تعهدات زیادی برای زوج و زوجه در سند ازدواج قید شده كه گاهی زن و شوهر بدون اطلاع از مفاد آن خود را پایبند این تعهدات كرده و در برخی موارد نیز آگاهانه یا ناآگاهانه و حتی بدون مطالعه هر یك از طرفین همه شرایط قید شده در سند ازدواج را میپذیرند و ذیل این تعهدات را امضاء میكنند. از سوی دیگر عدم توجه به همه جوانب زندگی و عدم سازشهای احتمالی از سوی زن و شوهر یا عدم دقت درباره انتخاب همسری ایدهال برای یك زندگی طولانی ـ البته پس از گذشت روزهای احساسی پس از ازدواج ـ مشكلاتی را برای زوجین و غالبا برای زنان به همرا میآورد كه یافتن چاره پس از امضاء عقدنامه و پذیرش شروط آن یا عدم مدنظر قرار دادن برخی شروط ممكن دیگر، راه را برای بازگشت به گذشته دشوارتر میكند. ممكن است در روزهای سخت زندگی و زمانی كه كار زن و شوهر به دادگاه بیفتد هر كدام از آنها از روی اجبار به سند ازدواج مراجعه و نسبت به تعهداتی كه بواسطه امضاهای دایمی ایجاد كردهاند اگاهی حاصل كنند و تازه متوجه شرایط ضمن عقد شوند.
به گزارش ایسنا؛ زنان زیادی در دنیا به این باورند كه در قوانین و شرایط ازدواج بسته به شرایط مقررات هر كشور، توجه كمتری به حق و حقوق آنها شده است و قریب به اتفاق این قوانین به نفع مردهاست. كافی است سری به راهروهای دادگاه خانواده بزنید تا از نزدیك شاهد این موارد باشید.
خانمی میانسال كه بسیار نگران و عصبی به نظر میرسد در دادگاه خانواده میگوید:« 6 ماه است به دلیل اعتیاد شوهرم درخواست طلاق دادهام اما هنوز نتوانستهام، راه به جایی ببرم...». دیگری كه مهریهاش را مطلبه كرده، میگوید: «مردهای ما در ایران فقط زمانی كه اختلاف داشته باشند و نخواهند زندگی مشترك را ادامه بدهند، مهریه همسرشان را پرداخت میكنند...».
دكتر محمد ادیب، وكیل پایه یك دادگستری درمورد اینكه چرا برخی زنان برای گرفتن طلاق كه حق نیز با آنهاست باید مدتهای زیادی در دادگاههای خانواده سرگردان باشند، میگوید: زوجین آزاد هستند هر شرطی را كه خلاف قانون نباشد در شرایط نكاح و عقد در سند ازدواج و یا در سند جداگانهای بیاورند و در صورت قبولی زوج یا زوجه آن سند امضا میشود كه در این صورت خدای نكرده در هنگامی كه شرایط و قصد جدایی حاصل شود زن، كمتر گرفتار دادگاه و رفتوآمدهای آن خواهد شد.
بر اساس این گزارش، در حال حاضر آن چه كه در قوانین ایران معمول است شروط 12 گانهای است كه در سند ازدواج وجود دارد و معمولا زن و شوهر در هنگام عقد آنها را با امضاء میپذیرند. عدم پرداخت نفقه از طرف شوهر به مدت 6 ماه ، سوءرفتار ، غیبت بیش از 6 ماه ، محكومیت به حبس بیش از 5 سال ، اعتیاد ، اختیار كردن همسر دیگری بدون رضایت همسر اول یا عدم رعایت عدالت بین همسران و امثالهم از جمله شروطی است كه اگر تحقق پیدا كند زن در گرفتن طلاقش وكیل است، اما مشكلی كه وجود دارد دشواری اثبات تحقق بسیاری از این موارد است.
... آقا آزمایش میدهد و چون داروهای خاصی مصرف كرده اعتیادش ثابت نمیشود، البته محاكمی هم هستند كه میگویند چون در سند ازدواج قید شده اعتیاد مضری كه خللی بر اساس زندگی وارد آورد موجب اختیار حق طلاق برای زن خواهد بود، بنابراین اگر اعتیادی كه شوهر دارد به نحوی نیست كه اساس زندگی را ویران كند و همچنان كه شوهر معتاد است، اگر كاسبی هم میكند این اعتیاد نمیتواند مورد پذیرش دادگاه باشد.
آیا شرایطی وجود دارد كه برای طلاق نیاز به اثبات دلیل آن نباشد؟
بله اگر زوج در شرایط عادی قرار دارد، برخی از شرایط زوجه از جمله حق طلاق و حق مسكن را قبول كند شرایط تغییر میكند. مثلا برای حق طلاق، در شرایط ازدواج، شرط ضمن عقد به این نحو است كه اگر 6 ماه نفقه ندهد زوجه بدون مراجعه به محكمه در طلاق خودش وكیل است اما در اجرا كه میآید محاكمه نمیپذیرند، چون هر طلاقی كه در كشور قرار است انجام شود باید با حكم دادگاه باشد، سردفتری كه بخواهد بدون حكم دادگاه صیغه طلاق را جاری كند متخلف محسوب میشود و مجازاتهای سختی حتی تا بسته شدن دفترش برای او در نظر گرفته شده است. بنابراین باید محاكم رأی طلاق بدهند. محاكم هم میگویند اینجا نوشته شده اگر 6 ماه نفقه پرداخت نشد. شما عدم پرداخت نفقه به مدت 6 ماه را برای ما اثبات كن.
همانطور كه گفته شد این خود مشكل دیگری است و زوجه در موارد زیادی قادر به اثبات نیست. اما اگر سند ازدواج تنظیم شود و همانطور كه گفته شد خانم حق طلاق را بخواهد و شوهر هم آن را پذیرفته باشد، دیگر نیاز به اثبات امری برای طلاق در دادگاه نیست. چون شرطی وجود ندارد تا تحقق آن موجب وكالت زن در طلاق خودش شود، زیرا ابتدای ازدواج مرد حق طلاق را به همسرش داده است، بنابراین زن میتواند اقدام به تقدیم دادخواست طلاق كند و یا زوجین به یك دفتر اسناد رسمی مراجعه میكنند. سند ازدواج را به دفتردار نشان میدهند و زوج میگوید، میخواهم حق طلاق را به نحو بلاعزل به همسرم واگذار كنم، دفتر اسناد رسمی هم این كار را انجام میدهند و سند را تنظیم میكند حتی بعضی از دفاتر برای این موضوع 50 و در مواردی 90 سال را قید میكنند اما از نظر دادگاه همین كه قید شود حق طلاق بلاعزل با خانم است دیگر نیاز به استعلام هم نیست. همین كه زوجه به دادگاه مراجعه و این سند را ارایه دهد دادخواستی تنظیم و مراحل قانونی طی میشود.
دادخواست چگونه باید تنظیم شود؟
چون طلاق یكطرفه است، زوجه یك وكیل دادگستری انتخاب میكند، زیرا دادخواست باید از طرف وكیل ارایه شود.
مهریه كاملا دریافت میشود؟
بله، در این وكالت زوجه با تمام حق و حقوقش میتواند طلاق بگیرد و در تمام مراحل دادخواست و مراجعه به دادگاه و ... نیازی به حضور مرد نیست چون وكالت را به خانم داده است و اگر در همان سند وكلات اجرای صیغه طلاق را نیز قید كرده باشد، سردفتر طلاق نیازی به اخطاردادن به زوج را نخواهد داشت و با همان وكالتنامه، طلاق میدهد و سند طلاق را برای زوجه صادر میكند.
اگر زوجه حق طلاق نداشته باشد و واقعا زندگی برایش مشكل و برای اثبات هم به زمان زیادی احتیاج باشد، آیا باز هم سیر مراحل قانونی طول میكشد؟
دادگاهها برای طلاق شروط 12گانه را مدنظر قرار میدهند، یك عبارت كلی دیگر با عنوان عسر و حرج وجود دارد، یعنی اگر احراز شود كه ادامه زوجیت برای زوجه سختی به دنبال دارد، دادگاه حكم به طلاق میدهد، در رابطه با طولانی بودن مراحل قانونی كه میگوید زوجه از همهچیز میگذرد، اینگونه نیست و به لحاظ قانونی این مسأله جایگاهی ندارد. طلاقی كه دادگاه صادر میكند ابتدا وارد بحث مهریه نمیشود، دلیل طلاق را بررسی میكند تا ببیند دادخواست زوجه وارد است یا نه؟ در واقع متكی به دلایل محكمه پسند هست یا نه، بعد نوبت به صدور گواهی عدم امكان سازش برای اجرای صیغه طلاق میرسد. ضمنا در دادخواست قید میشود كه با مهریه یا بدون مهریه كه این در اصل رسیدگی به طلاق نقشی ندارد، چون دادگاه مدعی مهریه نیست، در این زمینه یك نحوه طلاق به نام طلاق خلعی وجود دارد كه بانوان برای اینكه راحتتر طلاق بگیرند و شوهر هم نتواند اذیت كند و دادخواست اثبات رجوع بدهد و در ایام عده نگوید كه من رجوع كردهام و با این كارش باعث شود كه طلاق قطعی نشود محاكم به زوجه پیشنهاد میكنند كه قسمتی از مهریهات را بذل كن تا طلاق شما از نوع طلاق خلع صادر شود.
در مورد طلاق خلع بیشتر توضیح دهید؟
طلاق خلع، یعنی اینكه زوجه مثلا از 500 سكه بهار آزادی یك سكه یا بیشتر را میبخشد، دادگاه هم هیچ اجباری نمیكند این باعث میشود نوع طلاق خلع باشد و دست شوهر برای اذیت و اثبات رجوع و ... بسته شود، دفاتر طلاق هم این طلاق را راحتتر ثبت میكنند. در شرایط عادی، طلاق رجع خواهد بود. چون این طلاق، ایام عده دارد و شوهر میتواند در ایام عده بگوید من رجوع داشتهام و طلاق مشكلتر صورت میگیرد، بنابراین در این شرایط تمام حق و حقوقی كه زن دارد باید نزد سردفتر طلاق به امانت بماند تا ببیند بعد از 3 ماه كه پایان عده است شوهر اعتراضی دارد یا نه، تا بعد از آن طلاق قطعی شود اما در مورد طلاق خلع، چون این حق رجوع برای شوهر نیست زن فقط عده نگه میدارد به این خاطر، اگر محاكم میگویند یك قسمت از مهریهات را ببخش حتما لازم نیست 50 درصد مهریه و یا تمام آن باشد.
به نظر شما شرایط ضمن عقد مثل حق طلاق و حق مسكن و ... به استحكام بنای خانواده كمك میكند؟
بله، به میزان زیادی موثر است به این دلیل كه در جامعه ما اینطور كه در پروندهها شاهد هستیم متأسفانه بیشتر تخلفات از ناحیه مرد است و خانمها در فروپاشی زندگی كمتر مقصر هستند. تكیهگاه زن، همسرش و خانهای كه برایش فراهم شده، است، ولی مردها ممكن است دنبال تكیهگاهها و یا موارد دیگر بروند. بنابراین هرچه مردها را بتوان بیشتر مقید كرد، دوام زندگی بیشتر میشود و برای زندگی مشترك هم بهتر است.