خليج فارس به اذعان كارشناسان، يكي از نقاط آلوده جهان است.در اين
دريا صدها پايانه نفتي و صدها چاه براي استخراج نفت وجود دارند كه هر كدام به سهم خود باعث ميشوند اين
دريا بيشترين آلودگي را داشته باشد.
زماني كه كشتيهاي نفتكش به هر دليل در
دريا غرق ميشوند فضاي حيات براي ماهيها تنگتر ميشود. اما مشكل فقط كشتيهاي نفتكش نيست، بلكه عوامل ديگريهم در آلودگي اين
دريا نقش دارند. يكي از اين عوامل فاضلابهاي شهري است كه هم در شمال خليج فارس و هم در جنوب روانه اين
دريا ميشوند.
كارشناسان معتقدند كه اگر نميشود راه حلي براي مشكل چاههاي نفت پيدا كرد، با كمي دقت و كار اصولي ميتوان خليج فارس را از فاضلابهاي شهري نجات داد. گزارش زير به اين موضوع ميپردازد.
مرگ و مير آبزيان در سواحل جنوبي ايران (خليجفارس)، تراژدي تلخي است كه هرچند وقت يكبار تكرار ميشود اما اين بار بهنظر ميرسد زنگ خطر بروز يك فاجعه زيستمحيطي در اين ساحل به صدا در آمده است.
مرگ و مير صدها هزار قطعه ماهي در ساحل خليج فارس اين روزها در حالي نگراني و واكنش علاقهمندان به محيط زيست را برانگيخته كه به نظر ميرسد چارهانديشي براي پيشگيري از رويدادهاي احتمالي مشابه مهم تر از پي بردن به علت مرگ اين ماهيان است چرا كه قبلاً بارها كارشناسان خطر ورود فاضلابهاي شهري به رودخانهها و درياها و افزايش مواد آلي را كه دليل مرگ اين ماهيان اعلام شده است، گوشزد كرده بودند.
مرگ 4 هزار قطعه ماهي حساس و سطحي از نوع «گاريز» طي هفتههاي گذشته در سواحل بندرعباس در حالي رخ داد كه هنوز رخدادهاي مشابه در 2 سال گذشته بر اثر پديده كشند قرمز فراموش نشده است. مديركل حفاظت محيط زيست استان هرمزگان ورود فاضلابهاي شهري به
دريا و افزايش مواد آلي را مهمترين عامل مرگ و مير ماهيان ميداند و ميگويد: « در اين فصل با نزديكشدن گروهي از ماهيان گاريز به آبهاي ساحلي براي تخمريزي بهدليل آلوده شدن اين آبها با پسابهاي شهري تعداد زيادي از آنها تلف شدند.»
مجيد وفادار خاطرنشان ميكند: «در حالي كه سامانه تصفيه فاضلاب در بعضي از شهرها نصب شده است همچنان در بيشتر آنها شبكه مناسب دفع فاضلاب شهري وجود ندارد و بخش زيادي از اين پسابها و آلايندهها به
دريا ريخته ميشود.»وي آلودگيهاي نفتي، مانورهاي نظامي، سدسازيهاي بيرويه و سموم شيميايي را كه با بارندگي وارد
دريا ميشوند، از عوامل آلودگي آب و مرگ آبزيان دانست و ادامه داد: «وقوع اينگونه حوادث و نبود برنامهريزي براي مقابله با آنها موجب شده است اين زيست بوم دريايي بهشدت تهديد شود.»
مردم ماهي بخورند
پديده كشند قرمز همواره زنگ خطري بوده است كه گونههاي جانوري خليج فارس را طي سالهاي اخير تهديد كرده و موجب مرگ صدها هزار قطعه از آبزيان دريايي شده است. هر چند وفادار معتقد است فعلا كشند قرمز زيست بومهاي دريايي خليج فارس را تهديد نميكند اما به گفته كارشناسان زيستمحيطي تخليه فاضلابهاي شهري و صنعتي به درياها و رها كردن ضايعات نفتي به وقوع اين پديده دامن ميزند.
مديركل حفاظت محيط زيست استان هرمزگان تصريح ميكند: «تاكنون خبري مبني بر سرايت سم از ماهي به بدن انسان و بروز بيماري خاصي منتشر نشده است؛ هر چند اين آلودگيها بيتاثير نخواهد بود و ممكن است آثار آن در آينده مشخص شود؛ لذا در اين مورد بايد پژوهشهاي آزمايشگاهي بيشتري به همت كارشناسان انجام شود.»
سامانه تصفيه فاضلاب؛ شايد وقتي ديگر
براساس مصوبه سفر سوم استاني هيات دولت به هرمزگان اعتبارات مناسبي براي احداث شبكه فاضلاب اختصاص داده شده است و وزارت نيرو موظف است تا پايان سال 1390 تصفيهخانه فاضلاب بندرعباس را تكميل كند. اما وفادار معتقد است با توجه به اينكه احداث سامانه فاضلاب شهري زمان بر است اين سامانه احتمالا تا پايان سال 90 تكميل
نميشود. اين مسئول با اعلام اينكه ساير كشورهاي حاشيه خليج فارس نيز سهم زيادي در اين آلودگيها دارند ابراز اميدواري كرد كه با اجراي برنامهاي جامع و مديريت اصولي و همكاري همه ارگانهاي مربوطه و همچنين رعايت رژيم حقوقي خليج فارس، بتوان بسياري از اين مشكلات را رفع كرد.
آلودگيهاي نفتي؛ متهم ديگر پرونده
وجود تاسيسات عظيم بارگيري و استخراج نفت در محيط دريايي، عامل مهمي در افزايش آلودگيهاست. حميد رضا اكرمي مشاور معاونت امور دريايي بنادر و دريانوردي در اين باره ميگويد: «خليج فارس بهعنوان دريايي نيمهبسته داراي زيستبوم منحصربهفردي در ميان حوزه هاي آبي جهان است و محور حمل و نقل جهاني نفت محسوب ميشود، بنابراين بحث آلودگي آن جدي تر از ساير درياهاست. به همين دليل از سال 2008 سازمان بينالمللي بنادر (imo) قوانيني وضع كرده كه تمامي كشورها ملزم به اجراي آن شدهاند و انتظار ميرود با رعايت اين قوانين تا حدودي از حجم اين آلودگيها كاسته شود.»
امروزه توجه به اثرات زيست محيطي فعاليت كشتيهايي كه در مناطق دريايي تردد ميكنند نيز حائز اهميت است. اكرمي با اشاره به آب توازن كشتيها ميگويد: «كشتيهايي كه از ساير كشورها وارد خليج فارس ميشوند براي حفظ توازن، مخزن خود را از آبهاي ديگر درياها پر و در كشور مقصد خالي ميكنند كه با اين عمل، آبزيان غير بومي را به اين منطقه انتقال ميدهند و اين خود تهديدي براي آبزيان بومي و انتقال برخي آلودگيهاست.»
همشهری