پرونده
قتل در زندان زنان که از هشتسال پیش در جریان است، بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد اما اینبار به دلیل کشتهشدن سه نفر از متهمان فقط دو نفر از آنها پای میز محاکمه رفتند.
پروندهای که دیروز در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، مربوط به دومین
قتل اعضای این باند است که از سال 84 در پی کشتهشدن زنی به نام فرشته به جریان افتاد. فرشته و چهار زندانی دیگر به نامهای مریم، هانیه، هدیه و فاطمه در زندان دوران محکومیت خود را میگذراندند که مرتکب
قتل زندانی دیگری شدند و پروندهای علیهشان به جریان افتاد و به پرداخت دیه محکوم شدند اما ماجرا به همینجا ختم نشد و اینبار چهار عضو باند علیه فرشته همدست شدند و او را کشتند. در جلسه روز گذشته که در شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا یازرلو، نماینده دادستان تهران در جایگاه ایستاد و اعلام کرد با توجه به اینکه فقط یکی از اولیایدم مقتول شناسایی شده است از سوی فرزندان مقتول درخواست صدور حکم قصاص را دارم البته پدر مقتول نیز درخواست صدور حکم دیه کرده است که در صورت صدور حکم بر قصاص که دادستانی درخواست کرده تفاضل دیه پرداخت خواهد شد.
در ادامه مریم به عنوان اولین متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام مشارکت در
قتل فرشته را رد کرد و گفت: من و فرشته با هم دوست بودیم و شبها در زندان پیش هم میخوابیدیم، هانیه یکی از متهمان بود که با من اصلا خوب نبود او من را کتک زد بعد هم فرشته را خفه کرد و کشت. البته من هم خواستم به دستور هانیه شال را دور گردن مقتول بیندازم اما چون خیلی قرص خورده بودم نمیتوانستم. ماموران هم در سوییت را باز نمیکردند و صبح که برای دادن جیره غذا آمدند من به یکی از آنها گفتم یک جنازه روی دستم مانده او اول حرفم را باور نکرد بعد که پای فرشته را گرفتم و تا دم در سوییت کشیدم فهمید واقعیت را میگویم.متهم ادامه داد: هانیه زمان کشتن فرشته از من خواست صحنهسازی کنم، من هم آنقدر حالم بد بود که وقتی چادر را به میله آویزان کردم تا موضوع را خودکشی جلوه بدهم آنقدر ناشیانه این کار را کردم که در همان لحظه اول همه چیز مشخص شد. متهم در مورد دلیل زندانی شدنش گفت: من به اتهام مشارکت در هفتفقره سرقت خودرو در زندان بودم پدر و مادرم جدا از هم زندگی میکردند و من گاهی به خانه آنها میرفتم و گاهی هم با دوستانم بودم که ماجرای سرقتها پیش آمد و دستگیر شدم. مدت حبسم تمام شده بود و 35 ضربه شلاق هم خورده بودم، قرار بود صبح زود آزاد شوم که شبش این اتفاق افتاد. حتی اسمم در لیست آزادیها بود و تا جلوی در خروجی زندان هم رفتم اما مرا برگرداندند و متهم به مشارکت در
قتل شدم. از آن
قتل به بعد در زندان بلاتکلیف هستم.سپس فاطمه-متهم دیگر پرونده- در جایگاه حاضر شد. او اتهام مشارکت در
قتل را قبول کرد. این زن که در پرونده دیگری نیز به
قتل دختری جوان متهم است، پیش از این در شعبه 80 دادگاه کیفری استان تهران به همراه سایر همدستانش محاکمه و با توجه به درخواست دادستان هرکدام به پرداخت دیه محکوم شده بودند. فاطمه بعد از به
قتل رسیدن فرشته یکبار دیگر به همراه همدستان سابقش متهم به
قتل شد.
فاطمه که پیش از این در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران هم محاکمه شده بود و به دلیل نقض حکم اینبار در شعبه 79 دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار میگرفت، اتهام مشارکت در
قتل فرشته را قبول کرد و گفت: به دلیل کارهایی که میکردیم ما را از بقیه جدا کرده بودند و در سوییت نوجوانان شرور نگهداری میکردند. قاعدتا باید در سلول انفرادی میبودیم اما درهای سلول باز بود و ما با هم ارتباط داشتیم. من، هانیه و هدیه هرکدام در اتاق خودمان میخوابیدیم و مریم و فرشته هم به دلیل کمبودن پتو با هم میخوابیدند. روز قبل از حادثه فرشته همه قرصهای خوابآور را که شبها به ما میدادند، گرفت و به مریم داد و چون گرسنه بودیم از او خواستیم برای ما از ماموران غذا بگیرد. او هم رفت و سروصدا کرد و غذا گرفت. بعد هانیه و فرشته با هم دعوا کردند. آنها از قبل با هم اختلاف داشتند. او در حمام به شدت فرشته را کتک زد، طوری که سرش به زمین خورد و حالش بد شد. فرشته بیماری صرع داشت و خیلی تشنج میکرد.
من واسطه شدم و به هانیه گفتم بهتر است تمامش کنی. بعد از اینکه زندانیان دیگر را به سلولهایشان بردند و درهای سلول را بستند، ما اجازه هواخوری پیدا کردیم. بیرون بودیم که هانیه دوباره به فرشته حمله کرد و او را زد، باز هم با وساطت ما همه چیز تمام شد. به سلول برگشتیم و خوابیدیم. من یکدفعه متوجه شدم چیزی زیر پتوی فرشته و مریم تکان میخورد. چون مریم همه قرص خوابها را خوردهبود، اصلا متوجه هیچچیز نبود. هانیه و هدیه را بیدار کردم و با هم به سراغ فرشته رفتیم و دیدیم تشنج کرده است من سعی میکردم حال او را خوب کنم اما هانیه گفت فرشته باید بمیرد چون شنیدهام به ما خیانت کرده و ما را لو داده است.متهم ادامه داد: هانیه دوباره به جان مریم افتاد و او را زد. آنقدر که همه بدنش خون شده بود. مریم جیغوفریاد کرد اما کسی به دادمان نرسید. تا اینکه هزینه، با کتک مریم را وادار کرد یک شال بیاورد. فرشته هم از این وضعیت خسته شده بود و به خاطر دردی که داشت و اینکه میدانست نمیتواند از دست او راحت شود، هانیه را قسم داد تا زجرش ندهد و فقط او را بکشد. مریم شال را آورد.
هانیه شال را دور گردن فرشته پیچید و از مریم خواست آن را بکشد، مریم نتوانست و شال از دستش دررفت، بعد از من خواست بکشم من هم یک طرف شال را گرفتم و کشیدم. بعد هدیه آمد و آنقدر با هزینه شال را از دو طرف کشیدند که فرشته جانش را از دست داد. فاطمه در مورد سرنوشت هانیه گفت: هانیه و سمیه که آنها هم در این پرونده متهم بودند، در زندان کشته شدند، البته گفته شد هانیه بر اثر مسمومیت دارویی کشته شدهاست اما ما نمیدانیم چه شد. هدیه هم خودش را حلقآویز کرد و فقط من و مریم ماندیم.
او در مورد علت زندانیشدنش گفت: از 10 سالگی معتاد شدم، 13 سالم بودم که ازدواج کردم و بعد هم به دلیل مواد به زندان افتادم و به مدت یکماه برای ترک در زندان بودم که این اتفاق افتاد و حالا هم شوهرم طلاقم داده است. بعد از پایان جلسه دادگاه، هیات قضات برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.