مراحل سوگواری پس از از دست دادن عزیزان
بعد از این واقعه، مدت زمانی لازم است که با گذر کردن از چندین مرحله به زندگی عادیمان بازگردیم. مراحل سوگواری کدامند؟
مراحل سوگواری اجتناب ناپذیرند. هر شخصی این مراحل را به آرامی یا سریع پشت سر میگذارد. سوگواری ممکن است تا دو و یا حتی چندین سال طول بکشد. این زمان به شرایط فرد، خلقیات و ظرفیت او در واکنش به این حادثه بستگی دارد. بنابراین پروسۀ سوگواری دارای چندین مرحله است.
شوک پس از شنیدن خبر فوت
زمان شوک، یک دورۀ تغییر بسیار عمیق است. قطعاً بعد از از دست دادن یک عزیز دیگر اوضاع مثل قبل نیست. این زمان آغاز آسیب روحی است. بعدها، اغلب جزئیات این لحظات به یاد آورده میشوند، ساعت آن روز، موسیقی که فرد در حال گوش دادنش بوده، کلماتی که برای دادن خبر فوت فرد، به کار برده شده اند ... . تمام آنچه که در آن لحظات به واسطۀ احساسات شدید تحریک شده اند، در خاطر باقی میمانند.
انکار از دست دادن عزیز
« حقیقت نداره »؛ « ممکن نیست ». شوک خبر چنان وحشتناک است که غیرممکن است که آن را بپذیریم. این انکار حقیقت مکانیسم دفاعی بدن است که باعث میشود ضربه را تحمل کنیم و سرپا بمانیم. این واکنش اگر بیش از اندازه طول نکشد، طبیعی است. برای مواجه شدن با حقیقت مرگ، دیدن پیکر بی جان فرد نیز تأثیر بسیار مهمی در گذر کردن از این مرحلۀ سخت دارد. در این زمان باید روی نزدیکان برای پشت سرگذاشتن این مراحل حساب کرد.
خشم و عصبانیت مرتبط با سوگواری
چرا او؟ چرا من؟ .. این سئوالها غیر از این که پاسخ دادن بهشان غیرممکن است، نشان دهندۀ خشم و عصبانیت فرد هستند. و این درست نیست. از آنجایی که فرد هنوز با مسئلۀ مرگ کنار نیامده و آن را نپذیرفته، دچار خشم میشود. این خشم نوعی مبارزه یا دفاع محسوب میشود. این خشم را فرد غالباً نسبت به خودش، فرد فوت شده (با بیان جملاتی مانند: چرا این کار را کردم؟ چرا او رفت؟)، اطرفیانش یا تیم معالجش بروز میدهد. این مرحله طبیعی است، و عصبانیت نسبت به فرد از دست رفته نشانۀ بی علاقگی به وی نیست. بالعکس، نشانۀ یک واکنش وخیم است.
دلمردگی و افسردگی زمان سوگواری
واکنشهای احساسی و شدت خشم به سمت بیهوشی احساسی پیش میروند. این مرحله باعث تحمل رنج میشود. شوک گذشته و دیگر انکار مرگ مطرح نیست، خشم هم فروکش کرده، فقط اندوهی عمیق باقی مانده است. حالا دیگر او میتواند گریه کند، در رویا فرو برود و در غیابش، با او حرف بزند. حالا رنجی که میبرد با آگاهی از فقدان یک عزیز است.
این مرحله گاهی بسیار طولانی میشود، حتی ممکن است چندین سال طول بکشد. در این مرحله انجام یک سری مناسک، تحمل شرایط و ادامۀ زندگی در روال طبیعی را میسر میسازند.
این مرحله ممکن است تا یک افسردگی واقعی هم پیش برود، گاهی اوقات هم فرد دوست دارد بمیرد تا به فرد فوت شده، ملحق شود.
بازگشت تدریجی به یک وضعیت احساسی نرمال، پذیرش
به تدریج خلق و خوی فرد بهتر میشود. شخص سوگوار به سمت لذات زندگی اش بازمیگردد. او میتواند، کم کم با اندوه به فرد از دست رفته فکر کند، اما رنج و ناراحتی اش به مرور قابل تحمل میشوند. سپس، او میتواند به گذشته برگردد و هم به محاسن و هم به معایب فرد از دست رفته فکر کند.
بازسازی پس از سوگواری
بعد از شوک مواجهه با مرگ یک عزیز، دنیا به هیچ وجه مثل قبل نیست. در این مرحله، زندگی جدید بازسازی میشود. پس از پذیرش مرگ، کم کم فرد انگیزه و تمایل به کار پیدا میکند و با انجام کارها، پروژهها و مسئولیتهای جدید به سمت زندگی پیش میرود.