طي 30 سال گذشته، تربيت
سگ ها دستخوش تغييرات فراواني شده است. هنگامي كه در اواخر دهه 1960 ما شروع به تعليم
سگ ها كرديم، آنها را بدون هيچ هدف و برنامه اي با زنجير و قلاده به دنبال خود مي كشانديم و آنها هيچ آموزش خاصي نمي ديدند. در آن هنگام تصور ما بر اين بود كه تصحيح كردن سگها بدون آنكه دركي از صحيح و غلط ها داشته باشد، بي انصافي محض است. ولي راه منصفانه تر ديگري هم مي توانست وجود داشته باشد، راهي كه در آن از نيروي جبر خبري نباشد. همان اجباري كه حيوان قدرت درك آن را نمي توانست داشته باشد. آن زمان استفاده از غذا در تربيت
سگ ها، عملي منفور شناخته مي شد و زماني كه ما در فرآيندهاي آموزشــيمان، غذا را بــه عنوان يكي از عناصر مفيد تربيتي معرفي كرديم، انجمن تربيت
سگ ها بي درنگ به ما برچسب كژانديشي زد.
ولي امروزه استفاده از غذا در تربيت سگها يكي از اركان مهم به حساب مي آيد، چون نتيجه آن دوستي صميمانه تر شما و
سگ تان است. شــما با تعليم و تربيت ســگ تان، بزرگ ترين هديه را به خودتان و او ميدهيد زيرا او قابليت آن را دارد كه بهترين دوســت و همدم شــما باشــد.
اين كار براي شــما آرامش روحي و براي ســگ تان امنيت به ارمغان مي آورد و تحسين و تمجيد اطرافيان را دربردارد و از آن جايي كه عمر مفيد او در كنار شما حدود 8 تا 16 سال است قدر اين سالهاي باارزش را بدانيد. اين نوشتار به شما نشان ميدهد كه چگونه
سگ تان را به خوبي و به آن شكلي كه مي خواهيد باشد، تربيت كنيد.
نشانه هاي يك
سگ خوب تربيت شده
يك
سگ خوب از اين كه ديگران در اطرافش باشند لذت مي برد. او در همه جا پذيرفته است چون رفتارش با انسانهاي اطراف و سگهاي دور و برش خوب اســت. او مي داند كه چگونه آرام باشد و هنگامي كه صدايش مي كنند به طرف صاحبش ميرود. او از پيادهروي لذت ميبرد و مي تواند هنگام بازي و جست وخيز كردن در پارك، آزاد و رها باشد. او مي تواند هنگام ســفر و بيرون رفتن، همراه خانواده باشد. او عضوي از خانواده است، عضوي به تمام معنا. بيشترين مزيت اين قضيه براي
سگ شما، امنيت شما، امنيت ديگران و امنيت خود اوست. سگي كه حرف گوش كن است، به ندرت دچار مشكل مي شود. او به جاي آن كه برده يك قلاده يا طناب باشد، موجودي آزاد خواهد بود. او مورداعتماد است، هنگامي كه به او مي گويند «بايست» مي ايستد، وقتي مي گويند «روي مردم نپر» نميپرد، وقتي صدايش مي كنيد، ميآيد و دنبال هيچ گربه اي در خيابان نمي دود. ما مدت 30 سال است كه كلاسهاي تعليم و تربيت سگها را آموزش ميدهيم.
سمينارها و كمپ هاي آموزش هفتهاي برپا مي كنيم. با دقت به حرف هاي شاگردانمان كه در مورد سگهاي خوب تربيت شدهشان صحبت مي كنند گوش ميدهيم. اولين و مهم ترين خصوصيتي كه آنها مي گويند اين است كه
سگ بايد تربيت شده خانه باشد پس از آن يك
سگ خوب تربيت شده سگي است كه: روي مردم نپرد از روي ميز چيزي نخواهد .
براي مهمان ها مزاحمت ايجاد نكند
هنگامي كه صدايش كردند، بيايد
قلاده اش را نكشد
توجه داشته باشــيد كه ناديده گرفتن حتي يكي از نكات الزامي بالا، با توجيه اين كه «او يك
سگ اســت و سخت نگيريم» مي تواند كار را خراب كند. شمايي كه هدفتان آموزش است بايد تمامي خواستههايتان را با ذهنيت مثبت دقيقا همان گونه كه انتظار داريد به او آموزش دهيد. در اين جا فهرست جديدي از الزاماتي وجود دارد كه يك
سگ خوب تربيت شده بايد داشته باشد.
بنشين وقتي كه بهت مي گم
برو يك جا آرام شو
دراز بكش و همان جا بمان وقتي كه بهت مي گم
بيا وقتي كه بهت مي گم
با قلاده شل پياده روي كن و قلاده را نكش
بنشين و همان جا بمان
پايه هاي اصلي ســاختمان تربيتي يك
سگ خوب تربيت شده اند، اگر دوست كوچولوي شما هيچ چيزي هم، به جز اين دو بلد نباشد، باز هم شــما مي توانيد با او زندگي كنيد. البته دوست شما بايد آموزش هاي اضافه تري ببيند كه او را قوي تر و محكم تر كند كه برخي از آنها بيشتر مديريتي هستند تا تربيتي. او ممكن است از محوطه سازي لذت ببرد مانند
سگ هاي نژاد پاكوتاه «داكس هوند» كه از حفر چالهها در حياط پشتي شادمان مي شــوند و همچنين توان و ســرعت خارقالعاده اي دارند، ولي شــما بايد اين انــرژي را كه صرف چاله كندن مي شــود با تمرينات، آموزشها و نظارتهاي پياپي مديريت كنيد. يكي ديگر از كارهاي مورد علاقه برخي سگها بههم ريختن زبالههاست. كه در اين مورد شما مي توانيد براي پيشگيري، آشغالهايتان را دور از دسترس او قرار دهيد.يكي از كارهايي كه ســگ پا كوتاه مــا ياد گرفته بود، باز كردن در يخچال با كمك رفتن از حوله آويزان شــده از دستگيره در يخچال بود كه براي پيشگيري از اين اتفاق ما حوله را از روي دستگيره برداشتيم.
آشنايي با پنج دستور مهم
تمام ســگ ها بايد پنج دســتور مهم را بدانند: «بنشــين»، «برو دراز بكش»، «آرام»، «بيا»، «آهســته». شــما به اين دســتورات به چشم دستورات امنيتي براي ســگ تان و دستورات آرامش و سلامت رواني براي خودتان، نگاه كنيد.
بنشين
دستور بنشــين براي آن است كه
سگ شــما مودب و آرام بنشيند به جاي آن كه روي مردم بپرد، يا به معني اين است كه دم در بنشيند به جاي آن كه روبه روي شما بايستد و پررويي كند. يا به معني اين است كه بنشيند و منتظر شود كه شما ظرف غذايش را روي زمين بگذاريد جاي آنكه تلاش كند ظرف را از دست شما بكشد و بسياري موارد ديگر كه شما مي خواهيد او تحت كنترل تان باشد.
برو دراز بكش
دستور برو دراز بكش، براي فرســتادن
سگ تان به محل خاصي است كه در آنجا بماند، مثل زماني كه شما ميخواهيد غذايتان را در آرامش ميل كنيد، به جاي آن كه او دوروبرتان باشد و از شما طلب غذاي روي ميز را بكند، يا مثلا زماني كه مهمان داريد و ميخواهيد كه او مهمانتان را به ستوه نياورد.
آرام
اين دستور، براي هنگامي است كه شما ميخواهيد او را بسته نگه داريد و او بايد آرام باشد تا زماني كه آزادش كنيد.
بيا
شما بايد به ســگتان دســتور «بيا» را آموزش دهيد. در اين صورت مي توانيــد در پياده روي او را صدا كنيد، يــا هنگامي كه مي خواهد به دنبال گربه يا موجود ديگري برود او را فرابخوانيد.
آهسته
شما به اين دليل اين دستور را به سگتان آموزش ميدهيد ، تا هنگامي كه با هم براي پياده روي مي رويد، او قلاده اش را نكشد و شما را مجبور به دويدن و به دنبال خود كشاندن ننمايد.
يك
سگ خوب تربيت نشده كدام است؟
سگ تربيت نشــده امتيازات زيادي ندارد. هنگامي كه مهمان مي آيد او بسته است زيرا بسيار نافرمان اســت. هنگامي كه خانواده مشغول غذاخوردن ميشــوند، او بايد بســته يا خارج از خانه باشد، زيرا دائم در اطراف ميز غذا مشــغول گدايي غذاســت. او هيچ وقت اجازه ندارد بدون قلاده باشــد، زيرا فرار مي كند و ساعت ها خارج از خانه مي ماند. هيچ كس نميخواهد او را براي پيادهروي بيرون ببرد زيرا دائم قلادهاش را مي كشد و او هيچ گاه با خانواده به گردش نميرود زيرا مايه دردسر و گرفتاري است.
سگ ها موجوداتي اجتماعي هستند و يكي از بيرحمانه ترين تنبيهات براي آنها محروم كردنشان از برقراري ارتباط با افراد خانواده و نيازهاي اوليه شان اســت. ايزوله كردن يك ســگ از ارتباط با انسان ها، كاري غيرانساني است. شما با تعليم سگتان ميتوانيد اوقاتي خوب و پربار را در كنارش سپري كنيد و او را به حيواني دوست داشتني كه لياقتش را دارد تبديل نماييد.
چه كسي مربي است؟
تربيت مثل يك خيابان دوطرفه است. يعني از يك طرف شما مشغول تربيت او هســتيد، در صورتي كه خودتان همزمان داريد از او آموزش مي بينيد. مشكل اين جاســت كه او در تربيت شما استعداد سرشاري دارد و اين استعداد ذاتي هنگام تولد با او زاده مي شود. بگذاريد اين طور توصيف كنيم كه در يك طرف سگي را داريم كه از هنگامي كه به دنيا مي آيد مي داند كه چگونه براي خود امتياز كسب كند و اين كه چگونه با وارد كردن خود در دل افراد به آن چه مي خواهد برســد، و در طرف ديگر شما هســتيد كه بايد مهارت هاي تربيت ســگ تان را بياموزيد، همانطور كه ما در طول زمان آموختيم. يكي از اين مهارتها تشخيص رفتارهاي تشويقي غيرعمدي است كه از خود شما سرميزند. به عنوان مثال گدايي كردن غذا از ســر ميز را مي گويم. اگر
سگ تان از سر ميز، غذا خواست و شما يواشكي به او مقداري غذا داديد، او شما را آموزش داده كه از ســر ميز غذا تغذيه اش كنيد. در اينجا بايد از خود بپرسيد كه «آيا اين كار برايتان پذيرفته اســت؟» و اگر پاسخ «نه» است، پس آن را متوقف كنيد .
به خاطر داشته باشيد اكثر
سگ ها پس از مدتي دستوراتي را كه هيچ چيزي برايشان به دنبال نداشته باشد را انجام نمي دهند.
بـه همين علت شــما بايد هنگامي كه او دســتورتان را پاســخ گفت تشويقش كنيد و اگر او شــروع به بي توجهي به يكي از دستوراتتان كرد، بدانيد كه اينگونه برايش جا افتاده است و اكنون زمان تصحيح او رسيده است.
حالا موقعيــت ديگري را برايتان مثال ميزنيم. شــما قــرار ملاقاتي داريد، ولي ســگتان بدون اجازه از خانه بيرون رفته تا براي خودش در خيابانهاي دور و بر پرسه بزند. شــما ديوانهوار پشت سر هم او را صدا مي زنيد، و بالاخره سروكله اش از دور ظاهر مي شود كه سرخوش و آرام آرام به طرف شــما مي آيد. شما چهر ه تان را درهم مي كشيد و با عتابي كه او متوجه معناي دقيق آن نمي شود سرزنشش مي كنيد. در اين جا بايد از خودتان بپرسيد كه «آيا اين همان خوشامدگويياي است كه ســگم هنگام ديدن من از من توقع دارد؟» و اگر پاسخ «نه» است پس ديگر اين كار را نكنيد.
در اين جا دو مثال از اين كه چگونه ســگ تان شما را آموزش مي دهد آورده ايم:
سگ تان هنگامي كه مشــغول ديدن تلويزيون هســتند توپش را به سمتتان مي اندازد و شما توپ را به طرفش پرتاب مي كنيد.
ســگ تان هنگامي كه روي مبل نشســته ايد پنجهاش را به بازويتان مي زند و شما در جواب او را نوازش مي كنيد.
در اين دو وضعيت سگتان به شــما آموزش داده. آيا مشكلي در اين كار هســت؟ نه، به هيچ وجه ولي شــما هنگامي كه دلتان نمي خواهد توپ را پرت كنيد يا نوازشــش كنيد، بايد به او بگوييد «برو سر جايت دراز بكش.»