روزگارنو: به بهانه نمایشگاه گره كور «فرزانه حسینی» در گالری ماه
«از اندیشه هایی كه درهم و نامناسب فراهم آمده باشند بیزارم، من فقط چیزی را میفهمم كه به روشنی بیان شده، به طور منطقی تدوین یافته و آنگاه به روی كاغذ آمده باشد.»
(پیرژوزف پرودون)
اینكه مفهوم خطی یك اثر تا چه حد بیان كننده نظرات خالق آن است و فرم تا چه حدی از تزیین خارج شده و با خود موتیف های فكری هنری دارد تنها برمیگردد به پیش تولید یك اثر و كنش ها و واكنش هایی كه ذهن خالق آنها را قوام میدهد و در واقع جدایی فرم از محتوا تنها كلامیاست كه نمیتوان به آن اهمیت بالایی داد به طوری كه به همراه هر فرم به نوعی محتوا هم خلق میشود ولی خود محتوا را هم میتوان به دو قسمت محتوای كلامیكه به دنبال خود ادبیات را هم درگیر میكند و محتوای تصویری كه با روزمرگی بیشتر همخوانی دارد تقسیم كرد.
در این راستا میتوان به كارهای (پال جكسون پولاك) اشاره كرد كه در حالی كه خالی از مفاهیم كلامی است با خود محتوایی را به بلندای دهه های زیادی از آمریكا حمل میكند و این محتوا چیزی نیست جز محتوای تصویری و حال آنكه پرودون در فضای انقلاب دوم فرانسه به چنین نظریه ای میپردازد تنها نشان دهنده روایت كلامی برای محتواست و گویش تصویری محتوا را به عنوان محتوا نمیداند و پیش تولید یك اثر را بیشتر روایی و با خط های مستقیم كلامی میبیند. حال با توجه به جریانات محتوا و فرم نگاهی میكنیم به آثار ارایه شده «فرزانه حسینی» به نام «گره كور» كه در «گالری ماه» به نمایش گذاشته شد.
در ابتدا باید بگویم فرزانه حسینی از هنرمندانی است كه زندگی خود را وقف هنر خود كرده و با تمام تلاش، روزمرگی هنرمندانه ای برای خود ساخته كه این به نوعی خود موفقیت بزرگی است و آثارش شور زندگی را با بیان اتفاقات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... به مخاطب میرساند و نگاهش رخداد های اجتماعی را آنچنان ثبت میكند كه گویی دستی بر تاریخ نگاری دارد. تاریخ نگاری ای كه به جای كلمات از فلز برای روایت آن استفاده شده و به نوعی جریانات اجتماعی را در خود جای میدهد كه مفاهیم جبری جز ماندگاری در فلز ندارند.
روایت در اثر «مصاحبه» به نوعی اتفاق میافتد كه مخاطب با فضایی چشم آشنا روبه رو میشود كه بار مفاهیم مختلفی را همیشه به دنبال داشته است؛ مفاهیمیكه مخاطب لحظات خوب و بد زیادی را با آن تجربه كرده و بعد از آن تاثیراتش را در زندگی دیده است و به نوعی این اثر همیشه با روزمرگی انسان ها در دوران رسانه های عمومیمخلوط بوده و جزو جداناشدنی مخاطبان است، اما این بار با بن مایه ای كه تا به حال تجربه نشده و با محتوایی كاملاكلامی و جدی كه جایی برای باورهای دیگر مخاطب نمیگذارد و مخاطب ما را مجبور به پذیرش تمامیمحتوای اثر میكند. شاید بتوان روایت كلامیبسیار جدی این اثر را نیز در تابلو «گرنیكا»ی «پابلو پیكاسو»یافت؛ تابلویی كه جنگ، وحشت، ویرانی و... با تمام وجود به رخ مخاطب كشیده میشود و مخاطب توانایی باور كردن آن را ندارد. در واقع گره مفهومیاین اثر در محتوای آن نهفته و زمان باز شدن این گره به سن ما قد نخواهد داد. در اثر «دعوت به همكاری» زاویه جدیدی از گره های نامعلوم به رخ مخاطب كشیده میشود؛ گرهی كه نه تنها با دست باز نمیشود بلكه تنها همچون شكافی عمل میكند كه نزدیك شدن به آن مخاطب را به همكاری دعوت میكند و به احتمال زیاد هیچ مخاطبی نیست كه چنین همكاری ای را بپذیرد، هر چند مخاطبانی هستند كه جزو دعوت كنندگان قرار میگیرند. در واقع محتوا در این اثر در بالاترین شرایط كلامیخود قرار میگیرد و ذهن مخاطب را به كلامیفكر كردن وامیدارد. اما فرزانه حسینی در اثر «تلویزیون» موضوعی فرامتن را بازگو میكند؛ موضوعی كه مخاطب برای رسیدن به محتوای اثر انرژی زیادی لازم دارد و كنكاش در فهم آن در ابتدا ساده ولی بعد از گذشت دقایقی بسیار سخت به نظر میرسد. در واقع از آن جهت سخت است كه تاویل های متفاوتی از آن به دست میآید و راه های مختلفی برای باز كردن این گره در ذهن متبلور میشود. در واقع تلویزیون با خود مفاهیمیاز تاثیرگذارترین رسانه جمعی جهان بیان میكند كه گویی اوست كه یك تنه توانایی تاثیر گذاری را بر اذهان دارد و حال چنین برداشتی از یك رسانه عمومیبسیار تاثیر گذار است.
فرزانه حسینی در دیگر آثار این نمایشگاه به گره هایی با محتوای كاملابصری اشاره میكند كه به واقع توانایی آنها در بیان مفهومیاثر بسیار بالاست اما آنچه در این نمایشگاه به چشم میخورد بیان دوگانه اعتراض است كه در بعضی از كارها با محتوای كاملا كلامی و در بعضی دیگر با محتوای بصری ارایه شده و در واقع باز كردن این گره ها همچنان كه بسیار سخت به نظر میرسد بر عهده مخاطب گذاشته شده.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.