باشند و به جای این‌كه ابتكار عمل و خلاقیت به خرج دهند از همدیگر تقلید كنند در حالی كه اگر قرار بود این‌گونه باشد انسان به نوآوری نمی‌رسید و پیشرفت نمی‌كرد. ایده یكی است، اما شیوه‌های ارائه باید مختلف و متفاوت باشد. تا كی می‌خواهیم شعر بخوانیم، بالا و پایین بپریم و با میمیك صورتمان 4 تا بچه را بخندانیم؟ اگر این شعرها و لباس‌های رنگی را از ما بگیرند چیزی برای ارائه خواهیم داشت؟ مجری موفق كسی است كه فارغ از هیاهو و همهمه رنگ‌ها و آهنگ‌ها تنها با یك زبان ساده كودكانه ارتباط برقرار كند و مورد پذیرش قرار بگیرد.

مثل مجریان دهه 60 كه تنها با مهربانی گفتار خود در ذهن كودكان ماندگار شدند؟
دهه 60 دو تا برنامه بیشتر نبود و مخاطب حق انتخاب نداشت، اما الان كه شرایط فرق كرده نباید این حق را زیرپا بگذاریم و صرف این‌كه برنامه‌ای داشته باشیم تا 4 نفر را بخنداند و آنتن پر شود با ندانم‌كاری و كلاهبرداری كارهای یكسان در فرم و محتوا را به خورد بچه‌ها بدهیم.

چرا به اینجا رسیدیم؟
چون انگیزه باید حرف اول را بزند كه نمی‌زند. آدم‌هایی كه برای كودك كار می‌كنند واقعا باید علاقه‌مند باشند. مثلث عشق،‌ علاقه و انگیزه شما را به نوآوری وادار می‌كند.

اما همه از علاقه و انگیزه دم می‌زنند.
اگر برنامه‌ها را كنار هم بگذارید تا مخاطب كلاهش را قاضی كند براحتی مشخص می‌شود چه كسی واقعا نوآورانه كار كرده و عاشق بچه‌ها بوده و چه كسی شعار داده است.

چندی قبل خبر اخاذی فرد كلاهبرداری كه با سوءاستفاده از نام و شهرت عموپورنگ به بهانه برگزاری جنگ كودك در شهرهای مشهد و دورود اقدام به بلیت‌فروشی كرده و مبالغ هنگفتی به جیب زده بود، شما را تیتر صفحه حوادث روزنامه‌ها كرد. می‌خواهم بدانم مگر برای برنامه‌هایی كه خارج از سازمان اجرا می‌كنید بلیت‌فروشی می‌شود؟
نه. به هیچ‌ عنوان چنین برنامه‌هایی را نمی‌پذیرم، زیرا این رفتار قطعا شأن یك هنرمند را پایین می‌آورد.

از این فرد شكایت كردید؟
از قدیم گفته‌اند بار كج هرگز به منزل نمی‌رسد. خوشبختانه قبل از این كه كار به شكایت ما برسد خودش در دام افتاد و همین كه ماجرا رسانه‌ای شد نشان می‌دهد خود سازمان هم پیگیر بوده است. من هرگز به چنین كارهایی راضی نیستم و خدا را شكر می‌كنم كه دستگیر شد. پولی كه به قیمت بازی كردن با احساس پاك بچه‌ها و ضربه زدن به روح و روان آنها به دست آید قطعا خوردنی نیست و گلوگیر می‌شود.

این روزها عموپورنگ خسته‌تر است یا داریوش فرضیایی؟
هیچ‌كدام. هر دو بسیار سرپا و پر انرژی هستیم، چون به عشق بچه‌ها زندگی می‌كنیم. این علاقه قلبی است و به تلویزیون و هنر هم ربطی ندارد. فكر نمی‌كنم جایگزین هم داشته باشد.

دوست دارید «خداقوت» یك‌دهه ماندن و بودن با بچه‌ها را از زبان چه كسی بشنوید؟
مدتی قبل خانمی كه خودش را سوپروایزر یكی از بیمارستان‌ها معرفی می‌كرد با من تماس گرفت و در حالی كه صدایش می‌لرزید گفت یكی از بچه‌هایی كه شیمی‌ درمانی می‌شود و پزشكان از او قطع امید كرده‌اند خیلی دلش می‌خواهد شما را ببیند. باورم نمی‌شد با این كه جلوی دوربین نیستم باز هم می‌توانم بهانه شادی و آرزوی یك بچه باشم. خدا را هزار مرتبه شكر كردم و با افتخار به دیدارش رفتم و آنقدر گفتم و خندیدم تا حداقل برای دقایقی هم كه شده درد را فراموش كند. یكی از دوستانم كه همراهم بود بی‌مقدمه عكس گرفت كه شب شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) تحت عنوان «امشب اشكی می‌ریزد» در سایتم كه به نشانی Farziaee.ir در دسترس است گذاشتم. این خدا قوت را من آن روز از امیرعلی گرفتم و ممنون خدا هستم كه با همه گناهكاری و سراپا تقصیر بودنم این توفیق را نصیبم كرده است.

وبلاگ‌نویسی را دوباره از سر گرفتید؟
بله. پل ارتباطی مناسبی است مخصوصا وقتی از اجرا دوری و می‌خواهی دوستی و ارتباط قلبی‌ات را با بچه‌ها حفظ كنی تا كسی دلنگرانت نشود.

ممكن است بچه‌ها در آینده صدای عموپورنگ‌شان را از رادیو كودك ـ‌ كه بزودی راه می‌افتد ـ هم بشنوند؟
تا حالا به این موضوع فكر نكرده‌ام. اگر طرح نو و قابل ارائه‌ای داشته باشم و فرصت مهیا شود فكر بدی نیست، اما در حال حاضر مثل همه آدم‌ها هزاران مشغله و برنامه برای زندگی‌ام دارم كه باید به آنها برسم.

پس اگر می‌خواهید بیش از این مزاحم كار و زندگی‌تان نشویم كادوی بچه‌ها در روز جهانی كودك را بدهید تا با شما خداحافظی كنیم.
خواهش می‌كنم. روز جهانی كودك،‌ یك روز است، اما افرادی كه برای كودكان كار می‌كنند هر روزشان روز كودك است. من هم به عنوان عضوی كوچك از جامعه‌ای‌ بزرگ كه در خدمت بچه‌ها هستند، DVD شبكه كودك پورنگ را به همه بچه‌ها تقدیم می‌كنم به امید این كه با تماشای خاطرات این 10 سال طعم خوش فاصله نگرفتن از عالم بچگی و به عبارتی بزرگ شدن و بچه ماندن را بچشند و دعاگوی همه كسانی باشند كه غصه خوردند و سختی كشیدند تا آنها شاد بمانند. این را هم اضافه كنم كه در چند سال گذشته من تنها نبودم، بنابراین لازم است از آقایان مسلم آقاجانزاده (تهیه‌كننده پرتلاش برنامه‌های عموپورنگ)، ‌احمد علیپور (كارگردان هنری) و همه كارگردان‌های تلویزیونی شبكه 1 و 2 كه در این مدت با افتخار جلوی دوربین‌شان رفتم صمیمانه قدردانی كنم. از سركار خانم شكوه قاسم‌نیا (شاعر خلاق و خوب كشورمان) و آقایان صدری و نصرتی كه زحمت ساخت آهنگ‌های برنامه را به عهده داشتند هم ممنونم.

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ چراغ شب مرغ
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle