؟!
نوشته شده توسط
علیرضا مجیدی در تاریخ ۲ بهمن ۱۳۸۹
خبری که چند روز پیش در این سایت استرالیایی منتشر شد و ۲ روز پیش در سایت مشهور هافینگتون پست بازتاب پیدا کرده است، کم کم دارد در وب سرو صدای زیادی به پا میکند.
در صورت فلکی جبار یا شکارچی، ستارهای قرار دارد به نام یدالجوزا. این ستاره نهمین ستاره درخشان آسمان محسوب میشود و با ما ۶۰۰ سال نوری فاصله دارد. ید الجوزا از بزرگترین ستارههای شناخته شده و یک «ابرغول سرخ» است ، آن قدر بزرگ که اگر به جای خورشید در مرکز منظومه شمسی قرار میگرفت ، مدار چهار سیاره عطارد ، زهره ، زمین و مریخ در درونش جای میگرفت و سطح ستاره جایی حوالی کمربند سیارکها واقع میشد!
اما از مدتها پیش دانشمندان دریافتهاند که این ستاره در حال از دست دادن جرم است و ممکن است به زودی این جرم به یک آستانه بحرانی برسد و این ستاره تبدیل به یک ابرنواختر شود و بعد از چند هفته یک ستاره نوترونی یا سیاهچاله بر جای بگذارد. گر ید الجوزا، تبدیل به ابرنواختر شود با توجه به جرم زیادی که دارد، گمان میرود، از ماه هم درخشانتر باشد و حتی در طول روز هم به آسانی قابل رؤیت باشد! البته این دوره، بیشتر از چند هفته به درازا نخواهد کشید.
ابر نواختر چیست؟ هنگامی که تمام سوخت هستهای یک ستاره با جرم بیشتر از حد چاندراسکار (۱٫۴۴ جرم خورشیدی) به پایان برسد، نیروی گرانش برتری یافته و ستاره شروع به انقباض میکند. دراین حالت به دلیل عدم وجود فشار کافی داخلی، ستاره شروع به فروریزش میکند، برای وقوع یک انفجار ابرنواختری سرعت فروریزش باید بسیار زیاد باشد. فشار روی هسته ستاره سبب فشردگی آن میشود که در نتیجهٔ آن الکترونها و پروتونهای مجزا ترکیب شده و نوترونها را به وجود میآورند زیرا در آن فشار شدید تنها نوترونها میتوانند وجود داشته باشند. سرانجام بخش بیرونی ستاره منفجر شده و تبدیل به سحابی ابرنواختری میشود.
نخستین بار، در ۱۸۵ سال پیش از میلاد مسیح چینیها یک ابرنواختر را مشاهده و ثبت کردند.
سیستم چند ستارهای در عالم خیال و افسانه:
چه چیز جالبی! تصورش را بکنید که دو خورشید داشته باشیم، این یعنی تجلی تصویرسازیهای جورج لوکاس.
وقتی خبر را خواندم، بیاختیار یاد یکی از کتابهای علمی تخیلی ایزاک آسیموف به نام شبانگاه افتادم. در این کتاب علمی تخیلیع آسیموف با تخیلی قابل تحسین، سیارهای را برایمان خلق کرد که چهار ستاره داشت، طوری که هیچ وقت در این سیاه تاریکی وشب حکمفرما نمیشد. اما متعاقب کسوفی که باعث شد که برای ساعات محدودی، سطح سیاره تاریک شود، انسانهای روی سیاره که اصلا از لحاظ روانشناسی و بیولوژیکی به تاریکی عادت نداشتند، وحشتزده شدند و همین مطلب منجر به آشوب و هرج و مرج و از میان رفتن بنای تمدنیشان شد.
خوب مختصرتر از این نمیشد، تعریف کرد! تازه سالهای سال از خواندن این کتاب گذشته است.
ضرورت بازتاب صحیح اخبار علمی: اما چیزی که این روزها باعث بحث و مناقشه شده است، خبر سایت استرالیایی News.com.au بوده است. این سایت با هالیوودی کردن و پر و بال دادن به گفتگویش با استاد دانشگاه کیوزلند جنوبی -دکتر برد کارتر- خبر را طوری ساخته و پرداخته کرده است که خواننده بیدقت گمان میبرد، انفجار ستاره بسیار نزدیک خواهد بود.
حقیقت این است که فعلا نمیتوان تخمین درستی از زمان پایان کار یدالجوزا داشت، اما بسیار محتمل است که در هزاره جاری شاهد این ابرنواختر باشیم. یک هزار سال در مقیاس نجومی، زمان بسیار کوتاهی است.
اما سایت بزرگ و مشهور هافینگتون پست، کار بدتری کرده است و با آوردن سال ۲۰۱۲ در تیتر خبر، دیگر کاملا به سیم آخر زده است!
ساده نقل کردن اخبار و تلاش برای جلب مخاطب، نباید مترادف با دستکاری خبر و بزرگنمایی کردن انگاشته شود. مخصوصا در مورد خبرهای علمی که هر کس با جستجویی اندک میتواند، متوجه واقعیت شود.
فاکس نیوز که تصادفا متعلق به همان گروه خبری سایت استرالیایی مزبور است، کوشیده است، در مقالهای کاربران اینترنت را از اشتباه دربیاورد.
البته مسئله جالب این است که با توجه به فاصله ید الجوزا از ما، ممکن است این ستاره صدها سال پیش منفجر شده باشد و امواج نورش در فضا در حال حرکت به سوی ما باشند.
اما صورت فلکی جبار یا شکارچی، در ستارهشناسی شرقی و همچنین نزد یونانیها و غربیان، صورتی جالب و پر از وهم و خیال و افسانه است:
جَبّار یا شکارچی، صورتی فلکی که در گذشته، چون شمالی یا جنوبی بودن صورتها را نسبت به دائرةالبروج میسنجیدند، دومین صورت از صور فلکی نیمکرۀ جنوبی آسمان به شمار میآمد و به صورت مردی با عصایی در دست و شمشیری بر کمر تصور میشد. یونانیان آن را اوریون ۲ میخواندند که در اساطیر یونانی، شکارچی غولپیکری است که هویتی نیمهخدایی دارد و گفتهاند که خدایان پس از مرگ او را به شکل این صورت فلکی در آسمان قرار دادند.
برابر افسانهای، شکارچی روزی «آرتمیس» -الهه شکار- را هنگام شنا در آب غافلگیر کرد ، آرتمیس از این واقعه عصبانی شد و شکارچی را به صورت گوزن در آورد. آنگاه سگهای شکاری او نتوانستند شکارچی را باز شناسند و وی را تکه تکه کردند و از هم دریدند . پس از آن جبار به همراه سگها به شکل صورت فلکی به آسمان صعود کرد و به واقع در آسمان می توانید کلب اکبر و کلب اصغر را با ستارگان اصلی باشکوهشان شعرای یمانی و شعرای شامی مشاهده کنید و به تحسین زیبایی و شکوه آنها بپردازید .
در داستان دیگر جبار ، معشوق آرتمیس یا «آروارا» ، الهه سرخ فام بامداد ، انگاشته می شود . می گویند الهه شکار آرتیمیس ، که وظیفه نور افشانی ماه را نیز بر عهده داشت ، به خاطر جبار فراموش کرد ، نور ماه را بتاباند . خدای خورشید از این موضوع چنان عصبانی شد ، که شکارچی را با تابش اشعه های نورانی خود نابینا کرد .
بر اساس افسانهای دیگر آرتمیس خود از روی اشتباه جبار درمانده را مورد اصابت تیر قرار داد . آرتمیس برای جبران، از پدرش ، زئوس خواست که شکارچی یا جبار را با سگهایش و شکاری که کرده بود ، یعنی خرگوش ( صورت فلکی ارنب ) ، به آسمان منتقل کند .
در بابل باستان مردم در صورت فلکی جبار نقش خدایی را میدیدند ، که سنگهای قیمتی و جواهرات را خلق می کرد . در واقع هم ستاره نورانی قرمز رنگ «یدالجوزا» و ستاره نورانی سفید متمایل به آبی «رجل الجوزا» یاقوت و الماس را به خاطر انسان می آورند .
شاید پر وبال گرفتن این شایعه در اینترنت تا حدی به خاطر این افسانهها و فیلم تخیلی ۲۰۱۲ باشد!