چند وقتي ميشد خبري از محمدرضا گلزار نبود اما اين روزها با فيلم «شيش و بش» دوباره به پرده سينماهاي ايران آمده و با زوج هميشگياش «امين حيايي» گيشه سينماها را تسخير كرده است. بهنظر شما آيا اين فيلم ميتواند توفيق فيلمهاي خوب اخير سينماي ايران مثل «ورود آقايان ممنوع» را به دست بياورد؟ گزيدهاي از حرفهاي اخير محمدرضا گلزار در مورد اين فيلم و حضورش در سينما، موسيقي و ورزش را بخوانيد.
در زندگي شخصيام هميشه سرمربيام
همیشه بیننده خوبى براى فوتبال بودهام اما هیچوقت بازيكن حرفهایام نبودهام.شايد اگر وارد فوتبال ميشدم و آن را بهعنوان حرفهام انتخاب ميكردم، به اندازه امروز در سينما به موفقيت ميرسيدم. مسلما اگر فوتبالیست مىشدم دوست داشتم در تیم ملي كشورم بازي كنم اما همواره اولویت ورزشىام والیبال بوده است.در زندگي شخصيام نه دروازهبان بودهام و نه فوروارد بلكه هميشه سرمربيام! هيچوقت هم به كسي پنالتي ندادهام چون ياد گرفتهام در 18 قدم با احتياط عمل كنم. اينكه چرا فوتبال ايران تا اين حد دچار ضعف شده، يك بحث تخصصى است.
فقط 5 دقيقه خودشان را جاي من قرار دهند
اينكه خيليها ميگويند گلزار حاضر نيست چهره و ظاهرش را تغيير بدهد را اصلا قبول ندارم چون اگر از من بخواهند در فيلمي بازي كنم و البته مطمئن باشم اثر، كاري قابل دفاع است و من بايد موهايم را از ته بتراشم، قبول ميكنم، مطمئن باشيد. روزي كه قرار شد با مازيار فلاحي كنسرت بگذاريم، خيليها گفتند «گلزار» بازیگر خوشچهره سینمای ایران ميخواهد کنسرت برگزار کند و جاز بزند! در امز زدن که ديگر براساس خوشگلی نیست! آیا چوب درامز، این استیک جاز را میتوانید در دستتان بگیرید و 5 دقیقه تکانش بدهید؟ فقط 5 دقیقه. این حرفهای غرضورزانه دیگر جای بحث و گفتوگو ندارد.
آرامش ميخواستم ،رفتم سراغ موسيقي
درباره علاقهام به موسيقي بايد بگويم ابتدا پيانو مينواختم؛ پيانو را به شكل حرفهاي ادامه دادم و در كنار آن گيتار هم ميزدم و در چند سال اخير هم نواختن پركاشن را آغاز كردم و زمان زيادي را براي تمرين اختصاص دادم. البته اگر به ياد داشته باشيد گاهي اوقات در كنسرتهاي گروه آريان، پركاشن هم مينواختم اما بايد بگويم علاقه من به موسيقي از جايي آغاز شد كه بهدنبال آرامش بودم؛ موسيقي به من آرامش لذتبخشي ميدهد و تاثير عجيبي بر روحيهام ميگذارد.
ميخواستم دندان پزشك شوم، مكانيك شدم!
از بچگي به فكر درس و مشق و در كنار آن، موسيقي و البته ورزش بهويژه شنا و اسكي بودم. در دهه 60 پدرم در مقطعي سرپرست باشگاه پاس بود و به همين دليل، من هم با او به تمرينات تيم پاس ميرفتم. ضمن اينكه در محله انديشه تهران حوالي خيابان شريعتي بزرگ شدم. آن زمان مشغوليت ذهني من تنها درس بود و ورزش ميكردم. يعني وضعيت خانوادگيمان اينطور اقتضا ميكرد؛ از آندست بچههايي بودم كه درس و مشق برايم اولويت داشت، پدرم علاقه داشت در رشته تحصيلي خودش مكانيك، تحصيلاتم را ادامه بدهم اما من عاشق دندانپزشكي بودم. در مدرسه جزو بچههاي درسخوان بودم، پيش از ديپلم، چند بار در كنكور شركت كردم و در 2 رشته مترجمي زبان و مهندسي مكانيك شاخه سيالات قبول شدم. آن زمان رشته رياضي ميخواندم اما سال آخر دبيرستان تغيير رشته دادم و به رشتهتجربي رفتم تا در كنكور تجربي شركت كنم و بتوانم در دندانپزشكي قبول شوم ولي آن سال مصادف شد با تغيير ساختار آموزشي و ضرايب خاصي كه درنظر گرفتند، به همين دليل نتوانستم در رشته دندانپزشكي قبول شوم، به ناچار برگشتم به سراغ مهندسي مكانيك كه يك سال قبل از ديپلم قبول شده بودم، يعني همان رشتهاي كه پدرم دوست داشت. سينما را دنبال ميكردم اما فكر نميكردم روزي به اين دنيا كشيده شوم؛ آن زمان از بازي مرحوم خسرو شكيبايي بسيار خوشم ميآمد، كم و بيش هم به سينما ميرفتم اما نگاهم جدي نبود.
اشكالي دارد به خاطر چهرهام، سينماي ايران را متحول كردهام؟!
تهيهكنندهاي نيست كه دوست نداشته باشد تماشاگران را به سالن سينما بكشاند، فكر نميكنم اگر چنين مسئلهاي البته با يك رويكرد مثبت اتفاق بيفتد، اشكالي داشته باشد! اگر نتيجه فروش فيلم است و اين مسئله به چرخه اقتصادي سينماي ايران در شرايط حاضر كمك ميكند، بايد آن را به فال نيك گرفت، زيرا اين سود اقتصادي ميتواند بــه توليد فيلمهاي جديد كمك كند، حال چه ايرادي دارد كه من هم با توجه به تواناييهايم كه به قول منتقدان، به خاطر چهرهام است در چنين شرايطي كمك حال اقتصاد بيمار سينماي ايران براي فروش فيلمها باشم؟ بهنظر شما اين اشكالي دارد؟ آیا وقتی تهیهکننده از فروش میلیاردی فیلمهایی که من در آن بازی میکنم سود میبرد و آن را با قیمت 500 میلیون تومان به رسانههای تصویری میفروشد، نباید به دستمزد بازیگران و سایر عوامل فیلم که در تولید زحمت کشیدهاند مبلغی اضافه کند؟ تهیهکننده با بازیگر توافق میکند و هیچ اجباری در کار نیست. بسیار پیش آمده خودشان مبلغی پیشنهاد میکنند و میگویند ما این بودجه را برای تو کنار گذاشتهايم و این مبلغ الان هم آماده است. من تنها سالی یک فیلم کار میکنم و مثل بازیگران دیگر نیستم که همزمان در چندفیلم حضور داشته باشم. سینمای ما رشد اقتصادی داشته؛ تهیهکننده از افزایش قیمت بلیت نفع میبرد و این سود سهم همه اهالی سینماست. فیلمی که فروش بالایی دارد، باید همه عوامل بهخصوص افراد گروه فنی و تدارکات که دوبرابر سایرین فعالیت میکنند از آن بهرهمند شوند. این پیشنهاد را همیشه و همهجا مطرح کردهام اما هیچوقت به آن اهمیتی داده نشده و همه فقط به سراغ حاشیهها میروند! متاسفانه گاهی دیده میشود بعضی برنامههای تلویزیونی به جای اینکه سینما را آنطور که هست تحلیل کنند و به بخشهای مهمتر از جمله صحنه، گریم، لباس و... بپردازند، موضوع دستمزد را مطرح میکنند و فقط هم اشاره به یک بازیگر خاص دارند و محکومش میکنند! بدون اینکه درنظر داشته باشند همین بازیگر توانسته فیلم را به سوددهی برساند و علاوه بر جبران تمام هزینههای تولید، بازدهی کار را هم بالا ببرد.
اين پيشبيني گلزار در مورد فيلم جديدش قبل از اكران آن بوده است
2 روز در صف خواهید بود !
مطمئن باشید «شيش و بش» با فروش 3میلیارد توماني در تهران رکوردشکن خواهد بود. مردم برای تماشای این فیلم حداقل 3روز در نوبت خرید بلیت میمانند! پس از گذشت یک هفته از نمایش فیلم، کسانی که در انتهای صف خرید بلیت هستند، بايد اول صف را با دوربین شکاری ببينند! مردم در سالنهاي سینما آنقدر خنده سر میدهند که لحظهای از این حالت خارج نمیشوند! دیالوگها و الفاظ این فیلم هیچ لودگی و الفاظ جلفي ندارد و مطمئن باشید هیچ فیلمی توان رقابت با «شیش و بش» را نخواهد داشت.
براي فرم بدنم خيلي زحمت كشيدهام
اينكه چرا طناب زدن جزو ورزشهاي روزانهام است، دليل خاصي ندارد، جز چربیسوزی. روزانه 4هزاربار طناب میزنم؛ اين كار را در 40 ست 100 تايي انجام ميدهم. 4 هزار به زبان آسان است اما بسیار کار سختی است. طناب یکی از اجزا و وسایل اصلی من در مسافرتهایم است و هيچگاه حتي در سفرها هم از ورزش غافل نمیشوم. در ورزش کاملا جدیام، خب نتیجهاش هم داشتن بدنی سالم و زیباست که همانطور که گفتم ساده به دست نیامده و انصافا خیلی زحمت كشيدهام. همین دیروز فیلمی را در لپتاپم به دكتر ساساني (مربيام) از اسکی یک ورزشکار در یک پیست اسکی خارجی نشان دادم. او به خاطر مهارت آن اسكيباز گفت احتمالا يكي از قهرمانان جهان است اما وقتی در پايان كار عینکم را از روي صورتم برداشتم، فهميد خودم بودم!
از شادابي خودم لذت ميبرم
ورزش بخش بزرگی از زندگی من را تشکیل میدهد. از وقتی یادم میآید ورزش کردهام؛ از ۴ سالگی با اسکی شروع کردم، بعد والیبال و بعد هم بدنسازی البته نه بهصورت مقطعي. مثلا اسکی را از ۴ سالگی شروع کردهام و حتي کارت مربيگریاش را هم دارم و از دوران طفولیت من را در پیستهای اسکی میشناسند، تا امروز هم مداوم ادامه دادهام، همینطور والیبال اما بدنسازی را واقعا دوست دارم چون هم باعث شده بدنم همیشه متناسب و سالم باشد و هم چالاکی و شادابی خاصی به من داده که حین فیلمبرداری و سرصحنههای مختلف و برداشتها از آن لذت میبرم. در واقع بدنسازی و متناسب بودن، علاوه بر سلامت، در تمام جنبههای دیگر زندگی معمولی و کاری هم کمکم کرده و جا دارد از دوست عزیزم آقای دکتر ساسانی که در زمینه برنامههای ورزش و رژیمهاي غذایی راهنمایی میکند تشکر کنم.
ادامه دارد..
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.