: فوتباليست سرشناس ليگ برتر وقتي نگهبان بيمارستاني در پايتخت اجازه نداد با خودروي مدل بالايش داخل محوطه شود وي را مورد حمله قرار داد.
اين فوتباليست در حال حاضر تحت تحقيق قضايي و پليسي است و مرد نگهبان اصرار به مجازات وي دارد.ساعت 30/15 يكشنبه يكي از فوتباليست‌ها به همراه خانواده‌اش براي ملاقات به بيمارستان شريعتي مراجعه كرده و قصد وارد شدن به داخل محوطه بيمارستان را داشته كه نگهبان جوان به وي اعتراض كرد.
اين فوتباليست سرشناس وقتي در برابر اعتراض نگهبان جوان قرار گرفت و ديد از ورودش جلوگيري مي‌شود شروع به ناسزاگويي كرد و با پياده شدن از خودروي آزراي سياه رنگش در حالي كه نگهبان جوان فقط مانع ورودش شده بود به وي حمله كرد.
اين درحالي بود كه جوان نگهبان كه «امين عباسي» نام دارد وقتي در برابر ورزشكار جوان ايستاده بود بعد از ضربه سري كه به گونه راستش وارد شد از هوش رفت.
گفت و گو با نگهبان بيمارستان
«امين عباسي» 25 ساله به خاطر ضربه روي صورتش با گردن بسته و وجود لخته خون در سفيدي چشمش تحت مراقبت قرار گرفته است.
چند سال سابقه كار داري؟
نزديك به 12 سال است كه در حراست و نگهباني بيمارستان شريعتي كار مي‌كنم.
از حادثه بگو؟
ساعت ملاقات بود و مثل هميشه حجم كارم زياد بود جلوي در ورودي محوطه بيمارستان نگهباني مي‌دادم كه خودروي آزراي سياه رنگي جلوي در ورودي در خيابان ايستاد و زني خواست از آن پياده شود حتي پاهايش را از خودرو بيرون گذاشت كه ناگهان از پياده شدن منصرف شد و خودرو حركت كرد.
چند لحظه بعد آزراي سياه رنگ وارد پياده‌رو پشت گيت ورودي بيمارستان شد و شروع به بوق زدن كرد وقتي دليل بوق زدن را از راننده پرسيدم گفت كه بيمار اورژانسي دارد و بايد با سرعت وارد محوطه شود كه من در جواب حركاتش به راننده گفتم كه با كمپوت به اورژانس نمي‌روند و ديدم چند لحظه پيش همراهانت قصد پياده شدن داشتند كه مانع پياده شدنشان شدي و به مسيرت ادامه دادي!
وقتي راننده ديد فهميدم مي‌خواهد فريبم بدهد ناگهان از ماشين پياده شد و شروع به ناسزاگويي كرد و بدون هيچ حرفي سيلي محكمي به صورتم زد، در حالي كه گيج بودم 2 زن ديگر كه در صندلي عقب نشسته بودند از خودرو پياده شده و شروع به ناسزاگويي كردند تا آمدم آنها را آرام كنم نفهميدم چطور راننده جوان با سر ضربه‌اي به گونه چپ صورتم زد كه بيهوش شدم.
مي‌دانستي راننده فوتباليست ليگ برتري است؟
نه، من وظيفه كاري‌ام را انجام دادم و محوطه بيمارستان جاي پاركينگ خودرو براي ملاقاتي‌ها نيست و اگر هم مي‌دانستم راننده فوتباليست است باز مانع ورودش به داخل محوطه مي‌شدم.
از خودت دفاع نكردي؟
به خاطر شغلم در بيمارستان معمولاً ملاقاتي‌ها روحيه خوبي ندارند و هميشه با حرف‌زدن درباره نظم بيمارستان آنها را راهنمايي مي‌كنم، زمان حادثه من هيچگونه بي‌احترامي‌اي نكردم و فقط مانع ورودشان شدم و بعد از سيلي‌اي كه به من زد، باز سكوت كردم، اما فوتباليست كه بايد جوانمرد باشد، دوباره به سمتم حمله كرد.
تا حالا برايت اين‌گونه حوادث رخ داده بود؟
بله، يك‌بار حدود 2 سال پيش ساعت 3 شب روزهاي آخر سال 89 در قسمت اورژانس بودم كه تعداد همراهان يك بيمار زياد بود كه مورد اعتراض پزشكان بخش قرار گرفتند، وقتي از آنها خواستم كه بيرون اورژانس منتظر بمانند، 4 جوان مرا به قصد كشت زدند.
چه زمان متوجه شدي راننده فوتباليست است؟
بعد از 5 دقيقه كه به هوش آمدم و همكارانم جمع شده بودند، راننده خودرو خود را ورزشكار و فوتباليست ليگ برتري معرفي كرد.
از ورزشكار جوان شكايت كردي؟
همان لحظه مأموران پليس سررسيدند و فوتباليست را دستگير كردند. من از وي در كلانتري 125 يوسف‌آباد شكايت كردم.
قصد رضايت‌دادن داري؟
نه، چون بايد طبق قوانين مجازات شود و من هيچگونه بي‌احترامي به وي و سرنشينان داخل خودرو نكردم.
خانواده‌اش به سراغت نيامدند؟
از همكارانم شنيدم زن ميانسالي كه همراهشان بود، تا ساعت 7 شب در محوطه راه مي‌رفت و نگران پسرش بود.
مي‌داني بيمارشان در چه حالي است؟
نه، فقط مي‌دانم در قسمت زنان است و فكر نكنم كسي كه براي ملاقات مي‌آيد، بايد عصباني باشد، چون بيمار در حال درمان است و بالاي سرشان نبودند.
خيلي ناراحتي؟
بله، من شكايتم را پس نمي‌گيرم و به خاطر ضربه‌اي كه به من زده شد قادر به تكان دادن گردنم نيستم و سفيدي چشم چپم لخته خون دارد. واقعاً متأسفم كه راننده خودرو به خاطر خودرو كه جريمه نشود، به زور قصد وارد شدن داشته است.
فوتباليست ليگ برتري در حال حاضر به خاطر حمله به نگهبان تحت تحقيق قضايي و پليسي بوده و با سپردن وثيقه آزاد است.