سیاهگوش اورآسیا (
نام علمی: Lynx lynx) نوعی گربهسان بومی اروپا، سیبری، آسیای میانه و هیمالیا است که بزرگترین گونه در میان سیاهگوشها به حساب میآید.
مشخصات جسمی
طول بدن سیاهگوش اورآسیا بین ۸۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر، طول دم آن بین بین ۵ تا ۱۹ سانتیمتر و ارتفاع قامت آن از شانه به حدود ۷۰ سانتیمتر میرسد. رنگ آن نیز بین قهوهای و خاکستری روشن به همراه خالهای سیاه در بدن است. گوشهای مشکی بلند و کاکلدار و دو رشته ریش سیاهرنگ نیز در زیر گلو مشخصات دیگر این حیوان هستند. پنجههای پوستکلفتی نیز دارد که مانند کفش زمستانی در هنگام راه رفتن روی برف یاریاش میکنند.
تولید مثل
سیاهگوشهای اورآسیا چند همسر هستند و در هر زایمان ۱ تا ۴ فرزند به دنیا میآورد. فصل تولد تولهها از اوایل زمستان و تا اواسط بهار است. چشم بچهها پس از ۱۰ تا ۱۷ روز باز می شود، بین ۲۵ تا ۲۸ روز پس از تولد قادر به راه رفتن هستند و تا حدود ۱ سالگی به مادر وابستهاند.
رفتار
سیاهگوشها بیشتر در گرگ و میش هنگام طلوع و غروب خورشید فعالند. جانوران قلمرو طلبی هستند. تراکم جمعیتی آنها وابسته به تعداد شکارهای موجود در منطقه است و در بهترین حالت به ۴۶ رأس در ۲۵۰ کیلومتر مربع میرسد.
طعمه
انواع جوندگان، خرگوشها، قوچ و میش و انواع آهو مهمترین منابع تغذیه سیاهگوش اند. آنها قادرند، علفخوارانی تا ۴ برابر اندازه خود (مانند گوزن شمالی) را شکار کنند.
گونه ای در حال انقراض در ایران
تنها نمونه سياه گوش موجود در اسارت به عنوان گونه ای کمياب و در خطر
انقراض و بدون هر گونه آمار و شناسنامه علمی معتبر در ايران و تنها نمونه در دسترس و مناسب مطالعه، به مثابه گنجينه يا ذخيره ژنتيکی باارزش، در شرايطی غير استاندارد در بوستان ملی پرديسان تهران رها شده و مورد بيمهری مسئولان و کارشناسان حيات وحش قرار گرفته است؛ و در صورتی که بيتوجهی به حفظ و مطالعه اين گونه ادامه يابد، آينده ای نامعلوم و در پی آن نابودی در انتظار اين گونه خواهد بود . سياه گوش يا «لينکس» - با نام علمي « Eurasian lynx » - از راسته گوشتخواران و در زمره 4
گربه سان کوچک ايراني است و دست و پايي بلند و دمي بسيار کوتاه با توک پهن و سياه رنگ و دسته ای مو به طول 4 سانتيمتر روي گوشها دارد که به سبب داشتن جثه اي بزرگ و خالهاي روي بدنش معمولا با پلنگ اشتباه گرفته می شود . غذای مورد علاقه آن معمولا بچه هاي گراز، شوکا، مرال، پستانداران کوچک، است. اين گونه به صورت انفرادی زندگی مي کند؛ و به سبب روزگرد بودن، بر خلاف ديگر
گربه سانان شبگرد، بيشتر در معرض تهديد و خطر قرار دارد. پراکندگی آن در ايران در مناطقي از آذربايجان شرقی و غربي شروع می شود و تا نواحی زنجان و قزوين و جنوب گرگان ادامه می يابد. حضور سياه گوش در اين مناطق بر اساس مشاهدات تصادفی محيط بانان يا گزارشهای ثبت شده است؛ و تا به حال، کارشناسان (چه خارجی و چه ايرانی) مطالعات علمی و دقيقی روی اين گوشتخوار ايرانی انجام نداده اند. کارشناسان حيات وحش و مدير طرح بين المللی يوز ايرانی، درباره اطلاعات موجود در زمينه سياه گوش، می گويد: اين اطلاعات به صورت پراکنده و از راه گزارشهای مشکوک مردمی به دست آمده است و هيچ کار کارشناسی و علمی درباره مطالعات رفتاري و ژنتيکی و پراکندگی اين حيوان (که با گونه های مشابه خود در امريکای شمالی و اروپا متفاوت است) صورت نپذيرفته است و تنها به بررسي های مختصر روی پوست تاکسيدرمی شده اين گونه در يک يا 2 گنجینه (موزه) اکتفا شده است. انجام نشدن مطالعات تحقيقی و طرحهای پژوهشی درباره اين گونه در حالی ادامه مي يابد که زيستگاه اين حيوان - به سبب مديريت ناصحيح حفاظتی و پيشروی مناطق مسکونی و کشاورزی - در حال تخريب است؛ و طعمه های مناسب تغذيه آن نيز، به واسطه اين تخريبها و شکارهای بيرويه، کاهش يافته است؛ به طوری که پس از گذشت زمانی نه چندان دور، نام اين گونه نيز همانند ببر و شير ايرانی در فهرست حيوانات منقرض شده قرار خواهد گرفت، بدون اينکه حتی مطالعه ای روی آن صورت گرفته باشد !
خبری جالب:
سایت خبری ایران:یک قلاده
گربه سان موسوم به سیاهگوش که نسلش در حال
انقراض است پس از 100 سال در کوه های آلپ ایتالیا به تله افتاد.
به گزارش سرویس علم و تکنولوژی سایت خبری ایران(
www.IranNewsAgency.com)، بررسی های دقیق کارشناسان نشان می دهد قرن گذشته میلادی وقتی گروهی از کشاورزان اروپایی سیاهگوش را دنبال کردند تا شکارش کنند ناپدید شد و دیگر کسی
گربه سان نادر را ندید.
سیاهگوش اما به طور اتفاقی با گذر از کوه های سوییس به کوه های آلپ ایتالیا رسید و دیروز به دام ماموران محیط زیست افتاد.
ماموران وقتی مطمئن شدند
گربه سان پیر خطرساز نیست، برای ردیابی یک دستگاه فرستنده به گردن آن آویزان و رهایش کردند.
سوییس در دهه 1970 بر اساس طرح ویژه ای، جند قلاده از این گونه حیوان را در حیات وحش رها کرد.گزارش ایسکانیوز می افزاید، سیاهگوش که شکارچی انزواطلب است در جنگل های کوهستانی زیست می کند.