صفحه نخست » گزارش ویژه » حوادث

به گزارش خراسان، متهم به قتل که در محل وقوع جنايت در خيابان توس ۶۲ مشهد در برابر دوربين قوه قضاييه قرار گرفته بود، گفت: پس از ازدواج ما هميشه با هم مشاجره مي کرديم و درگيري داشتيم؛ همسرم مي  گفت: چرا سرکار نمي روي؟ کرايه خانه اجاره اي هم عقب افتاده بود. شب وقوع حادثه نيز ما با هم درگير شديم. همسايه طبقه پايين هم با همسرش به خانه ما آمده بود. من دهان همسرم را گرفتم که سر و صدا نکند. اوايل بامداد متوجه شدم دستانش سرد است ولي نفهميدم که او مرده است. صبح که بيدار شدم و پتو را از رويش کشيدم ديدم مثل يک چوب خشک مانده و چهره اش سفيد شده است. ترسيدم هرچه صدايش کردم جوابي نداد؛ فکر کردم سرما خورده يا از حال رفته است او را به کنار بخاري کشيدم فکر کردم يخ کرده است و بايد گرم شود ولي تغييري ايجاد نشد. پلک هايش را بالا بردم و متوجه مرگش شدم آن هنگام بود که به سرم کوبيدم و همسايه را صدا کردم اما آن ها هم به خانه خودشان رفته بودند.اين جوان ۲۵ سال در پاسخ به سوال قاضي اسماعيل شاکر که پرسيد مقداري موادمخدر در منزلت کشف شده است، چه مي گويي؟ گفت: شب قبل همسايه ام به فرزند کوچکش واکسن تزريق کرده بود که من مواد مخدر را براي آن ها گرفتم ولي وقتي مقداري اضافه آمد تصميم گرفتيم خودمان مصرف کنيم. 

اين گزارش حاکي است: در ادامه بازسازي صحنه جنايت، مقام قضايي از دکتر ناصر غروبي (پزشک قانوني) خواست تا با توجه به معاينات پزشکي، توضيحاتي را درباره علت مرگ زن ۱۸ ساله ارائه کند. دکتر غروبي نيز با تشريح مسائل پزشکي درباره شرح معاينه جسد گفت: علت فوت با آنچه متهم در صحنه حادثه عنوان مي کند، مطابقت دارد. وي افزود: کميسيون پزشکي با حضور متخصصان زبده پزشکي در اين باره تشکيل و مشخص شد که علت مرگ «الف» (مقتول) شوک وقفه اي و فشار بر نواحي حساس و حياتي بدن بوده است. در آزمايش ها نيز مقداري آمفتامين (روانگردان) در بدن مقتول مشاهده شده است. 

پزشک قانوني با بيان اين که عمل متهم نوعاً کشنده بوده اضافه کرد: در اظهارات متهم موردي که ناقض نظريه پزشکي باشد، وجود ندارد و شوک وقفه اي نيز بر اثر ضربه رخ مي دهد.متهم به قتل نيز در ادامه اعترافاتش گفت: من قصد کشتن او را نداشتم. خودم هم به پليس زنگ زدم اول فکر مي کردم او بر اثر گازگرفتگي مرده است. وي در گفت وگويي کوتاه به خبرنگار خراسان هم گفت: من در مسير مدرسه همسرم قرار مي گرفتم و او را زير نظر داشتم تا اين که او هم از من خوشش آمد و بدين ترتيب ارتباط ما از طريق نامه و تلفن برقرار شد. پس از مدتي هم که تحقيق کردم و فهميدم خانواده خوبي هستند، مادرم را به خواستگاري اش فرستادم و آن ها هم پس از تحقيق درباره من با ازدواج ما موافقت کردند. ما مدتي با هم نامزد بوديم و از حدود ۷۵ روز قبل از وقوع حادثه ازدواج کرديم و در اين خانه اجاره اي زندگي مشترکمان را آغاز کرديم. همسرم همه اين اتفاقات را در دفتر خاطراتش نوشته است. 

بنابراين گزارش، قاضي شاکر از زن و شوهر جواني که شب وقوع حادثه مهمان متهم بودند خواست تا آنچه را ديده اند، با دقت بيان کنند. همسايه متهم گفت: آن شب حدود ساعت 23:30 از سر کار آمدم که همسر وي به زن من گفته بود «ر» عصباني است و من مي ترسم شما امشب نزد ما بمانيد. به همين دليل ما به منزل آن ها آمديم ولي درگيري بين آن ها ادامه داشت. بعد از شام که قصد خوابيدن داشتيم ناگهان «ر» دهان همسرش را گرفت که سر و صدا نکند اما صبح وقتي بيدار شدم و براي درست کردن صبحانه به خانه خودمان رفتم ناگهان همسرم فرياد کشيد که «الف» مرده است. ما به اورژانس زنگ زديم که آن ها مرگ وي را تاييد کردند. در ابتداي بازسازي صحنه قتل نيز سرگرد محمدي (رئيس اداره قتل پليس آگاهي خراسان رضوي) به تشريح چگونگي وقوع حادثه، دستگيري و اعترافات متهم پرداخت و گفت: حادثه در تاريخ 90.9.30 رخ داد که ابتدا ماجرا در هاله اي از ابهام بود اما پس از تحقيقات گسترده و ارائه نظريه پزشکي قانوني، «ر» مورد بازجويي هاي پليسي قرار گرفت و به درگيري خود با همسرش اعتراف کرد. 
 
سابقه خبر

 صبح مورخ 90.9.30 ، مرد جواني با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و گفت: همسر ۱۸ ساله ام مرده است. در پي دريافت اين خبر، ماموران انتظامي با توجه به مشکوک بودن ماجرا، مراتب را به قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند که با حضور مقام قضايي بررسي ها در اين باره آغاز شد اما متهم جوان منکر ارتکاب جنايت بود و به همين دليل با دستورات قضايي، تحقيقات پليسي و پزشکي درباره چگونگي مرگ زن جوان ادامه يافت تا اين که مشخص شد وي بر اثر فشار بر عناصر حياتي بدن جان باخته است.