صفحه نخست » رفتارشناسی عمومی » سینمایی

پنج فیلم برتر سینمای جهان با موضوع سفر به فضا معرفی شدند.
به دلیل پرواز آخرین فضاپیمای ناسا از نسل «شاتل» در روز جمعه هفته گذشته، پایگاه اطلاع رسانی«سی ان ان» فهرستی از پنج فیلم فضایی را انتخاب کرده‌ و اعلام کرده ‌است.
بنابراین گزارش پنج فیلم برتر با موضوع سفر به فضا به این ترتیب فهرست شده‌اند:

‌١-«جنس مناسب» اثر «فیلیپ کافمن» اولین فیلم این مجموعه است، ‌این اثر علمی‌فضایی محصول سال ‌١٩٨٣ میلادی است و با حضور بازیگرانی چون سام شپارد، اسکات گلن، اد هریس ساخته شده است.
در این فیلم خلبان آزمایشی، «چاک ییگر» (شپارد) نخستین انسانی است که با هواپیمای بل ایکس - یک دیوار صوتی را می‌شکند؛ در حالی که چند نفر از همکارانش پیش از او در این راه کشته شده‌اند.
وقتی «اسکات کراس فیلد» (ویلسن) رکورد او را می‌شکند، «ییگر» پیش از پایان سال دوباره عنوانش را پس می‌گیرد. اسپوتنیک از استار سیتی شوروی به فضا پرتاب می‌شود و اضطراب و آشفتگی حاکم بر واشینگتن بر سر چگونگی ورود به «مسابقه فضائی» با دستور رئیس‌جمهور برای انتخاب افرادی از میان خلبانان آزمایشی برای تمرین‌های فضانوردی، به اوج می‌رسد.
«ییگر» این کار را نزول تا حد «موش آزمایشگاهی» می‌داند و نمی‌پذیرد، ولی تعداد زیادی از همکارانش برای آزمایش‌های طاقت‌فرسای جسمانی داوطلب می‌شوند و سرانجام از میان پنجاه و شش نفر، یک تیم هفت نفره انتخاب می‌شود. این هفت نفر - «جان گلن» (هریس)، «آلن شپارد» (گلن)، «اسکات کارپنتر» (فرانک)، «والتر شیرا» (هنریکسن)، «کوپر»، «گریسام» و «اسلیتن» - به قهرمانان ملی بدل می‌شوند و کم‌کم فشارهای ناشی از شهرت و دوری از خانواده را تجربه می‌کنند، درحالی که برنامه موشکی اطلس هم به کندی پیش می‌رود.
این مردان از این که مجبور به تمرین با میمون‌ها هستند، حسابی سرخورده می‌شوند و تلاش می‌کنند تا طراحی کپسول پرواز را تغییر دهند و تقاضا می‌کنند تا آن را «خلبان» بنامند.

‌٢-جنگ ستارگان اثر جورج لوکاس
جورج لوکاس کارگردان، تهیه کننده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی فیلم‌نامه هر شش قسمت از سری آثار اكشن و فضایی جنگ ستارگان را خودش نوشته و کارگردانی قسمت‌های اول، دوم، سوم و چهارم این مجموعه بر عهده او بوده است.
قسمت‌های چهارم تا ششم در سال‌های دهه هفتاد تولید شده‌اند و قسمت‌های اول تا سوم از سال ‌‌١٩٩٩ تا ‌‌٢٠٠٥میلادی بر روی پرده سینماها رفته‌اند.
«جنگ ستارگان» از نظر رده‌بندی گونه‌ای در رده خیال‌پردازی علمی‌قرار می‌گیرند. البته برخی عناصر موجود در فیلم باعث می‌شوند فیلم در رده علمی- تخیلی (زیرسبک اپرای فضایی) نیز قرار بگیرد. حماسه جنگ ستارگان، یکی از تأثیر گذارترین فیلم‌های ساخته شده در این گونه به حساب می‌آید.
کتاب و کمیک‌های بسیاری بر اساس این مجموعه نوشته شده است، بازی‌های کامپیوتری، انیمیشین‌های تلویزیونی، کارت‌های تجاری و بسیاری محصولات تجاری دیگر نیز با الهام از این مجموعه ساخته شده‌اند.
نام شش قسمت فیلم به ترتیب زمان رخدادها به این صورت هستند: «اپیزود اول: تهدید شبح» (‌‌١٩٩٩)؛ «اپیزود دوم:حمله کلون‌ها» (‌‌٢٠٠٢)؛ «اپیزود سوم: انتقام سیت» (‌‌٢٠٠٥)؛ «اپیزود چهارم: امیدی تازه» (‌‌١٩٧٧)؛ «اپیزود پنجم: امپراتوری ضربه می‌زند» (‌‌١٩٨٠)؛ «اپیزود ششم: بازگشت جدای» (‌‌١٩٨٣).
«جنگ ستارگان» اثر ماندگار «جورج لوكاس» همچنان پرفروش‌ترین سری آثار سینمایی تاریخ‌هالیوود محسوب می‌شود.
این فیلم درحالی مجموعا چهار میلیارد دلار فروش جهانی داشته است كه قسمت اول آن ‌‌٣٣ سال پیش اكران شد؛ زمانی كه قیمت بلیت سینما فقط ‌‌٢/٢٣ دلار بود. با این وجود، فروش داخلی شش‌گانه «جنگ ستارگان» در آمریكا بیش از دو میلیارد دلار بوده است كه از این لحاظ نیز در رتبه اول قرار دارد.

‌٣- بیگانگان اثر جیمز کامرون
دنباله ای جنجالی و زیبا به كارگردانی جیمز کامرون برای فیلم «بیگانه» که «رایدلی اسکات» آن را ساخته بود. در این فیلم به وفور از جلوه‌های ویژه استودیویی و کاراکترهای مکانیکی و غیر رایانه‌ای استفاده شد. سیگورنی ویور در نقش آفرینی سنگ تمام گذاشت (هرچند یک سر و گردن از بازی‌اش در مرگ و دوشیزه پولانسکی پایین‌تر بود) و یک اکشن تخیلی زیبا بر پرده نقش بست. موجوداتی که به جای خون اسید دارند و در بدن انسان تکثیر می‌شوند و بعد با پاره کردن شکم آدمی‌متولد می‌شوند. دیدن این موجود روی پرده سینما مو به تنم سیخ کرده بود. از این سری دو فیلم دیگر ساخته شد که اتفاقا سومی‌را دیوید فینچر کارگردانی کرد. سیگورنی ویور در این قسمت موهایش را کاملا تراشیده بود. بیگانگان بی‌شک از برترین آثار تخیلی‌هالیوود است.

‌٤- فلش گوردون( FLASH GORDON) اثر مایک‌هاجز محصول سال ‌١٩٨٠
در پی احتمال وقوع حمله ی نیروهای سیاره ی «مونگو» به زمین، «دکتر‌هانس زارکوف» فضاشناس (توپول) با تمهیدی «فلاش گوردون» (جونز) قهرمان فوتبال امریکایی و دوستش، «دیل آردن» (آندرسن) را با خودهمراه می‌سازد. آنان راهی مونگو می‌شوند، که «امپراتور مینگ» ظالم (فون سیدو) بر آن حکم می‌راند.
عامل اصلی شهرت این داستان مصور الکس ریموند، سریال‌های موفق سه گانه ای بود که در دهه ی ‌١٩٣٠ بر این اساس ساخته شدند. امتیاز نسخه ی حاضر، طراحی صحنه و لباس چشم نواز آن (کار دانیلو دوناتی) و موسیقی راک نامتعارفش (کار گروه کویین) است.