!
حکیم مهر - زورگیرهایی که تا حالا در اخبار حوادث درباره آنها خواندهاید معمولا افرادی هستند که یا با پشتوانه قدرت بدنیشان دست به سرقت میزدند یا در سایه تهدید چاقو و اسلحه. اما روشهای دیگری هم برای زورگیری و خفتگیری وجود دارد. اگر رانندههای تاکسی و مشتریهای پولدار بانکها تا الان طعمههای چرب و چیلی زورگیری بودند، این بار با یک چرخش 180 درجهای، هم جنس زورگیریها متفاوت شده و هم آمار سنی زورگیرها و طعمهها پایین آمده. این خبر را بخوانید: دو پسر عموی 14 و 15 ساله در محله نظام آباد تهران برای فرار از روزهای کشدار تابستان دست به کار عجیبی زدند. آنها در کوچه پسکوچههای محل پرسه میزدند و با شکار بچه گربههای ولگرد از آنها برای انجام نقشه زورگیریهایشان استفاده میکردند. پسر عموها که فقط برای هیجان گوشواره دختر بچهها را سرقت میکردند بعد از سرقت از پنج دختربچه توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدند.
ماجرا چه بود
ماموران پلیس زمانی در جریان سرقتهای عجیب پسرعموهای نوجوان قرار گرفتند که زن جوانی به کلانتری 106 نامجو رفت و ادعا کرد مردان مسلح قصد دزدیدن دختر بچهاش را داشتهاند. ماموران کلانتری به سرعت دست به کار شدند اما در همان بررسیهای اولیه فهمیدند که ماجرای آدمربایی در کار نبوده و موضوع، سرقت طلاهای دختر بچههاست. تحقیقات نشان میداد که به غیر از اولین شکایتی که در کلانتری ثبت شده، چندین مورد دیگر سرقت گوشوارههای دختر بچهها در همان محله اتفاق افتاده اما والدین دخترها از مراجعه به کلانتری خودداری کردهاند.
ماموران که برای به دام انداختن سارقان احتیاج به سرنخ داشتند، با دستور رئیس کلانتری همه مالباختهها را مورد بازجویی قرار دادند و در این میان متوجه ماجرای عجیبی شدند؛ اینکه سارقان به جای استفاده از موتور یا ماشین با دوچرخه راهی سرقت میشدند و به جای استفاده از چاقو و قمه برای ترساندن طعمههایشان،از بچه گربه استفاده میکردند. یکی از دختربچههایی که هدف سرقت قرار گرفته بود، به ماموران گفت:« به طرف لبنیاتی محل میرفتم که ماست بخرم اما دو نفر که لباس قرمز پوشیده بودند و دوچرخه داشتند، سر راهم سبز شدند. آنها یک کیسه هم داشتند که از داخل آن یک بچه گربه درآوردند و به صورتم پرتاب کردند. من که ترسیده بودم، همانجا ایستادم و دستم را روی صورتم گذاشتم اما یکی از آنها ناگهان به طرفم آمد تا گوشوارههایم را سرقت کند.»
دختربچه نه ساله به پلیس گفت که چون مادربزرگش گوشوارهاش را برای اینکه کنده نشود با نخ کوک زده بود یکی از دوچرخه سوارها با زور آنها را از گوشش درآورد که همین کار باعث شد لاله گوش او به شدت آسیب ببیند.
دزدان دوچرخهسوار
ماموران کلانتری با کنار هم قرار دادن نتیجه تحقیقاتشان از دختربچهها به این نتیجه رسیدند که زورگیریها توسط دو نفر انجام میشود؛ دو دزد دوچرخهسوار که به جای چاقو و قمه برای ترساندن طعمههایشان از بچهگربه استفاده میکنند. تنها سرنخی که از سارقان نوجوان وجود داشت، مشخصات دوچرخه آنها بود. ماموران گشتزنی در کوچههای محلهنظام آباد را شروع کردند و چند روز بعد به دو پسر دوچرخهسوار که گونی مشکوکی را با خودشان حمل میکردند مشکوک شدند. ماموران به مظنونان نوجوان دستور ایست دادند اما آنها رکابزنان وارد اتوبان رسالت شدند و در جهت خلاف اتوبان به فرار ادامه دادند. ماموران کلانتری با هماهنگی ماموران راهنمایی و رانندگی تعقیب دزدان دوچرخهسوار را شروع کردند و لحظاتی بعد موفق شدند هر دوی آنها را دستگیر کنند.
در بازرسی از گونی سفید رنگی که متهمان هنگام فرار آن را به حاشیه اتوبان پرتاب کرده بودند، چهار بچه گربه پیدا شد که سارقان برای اجرای نقشههایشان از آنها استفاده میکردند. مرتضی، نوجوان 15 ساله که بعد از دستگیری به شدت ترسیده بود خیلی زود اعتراف کرد که برای پولدار شدن دست به سرقت طلاهای دختربچهها میزد و این سرقتها را با همدستی پسر عموی 14سالهاش به نام حامد انجام داده است. او گفت: «من و حامد سر ظهر که همه جا خلوت بود، با دوچرخه در کوچهها پرسه میزدیم و دختربچهها را شناسایی میکردیم. بعد هم با استفاده از بچهگربه آنها را میترساندیم و طلاهایشان را میدزدیدیم. گوشوارههای دزدی را هم به پدر یکی از دوستانمان که طلاسازی دارد میفروختیم و تا حالا 400 هزار تومان از این راه به دست آوردهایم.» بعد از اعترافات هر دو نوجوان سارقان، پرونده متهمان به دادسرای اطفال ارسال شد و آنها نیز راهی کانون اصلاح و تربیت شدن